جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

همسایه و حقوق همسایگی در اسلام


همسایه و حقوق همسایگی در اسلام

روابط اجتماعی انسان مقتضی رعایت اموری است که در قالب اخلاق و حقوق, ساماندهی شده است اخلاق و حقوق در حقیقت شیوه درست و مناسب رفتاری با دیگران را مشخص می کند

روابط اجتماعی انسان مقتضی رعایت اموری است که در قالب اخلاق و حقوق، ساماندهی شده است. اخلاق و حقوق در حقیقت شیوه درست و مناسب رفتاری با دیگران را مشخص می کند. هر چه روابط نزدیک تر باشد، ساماندهی آن سخت تر خواهد بود. از این رو قوانین و بایدها و نبایدهای حقوقی و اخلاقی نسبت به دوری و نزدیکی روابط انسانی متغیر است. بر همین اساس روابط میان زن و شوهر دارای قوانین و اصول و قواعد اخلاقی بیشتر و سخت گیرانه تری است. حقوق همسایه و همسایگی نیز اینگونه است.

شناخت این حقوق و قواعد به ما کمک می کند تا زندگی بهتری را برای خود و دیگران رقم بزنیم. بر همین اساس نویسنده مقاله حاضر با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام از آیات و روایات، بر آن است تا سبک زندگی اسلام را در این حوزه در حد امکان تبیین کند.

● همسایگی، همدلی و همکاری

اصولا انسان ها با گرایش اجتماعی که دارند، نمی توانند تنها زندگی کنند. همین گرایش ذاتی یا شبه ذاتی انسان به هر دلیلی باشد، نمی گذارد که تا به سعادت جز از راه اجتماع دست یابد؛ چرا که مولفه های اصلی سعادت از طریق دیگری تامین می شود. هیچ انسانی تجربه کاملی از آرامش را جز از طریق دیگری نخواهد داشت. زوج قرار دادن انسان می طلبد که دست کم در کنار همسر خویش آرامش را تجربه کند. دو جنسیتی بودن انسان برخلاف دیگر موجودات، تنها برای تناسل و بقای نسل آدمی نیست؛ بلکه چنان که قرآن در آیاتی از جمله آیه ۲۱ سوره روم بیان داشته است، رسیدن به سکونت و آرامش است. نیازهای احساسی و عواطف انسانی که بخش مهمی از حقیقت و ماهیت انسانی را در کنار عقل شکل می دهد، از طریق اموری چون ازدواج و جفت یابی پاسخ داده می شود. پس انسان نیاز دارد برای پاسخ گویی به نیازهای مودت و محبت و عشق و رحمت خویش، همسری را برگزیند و جفتی را اختیار کند.

می توان گفت آرامش که از مهمترین مولفه های خوشبختی و سعادت است در سایه سار ازدواج و اختیار همسر تحقق می یابد و می بایست این جامعه هر چند کوچک دو نفره شکل گیرد تا انسان احساس خوشبختی کند و بلکه به خود خوشبختی دست یابد.

البته با توجه به وضعیت انسان در زمین و دنیا، تامین مولفه دوم خوشبختی یعنی آسایش و رفاه نیز موجب می شود تا به اجتماع گرایش یابد و به عنوان استخدام چنان که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان معتقد است، گرایش اجتماعی داشته باشد تا این گونه به نیازهای مادی و دنیوی خود پاسخ دهد؛ هر چند که به نظر می رسد انگیزه اصلی گرایش اجتماعی بشر همان پاسخ گویی به نیازهای معنوی و روحی است؛ چرا که انسان بیش از آن که ماده باشد و بخواهد به نیازهای مادی خود پاسخ دهد، موجودی روحی و عاطفی است و می خواهد به این نیاز خویش پاسخ دهد؛ چنانکه از آیه ۲۱ سوره روم و آیات دیگر این معنا به دست می آید.

به هر حال، انسان موجودی اجتماعی است و برای پاسخ گویی به نیاز اصلی خود و دست یابی به مولفه های خوشبختی، نیازمند آن است که با دیگری ولو همسر، همدلی و همکاری نماید و اجتماعی هر چند کوچک را شکل دهد. مبنای اصلی این اجتماع هم بر همدلی و همکاری است تا هم به بعد عاطفی و روانی و روحی خود پاسخ دهد و هم به بعد مادی و دنیوی آن در شکل آسایش و تامین نیازهای مادی پاسخی مناسب و شایسته ای داده باشد.

خانواده چه شامل همسران یا همسران و فرزندان، برای ساماندهی درست روابط نیازمند اصول اخلاقی و قوانین حقوقی و مجموعه ای از بایدها و نبایدها و بهترها و بدترهایی است که باید مراعات شود. این بهترها و بدترها که البته جزو واجبات و محرمات یا امورنیک و بدمطلق نیست، در قالب آداب، سامان می یابد. در آداب اجتماعی، به نکات ریزتر و لطایف روابط اجتماعی توجه می شود که در فرهنگ دینی و فقه اسلامی در شکل مستحبات و مکروهات ساماندهی شده است. مجموعه بایدها و نبایدهای حقوقی و اخلاقی و آداب در حوزه خانواده بسیار زیاد است تا خانواده در سبک و قالب زیستی کامل و مناسب در مسیر تحقق فلسفه شکل گیری آن یعنی سعادت، حرکت کند.

چنانکه گفته شد نیازهای انسانی از نظر مادی و روحی بیشتر از آن است که در شکل کوچک خانواده بتوان به همه آنها پاسخ گفت. نیاز به دیگری در طبیعت انسانی است. هر چند که اجتماعات نخستین، خونی بوده و فرزندان با تشکیل طائفه و عشیره و قبیله و قوم در کنار هم می زیستند، ولی بعدها اجتماعات از این حالت بیرون آمد و شکل پیچیده تری به خود گرفت. از همان آغاز همسایگی میان دو یا چند خانواده برای تامین نیازها شکل گرفت و پس از خانواده، نخستین جامعه ای که نیازمند تعیین قوانین و مقررات و آداب شد، همسایگان بود. پس می توان گفت که حقوق همسایگی پیشینه ای بس دیرینه دارد و پس از خانواده، نخستین قوانین و آداب برای ساماندهی روابط همسایگی تعیین شد.

اصولا کسانی که از جهات متعددی به هم شباهت دارند، با هم گرد می آمدند و همسایگی را تشکیل می دهند. از این رو، روابط میان آنان با قوانین ساده تری سامان می یافت؛ چنانکه میان همسران چنین است؛ چرا که شباهت ها خود عامل کاهش تنش ها و مشکلات است.

اگر روابط میان همسایگان براساس همبستگی های خونی یا شباهت های فکری و رفتاری و مانند آن باشد، از پیچیدگی کمتری نیز برخوردار است؛ اما هر چه این همسایگی به سبب فشارهای بیرونی و یا پاسخ گویی به نیازهای مادی شکل گیرد، قوانین بیشتر و سختگیرانه تری لازم است تا این روابط را ساماندهی کند. از این رو همسایگان اقتصادی درگیری بیشتری از همسایگان فکری و احساسی دارند؛ در حالی که همدلی در میان همسایگان فکری و احساسی بیش از همکاری است و روابط آنان بیشتر در چارچوب احساس شکل می گیرد تا قوانین و مقررات خشک عقلانی.

بایدها و نبایدهای اخلاقی و حقوقی

امت اسلام براین باور است که همه انسان ها از یک والدین (آدم و حوا علیهما السلام) هستند و باید برای یک امر مهم یعنی تحقق سعادت دنیوی و اخروی در چارچوب آیین اسلام زندگی کنند. همین مسئله موجب می شود تا نوع خاصی از زندگی را پدید آوردند که با جوامع دیگر متفاوت است.

جوامعی که مردم آن تنها در جهت تأمین سعادت دنیوی گردهم آمده اند و آرامش و آسایش دنیوی را می طلبند، بیشتر از آنکه اهل احسان و عواطف باشند، اهل عقل و قانون هستند. از این رو می بینید که در جوامع مادیگرا قوانین با شرایط سفت و سخت خود به شدت اعمال می شود. در جوامع مادیگرا، گروه های انسانی به هدف تأمین آسایش گردهم آمده اند و آرامش را در سایه آسایش می جویند و بر این باورند که هرچه از نظر آسایشی در رفاه بیشتر باشند، از آرامش بیشتر برخوردارند، چرا که آرامشی که آنان می جویند همان آرامش روانی و در دایره دنیا و ماده است.

در مقابل، جوامعی چون امت اسلام بر پایه اعتقادی شکل گرفته است که اصالت را به سعادت اخروی بخشیده و راه تامین آن را همدلی و احسان می داند و همان شرایط زیستی میان همسران و فرزندان را در دایره گسترده تر جامعه اعمال کرده و فراهم می آورد. اینجاست که کسانی که در کنار هم گرد آمده اند، تلاش می کنند تا اصولی را مراعات کنند که سعادت اخروی آنان را تأمین کند. پس مبنای روابط و چارچوب آن را احسان و ایثار شکل می دهد و قوانین عقلانی زمانی حضور می یابند که چاره ای جز ورود آن برای مدیریت بحران نباشد.

از نظر اسلام، مراعات احسان همان گونه که در خانواده کوچک لازم است و مودت و احسان باید پایه روابط خانوادگی را شکل بخشد و به والدین احسان شود (بقره، آیه ۸۳؛ نساء، آیه ۳۶)، همچنین لازم است تا به خانواده بزرگ اسلامی بویژه خانواده نزدیک و همسایه نزدیک، اینگونه توجه ویژه ای مبذول شود و همواره از در احسان با آنان روبه رو شد. از این رو رسول اکرم(ص) حقوق همسایگی را مانند حقوق مادر دانسته و می فرماید: حرمه الجار علی الجار کحرمه امه؛ رعایت حرمت همسایه همانند احترام مادر لازم است. (کافی، ج۲، ص۶۶۶)

به سخن دیگر، امت اسلام یک خانواده بزرگ است که اصل حاکم بر آن اصول اخلاقی و بایدها و نبایدهای آن است؛ در حالی که در جوامع مادیگرا، اصل حاکم بر آن همکاری و اصول حقوقی است تا جلوی تجاوزات به حقوق دیگران گرفته شود؛ زیرا هر کسی بر آن است که سعادت خویش یعنی آسایش و رفاه مادی را تامین کرده و در سایه سار آن به آرامش دنیوی برسد. همسایگی در این دو نوع جامعه معنای متفاوتی با همدیگر دارد. در محیط اسلامی، همسایگان بر مدار همدلی و احسان گرد آمده و زندگی و روابط میان خود را سامان می دهند؛ ولی در جوامع مادیگرا، کسانی در کنار هم زندگی می کنند که تنها از یک نظر یعنی تامین آسایش و رفاه مادی با هم همکاری می کنند اینان همانند کارگران یک کارخانه هستند که وجه شباهت آنان کارگری است. پس قانون و حقوق است که می بایست این روابط را ساماندهی کند.

● همسایگی برمدار احسان دراسلام

چنانکه گفته شد امت اسلام گروه انسانی از نژادها هستند که براساس همدلی گردهم آمده اند و اعتقاد و باوری یکسان دارند. آنان بر این باورند که سبک زندگی اسلامی می تواند فضایل اخلاقی را در انسان به شکل کاملی بروز و ظهور دهد و او را برای سعادت ابدی آماده سازد.

زندگی اسلامی مبتنی بر اصول اخلاقی به ویژه احسان است. در حقیقت اصول اخلاقی و فضایل آن است که زندگی اسلامی را ساماندهی می کند و قوانین و حقوق تنها برای حل بحران در شرایطی است که به هردلیلی یکی از دو طرف یا طرفین نمی خواهند با هم مدارا کرده و از روی احسان، مسایل اخلاقی را حل و فصل نمایند. در این صورت است که بایدها و نبایدهای حقوقی در شکل قانون خودنمایی می کند.

اسلام بر آن است تا محیط زندگی انسانی را به شکلی در آورد که هرکسی بتواند استعدادها و توانمندی های خویش را بروز دهد و به فضایل کامل دست یابد و دنیا و آخرت خویش را آبادان کرده و خوشبختی را دریابد. از این رو بر همدلی و همکاری در چارچوب اعتقادات و باورها تاکید دارد؛ چرا که بینش ها و نگرش های یکسان کمک می کند تا همکاری ها شکل دیگر و معنای متفاوت بیاید. در حقیقت محیطی که همسایگان برای یکدیگر فراهم می آورند تاثیر شگرفی در سعادت دنیوی و اخروی انسان دارد. از این رو امیر مومنان علی (ع) می فرماید: سل عن الرفیق قبل الطریق، وعن الجار قبل الدار؛ قبل از مسافرت ببین همسفرت کیست و پیش از خرید خانه ببین همسایه ات کیست. (نهج البلاغه،نامه ۱۳)

امام صادق (ع) سفارش می کند که اجازه داده نشود تا محیط زندگی اجتماعی به گناه و نابهنجاری ها آلوده شود.

لذا به همسایگان هشدار می دهد که رفتارهای یکدیگررا متوجه باشند و در مقابل نابهنجارها سکوت نکنند و آنان را به مسیر هنجارها راهنمایی نمایند.

آن حضرت می فرماید: من له جار ویعمل بالمعاصی فلم ینهه فهو شریکه؛ هر کس همسایه ای داشته باشد که گناه می کند ولی او را نهی نکند، شریک در گناه اوست. (ارشاد القلوب، ج۱، ص ۱۸۳)

محیط زندگی اجتماعی آدمی بیانگر میزان شرافت شخص است. هرچه محیط زیست آدمی پاک تر و هنجاری تر باشد، بیانگر شرافت آن مردم و محله است. امام علی (ع) می فرماید: خانه را شرافتی است. شرافت خانه به وسعت حیاط (قسمت)

جلوی خانه) و هم نشینان خوب است. و خانه را برکتی است، برکت خانه موقعیت خوب آن، وسعت محوطه آن و همسایگان خوب آن است. (مکارم الاخلاق، ص۱۲۵)

اگر همسایگان تنها همکار در امر مادی و جلب آسایش باشند، به فضایل انسانی توجهی نخواهند داشت و برای بروز و ظهور آن بستری را فراهم نمی سازند؛ اما اگر همسایگان براساس اشتراک در باورها و اعتقادات اسلامی گرد هم آمده باشند بر آن هستند تا همکاری آنان همدلانه و در راستای فضایل اخلاقی و سعادت دنیا و آخرت باشد.

محیط زیست اجتماعی اگر سالم باشد و آدمی به سبب آن در آسایش و آرامش باشد باید خدا را بر آن شاکر بود و به حکم شکرگزاری به همسایگان نیکی بیشتر کرد و از مقام ابرار با آنان رفتار کرد. امیرمومنان علی(ع) در این باره فرموده است: زکاه الیسار بر الجیران و صله الرحام؛ زکات رفاه، نیکی با همسایگان و صله رحم است. (غررالحکم، حدیث ۵۴۵۳)

خوش همسایگی از اصول اخلاق اسلامی است. از این رو آن را از ویژگی های مومنان و شیعیان گفته اند و امام علی(ع) در این باره می فرماید: شیعتنا المتباذلون فی ولایتنا، المتحابون فی مودتنا المتزاورون فی احیاء امرنا الذین ان غضبوا لم یظلموا و ان رضوا لم یسرفوا، برکه علی من جاوروا سلم لمن خالطوا؛ شیعیان ما کسانی اند که در ولایت ما بذل و بخشش می کنند، در راه دوستی ما به یکدیگر محبت می نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مکتب ما به دیدار هم می روند. چون خشمگین شوند، ظلم نمی کنند و چون راضی شوند، زیاده روی نمی کنند، برای همسایگانشان مایه برکتند و نسبت به هم نشینان خود در صلح و آرامش. (کافی، ج۲، ص۶۳۲، ح۴۲)

● معیاری برای تعیین همسایگی

پرسشی که گاه مطرح می شود این است که همسایه کیست؟ به چه کسانی همسایه گفته می شود؟ حقوق همسایگی نسبت به چه کسانی باید رعایت شود؟

شکی نیست که همسایه و مانند آن از عناوین عرفی است و باید در شناخت معنا و دیگر مسائل آن به عرف مراجعه کرد. احکام و قوانین و سفارش هایی که برای همسایه می شود در چارچوب همان معنای عرفی است.

افراد مسلمان باید نسبت به همگان رفتار پسندیده را رعایت کنند ولی در این میان به حکم برادر ایمانی بودن (بقره، آیه ۰۲۲؛ آل عمران، آیه ۳۰۱؛ توبه، آیه۱۱) می بایست نیکوکاری و احسان در میان خودشان افزایش یابد و هرچه از نظر قرب مکانی به هم نزدیکتر باشند، قرب منزلت نیز افزایش یابد و نیکوکاری در حق آنان نیز زیاد شود. از این رو در اسلام در پرداخت حقوق مالی از زکات و مانند آن همسایه و همشهری و هم ولایتی و مانند آن مقدم بر دیگر افراد امت می شوند.

ازآنجایی که همسایگی و مفهوم آن، عرفی است نمی توان به طور معین گفت که به چه کسانی همسایه گفته می شود. برخی ها اهالی یک محله یا یک روستای کوچک را همسایه می دانند. در شهرهای بزرگ و کوچک و در جوامع مختلف، دایره همسایه با توجه به عرف آن مناطق تغییر می کند. در برخی روایات براساس عرف آن زمان، دایره همسایگی به چهل دیوار محدود شده است. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: والجوار اربعون دارا من اربعه جوانبها؛ تا چهل خانه از چهار طرف همسایه به شمار می آیند. (خصال، ص ۴۴۵)

به سخن دیگر، می توان گفت که در عرف آن زمان، همسایه به این محدوده ختم می شده و عرف، این میزان از فاصله را همسایه می دانسته است که البته می توان آن را معیاری برای پرداخت حقوق مالی و رعایت احکام و حقوق همسایگی قرار داد.

● حقوق همسایگی

حقوق همسایه بسیار زیاد است. مراعات همه آن چیزهایی که نسبت به برادران ایمانی سفارش شده نسبت به همسایه با شدت بیشتری توصیه شده. امام سجاد(ع) در بیان برخی از حقوق همسایگی می فرماید: حق همسایه ات این است که در غیاب او آبرویش را حفظ کنی و در حضورش او را احترام نهی. اگر به او ظلمی شد یاری اش رسانی، دنبال عیبهایش نباشی، اگر بدی از او دیدی بپوشانی، اگر بدانی نصیحت تو را می پذیرد او را در خفا نصیحت کنی، در سختی ها رهایش نکنی، از لغزشش درگذری، گناهش را ببخشی و با او به خوبی و بزرگواری معاشرت کنی. (خصال، ص ۹۶۵)

رسول اکرم(ص) نیز در بیان حقوق همسایگی می فرماید: اگر از تو کمک خواست کمکش کنی، اگر از تو قرض خواست به او قرض دهی، اگر نیازمند شد نیازش را برطرف سازی، اگر مصیبتی دید او را دلداری دهی، اگر خیری به او رسید به وی تبریک گویی، اگر بیمار شد به عیادتش روی، وقتی از دنیا رفت در تشییع جنازه اش شرکت کنی، خانه ات را بلندتر از خانه او نسازی تا جلوی جریان هوا را بر او بگیری مگر آنکه خودش اجازه دهد. (مسکن الفؤاد، ص ۵۰۱)

آن حضرت در بیان کمک های مالی به همسایه فرموده است: به من ایمان نیاورده است آن کس که شب سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد. به من ایمان نیاورده است آن کس که شب پوشیده بخوابد و همسایه اش برهنه باشد. (مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۹۲۴، ح ۷۹۸۹)

امام کاظم(ع) در تفسیر مفهوم خوش همسایگی می فرماید: لیس حسن الجوار کف الاذی ولکن حسن الجوار الصبر علی الاذی؛ خوش همسایگی این نیست که آزار نرسانی، بلکه خوش همسایگی این است که در برابر آزار و اذیت همسایه صبر داشته باشی. (تحف العقول، ص ۹۰۴)

در حقیقت، انسان باید از دایره احسان به همسایه نگاه کند نه از دریچه حقوق اجتماعی و مانند آن. پس مراعات حقوق یا عدم اذیت و آزار به معنای خوش همسایگی نیست، بلکه خوش همسایه کسی است که در برابر آزار و اذیت همسایه، به مقابله به مثل اقدام نکند بلکه از سر احسان و ایثار نسبت به اذیت های او چشم پوشی کرده و درگذرد و صبر نماید.

رسول اکرم(ص) شررسانی و آزار همسایه را عامل دشمنی و دوری از خدا می داند و کسانی را که همسایه آزار هستند دوزخی می شمارد و می فرماید: لایدخل الجنه عبد لا یأمن جاره بوائقه؛ کسی که همسایه از شرش در امان نباشد به بهشت نمی رود. (نهج الفصاحه، حدیث ۲۳۵۲)

رسول خدا(ص) می فرماید: جبرئیل همواره سفارش همسایگان را به من می کرد تا جایی که گمان کردم همسایه از همسایه ارث می برد. (بحار/ ج ۱۷ ص ۴۹)

امام علی(ع) پس از ضربت خوردن در وصیتی به حسن و حسین(ع) درباره سفارش به همسایگان فرمود: درباره همسایگان، حقوقشان را رعایت کنید که وصیت پیامبر شماست. او همواره به خوشرفتاری با همسایگان سفارش می کرد تا آنجا که گمان بردیم آن حضرت برای آنان ارثی معین خواهد کرد.(نهج البلاغه، نامه ۷۴)

● آثار و برکات همسایگی خوب

همسایگی می تواند بر مدار همکاری مادی یا همدلی اعتقادی شکل گیرد. همسایگی از نظر اسلام زمانی تأثیرات خوب و مناسبی خواهد داشت که در چارچوب اصول اسلام شکل گرفته باشد. در این صورت است که آثار مادی و معنوی و دنیوی و اخروی بسیاری بر آن مترتب خواهد شد. در اینجا به برخی از این آثار اشاره می شود.

۱- آبادانی زمین و افزایش عمر: از آثار و برکات همسایه خوب می توان به آبادانی شهرها و شکوفایی اقتصادی و افزایش عمر شخص اشاره کرد؛ چرا که همسایگان خوب با همکاری مناسب به افزایش تولید و ثروت جامعه کمک کرده و شرایط را برای بهبود وضعیت اقتصادی و آسایشی بهتر فراهم می آورند. از سویی آسایش خود عاملی در ایجاد آرامش روانی است که موجب افزایش عمر آدمی نیز می شود. فشارها و تنش هایی که میان همسایگان بداتفاق می افتد روح و روان هر دو را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و موجبات بیماری جسمی و روحی را فراهم می آورد. از زخم معده گرفته تا افسردگی از پیامدهای همسایگی بد است که موجب کاهش عمر آدمی است. از این رو امام صادق(ع) در بیان آثار و برکات همسایه خوب می فرماید: حسن الجوار یعمر الدیار و یزید فی العمار؛ خوش همسایگی شهرها را آباد و عمرها را زیاد می کند. (کافی، ج۲، ص ۷۶۶، ج۸) رسول اکرم(ص) نیز می فرماید: صله الرحم و حسن الخلق و حسن الجوار یعمران الدیار و یزیدان فی العمار؛ صله رحم، خوش اخلاقی و خوش همسایگی، شهرها را آباد و عمرها را زیاد می کند. (نهج الفصاحه، حدیث ۹۳۸۱)

۲- محبت خدا و رسول: از دیگر آثار نیک رفتاری نسبت به همسایه می توان به محبوب شدن در نزد خداوند اشاره کرد. کسی که به همسایه خویش احسان روا می دارد، محبت خدا و پیامبرش(ص) را جلب می کند؛ چرا که نیکوکاری و احسان از صفات الهی است و خداوند کسانی که متخلق به صفات خدایی می شوند را دوست داشته و قرب ایشان را می پسندد. از این رو رسول اکرم پیشنهاد می کند برای اینکه محبوب خدا و خودش شوید، به همسایگان خویش محبت کرده و نیک رفتار باشید. آن حضرت(ص) می فرماید: اگر می خواهید که خدا و پیغمبر شما را دوست بدارند وقتی امانتی به شما سپردند رد کنید و چون سخن گویید راست گویید و با همسایگان خود به نیکی رفتار نمایید.(نهج الفصاحه، حدیث ۴۵۵)

۳- بهشتی شدن: چنان که گفته شد اخلاق نیک عامل ورود انسان به بهشت است؛ چرا که بهشت جای انسان های متخلق به اخلاق الهی است. خوش خویی مهمترین جلوه از جلوه های صفات حسنای الهی است. بنابراین، خوش خویی به ویژه با نزدیکان و خویشان و همسایگان بهترین ابزار برای ورود به بهشت جاویدان و بهره مندی از سعادت ابدی است. رسول اکرم(ص) درباره تأثیر خوش خویی به ویژه با برخی از افراد از جمله همسایگان می فرماید: حسنوا أخلاقکم والطفوا بجیرانکم و أکرموا نساء کم تدخلوا الجنه بغیر حساب؛ اخلاق خود را نیکو کنید و با همسایگان خود مهربان باشید و زنان خود را گرامی بدارید تا بی حساب وارد بهشت شوید.(التوحید، ص ۷۲۱)

علیرضا شعاعی