جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

پوشش زن ایرانی از نگاه تاریخ


پوشش زن ایرانی از نگاه تاریخ

آیا تابحال گمشده ای داشته اید چه میزان دریافتنش سعی و تلا ش کرده اید آیا پس از یافتن آن طعم خوش یافتنش را به دیگران چشانده اید تا آنها نیز از آن بهره مند شوند, به خصوص اگر گمشده شما مربوط به همگنان شما نیز باشد

آیا تابحال گمشده ای داشته اید؟ چه میزان دریافتنش سعی و تلا ش کرده اید؟. آیا پس از یافتن آن طعم خوش یافتنش را به دیگران چشانده اید تا آنها نیز از آن بهره مند شوند، به خصوص اگر گمشده شما مربوط به همگنان شما نیز باشد.

جستجو در مورد هویت ایرانی و اسلا می به عنوان یک زن شاید در اذهان تعداد زیادی از ما شکل گرفته باشد و ما را ساعتها به تفکر واداشته و ما را وادار به مطالعه در این خصوص کرده چرا که اگر هویت خود را نیابی مرتبا به دنبال گمشده ات به هر جایی سری می زنی تا با تقلید فرهنگ این و آن که شامل نوع پوشاک، شیوه کلا م، نوع غذا، نحوه آرایش و چیدمان منزل و... خود را ارضا نمایی. پذیرفتن و بکارگیری شیوه رفتاری و نوع زندگی فرهنگ ها تیشه ای است بر ریشه بنیان و فرهنگ خود!

و با این عمل ذره ذره به سبک و سیاق ایشان در میآیی و دیگر نمی دانی که بودی و به کجا می روی. از جمله معضلا ت جامعه ما در حال حاضر نداشتن اطلا عات لا زم از بنیان و ریشه ماست که به سالهای دور باز می گردد و از فرهنگ کهن نشات می گیرد البته تنوع امری است ضروری ولی در صورتی که در چارچوب فرهنگ هر ملتی منجر به از بین رفتن آن نشود.

البته به دلا یل نامعلومی از دستیابی به نحوه زندگی و پوشاک مردم سرزمین خویش قبل از ورود آریایی های مهاجر سندی در دست نیست. به نیت شناخت لباس زنان ایران باستان که خود پیش زمینه ای است برای شناخت هویت اصیل ایرانی.

به بیان گذرا و کوتاه درخور تحریر به آن می پردازیم. ردیابی پوشاک مردم یک سرزمین کاری است که در نوع خود احتیاج به دقت و تحقیق فراوان دارد. آدمی از زمانی که از برهنگی خود احساس شرم کرد با وسائل لا زم خود را پوشانید، از برگ درختان انجیر گرفته تا دوران پوستین که اهدایی خداوند بوده (تورات) تا آن زمان که ادریس پیامبر دست به اختراع لباس زد. از مجسمه های کشف شده در کوه رنگان بهبهان یا تصاویری که در تخت جمشید با طرح برجسته وجود دارد بیانگر آن است که بانوان پارسی با لباس پوشیده پیراهنی بلند با آستین کوتاه و دامنی با ریشه های بلند در محافل حاضر می شدند. در نقش برجسته آشوری که بانوان دوره مادها و فرزندانشان نقش زده شده اند بانوان با پیراهن بلند و روپوشی کوتاهتر که با دامنی نیمگرد و آستینی کوتاه بر روی آن پوشیده شده ظاهر می شدند. این روپوش گاهی چون شنل بدون آستین نشان داده شده و موی سر آنان به سان زنان منقوش در کوه رنگان در پشت سرشان آویخته. پوشاک زیبای زنان در دوره مادها در اثر مهارت دوزندگان چیره دست با چین های ریز و مجلل نقش زده شده است.

در دوران پارسی زنان عموما از لباس مردان استفاده می کردند چنانکه در پازیرک سیبری فرشی از دوران هخامنشی به دست آمده که روی آن زنانی منقوش شده با لباس های پرچین و چادری کوتاه و نازک با دامن نیم گرد دیده می شود و تنها تفاوت آنها با لباس مردان تزئینات پیش سینه و شکل یقه آنان است. در دوران اشکانیان بانوان اصیل ایرانی از باشکوه ترین و ساده ترین لباس استفاده می کردند. پیراهن بلندی است که تا روی زمین رسیده گشاد و پرچین، آستین ساده و یقه راسته و پیراهن، دیگری به حالت سارافون امروزی که کوتاه تر از لباس زیری بوده روی آن می پوشیدند و روی این دو پیراهن چادری به سر می کردند.

آنها از لباس های پرچین دست دوزی شده با تزئینات فراوان و برای سرشان از کلاه های با ابهتی استفاده می کردند. نقاش برجسته ای از پالمیر در موزه لوور وجود دارد که بانویی از دوره اشکانیان روی آن منقوش است که چادری بر سر دارد و عمامه ای روی سر آن نمایان است و همین طور تندیسی در موزه پالمیردر دمشق وجود دارد که مجسمه ای با پیراهنی گشاد با آستین سرخود نشسته و چادری روی او را پوشانده که مربوط به دوره اشکانیان است. همچنین لباس بانوان ایرانی در دوران ساسانی از پیراهن بلند بسیار پرچین و گشاد که گاهی با بندی به عنوان کمربند بسته می شده این پیراهن بلند با آستین های بلند با یقه ای گرد و جلو باز و چادری که از دوره های پیش از زمان پارسی ها به بعد مورد استفاده بانوان ایرانی بوده در عصر ساسانی ها نیز مورد استفاده قرار می گرفت. بانوان این دوره جبه هایی به تن داشته اند که نمونه آن را در طاق بستان می توان دید. شلوار بانوان این دوره نیز نظیر دوره اشکانیان پرچین بوده و با بندی آن را جمع می کردند.

ایران با تمدنی کهن ۳ هزار سال پیش از میلاد به تهیه پارچه مشهور بوده در زمان مادها و پارسی ها صنعت بافندگی رواج داشته و زمان اشکانیان و ساسانیان تجارت ابریشم با چین و بافندگی پارچه یکی از مشاغل آن دوره بوده است، بنابراین ایرانیان همیشه دارای پوشاک مرغوب و باشکوه و بی نظیر بوده اند و پارچه های ابریشمی و تجارت آن که حتی بعد از منقرض شدن دوران ساسانیان همچنان ادامه داشته. بعد از ورود اسلام پوشاک زنان دستخوش تغییرات مهم و بنیادین شد و پوشیدگی خاص و ساده خاصه این دوره درخشان است و این تغییر در بین سایر ملل تازه مسلمان به مانند ایران که از تمدن و فرهنگ کهن برخوردار بوده قابل ملاحظه نیست.

بعد از ورود اسلا م به ایران چنان که از شواهد برمیآید بهره گیری از لباس مشروط به شرایط خاصی بوده چرا که پیامبر مردان را از پوشیدن لباس زنان و زنان را از پوشیدن لباس مردان و همچنین از پوشیدن لباس بسیار بلند منع می کردند و می فرمودند باعث کبر و غرور و استکبار باطنی می شود (فروع من الکافی ج ۶) بلندی لباس باعث ناپاکی لباس می شود و در نهایت به ناپاکی باطن و ناپاکی ظاهر است. (فروع من الکافی ج ۶ ص ۴۵۷) همچنین دستورات اسلا م درباره رنگ و نوع لباس هم قابل بررسی است اسلا م دینی است بنا شده بر فطرت و سرشت انسانی و هیچ گاه موجب انفکاک این دو نگشته، بلکه علا قه به زیبایی و هنردوستی او را در تمام احکام خود ملا حظه کرده است و زمینه های هنر و زیبایی را برای او آفریده است (اعراف آیه ۳) و زیبایی دوستی محبوب و مطلوب خداوند است و منبع تمام زیبایی ها و زیبایی مطلق رب العالمین است (دعای سحر ماه مبارک) و در آیه ۱۳۸ سوره بقره می فرماید: رنگآمیزی خدا و چه کسی بهتر است از خداوند در ایجاد نقش زیبا.

بنابراین با ورود اسلا م نه تنها لباس زیبایی خود را از دست نداده بلکه زیباتر گشته و اصولی تر چرا که از نقوش به دست آمده روی دیوارها و پارچه های مربوط به قرن چهارم و پنجم هجری مرغی را نشان می دهد که تصویر منقوش به زنی را برگرفته و پرواز می کند که این زن هاله ای بر دور سر دارد و موی سرش پرپشت و انبوه است، قبایی ابریشمین بلند و پرچین پوشیده و دامن این پیراهن از زیر آن پیداست. کمربند پهن با گدکمر که در میانش بسته و دست هایش را از دو طرف به کمرش تکیه داده است دم آستینش پرچین و قبایش گشاد است و نقش دو بازوبند نیز بر روی آستین های قبا دراز دو یقه اش گرد است.

مهمترین اثر کمال الملک که نقاشی از قرن هشتم و نهم است باغی را به تصویر کشیده شده است که بانوانی در آن باغ حضور دارند و بانویی که در حال گل چیدن است دارای یک پیراهن بلند است که تا پشت پا می رسد و با آستینی بلند و بر روی این پیراهن قبایی به حالت سارافون امروزی پوشیده و جلوی آن بسته است این پیراهن منقوش و دست دوزی قلا ب دوزی است.

سرپوش این بانوان عرق چین، چارقد، لچک نوار یک نوع روسری توری یا پارچه ای تشکیل شده و گاهی تاجی دانه نشان تهیه می شده و در وسط آن جقه ای کار گذاشتند و به سر می گذاشتند. همچنین بانوان گاهی موهای خویش را با توری محافظت می کردند و بانوان ایرانی در زمان تیمور از پارچه سفیدی که سراپای آنان را می پوشانده ونقابی از موی اسب بر چهره می افکندند که کسی آنها را نشناسد. اما در عصر صفویه که مربوط به قرن دهم هجری است پوشاک زنان ایران ظاهری متفاوت پیدا می کند.

پیراهن هایی که از قبل کوتاهتر با دکمه های به هم نزدیک و بند بند و شلوار و چادری سفید که سرتاپای بانوان را می پوشاند و روبنده و جوراب نیز اضافه می شود و انواع و اقسام سرپوش که به عنوان تزئین استفاده می شد.

در زمان شاه عباس صفوی این دستارها به صورتی آویزان به صورت شال های امروزی استفاده می شد. مشهورترین پارچه های قابل استفاده آن زمان را زری و مخمل که با ابریشم منقوش شده تشکیل می داده است. زنان دوران صفویه چهار حجاب داشته اند دو تا در خانه به سر می کردند و دو تای دیگر را هنگام خروج که سر خویش را با آن کاملا می پوشاندند و دستمالی که به روی صورت می کشیدند و منفذی که برای دیدن روی آن قرار داشت.

پوشاک بانوی دوران صفوی عبارت بوده از شلوار و پیراهنی به نام قمیص که از جلوی گردن چاک داشته و بالا پوش که تا پاشنه پا می رسیده، روسری، چارقد، روبند و چادر. شاردن سیاح فرانسوی می نویسد: پوشاک ایرانیان اغلب از پارچه های زربفت اطلس ضخیم توری و یراق های زرین سیمین و قلا بدوزی تهیه می شده و برخی پوشاک را نیز با پوست های گرانبها تزئین می کردند. زنان در دوران صفوی به هنگام سوارکاری برخلا ف زنان اروپا پاهای خود را بر دو طرف اسب می انداختند. در سفرنامه شرلی هم آمده زن ایرانی چادر و روبند بر سر دارد به طوری که آفتاب هیچ وقت به صورت آنها نمی تابد. پوشاک زنان ادیان دیگر در زمان شاه عباس اول به این صورت بوده زنان زرتشتی که لباسشان هیچگونه مشابهتی با لباس دیگر زنان ایرانی نداشته نوعی شلوار نازک بر پا می کردند.

بالا پوش یا قبایی بسیار گشاد می پوشیدند که تا قوزک پایآنان می رسیده، آستین های این بالا پوش بسیار دراز و شبیه لباس زنان عرب بوده، زن های (زرتشتی سر و موی و گردن خود را طوری می پوشاندند که جز صورتشان پیدا نبوده و روسری هایی شبیه زنان سالمند اسپانیایی به سر می کردند.

و اما بانوان ارامنه ایران از روپوش سیاه و قهوه ای رنگ بلندی تا سر زانو استفاده می کردند و روسری آنان شبیه زنان دهقان اسپانیایی از پشت سر گره می خورده و مانند زنان عرب و ایرانی شلوار به پا می کردند و برخلا ف زنان مسلمان حتی در منزل نیز در صورتی که ازدواج کرده بودند حجاب داشتند و فقط کشیشان و اقوام نزدیک می توانستند آنها را ملا قات کنند و اما در دوران افشاریه و زند پوشاک زنان ایرانی شبیه دوران صفویه بوده سرهنگ گاسپاردروویل می نویسد دستار آنها از پارچه ای از شال کشمیری است که با مهارت پیچیده شده با مروارید و جواهرات گوناگون آن را آراسته و پیراهنی با دکمه های زرین و برای بیرون رفتن از خانه خود را با چادری می پوشاندند.

چادری از قماش نخی سفید دوخته شده و روبندهایی با پارچه های نخی و دارای شکاف. «موقعیت اجتماعی زنان را از روی کفش و چادر می توان حدس زد.» پوشاک زنان قاجار از زبان «کلودانه»: به نظر من زنان ایرانی بیش از تمام کشورهای مشرق زمین مقید به حجابند و با دقت و وسواس بیشتری قد و بالا و چهره خود را می پوشانند وقتی از خانه خارج می شوند سرتا پای خود را در چادر سیاه بزرگی با جنس لطیف می پیچند.

این چادر در قسمت بالا یعنی محلی که صورت قرار دارد باز می شود و زن ایرانی دوست ندارد حتی چشمان خود را به کسی نشان دهد به همین جهت نیز در جلوی چهره خویش دستمال بلند و سفیدی که بالا ی آن مشبک است می افکند برخلا ف آنچه ظاهر پوشیده در حجاب زنان ایرانی نشان می دهد چنین به نظر می رسد که همین زنان در زندگی خویش از آزادی زیادی برخوردارند بیشتر آنها هر وقت دلشان بخواهد و بی آنکه کسی همراهشان باشد از خانه خارج می شوند.

بلوشر هم در سفرنامه اش می نویسد: «چادر برای زنان فوایدی نیز داشت نخست اینکه مطلوب ترین پوشش از نظر آنان به شمار می رفت، دیگر آنکه به آنان این امکان را می داد که بی آنکه شناخته شوند از بعضی آزادی ها برخوردار شوند. آزادی هایی که بدون حجاب فکر برخورداری از آنها را نیز به خاطرش خطور نمی داد. خانم های ایرانی در زیر چادر که به آنها امکان پوشیدن لباس های شیک و مرتب را می داد از بهترین نوع دوخت و بهترین پارچه لباس تهیه می کردند.» اما در زمان پهلوی رضاخان دستوری صادر کرد مبنی بر تغییر لباس ایرانیان وترک لباس های محلی و قدیمی و زنان جوان را به سمت لباس های اروپایی تشویق کرد و در واقع آنان را برده لباس پوشیدن زنان فرانسوی و انگلیسی کرد. با نگاهی گذرا به تاریخچه پوشاک بانوان ایرانی در می یابیم که ایرانی همیشه از تاریخ، فرهنگ و تمدن خاصی برخوردار بوده، حتی قبل از ورود اسلا م به ایران نیز به نحوی لباس می پوشیده که شان ایرانی بودن را حفظ می کرده چرا که حجاب قبل از اسلا م که در میان بعضی از ملل و اقوام وجود داشته از پوشش سخت تری تشکیل می شده است.

ایرانی همیشه فرهنگ پوشش و متانت را در تاریخ خود به نحو چشمگیری اجرا می کرد بنابراین بانوی ایرانی حجاب را مانعی برای حضور در اجتماع نمی داند بلکه حجاب را دلیلی برای حضور در جامعه و تحقق آرمانها و اهداف خویش می دانند در این راستا الگوهای دینی ما را به این باور می رسانند مانند حضور بانوی اول اسلا م حضرت خدیجه (س)، حضرت زهرا (س)، حضرت زینب (س). اسما» بنت امیس که در زمان خویش برای احقاق حق بانوان در محفلی مردانه شرکت کرد و حق خود و زنان را از پیامبر(ص) مطالبه کرد. در این اجتماع او با ادب و ظاهری اسلا می حاضر می شود و خود را نماینده خانم هایی در غرب و شرق عالم می داند.

نویسنده : زهرا غفاری

منابع:

پوشاک زنان ایران

پوشاک باستانی ایرانیان

پوشاک زنان ایران از آغاز تا امروز