پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آموزش فوتبال در کلاس مربیان


آموزش فوتبال در کلاس مربیان

کارشناسان از مشکلات تیم های پایه می گویند

تعطیلات نیم فصل بهترین زمان برای بررسی کارنامه اعمال تیم های فوتبال است. نه تنها مربیان و دیگر مسئولان تیم ها این روزها با بررسی وضعیت خود در پی برطرف کردن مشکلات هستند که کارشناسان هم با ارائه نظرات خود در این راه می توانند از مشکلات موجود بکاهند. تقریباً در همه محافل از آنچه که بر فوتبال ایران گذشته است سخنی به میان می آید و در این بین نقدها و انتقادها از عملکرد بسیاری تیم ها جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. این بررسی ها بخش های مختلف را شامل می شود. حتی داوری ها که مسائل حاشیه ای فراوانی را به دنبال داشته است نیز بار دیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. سیستم های دفاعی و هجومی تیم ها، کمبودها در خطوط مختلف و ... که جای خود دارند. شاید برخی از باشگاه ها چندان اشکالات طرح شده را نپذیرند و درپاره ای موارد واکنش نشان بدهند یا این که در پی توجیه آن برآیند اما این سنت معمول در تعطیلات نیم فصل جریان دارد و رسانه ها نیز بخشی از مطالب خود را به این موارد اختصاص می دهند. در بین موضوعاتی که مورد بحث قرار می گیرند نکاتی وجود دارند که گاه تأمل برانگیز هستند و در مواردی نیز تأسف آور! شاید برخی ها چندان ریزبین نباشند و همه موارد ریز و درشت را مدنظر قرار ندهند اما آنها که کنجکاو انه تر بر مسائل اشراف دارند و به نوعی مو را از ماست بیرون می کشند به موضوعاتی اشاره دارند که توجه به آنها شاید ما را به معضلات ریشه ای فوتبال ایران برساند.

یکی از این نکات اصلی که حتی مربیان خارجی تیم های ملی و باشگاهی برآن تأکید داشتند اشکالات تکنیکی و آموزشی بازیکنان است و وقتی در تحلیل های گروهی از کارشناسان مجرب داخلی هم به این نکته اشاره می شود نمی توان از کنارش به سادگی گذشت. شاید برای برخی ها خنده دار است وقتی متوجه می شوند مربیان در برخی موارد با بازیکنان ملی هم تکنیک های اولیه را مرور می کنند و از این حیث به بازیکنان ایراد می گیرند اما این واقعیتی است که وجود دارد و نمی توان آن را کتمان کرد. البته این موضوع مربوط به امروز و دیروز نیست و همواره درباره نحوه آموزش فوتبالیست های ایرانی بحث های زیادی صورت می گیرد. همواره در فوتبال ایران چهره هایی مطرح شده اند که به صورت خودجوش رشد کرده اند و وقتی سنین رشد را پشت سر گذاردند سر از باشگاه ها و تیم های ملی درآورده اند و در این مرحله است که با وجود استعداد شگرفی که دارند به کمبودهایشان در مسائل تکنیکی و تاکتیکی پی می برند اما در سال های اخیر که فوتبال شکل بهتری نسبت به گذشته پیدا کرده و سرمایه گذاری ها با قبل اصلاً قابل قیاس نیست انتظارها بیشتر شده است. حتی فدراسیون فوتبال هم تلاش کرده بحث های آموزشی را نسبت به گذشته افزایش دهد و نظارت بیشتری بر تیم های پایه ای داشته باشد با این حال به نظر می رسد در بخش پایه همچنان اشکالات آموزشی وجود دارند. این که چرا با گذشت سال ها از عمر حرفه ای شدن فوتبال ایران چنین مسائل پیش پا افتاده اما مهم در فوتبال ما وجود دارند نکته ای است که هرکسی در مواجهه با آن دلایلی را بیان می کند اما بی شک نقش باشگاه ها و کوتاهی آنها مهم تر است و تا زمانی که باشگاه ها به طور کامل تیم های پایه را تحت حمایت قرار ندهند این معضلات همچنان پابرجا هستند. بی توجهی آنها بسیاری از مربیان سازنده را دلسرد کرده و از طرفی دیگر کمبود نیروی متخصص در تیم های پایه باعث می شود تا آموزش ها به طور اصولی ارائه نشوند. برای بررسی این موضوع سعی کرده ایم با در نظر گرفتن نظرات کارشناسان و مربیان پایه و نیز مسئولان تلنگری بر اهالی فوتبال زده باشیم تا شاید گره کوچکی در این بخش باز بشود.

● جلال چراغپور

اصولاً آموزش به دو قسمت تقسیم می شود: تئوری و عملی. در بخش عملی به یکسری جداول می رسیم که در بخش پایه توانایی هایی نظیر فیزیک بازیکن، عضلات و عصب را دربرمی گیرند. این موضوع البته برای افراد ۸ تا زیر ۱۶ سال است و در چنین سنینی است که نحوه استارت، دویدن ها، جهش، قدرت و ... به صورت اصولی باید آموزش داده شوند. فیفا هم کتاب های متعددی در این باره منتشر کرده که کم و بیش در دسترس هستند. از طرف دیگر فیفا بر چگونگی عرضه آموزش تکنیک ها تأکید ویژه ای دارد و حتی در این زمینه کتاب های جداگانه ای را منتشر کرده است و هر چند سال یک بار نیز براساس دستاوردهای تازه اش آن را تغییر می دهد اما متأسفانه در اینجا چندان به روز عمل نمی کنیم. خاطرم هست ۱۴ سال پیش دتمار کرامر یک کلاس در تهران دایر کرد که در آن هفت، هشت نفر حضور داشتند اما هیچ یک از آن افراد الآن در تیم های پایه ای کار نمی کنند. ما یک بخش به نام سواد بازی (Knowledge of the game) داریم که فکر می کنم هیچ کس در تیم های پایه این چیزها را درس نمی دهد. وقتی بازی تیم نوجوانان یا جوانان را می بینیم متوجه می شویم یا بی سواد بازی می کنند یا این که از بزرگسالان خود کپی می کنند. درحالی که نوجوان های باشگاه ها باید علمی بازی کنند. به نظر من این به مربی برمی گردد. افرادی که در این بخش ها حضور دارند شاید برای آن خوب نباشند. الآن کار علی دوستی با فیروز کریمی فرق دارد. این دو شاخه های جداگانه ای هستند اما ما این شاخه ها را جدا نکردیم. چندی پیش فیفا کتاب تازه ای منتشر کرد که در آن عکس بازیکن های ۱۵ ساله کره ای چاپ شده بود آنها در حال بیرون آمدن از کلاس ها هستند. در حالی که کتاب ها و جزوات زیادی در دست دارند. این نشان می دهد که دنیا براساس علم روز پیش می رود. اگر ساده تر بخواهم بیان کنم باید بگویم براساس گفته های فیفا درس های بخش های دفاعی و هجومی کاملاً مجزا هستند. در عین حال شاید براساس ذات بازیکن ها در حملات مشکلات کمتر باشد اما وضع دفاع فرق می کند. گارد دفاعی، دفاع های دو نفره، مورب، جمع شدن و ... همه ابتدایی ترین نکاتی هستند که باید به بچه ها آموزش داد اما در عمل می بینیم چنین چیزهایی رعایت نمی شوند. اینجا هرکس فیزیک بزرگتری داشته باشد بازیکن خط دفاع می شود. یک مثال می زنم. الآن عادل کلاه کج را از تیم امید به بزرگسالان دعوت کردند ولی او همان فوتبالی را بازی می کند که کریم باقری ارائه می دهد. درواقع نسل به نسل از یکدیگر کپی کرده اند بی آنکه تغییری در روند حاصل آید.

من چهار سال در کمیته آموزش مشغول فعالیت بودم. فکر می کنم بین آنچه که در فوتبال جریان دارد و چیزی که در کمیته آموزش به حساب می آورند جدایی افتاده است. فکر می کنم کمیته آموزش خود را از بسیاری مسائل جدا کرده است. چرا که بیشتر در فکر حفظ خود است. این را در مدرسین فوتبال هم می بینیم. سالی یک دو بار کلاس های بسته ای برگزار می شود که ۹۵ درصد از حاضرین در این کلاس ها هم تیم ندارند و آنها که تیم دارند با عجله در یک کلاس D، C و... آسیا شرکت می کنند. جالب این که مربیان مطالبی را می آموزند که در سال ۱۹۷۴ تدریس می شد و جزوات را هم در دوره فریدون معینی گردآوری کردند. این در حالی است که فیفا پس از جام جهانی ۲۰۰۶ دو کتاب دو هزار صفحه ای منتشر کرده است که وقتی آن را خواندم دلم می خواست تمام کتاب های قبل خودم را دور بریزم.

چون که همه چیز با گذشته فرق کرده است. شما وقتی می بینید هنوز هم در تیم ملی تمرین آقا وسط صورت می گیرد چه انتظاری از پایه ها دارید چطور انتظار داریم اصل آموزش در بین خردسال ها رعایت شود

● علی دوستی سرمربی تیم نوجوانان ایران

اگر می خواهیم در فوتبال پیشرفت کنیم باید از شعاردادن خارج شویم و به مرحله عمل برسیم. بازیکن های ما از تیم های پایه به تیم ملی می رسند ولی می بینیم در تیم ملی با آنها بغل پا تمرین می کنند، سانترکردن و... تمرین می کنند. حق هم دارند چون که از پایه همه چیز خراب است. اگر می خواهیم به این موضوع برسیم باید از ریشه و بنیان شروع کنیم و کاسبی نکنیم.

نیاییم به اسم مدرسه فوتبال همین طور ۳۰۰ نفر را دور هم جمع کنیم وفقط بگوییم فوتبال بازی کنند. واقعیت این است که اگر مدیران باشگاه ها پول یک بازیکن را برای تیم های پایه اختصاص بدهند و به مربیان این رده بها بدهند مشکلات برطرف می شود. ما اگر دنبال کار اصولی هستیم باید بهترین مربی را برای پایه بیاوریم تا بازیکن از ابتدای راه اصول را خوب آموزش ببیند. اما می بینیم که در لیگ برتر ۳۰۰ میلیون به مربی می دهند اما در تیم های پایه ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان! با این وضعیت آیا مربی رفاه دارد وقتی رفاه نباشد مربی پایه سه شغله می شود و دیگر آموزش فوتبال دردرجه آخر قرار می گیرد.

به عقیده من الآن معضل اصلی فوتبال پایه و بحث های آموزشی فاصله پولی و تشکیلاتی آن با رده های بزرگسال باشگاه ها است. حالا من یک سؤال دارم. آیا یک بازیکن ۱۴ ساله کار بیشتری دارد یا یک بزرگسال وقتی یک ۱۴ساله خوب و اصولی یاد بگیرد که بازیکن بزرگتر مشکلی نخواهدداشت. الآن در باشگاه ها با نوجوان ها سه جلسه تمرین می کنند ولی بزرگترها صبح و عصر! کجای این کار اصولی است در حالی که نوجوان ها خیلی بیشتر کار دارند تا یاد بگیرند. بازیکن های پایه ای ما پول آب نبات و آبمیوه را هم ندارند ولی در لیگ برتر ۳۰۰ میلیون به فوتبالیست می دهند.

وقتی بازیکن با شکم گرسنه ساعت یک بعدازظهر می آید سرتمرین یا ۱۲ ظهر باید مسابقه بدهد چه انتظاری از او داریم ما همیشه می گوییم باید فوتبال پایه را درست کنیم. فقط حرفش را می زنیم. ولی بدترین زمین ها را به آنها می دهیم. تشکیلات هم که ندارند. چطور می شود به آنها حرکات با توپ، استپ کردن و... یاد بدهیم. تازه مربی خوب و متخصص هم باید حضور داشته باشد. من به شما قول می دهم اگر به مربیان پایه یک چهارم پول مربیان بزرگسال را بدهند در عرض دو، سه سال فوتبال پایه ما رشد می کند. مدیران باشگاه ها باید مربیان سازنده را تشویق کنند ولی چنین کاری انجام نمی گیرد.

به عقیده من رسانه ملی هم کوتاهی می کند. تلویزیون به غیر از رقابت های ملی در رده پایه هیچ خبری از آنها را پوشش نمی دهد یا همین برنامه ۹۰ چند دقیقه تا به حال روی رده پایه ای وقت گذاشته است

درباره آموزش اصولی هم مشکلات زیاد است مگر می شود امکانات و رفاه نباشد و دنبال کارهای اصولی رفت ما عاشق ترین مربیان را داریم. همانها که لژیونرها را به بهترین باشگاه های اروپایی معرفی کرده اند. بنابراین اگر به مربیان پایه بها بدهند همه چیز اصولی پیش می رود. شما در کجای دنیا غیر از ایران می بینید که خیلی از مربیان پایه بدون این که پولی بگیرند کار می کنند یا در کجای دنیا روی آسفالت و در پارک ها تمرینات تیم های پایه را برگزار می کنند ما مربی خوب داریم. استعدادها هم کم نیستند ولی مربی که ۲۰ سال کار کرده، دیگر ازاین به بعد دنبال رفاه زندگی اش است. اما یک سری جوان و کم تجربه هستند که من نگران آنها هستم. خودم چندی پیش به فدراسیون طرح دادم و گفتم که در هر سفر خارجی یک مربی سازنده را به صلاحدید کمیته جوانان همراه تیم ها بفرستند تا آنها تجربیات تازه ای کسب کنند ولی خبری نشد. مشکل ما همین بی توجهی هاست. با این حساب روی چه اصلی مربی نمی تواند به روز کار کند

● وحید امیری سرمربی تیم زیر ۱۳ سال ایران

من بحث در این باره را با اشاره به سمیناری که چندی پیش برگزار شد و فردی به نام توماس که نماینده فیفا و AFC بود و برای بررسی راهکارهای پیشرفت فوتبال ایران در این سمینار شرکت داشت، آغاز می کنم. من در این جلسه اجازه خواستم که خیلی صریح صحبت کنم و به نماینده فیفا گفتم در فوتبال ما فوندانسیون را کارگرها می سازند و مهندس ها دیوار می کشند و بعد هم منظورم را برای این کارشناس توضیح دادم. درواقع وقتی خشت اول کج باشد بقیه مسائل همین طور ادامه پیدا می کنند. خیلی راحت بگویم در ایران بحث استعدادیابی منفی است. وقتی استعداد زیاد باشد دیگر نیازی به گشتن آن نیست. پس مشکل اصلی ما فقدان آموزش و پرورش اصولی استعدادها است. این آموزش را کسانی می توانند بدهند که خود دانش بالایی داشته باشند. ما در بحث آموزش در اکثر نقاط ایران مشکل داریم.

من به عنوان مدرس مربیان فوتبال به شهرستان ها می رفتم. باور کنید چیزهایی که ارائه می دادم برای اکثر مربیان تازگی داشت.

این نشان می دهد مربیان در بسیاری از نقاط هنوز با علم روز فاصله دارند. جالب این که در یک کلاس ۱۵ نفر از همدوره های خودم حضور داشتند اما می گفتند اصلاً این چیزها را نشنیدیم. الآن چالش اصلی فوتبال ایران علم نوین است. ما در اینجا بازیکنی را در قد و قواره ظاهری یک اروپایی می بینیم اما پس از تماشای بازی به او نمره ۶ می دهیم و خارجی ها ۱۹ می گیرند. می دانید چرا واقعاً چه تفاوتی بین این دو وجود دارد این همان مشکل اصلی ما است. ما در کارهای آموزشی با آنها قابل قیاس نیستیم و این برمی گردد به نحوه باشگاه داری مان. اکثر مدیران تنها به دنبال تیم بزرگسال و کار با آنها هستند چون که سرنوشت تیم بزرگسالان با مدیران به هم گره خورده است. البته این موضوع خود به ناواردی مدیران برمی گردد چون که راهکارها را خوب نمی دانند. باشگاه ها به ابزاری برای رسیدن مدیران به اهداف شان تبدیل شده اند. هم اکنون در لیگ یک به مربیان ۸۰ هزار دلار می دهند اما در بهترین وضعیت مربی پایه ۵ هزار دلار می گیرد. مگر نمی گوییم کار با پایه حساس است پس چرا به آنها بها نمی دهیم. خودم از ۸۵‎/۱۰‎/۱۸ با تیم ملی شروع کردم. در غرب آسیا بهترین حمله و دفاع را داشتیم و قهرمان شدیم تا ۱۲ اردیبهشت ماه که کار کردیم حتی یک ریال هم نگرفتم ولی نناد نیکولیچ چی آیا او هم مثل ما حاضر است کار کند من دلم برای آن بچه ای که پول نداشت از بندرلنگه برای تمرین بیاید می سوزد. به طور کلی ما یک مشکل بزرگ به نام یکسان سازی آموزش داریم. نقاط ضعف ما زیاد است. کارهای گروهی را خوب بلد نیستیم. اگر همه سیستم واحدی را پی بگیرند موفق هستیم. الآن بازیکن ملی مشکل بغل پا زدن دارد. این مسئله کوچکی نیست. باید دنبال ریشه یابی بود. مدیران باید وقت بگذارند. آموزش بازیکن کار یک روز و دو ماه و شش ماه نیست. سال ها باید صبر کرد. مدیران باید این را قبول کنند. هدف تیم های پایه توسعه است نه نتیجه گیری.

● محمود بیداریان سرمربی تیم زیر ۱۴ ساله های ایران

به عقیده من در این باره باید به دو بخش تئوری و عملی اشاره کنیم. این موضوع را از سال ۷۹ که مدیر تیم های پایه ای ایران بودم در کمیته جوانان فدراسیون نیز جاانداختم. ولی متأسفانه مدارس فوتبال خیلی از نکات را نپذیرفتند یا رعایت نکرده اند. الآن وضعیت طوری شده که ما بازیکن ها را از لیگ زیر ۱۴ سال انتخاب می کنیم و در کمپ تیم های ملی به آنها آموزش می دهیم. در صورتی که این کار باید در مدارس فوتبال انجام گیرد. ما نباید دیگر نکات تکنیکی را به بازیکن ها بگوییم بلکه باید با آنها مهارت های تاکتیکی و کارهای گروهی را کار کنیم. این کمتر خودی نشان می دهد در بخش آموزش چقدر ضعیف عمل می کنیم. باید قبول کنیم در استان ها نظارت کافی بر مدارس وجود ندارد. حتی در سمیناری که با حضور همه مسئولان مدارس فوتبال تشکیل دادیم هم این مسئله را تأکید کردیم ولی فکر می کنم مشکل اساسی فدراسیون عدم ضمانت اجرایی است. شاید به ندرت در سرتاسر کشور یک مدرسه فوتبال استاندارد ببینیم. کاری هم نمی شود کرد چون که همه چیز تحت کنترل تربیت بدنی استان ها است و آنها مجوز صادر می کنند. تنها تلاش ما این است که در تیم های ملی مشکلات را به حداقل برسانیم ولی این بخشی از کار است چون که باشگاه ها باید در این زمینه سرمایه گذاری کنند. در هر حال ما دست روی دست نگذاشته ایم. همین چندی پیش در مسابقه های کرمان بچه های خوبی را دیدیم که امیدواریم با سمینارهایی که فدراسیون در استان ها برگزار می کند نواقص را برطرف کنیم. اگر بخواهیم شرایط را با گذشته مقایسه کنیم روز به روز بهتر شده ایم ولی باید دید به روز حرکت می کنیم یا خیر امیدوارم همکارانم در این زمینه تلاش کافی به خرج دهند.

● مسعود معینی رئیس کمیته جوانان فدراسیون فوتبال

به عقیده من فوتبال ما نسبت به گذشته وضعیت متفاوتی پیدا کرده است. دو مسئله در سال های اخیر فوتبال ایران را تکان داده است:

۱) لیگ حرفه ای

۲) تحریم فوتبال. به هر حال باشگاه ها برای گام برداشتن به سمت جلو نیازمند به سوددهی هستند و یکی از این نکات توجه به تیم های پایه و پرورش بازیکن ها است. به هر حال پرورش بازیکن می تواند یکی از منابع غنی برای درآمدزایی آنها باشد. من معتقدم در مدارس فوتبال هم پیشرفت هایی صورت گرفته است. چندی پیش نیز در جشنواره فوتبال نونهالان در کرمان استعدادهای زیادی را دیدیم و مشخص بود که تیم ها روی نفرات خود کار کرده اند. باور کنید بعد از ۴۰ سال بود که چنین استعدادهایی را می دیدم و در صورتی که سازمان یافته باشند قول می دهم هفت سال بعد همه این استعدادها در تیم ملی باشند. در هر صورت، اصل، آموزش این استعدادها است. البته من مربیان خوبی در تیم ها دیدم و حتی اسم ۱۲ تا ۱۳ نفر را نیز یادداشت کردم تا در صورت لزوم از این مربیان در تیم های مختلف ملی بهره بگیریم. البته یک اصل مهم درباره رده های پایه ای وجود دارد و آن تفاوت نحوه آموزش سنین مختلف است. یک سری انتقادهایی در این باره وجود دارد اما من معتقدم در هیچ کشوری جریان رشد منفی نیست و تنها عوامل بازدارنده جلو سرعت رشد را می گیرند. با گذشت ۳۰ سال از انقلاب تقریباً همه برای پیشرفت در هر زمینه ای متعهد هستند. بنابراین نیاز به متخصص داریم تا در بخش پایه ای خشت اول را استاندارد بنا کنیم. ما الآن یک شبکه وسیع استعدادیابی داریم اما متأسفانه قانونمند نیست. به نظر من باید برای آنها که در این بخش کار می کنند ارزش بیشتری قائل شد. شاید مهمترین نکته ای که باید مورد توجه قرار بدهیم انتخاب مربیان متخصص برای این کار است. اقرار می کنم به دلایلی چندان روی کارهای آموزشی موفق عمل نکرده ایم. شاید برای این بود که بیشتر وقت خود را روی تیم های ۱۳ سال، نوجوانان و جوانان صرف کردیم اما قبول کنیم پرورش اصولی بازیکن مهمترین کار ممکن است.

علی رضایی