جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

روابط عمومی های توجیه گر باید برچیده شوند


روابط عمومی های توجیه گر باید برچیده شوند

در سال های اخیر نیز با وجود جهشی که در رشد این سازمان ها از نظر کیفی به وجود آمد, تحولات مورد نظر در شیوه عملکرد آنها شکل نگرفت که دلایل بسیاری دارد

موضوع سازمان‌های غیردولتی (NGO) از سال ۱۳۳۷ در ایران مطرح و حتی قانونی نیز برای آن تدوین شد. در سال‌های اخیر نیز با وجود جهشی که در رشد این سازمان‌ها از نظر کیفی به وجود آمد، تحولات مورد نظر در شیوه عملکرد آنها شکل نگرفت که دلایل بسیاری دارد. محمدرضا سعیدی استاد دانشگاه و دارای مدرک دکترای جامعه‌شناسی برخی از این دلایل را مرتبط به چارچوب‌های دولتی و برخی دیگر را در ارتباط با زیرساخت‌های کشور می‌داند. او که تاکنون درباره موانع رشد و گسترش سازمان‌های غیردولتی در ایران «مشارکت سازمان‌های غیردولتی در برنامه‌های میان‌مدت توسعه ایران» و «مشارکت اجتماعی جوانان از طریق تقویت سازمان‌های غیردولتی جوانان در برنامه چهارم توسعه» پژوهش‌هایی انجام داده و کتاب «درآمدی بر مشارکت مردمی و سازمان‌های غیردولتی» را منتشر کرده است. به تازگی روی موضوع واگذاری بخشی از وظایف روابط عمومی‌ها به سازمان‌های غیردولتی مشغول به کار است. در این زمینه گفت‌وگویی با دکتر سعیدی انجام داده‌ایم که پیش‌رو دارید.

▪ بسیاری از کارشناسان معتقدند جایگاه روابط عمومی در داخل کشور ما از نظر فلسفه وجودی هنوز مشخص نیست؛ این در حالی است که اگر به هر نهاد، سازمان یا شرکت دولتی و خصوصی داخل شویم بخشی به نام روابط عمومی را می‌بینیم. به نظر شما جایگاه روابط عمومی در کشور ما چگونه است؟

ـ مدیران به روابط عمومی‌ها به عنوان مرکزی که می‌بایست بین سازمان و جامعه رابطه‌ای سالم برقرار کنند، نگاه نمی‌کنند. بلکه به این بخش به عنوان ابزاری نگاه می‌کنند که وظیفه دارد عملکرد سازمان را توجیه کند و به بیان موفقیت‌ها و کتمان ضعف‌ها و شکست‌ها بپردازد.

در حقیقت روابط عمومی‌ها به بخش‌های توجیه‌گر تبدیل شده‌اند. به جای آن‌که واقع‌گرایی پیشه کنند و بخشی برای اطلاع‌رسانی صحیح به مردم باشند شما می‌بینید که حتی اگر یک سازمان در کار خود موفق نباشد از روابط عمومی خود انتظار دارد که چهره‌ای موفق از آن را نشان دهد. بنابراین به نظر من لازم است در روابط عمومی‌ها یک تحول اساسی و نگرشی ایجاد شود و از آن مهم‌تر این‌که دیدگاه مدیران آنها باید تغییر پیدا کند. یکی از راه‌کارهای این تحول، واگذار کردن برخی از وظایف روابط عمومی‌ها به سازمان‌های غیردولتی روابط عمومی است. اگر این اتفاق روی دهد، روابط عمومی‌ها به مردم نزدیک‌تر می‌شوند.

▪ به طور طبیعی روابط عمومی‌ها یک زیرمجموعه‌ای از هر سازمان محسوب می‌شوند. حال اگر این زیرمجموعه به بازتاب ضعف‌ها و کاستی‌های سازمان خود دست بزند، آیا خودزنی انجام نداده است؟

ـ ببینید، امروز دیگر توجیه وضع موجود، پاک کردن صورت مساله و دروغگویی، پاسخگوی نیازهای ما نیست. دیر یا زود این دروغگویی‌ها معلوم می‌شود و از سوی دیگر جامعه نیز به سازمان‌ها بدبین می‌شود که در نهایت سرمایه اجتماعی سازمان‌ها تقلیل می‌یابد. اینگونه اقدامات فقط در نظام‌های متمرکز روی می‌دهد. ولی سازمانی که می‌خواهد با مردم ارتباط برقرار کند و پشتوانه مردمی کسب کند، باید روابط عمومی آن نیز واقع‌گرا باشد. اگر بخواهیم از روابط عمومی‌های توجیه‌گر به سمت روابط عمومی‌های واقع‌گرا و مردمی برویم، باید به نیازها، خواست‌ها و نظرات مردم توجه کنیم. همانطور که امروزه دیگر نظام‌های متمرکز و استبدادی در دنیا جواب نمی‌دهند، روابط عمومی‌های توجیه‌گر نیز باید برچیده شوند و واقع‌گرایانه عمل کنند.

اگر می‌بینیم هنوز این روابط عمومی‌ها در کشور وجود دارند، نشان دهنده ضعف‌های ساختاری نظام اداری ماست. ما ناگزیریم با مردم واقع‌گرایانه برخورد کنیم. امروزه دیگر هیچ فردی نظام‌های متمرکز را تایید نمی‌کند. چاره‌ای نداریم جز اینکه به سمت مشارکت، عدم تمرکز و همگامی با خواست‌های مردم حرکت کنیم.

▪ پس براساس دیدگاه‌های شما، می‌توانیم به این نتیجه برسیم که تعریف روابط عمومی در کشور ما اشتباه است یا اینکه انتظاری که از روابط عمومی‌ها وجود دارد، درست نیست؟

ـ هر عنصری، خود را با ساختارهای موجود هماهنگ می‌کند. شاید ما در مرحله‌ای از توسعه قرار داریم که وجود چنین روابط عمومی‌هایی برای ما اجتناب‌ناپذیر باشد. در یک نظام بروکراسی متمرکز نمی‌توانیم روابط عمومی غیرمتمرکز داشته باشیم.

▪ به خاطر وجود این مولفه‌ها، شما معتقدید، سازمان‌های غیردولتی باید بخشی از وظایف روابط عمومی‌ها را برعهده بگیرند؟

ـ نه. فلسفه این دیدگاه، چیز دیگری است. در حال حاضر تمام کشورهای دنیا به دنبال استفاده از ظرفیت‌های گسترده مردمی برای توسعه هستند. برای مثال در همین کشور ما اگر قرار بود فقط دولت در جنگ تحمیلی حضور داشته باشد چه اتفاقی روی می‌داد؛ در حالی که با حضور عموم مردم اتفاق بزرگی روی داد. توسعه نیز چنین حالتی دارد. ظرفیت بزرگی در جامعه وجود دارد که خارج از دولت و در میان مردم است. باید بتوانیم آن را سامان‌دهی کنیم و به کار گیریم.

وظایف قابل واگذاری دولت را باید سریعا به بخش‌های غیردولتی واگذار کنیم تا حجم دولت کوچک شود. اساسا در کشورهای توسعه یافته بخش دولتی، کوچک‌تر از بخش‌های غیردولتی است. برای سازمان‌دهی این ظرفیت‌های مردمی باید سازمان‌ها و تشکل‌هایی به وجود بیاید که می‌تواند بخش‌های مختلفی مانند زنان، جوانان، محیط زیست، فرهنگ، روستایی و ... را در بر بگیرد. این تشکل‌ها هستند که برای مثال در زمان زلزله بم به طور خودجوش دست به اقدام می‌زنند. این سازمان‌ها می‌توانند براساس نیازهای جامعه تاسیس شوند. قوانین تاسیس تشکل‌ها در کشور ما از سال ۷۸ به بعد توسعه و تسریع شده است.

▪ سازمان‌های غیردولتی چه شاخص‌هایی دارند که آنها را برای پذیرفتن بخشی از وظایف روابط عمومی‌ها مناسب می‌دانید؟

ـ دست یافتن به اهداف توسعه در یک جامعه بر عهده سه بخش دولتی، غیردولتی انتفاعی و غیردولتی غیرانتفاعی (NGO) است. سازمان‌های غیردولتی غیرانتفاعی بخش داوطلبانه هستند. آیین‌نامه شکل‌گیری آنها در سال ۱۳۳۷ در ایران تدوین شد، اما تاکنون ضعیف‌ترین بخش در رسیدن به اهداف توسعه محسوب می‌شود. سهم آنها در انجام وظایف توسعه‌ای بسیار کم است، اما در پاسخ به سوال شما این بخش شاخص‌هایی دارد که آنها را از دیگر بخش‌ها مجزا می‌کند. اولین شاخص، غیرانتفاعی بودن است. یعنی این سازمان‌ها به دنبال سود و انتفاع نیستند، بلکه به دنبال انجام تعهدات اجتماعی خود هستند. دومین شاخص، غیرسیاسی بودن آنهاست. یعنی اگر بخواهند کار سیاسی انجام دهند، ادامه فعالیت آنها قابل جلوگیری است، چرا که اگر گروهی می‌خواهند کار سیاسی انجام‌ دهند، می‌توانند حزب تشکیل دهند، نه اینکه از NGOها استفاده کنند. سومین شاخص آنها این است که شیوه اداره این سازمان‌ها دموکراتیک است. یعنی بر خلاف سیستم دولتی که شیوه مدیریتی آنها انتصابی است، مدیریت سازمان‌های غیردولتی براساس انتخاب و رای‌گیری انجام می‌شود و اگر اعضا با شیوه مدیریت مخالفتی داشته باشند، می‌توانند آن را تغییر دهند.

▪ در همین بخش روابط عمومی که شما بر آن تاکید دارید، چه وظایفی قابل واگذاری است؟

ـ ما در بخش روابط عمومی، حدود ۵۳ عنوان وظیفه را شناسایی کرده‌ایم که این وظایف در شش طبقه قرار می‌گیرند که عبارتند از وظایف انتشاراتی، تبلیغاتی، ارتباط رسانه‌ای و مردمی، سمعی و بصری،‌ مطالعات و برنامه‌ریزی و تشریفاتی و خدماتی. براساس پژوهش انجام شده از مدیرن روابط عمومی‌های دولتی و غیردولتی و صاحبنظران مشخص شد برخی از وظایف غیرقابل واگذاری هستند. برای مثال وظیفه ارتباط مردمی و تماس با مردم و پاسخگویی به آنها، پیگیری شکایات مردمی، مکاتبات مردمی و پاسخ به آنها و هماهنگی دیدار مردم با رییس سازمان به هیچ وجه قابل واگذاری نیستند. در مقابل، وظایفی نیز وجود دارد که کاملا قابل واگذاری هستند مانند تولید کتاب‌های اطلاع‌رسانی، تهیه مجموعه بریده جراید و ایجاد آرشیو اطلاعاتی و مطبوعاتی. به طور کلی وظایف انتشاراتی روابط عمومی‌ها تا حد بسیار زیادی قابل واگذاری هستند. وظایف تبلیغاتی نیز تا اندازه زیادی قابل واگذاری هستند. این پژوهش کار جدیدی در ایران بود که اگر در هر بخشی انجام شود، راهکارهای عملی کوچک کردن بدنه دولت براحتی مشخص می‌شود. این کار در حوزه‌های روستایی، زنان، جوان، محیط زیست، فرهنگ و ... نیز باید انجام شود و دولتمردان در جریان آن قرار گیرند. در واقع این بحث مطرح نیست که کل وظایف یک روابط عمومی را به بخش غیردولتی واگذار کنیم بلکه می‌گوییم آن وظایفی که قابل واگذاری هستند را به سازمان‌های غیر دولتی بدهیم تا آنها کارکرد پیدا کنند. به این ترتیب بازده کار نیز بیشتر می‌شود چراکه سازمان‌های دولتی دچار سیستم دیوان‌سالاری پیچیده‌ای هستند.

▪ با توجه به شرایطی که در سازمان‌های غیردولتی کشور وجود دارد و نگاهی از سوی دیگر در میان مدیران دولتی به چشم می‌خورد اگر بخواهیم به طور واقع‌گرایانه به این دیدگاه شما بپردازیم، عملی کردن این دیدگاه‌ها در کشور تا چه اندازه امکان‌پذیر است؟

ـ واقعیت این است که ضعف‌های بسیاری در بخش‌ غیردولتی کشور وجود دارد و ظرفیت انجام بسیاری از این کارها را ندارد. دلیل آن ناتوانی جامعه نیست. فضای مورد نیاز برای گسترش این بخش فراهم نشده است. وقتی هیچ وظیفه‌ای به آنها واگذار نمی‌شود چه کاری می‌توانند انجام دهند؟ باید از سازمان‌های غیردولتی حمایت شود. آیا بخش دولتی همه هزینه‌هایی که صرف می‌کند را به بهترین شکل ممکن به کار می‌برد؟ اگر بخشی از آن امکانات در اختیار سازمان‌های غیردولتی قرار گیرد، مطمئنا نتایج بهتری به دست خواهد آمد. آینده جوامع در اختیار بخش غیردولتی است. ما هم چه بخواهیم و چه نخواهیم به آن سمت خواهیم رفت. پس بهتر است مقررات صحیح را برای این امر وضع و از آنها حمایت کنیم.

▪ شما در صحبت‌های خود به این بحث اشاره کردید که در میان سازمان‌های غیردولتی، آنهایی موفق‌ترند که مسئولان دولتی در آنها حضور دارند. لطفا کمی در این باره توضیح دهید.

ـ براساس مطالعاتی که خود من انجام دادم میان موفقیت سازمان‌های غیر دولتی و حضور افراد بانفوذ رابطه مستقیمی وجود دارد. هر چه دولتمردان در این سازمان‌ها بیشتر حضور داشته باشند، بخش غیردولتی فعال‌تر می‌شود. در میان سازمان‌های غیردولتی روابط عمومی‌ها نیز این امر به خوبی دیده می‌شود و انجمنی که از این امکان برخوردار است، بسیار فعالانه‌تر از دیگران کار می‌کند. به دلیل آنکه حضور دولتمردان و افراد با نفوذ به عنوان پلی بین سازمان غیردولتی با دستگاه‌های دولتی عمل می‌کنند و امکان استفاده از تسهیلات مختلف را فراهم می‌نمایند که این البته ضعف ساختار قانونی را نشان می‌دهد. به همین دلیل باید قوانین را شفاف کرد و به تمام سازمان‌های غیردولتی با یک دید، نگاه کرد. این امر نشان می‌دهد که از شرایط فراهم نبودن زمینه‌های قانونی سازمان‌های غیردولتی به این سمت می‌روند که مسایل و مشکلات خود را به شکل غیر رسمی و از طریق عضو کردن افراد با نفوذ در خود رفع کنند

نویسنده : چنگیز محمودزاده