سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

خطری که جهان را تهدید می کند


خطری که جهان را تهدید می کند

در روزهای اخیر اولین موارد مرگ ناشی از آنفلوآنزای پرندگان خارج از آسیای جنوب شرقی از ترکیه گزارش شد چنین مرگ ومیرهایی در شرایط عادی چندان جلب نظر دنیا را نمی کنند ولی اکنون شرایط عادی نیست گویی جهان در لبه پرتگاه به سر می برد ویروس مهلکی در کمین نشسته که طولانی ترین فاصله ها را می پیماید و هر کجا که فرود می آید به آسانی انسان ها را می کشد

۱-ویروس آنفلوآنزای H۵N۱ (درست مانند گونه ۱۹۱۸ این ویروس) توانایی کشتن مستقیم مبتلایان را دارد.

۲- تنها یک پنجره زمانی «۲۰ تا ۲۱روزه» وجود دارد که می توان درگیری محلی بیماری را پیش از آن که از کنترل خارج شود، مهار کرد.

۳- برای درمان بیماری آنفلوآنزا دو دارو وجود دارند؛ تامیفلو و رلنزا که هر دو مانع تکثیر ویروس در بدن می شوند.

۴- بهترین و موثرترین سلاح برای مقابله با H۵N۱ تزریق واکسن است که تاکنون لااقل دو نوع از آن - یکی در ایالات متحده و دیگری در مجارستان - تولید شده و در آزمون های مقدماتی اثربخشی امیدوار کننده بوده اند.

در سال ۲۰۰۵ گونه H۵N۱ ویروس آنفلوآنزای مرغی پس از ۸ سال دوره حیات نهفته (کمون) در شرق آسیا و کشتن ۱۴۰ میلیون پرنده (منجمله پرندگانی که در سطح بین المللی، با هدف متوقف کردن گسترش بیماری، نابود شدند) و ۶۸ انسان به ناگهان و به نحوی اسرارآمیز به سمت شمال به مغولستان و سیبری و سپس غرب به اوکراین، کرواسی و ترکیه گسترش یافت. این ویروس طی نسل های متعدد و پس از صدها جهش ژنتیکی (با وجود آن که هنوز توانایی انتقال مستقیم انسان به انسان را پیدا نکرده) کشندگی خود را به خوبی حفظ کرده است. تقریباً تمام این موارد مربوط می شود به کسانی که تماس نزدیکی با خون و ترشحات مرغ ها داشتند. اگر روزی ویروس مذکور بتواند قدرت انتقال بین انسان ها را پیدا کند، همین موارد اندک سرآغاز همه گیری جهانی عظیم و سهمگینی خواهد بود که در بدترین حالت و با پیش بینی از روی قرائن برآمده از سوابق همه گیری آنفلوآنزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ یکصد و پنجاه میلیون انسان - یعنی ۵/۲ درصد کل جمعیت جهان - را ظرف کمتر از چند ماه خواهد کشت. مایکل اوسترهوم اپیدمیولوژیست از دانشگاه مینه سوتا این سناریو را «مخوف ترین خطری که جهان امروز ما را تهدید می کند» می خواند. دولت ها - در واقع تمدن ها - فرو خواهند مرد و اوسترهوم می پرسد: «حتی اگر از این همه گیری عظیم جان سالم به در ببریم، در جهانی با اقتصاد فروریخته چه بر سر ما خواهد آمد؟» بدین ترتیب سرنوشت جهان حاصل تعادل بین نیروهای ناپیدای جهش های ژنتیکی و انتخاب طبیعی از یک سو و دلمشغولی دولت ها با مشکلات بسی آشکارتر و دم دست تر از دیگر سو است. مردم جهان از خود می پرسند: «آیا دولت ها هر کاری که از دست شان بر می آید، کرده اند؟» و «برای حفظ خانواده ام، چه کاری از دست من برمی آید؟» و پاسخ این سئوالات عبارتند از «نه هنوز» و «نه چندان». هفته گذشته وزیر بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده در سخنانی صریح به هفته نامه نیوزویک گفت: «بسیاری در این کشور چنین آینده ای را پیش بینی می کنند و اصرار دارند که هر چه زودتر آماده مقابله با آن شویم. در واقع این کار لازمی است.»

درست است که تنها در ایالات متحده سالانه در حدود ۳۶۰۰۰ تن در نتیجه بیماری آنفلوآنزا می میرند که بیشترشان افرادی سالخورده اند، ولی در عین حال بیشتر مردمی که به این بیماری مبتلا می شوند، در برابر گونه های شایع تر ویروس - که اغلب ترکیبی از انواع انسانی و حیوانی ویروس اند - ایمنی پیدا می کنند. لیکنH۵N۱ همانند ویروس سال ۱۹۱۸ که به تازگی توسط پژوهشگران بازسازی شده، تقریباً بدون هیچ تغییری سد نوع حیوانی خاص خود - ماکیان - را شکسته و به انسان ها سرایت کرده است. تقریباً هیچ کس در مقابل این ویروس ایمن نیست و واکسن های متداول در برابر آن بلا اثرند. علاوه بر این ویروس مذکور به دلایل ناشناخته روزبه روز مخرب تر و کشنده تر می شود و تاکنون تقریباً نیمی از کسانی را که بدان مبتلا شده اند، از پای درآورده است. (هر چند که برخی از پژوهشگران فکر می کنند که موارد خفیف بیماری احتمالاً گزارش نمی شوند و همین موجب می شود میزان مرگ و میر آن بیشتر از میزان واقعی جلوه کند)

به علاوه H۵N۱ (درست مانند گونه ۱۹۱۸ این ویروس) توانایی کشتن مستقیم مبتلایان را دارد. اغلب ویروس های آنفلوآنزا، سلول های مجرای تنفسی فوقانی - یعنی خط مقدم دفاع بدن علیه میکروب های موجود در هوا - را نابود می کنند؛ بیماران معمولاً در نتیجه پنومونی باکتریال از پای درمی آیند. به همین دلیل است که افراد سالخورده و دچار نقص ایمنی به ویژه آسیب پذیرند. لیکن آنفلوآنزای اسپانیایی به اعماق ریه ها حمله ور می شد، بافت ها را از بین می برد و نیز موجبات پاسخ ایمنی بسیار شدیدی را فراهم می آورد که عملاً ریه ها را غرق در خون می ساخت. اگر H۵N۱ از این الگو پیروی کند (چیزی که ظواهر امر هم آن را تائید می کند) به سرعت شمار بسیار زیادی از جوانان سالم را به کام مرگ خواهد کشاند.

کسی نمی داند که چرا امسال به ناگهان سروکله ویروس در اروپا پیدا شد و معنا و مفهوم این رویداد چیست؟ لیکن به هر حال از نظر اپیدمیولوژیک این پدیده ای بدشگون به شمار می رود. به گفته اوسترهوم «در روابط بین ویروس و پرندگان وحشی اتفاقی رخ داده که پیش از این چنین نبود.» با این حال فعلاً تنها مراکز رشد و تکثیر مرغان آبزی و ماکیان در معرض تهدید بلافاصله و آشکار قرار دارند. نقطه صفر احتمالی برای همه گیری جهانی این بیماری هنوز پهنه وسیع نواحی روستایی و مراکز شهری محل رشد و تکثیر ماکیان در چین و جنوب شرقی آسیا است. لیکن فعلاً ویروس در مسیر مهاجرت پرندگان به آفریقا به سر می برد؛ جایی که مردم در تماس بسیار نزدیک با حیوانات قرار دارند و تسهیلات بهداشت همگانی نیز غالباً ابتدایی و فاقد کارایی لازم هستند. به علاوه همین حالا هم میلیون ها تن در این قاره مبتلا به بیماری ایدز (که خطر عوارض جدی بیماری را بسیار افزایش می دهد) هستند.

البته علم از سال ۱۹۱۸ تا به امروز گام های بلندی به جلو برداشته است. از سوی دیگر در آن سال ها هفته ها (و نه مانند امروز ساعت ها) طول می کشید که مسافری مثلاً از هنگ کنگ به نیویورک برود. دکتر مارگارت چان مدیر تلاش های جاری سازمان بهداشت جهانی برای آمادگی در برابر همه گیری جهانی آنفلوآنزا خاطر نشان می سازد که «در تاریخ سابقه نداشته که پس از شروع همه گیری جهانی مداخله انسان ها بتواند آن را متوقف کند.» لیکن همو بلافاصله می افزاید: «این نخستین بار است که شاهد شکل یک همه گیری جهانی در برابر چشمانمان هستیم.» به عقیده چان یک پنجره «۲۰ تا ۲۱روزه» وجود دارد که می توان درگیری محلی بیماری را پیش از آن که از کنترل خارج شود، مهار کرد. عوامل کلیدی ضامن موفقیت در این مبارزه عبارتند از: هشیاری و نظارت مستمر، اعمال و اجرای قرنطینه، تهیه و توزیع واکسن و داروهای ضدویروس و آمادگی بیمارستان ها - که تقریباً در تمام این موارد جهان راه درازی تا وضعیت مطلوب در پیش دارد.

پایش و نظارت در واقع عبارت است از توانایی کشف و شناسایی بروز بیماری در سرچشمه آن. هفته گذشته لویت در پایان سفرش به هفت کشور آسیایی گفت: «در حال حاضر نظارت [جهانی] برای محافظت در برابر یک همه گیری بزرگ کافی نیست. ما ناچاریم از نزدیک با تمام کشورهای جهان کار کنیم و این احساس را در همگان تلقین کنیم که هر کجا که چنین واقعه ای روی دهد، انگار که برای همه ما پیش آمده.» ولی این برای کشورهایی که درآمد سرانه مردمش حدود ۶۰۰ دلار و کل حیات خانوارها به مرغ و ماکیانشان وابسته است، البته که وضعیت دشواری است. وی در گزارش خود در جمعه گذشته از ملاقاتش با خانواده ای در ویتنام گفت که دولت پس آشکار شدن نخستین نشانه های آنفلوآنزا در میان مرغ های خانگی شان دستور انهدام آنها را داده بود - آنها نیز با اندوه فراوان پرنده ها را کشته و تندتند و با حرص و ولع آنها را خورده بودند. ظرف کمتر از یک هفته همه اعضای خانواده به شدت بیمار شدند. (البته این بار شانس با آنها بود که توانستند نجات پیدا کنند)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.