دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا

تربیت بچه از خود بچه عزیزتر است


تربیت بچه از خود بچه عزیزتر است

امروزه چون اکثر والدین شاغل اند, پس از تولد فرزندشان دنبال شرایطی می گردند که بتوانند به کمک آن, هم از بابت نگهداری و آرامش فرزندشان مطمئن باشند هم دوباره به کار و فعالیت اجتماعی خودشان برگردند

امروزه چون اکثر والدین شاغل‌اند، پس از تولد فرزندشان دنبال شرایطی می‌گردند که بتوانند به کمک آن، هم از بابت نگهداری و آرامش فرزندشان مطمئن باشند؛ هم دوباره به کار و فعالیت اجتماعی خودشان برگردند....

در همین‌جاست که والدین از خود می‌پرسند آیا سپردن فرزندم به مهدکودک بهتر است یا اینکه او را نزد مادربزرگ و پدربزرگ‌اش بگذارم؟ قطعا تا قبل از سه سالگی ارجح است که بچه‌ها در محیط خانوادگی و کانون خانواده باشند چون در محیط خانه بیشتر تلاش می‌شود نیازهای آنها تامین شود، اما در مهد کودک به دلیل وجود چند کودک، او کانون توجه یک نفر (مربی مهد) نیست. بچه‌هایی که به پدربزرگ و مادربزرگ سپرده می‌شوند چون همه توجه آنها را دارند در وضعیت مطلوب‌تری هستند. حتی در بچه‌های بزرگ‌تر از سه سال نیز بهتر است همه روزهای هفته به مهد یا کودکستان سپرده نشوند و مثلا ۲ یا ۳ روز در مهد باشند و بقیه ساعات را در محیط خانواده در کنار پدربزرگ و مادربزرگ و یا خاله و عمه باشند. البته در این مراقبت نکات ظریفی وجود دارد که باید هم شما و هم والدین شما که در حکم پدربزرگ و مادربزرگ هستند، از آن مطلع باشند. این نکات مهم را با ذکر مثال شرح می‌دهم:

▪ کودک شما مانند همه بچه‌ها به محض اینکه نزد پدربزرگ مادربزرگ و یا خاله‌اش می‌رود شروع می‌کند به تعریف کردن و اخبار دادن چون او دوست دارد حرف بزند و مورد توجه باشد. شاید سوالات طرف مقابل و اینکه می‌پرسد چه خبر؟ و یا دیشب شام چی خوردی؟ موجب شود او شروع به صحبت کند و در همین حین مثلا بگوید که: «دیشب بابا به مامان گفت بازم این غذارو پختی و مامان گریه کرد و ...» اتفاق پنهانی که خواهد افتاد آن است که شما به‌عنوان بزرگ‌تر (پدربزرگ یا مادربزرگ، خاله یا پرستار بچه یا...) اگر به او بخندید یا این خبررسانی را با دادن یک جایزه تقویت کنید، ناخواسته او را خبرچین خواهید کرد. او قطعا برای دریافت جایزه‌های بیشتر و بهتر گاهی اخباری را می‌رساند که حقیقت ندارند؛ چون همان‌طور که می‌دانید بچه‌ها تخیل قوی‌ای دارند، به ویژه اگر برای دریافت پاداش بتوانند از آن کمک بگیرند. بچه‌ها با کمک گرفتن از قوه تخیل، چیزهایی به والدین خود نسبت می‌دهد که لزوما حقیقت ندارند یا اگر هم وجود دارند به این شیوه و شدت نیستند. پس شما به عنوان پدربزرگ و مادربزرگ خوب باید بهترین رفتار را انجام دهید، یعنی نه تنها از بچه‌ها در مورد رفتار والدین‌شان پرس‌وجو نکنید، بلکه اگر خود بچه‌ها به خاطر برون‌ریزی‌ای که دارند مطالبی را می‌گویند، هیچ واکنش تقویت‌کننده‌ای مثل خنده یا در آغوش کشیدن و غیره انجام ندهید و بگویید: «مامان‌جون/ باباجون! اینها حرف‌های خونه‌تونه؛ نباید خبرهای خونه رو بیرون از خونه بگی.» با این رفتار، بچه‌های شما یاد می‌گیرند هر خانه‌ای حریم خصوصی و قابل احترامی دارد و اگر در خانه شما نیز اتفاقی افتاد نباید آن هر را جایی نقل کرد.

▪ یک پدربزرگ یا مادربزرگ خوب نباید در رفتار و گفتار خود طوری عمل کند که کودک را در تعارض تربیتی با والدین قرار دهد. اگر قواعدی که توسط والدین کودک تعیین شده در منزل پدربزرگ‌ها و به دلیل مهربانی و یا دلسوزی مادربزرگ شکسته شود و رعایت نشود، مانند لزوم خوابیدن سرظهر یا تماشای تلویزیون فقط برای یک ساعت و غیره باعث می‌شود کودک در تعارض قرار گیرد. این حالت باعث سردرگمی بچه‌ها می‌شود و چارچوب ذهنی آنها را برای پذیرش شیوه‌های زندگی که توسط همین نکات تربیتی به آنها آموخته می‌شود بر هم می‌زند. گاهی حتی بچه‌ها به دلیل این تعارض‌ دچار عصیانگیری می‌شوند و از رفتار پدربزرگ و مادربزرگ سوءاستفاده می‌کنند و دیگر قادر به کنترل‌شان نیستند.

▪ بچه‌ها کلا دنبال امتیاز گرفتن‌اند و حاضرند هر کاری بکنند تا این امتیاز را به دست آورند. یکی از کارهایی که بچه‌ها انجام می‌دهند گول زدن بزرگ‌ترهاست. این نمونه را حتما شاهد بوده‌اید که مثلا کودک می‌گوید: «مامانی! اونو بده بازی کنم» و مادربزرگ یا مادر و پدر پاسخ می‌دهند که: «نه! اون، اسباب‌بازی نیست؛ خراب می‌شه.» و کودک می‌گوید: «پس می‌شه بغل‌ام کنی که فقط ببینم‌اش؟» و شما هم رضایت می‌دهید که حالا که بچه‌ام پس از گریه کوتاه آمده و راضی شده فقط آن را ببیند، بغل‌اش می‌کنید و او دست‌اش را دراز می‌کند و می‌گوید: «یه دونه نازش بکنم؟» و شما اجازه می‌دهید. یعنی او مرحله به مرحله، شما را گول می‌زند: «حالا یه دقیقه می‌ذارید روی پاهام نازش کنم؟» درواقع او به شیوه خودش آن را گرفته و در حال بازی با آن است. حالا اگر در حوزه‌های دیگر گول ترفندهای بچه‌ها را بخورید و برای رسیدن به اهداف آنها از قواعد خودتان کوتاه بیایید، به جایی خواهید رسید که دیگر تیغ والدین برش لازم را نخواهد داشت. نباید این صحنه را برای بازی دادن بزرگ‌ترها توسط بچه‌ها باز بگذارید. این کار آنها و پرورش‌شان با این شیوه موجب می‌شود تا حتی در بزرگسالی نیز به هر قیمتی به خواسته‌شان برسند. به هر قیمتی، حتی نادیده گرفتن قوانین اخلاقی و غیره آنچه می‌خواهند را به دست می‌آورند چون شما از کودکی عادت‌شان داده‌اید و آینده آنها را نیز تخریب کرده‌اید. آنها را دروغگو، خبرچین و دو به هم‌زن بار آورده‌اید. وقتی او خبرهای شما را کف دست مادرش یا پدرش بگذارد، رابطه عروس،‌مادرشوهری و یا دامادی خدشه‌دار می‌شود و دعوایی درست می‌شود که او هرگز نمی‌خواسته و نمی‌دانسته مسبب آن است.به عنوان پدربزرگ و مادربزرگ که نوه برای‌تان عزیزترین است، فکر کنید اگر نوه شما الان کمی دلخور شود، درعوض آینده‌اش شاد و خوشحال خواهد بود و می‌داند گاهی ناکامی‌ها در زندگی خواهند بود و همیشه آنچه او می‌خواهد نیست. به قول قدیمی‌ها، تربیت بچه از خود بچه عزیزتر است.

بدری‌السادات بهرامی

روان‌شناس و مشاور خانواده