جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مارک بازان حرفه ای


مارک بازان حرفه ای

فروشگاه های لباس های مارک دار

شاید شما هم با این وضعیت روبه‌رو شده‌اید که سوار تاکسی یا ماشین کرایه‌ای شده‌اید و هنگامی که نزدیک به مقصد شدید و می‌خواهید کرایه را حساب کنید تازه متوجه می‌شوید هیچ پولی همراه ندارید. با آن‌که می‌دانید جیبتان را چند بار وارسی کرده‌اید، اما بازهم آن را زیرورو می‌کنید. گونه‌هایتان کمی سرخ می‌شود. نگاهی به بغل دستی‌تان می‌اندازید که هرچند لباس مارک‌دار شما را نپوشیده است، اما یک ۵۰۰ تومانی نو را مچاله کرده بین انگشتانش که موقع پیاده شدن بپردازد. زمین و زمان را فحش می‌دهید که چرا امروز لباس مارک‌دار نویی را پوشیده‌ای که روز گذشته خریده‌ای و امروز فراموش کرده‌ای حداقل پولی را درون جیب‌هایش برای کرایه یک ماشین بگذاری.

خجالت‌زده می‌شوید یا بهت‌زده فرقی نمی‌کند، چون باید تا لحظاتی بعد به راننده‌ای که نمی‌شناسیدش حق‌العمل بدهید، اما شما هیچ پولی همراه ندارید و همه پول‌ها در لباسی جامانده است که چند سالی نفس‌به‌نفس با آن همراه بوده‌اید و شما صبح زود آن را به گوشه‌ای پرت کرده‌اید تا لباس نو به تن کنید. هنوز کمی به مقصد مانده است.

نگاهی به لباس‌های مارک‌دارتان می‌اندازید که تازه با قیمتی چند برابر از فلان فروشگاه معتبر خریده‌ای. یادتان می‌آید که حتی برای خرید آن لباس چانه هم نزدید، چرا که به قول خودتان لباس‌های مارک‌دار برای آدم‌های مارک‌دار دوخته می‌شود و آدم‌های مارک‌دار حتی برای اندکی قیمت کمتر چانه هم نمی‌زنند. اما اکنون نیاز به لباسی دارید که بتواند آبروی شما شود.

● لباس مارک‌دار یک عادت عمومی است!

حالا دیگر معیار خوش تیپی و شیک پوشی، مخصوصا در میان جوان‌ترها فقط پوشیدن لباس‌های شیک و زیبا نیست، باید کمی، فقط کمی، بیشتر دقت کنید و ببینید که معیارهای دیگری هم مثل مارک لباس اهمیت زیادی پیدا کرده است.

این‌ها اولین جملات علیرضا ۲۸ ساله است که حوزه مطالعاتی و دانشگاهی‌اش جامعه شناسی است. او معتقد است، استفاده از لباس مارک‌دار یکی از شناسه‌های بارز رشد طبقه متوسط است که برای خروج از گستره اکثریت همسان و هم طبقه خودش و برای نشان دادن میزان باکلاسی و رفاه زندگی‌اش، که شاید وجود خارجی نداشته باشد، شیک پوش‌تر به حساب می‌آید!

علیرضا که خودش هم از این قضیه مستثنی نیست ادامه می‌دهد: شاید تا چندی پیش استفاده از لباس‌های مارک‌دار در میان عموم مردم اهمیت چندانی نداشت، اما چند سال است که هم حضور تبلیغاتی برندها یا نمایندگان‌شان در مشهد بیشتر شده و هم میل عقب نماندن از قافله مد.

سارا که همسر علیرضاست و ظاهرا علاقه‌اش به لباس مارک‌دار بیشتر از علیرضاست مدعی است: حرف زدن و دوست داشتن و خریدن و به تن کردن لباس‌های برندهای معروف لباس دنیا تبدیل به یک عادت عمومی شده است و تمام این‌ها در شرایطی اتفاق می‌افتد که نگاه سیاست‌گذاران کلان کشور تکیه بر استفاده از لباس ملی و تقبیح پوشیدن لباس‌های خارجی و تبعیت نکردن از مدهای بیگانه است!

● مارک‌ میلیون تومانی

تشخیص همه‌‌گیر‌ شدن مارک بازی میان خریداران لباس کار خیلی سختی نیست، کافی است وقتی برای خرید به مراکز خرید مراجعه می‌کنید، نگاهی هم به سر در فروشگاه‌ها و برندهایی که در آن عرضه می‌شوند بیندازید، خصوصا وقتی به فروشگاه‌های به اصطلاح بالای شهر مشهد سر می‌زنید. نفس چنین حضور سنگینی در بحث تبلیغات و اصولا سر بر آوردن پیاپی مجتمع‌های خرید مدرن و پر از فروشگاه‌های لباس که به نام برندهای مختلف افتتاح می‌شود، خود استقبال و تقاضایی که چنین بازاری را به وجود می‌آورد را نشان می‌دهد.

رضا فروشنده یکی از فروشگاه‌های مارک‌دار می‌گوید: قیمت لباس‌های مارک‌دار در این فروشگاه بسیار بالاست، طوری‌که اغلب از چند صد هزارتومان شروع می‌شود و تا میلیون تومان‌ها هم ادامه می‌یابد!

رضا که پوشش فرمش،‌ لباس و کفش ورزشی مارک‌دار خود فروشگاه‌ است می‌گوید: ‌مشتریان این فروشگاه، خاص هستند و خرید‌های آنان اغلب از مرز میلیون تومان نیز می‌گذرد.

به گفته وی، مدیران اصلی فروشگاه‌های مارک‌دار، اغلب نیاز مالی ندارند و از وضعیت مالی خوبی برخوردارند و فقط به دلیل علاقه به لباس‌های مارک‌دار، این فروشگاه‌ها را راه اندازی و لباس‌ها را به فروش می‌رسانند.

دیانا خانم جوانی که از مشتریان یکی از فروشگاه‌های مارک‌دار است هم می‌گوید:‌ من در تهران به مزون لباسی رفتم که آن‌جا قیمت‌ها نجومی بود، مثلا یک جفت کفش ساده به قیمت ۷ میلیون تومان برای فروش گذاشته شده بود و دختر بچه‌ای همراه مادرش اصرار برای خرید این کفش را داشت. یک کیف ساده مارک‌دار را سه و نیم میلیون تومان قیمت‌گذاری کرده بودند و من متعجب، قدرت هیچ پرسشی را از فروشندگان آن مزون لباس نداشتم.

دیانا که به گفته خودش به‌خاطر تحصیل در حال رفت و آمد به خارج از کشور است ادامه می‌دهد: من مشکل مالی چندانی ندارم،‌ اما ظرفیت شنیدن هر قیمتی را هم ندارم. ‌برای خرید ساعتی اقدام کردم که ظاهر زیبایی داشت اما وقتی قیمت آن را شنیدم از هوش رفتم‌؛ قیمت ساعت، ۳۵ میلیون تومان بود که باید به صورت محضری و با انجام مراحل قانونی سند ساعت به اسم خریدار می‌شد.

● مهم مارک است نه اصل بودنش!

اما آیا بنابر تصور عمومی این برندها اصولا با کیفیت‌ترند و علاوه بر کلاس، می‌توانند خیال مشتری را از بابت دوام و زیبایی هم راحت کنند؟ پاسخ به چنین سؤالی را باید با طبقه‌بندی برندها شروع کنیم. برندهای ارزان‌تر و به اصطلاح چیپ‌تر و برندهای گران قیمت‌تر که هر کدام در رده خاص خود طبقه‌بندی می‌شوند و طبیعتا چه از لحاظ کیفیت به اصطلاح کلاس خاص خود را دارند. اما آشفتگی بازار برندها در ایران این طور است که حتی یک لباس با برندی درجه سه، به هر حال مارک‌دار محسوب می‌شود، باعث شده بعضی خریدها اصلا به اندازه قیمتی که برای‌شان پرداخت شده ارزش نداشته باشند؛ تازه جالب این‌جاست که این‌طوری کار مسافران و توریست‌های خارج از کشور هم راحت شده و آن‌ها از وجود این وضعیت در ایران خوشحال می‌شوند و تا می‌توانند از این مدل‌ها با قیمت‌های پایین‌تر خریداری می‌کنند و هنگام بازگشت به میان دوستان‌شان کلی هم پز می‌دهند! تازه حرف زدن از یک لباس مارک‌دار تقلبی هم کمی سخت است، کم بودن هزینه‌های تولید لباس، مثل همه چیزهای دیگر، در چین باعث شده بخشی از شرکت‌ها بخشی از تولیدات خود را در چین و ویتنام تولید کنند و به این ترتیب راه برای کارگاه‌های بی‌نام و نشان لباس در خارج یا داخل کشور باز می‌شود تا با خیال راحت روی محصولات خودشان مارک گران‌ترین برندهای دنیا را نصب کنند.

سعید از واردکنندگان لباس چینی و تایلندی است و کسب و کار، پردرآمدی برای خودش راه انداخته است. او می‌گوید: در کشور چین، این قابلیت وجود دارد که خریدار با هر مارکی که مورد نظر اوست لباس را مارک‌دار کند. در عین حال باید گفت، مارک گرایی در خارج از ایران خصوصا در کشورهای اروپایی بحث داغ‌تری دارد. وقتی در فروشگاه‌های مختلف برای خود پرسه می‌زنید، زیاد اتفاق نمی‌افتد فروشگاه‌هایی پیدا کنید که اجناس با برندهای مختلف عرضه کنند، در آن‌جا اغلب هر کدام از برندها برای خود فروشگاه جداگانه‌ای دارند و اجناس مخصوص خود را ارائه می‌کنند. تا حدودی هم می‌توان گفت تکلیف خریدار مشخص است. تازه آن‌ها مشکل اجناس تقلبی هم ندارند و می‌توانند مطمئن باشند وقتی مارک فلان روی شلوارشان خورده حتما محصول شرکت فلان است و وقتی هم که آن را از فروشگاه همان برند تهیه می‌کنند، جای هیچ شکی باقی نمی‌ماند. این فروشنده با صراحت می‌گوید: ‌خریداران، اغلب قیمت لباس‌های مارک‌دار را بابت لباس‌های با مارک تقلبی می‌پردازند.

او که مطمئن است با گفتن این حرف‌ها مشکلی در کسب و کارش به وجود نمی‌آید تأکید می‌کند: لباس‌ها با قیمتی چندبرابر نرخ واقعی به فروش می‌رسند و باز هم مشتریان خود را دارند.

در مقابل صحبت‌های سعید،‌ امیرحسین که به گفته خودش فروشنده تنها یک مارک معتبر درمشهد است، می‌گوید: در ایران بسیاری از فروشگاه‌هایی که به اصطلاح به عنوان نمایندگی فروش هر برندی شناخته می‌شوند، جز موارد نادری، در واقع نماینده اصلی آن برندها نیستند و به گونه‌ای نقش واسطه را بازی می‌کنند و به همین دلیل هم نه قواعد فروش درنمایندگی‌های آن برند در سایر کشورهای جهان در آن‌ها رعایت می‌شود و نه به اصطلاح آرشیو کاملی از اجناس آن برند در فروشگاه‌شان به چشم می‌خورد.

او تأکید می‌کند: حتی در بسیاری مواقع نیز برای ارزان تمام شدن و فروش بیشتر، مدل‌هایی را می‌آورند که از بازار دیگر کشورهای مبدا خارج شده‌اند. این مسئله باعث می‌شود در برخی موارد خریدار حتی نتواند اعتماد کامل به اصل بودن اجناس آن فروشگاه کند، اما باز هم با تمام وجود، خرید از این فروشگاه‌ها، ریسک کمتری درخرید اجناس تقلبی به همراه دارد.

نویسنده: مریم توکلی