جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش افترا در طرد اجتماعی


نقش افترا در طرد اجتماعی

افترا در عرصه رفتار فردی و اجتماعی یکی از رذایل اخلاقی به حساب می آید از طرفی افترا در حوزه عمل اجتماعی و روان شناسی اجتماعی موجبات طرد و انزوای انسان را از جامعه فراهم می آورد

افترا در عرصه رفتار فردی و اجتماعی یکی از رذایل اخلاقی به حساب می آید از طرفی افترا در حوزه عمل اجتماعی و روان شناسی اجتماعی موجبات طرد و انزوای انسان را از جامعه فراهم می آورد. نوشتار حاضر در مقام تبیین این مطلب براساس آموزه های قرآنی برآمده و زوایایی از این مبحث را مورد بازخوانی و کنکاش قرار داده است. اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم:

● اجتماعی بودن انسان

انسان موجودی اجتماعی است. هر چند که در علت و عوامل این گرایش به صورت ذاتی و یا عرضی بودن آن اختلاف است و دلایل و علل مختلفی از سوی اندیشمندان مطرح شده است؛ با این همه هیچ شک و شبهه ای نیست که انسان به طور طبیعی به اجتماع گرایش و از تنهایی می گریزد. در داستان آفرینش حضرت آدم(ع) خداوند در آیات ۳۰ تا ۳۹ پس از این که از آفرینش و علل و اهداف خلقت وی سخن به میان می آورد، به مسئله جفت و زوج وی اشاره می کند. در آیه نخست سوره نساء نیز بیان می دارد که این جفت و زوج را از جان و نفس آدم(ع) آفریده است و علت آن را در آیات دیگر سکونت و آرامش وی می شمارد. این بدان معناست که آدمی از همان آغاز به جفت و زوج نیاز داشته است. این همان اجتماع نخست آدمی است که به هدف دست یابی به آرامش ایجاد شده است.

از این روست که آدمی به طور طبیعی دست کم برای دست یابی به آرامش به اجتماع کوچکی نیازمند است که همان اجتماع زن و شوهر است. زن و شوهر در کنار هم و اجتماع کوچک خانواده می توانند آرامشی را به دست آورند که بستر مناسب رشد و تکامل آدمی را فراهم می آورد و او را به تعالی و سلامت شخصیت و وجود می رساند.

● آموزه های شناختی و دستوری قرآن

حال اگر هر چیزی این اجتماع را تهدید کند می بایست به گونه عامل ضدتکاملی دانسته شود و مانع دست یابی اشخاص به سلامت شخصیت روحی و روانی و نیز آرامش گردد. آموزه های قرآنی از آن جایی که برای هدایت انسان به سوی زندگی سالم و تکامل آدمی فرو فرستاده شده است دربردارنده همه اصول و قوانین اخلاقی و حقوقی است که می تواند این بستر را فراهم آورد و موانع را بردارد و زمینه رشد و تعالی را ایجاد کند. از این روست که مجموعه آموزه های قرآنی به دو دسته آموزش های شناختی و گزاره های معرفتی و گزاره ها آموزه های دستوری تقسیم می شود. بخش نخست به انسان نسبت به موقعیت خود در هستی شناخت و آگاهی می دهد و بخش دوم او را به رسیدن به کمال و زندگی سالم و شخصیت کامل راهنمایی می کند. آموزه های دستوری نیز بر این اساس برنامه ریزی شده است که عوامل مقتضیاتی را شناسایی و معرفی کند و موانع را معرفی و از جلوی راه بشر بردارد. از این رو به هنجارها و نابهنجاری اشاره دارد. فرمان ها و آموزه هایی را به شکل عمل واجب و مستحب و مباح از انسان خواسته و فرمان هایی را برای رهایی او از برخی از مسایل بیان کرده است تا از شر عوامل و موانع بازدارنده رهایی یابد که از آن به مکروه و حرام یاد می شود. مجموعه عوامل سازنده عقلی و عقلایی و شرعی را به عنوان معروف از مردم خواسته و مجموعه عوامل بازدارنده را به عنوان منکر طرد کرده است.

● مقابله با تهدیدهای اجتماعی

از آن جایی که انسان به اجتماع گرایش طبیعی دارد می کوشد که تا به هر راه و روشی خود را در اجتماع حفظ کند و با موانع و عوامل بازدارنده مبارزه کند.

اموری که باعث می شود تا وی نتواند در اجتماع جایی برای خویش باز کند. هر نوع دوری از اجتماع و طرد از آن به معنا و مفهوم آن است که شخص نتواند به آرامش و رشد شخصیتی دست یابد. یکی از مهم ترین علل و عوامل بازدارنده در مساله حضور جدی شخص در اجتماع، نابهنجاری و رذیله اخلاقی است که از آن به افترا یاد می کنند. افترا در حوزه عمل اجتماعی و روان شناسی اجتماعی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد و روان شناسان اجتماعی و قانونگذاران هر یک به علل و عواملی بدان پرداخته و آثار و تبعات آن را بررسی و قوانین جزایی برای آن وضع کرده اند ناگفته نماند که این مساله در برخی از زمان ها و مکان ها از حساسیت بیشتری برخوردار می باشد. به ویژه در زمان برگزاری انتخاب و حضور در صحنه اجتماع که هرگونه خدشه وارد کردن به شخصیت اجتماعی و افترایی می تواند آثار و تبعات زیانبار اجتماعی و شخصی در روان آدمی به جا گذارد.

● افترا زشت ترین کنش اجتماعی فرومایگان

افترا از ریشه فردی به معنای قطع کردن و بریدن است. راغب اصفهانی بر این باور است که اصل آن به معنای بریدن پوست برای دوختن است و افراء به معنای شکافتن برای افساد و تباهی است (مفردات ص ۶۳۴) و در اصطلاح به معنای از پیش خود بافتن امری دروغ و ناروا و نسبت دادن آن به دیگری است. (لسان العرب، ابن منظور ج ۱۰ ص ۲۵۶)

در کاربردهای سیاسی، متهم ساختن ناروای فرد و یا گروه یا نهادی خاص از روی بدخواهی، انگیزه های خودخواهانه، حسادت، انتقام و مانند آن معنایی است که برای افترا گفته اند. (فرهنگ اصطلاحات سیاسی ص ۳۹۱)

افترا نوعی کذب و دروغ به دیگری است که شخص از آن ناخشنود می شود و همواره در حق دیگری به کار می رود ولی کذب می تواند در حق خود و یا دیگری باشد. چنان که در کذب دروغ شخص چه خود و چه دیگری ممکن است از کلام کذب و دروغ خشنود شود ولی هیچ کس از افترا خشنود نمی شود؛ زیرا به قصد و هدف اهانت است. شخصی که افترا می بندد می کوشد تا دیگری را در اجتماع خوار کند و نگذارند تا وی محبوب دیگران قرار گیرد.

افترا از نظر حقوقی جرم محسوب می شود و به عنوان عمل شمرده و از دایره بیان و آزادی بیان بیرون می رود. در حقیقت افترا در حوزه عمل گفتاری نابهنجار قرار می گیرد و نوعی رفتار نابهنجار شمرده می شود. از این روست که به عنوان عمل مجرمانه در صورت اثبات مجازات می شود. (حقوق کیفری اختصاصی ج ۱ ص ۳۳۱ و نیز ترمینولوژی حقوق ص ۶۶)

این واژه بیش از ۶۰ بار در قرآن به کار رفته است و این افزون بر واژگانی دیگر است که این مفهوم را به شکلی دیگر منتقل می کند. از این واژگان می توان به بهتان، رمی و تقول و مانند آن اشاره کرد.

از نظر قرآن، افترا به عنوان خصلت اخلاقی مذموم و از نظر اجتماعی نابهنجاری رفتاری تلقی می شود و خداوند در قرآن به عنوان امری ناپسند شخص را گناهکار (نساء آیه ۵۰ و ۱۱۲) می شمارد و به حکم گناه عظیم (نساء آیه ۴۸ و نور آیه ۱۵) ظلم و زور (فرقان آیه ۴) می داند. مرتکبان آن از نظر قرآن مردمانی گناهکار و زیانکار (اعراف آیه ۵۳) و فاسق (نور آیه ۴) و ستمگر (آل عمران آیه ۹۴) و حتی ظالم ترین افراد (انعام آیه ۲۱ و ۹۳ و ۱۴۴) شمرده شده اند.

از انسان ها خواسته شده است تا از آن پرهیز کنند (طه آیه ۶۱) تا از لعن و نفرین خداوند (هود آیه ۱۸ و توبه آیه ۳۰) در امان مانند.

● عوامل و زمینه های افترا

افترا درحوزه های مختلف به کار می رود که می تواند حوزه های عقیدتی و اجتماعی را شامل شود. آن چه در این جا موردنظر است کارکردهای زیانبار آن در حوزه امور اجتماعی است. از این رو شناخت علل و عوامل آن می تواند کارکردها و نقش آن را نیز روشن سازد.

▪ تحقیر و خوار کردن

یکی از مهم ترین علل و عوامل اصلی افترا را می بایست در دشمنی جست. انسان ها برای این که خود را موفق نشان دهند و به دیگری ضربه زنند نخست می کوشند تا شخصیت اجتماعی شخص را در هم کوبند. تحقیر و خوار کردن دیگری مهم ترین هدف است. از این رو همواره می کوشند تا به روش های مختلف چون تهمت و دروغ و افترا و بهتان و افک آنان را در نظر اجتماع کوچک کنند و محبوبیت اجتماعی ایشان را کاهش دهند. از این رو قرآن مهم ترین عامل را دشمنی افترا زنندگان می شمارد. (انعام آیه ۱۱۲)

▪ برتری طلبی و غرور

برتری طلبی و خوی استکباری و غرور از عوامل دیگری است که قرآن برای افترا بیان می کند. کسی خود را از دیگری برتر می یابد می کوشد تا کسانی که محبوب مردم و اجتماع هستند را خوار و ذلیل کند و خود را به این طریق در میان مردمان برتر قرار دهد. در حقیقت محبوبیت اجتماعی دیگری را مانع برتری جویی خود می شمارد و برای کاهش محبوبیت اجتماعی دیگری به افترا و بهتان تکیه می کند. در جامعه امروز بهتان در زمان انتخابات بسیار کاربرد دارد تا به این وسیله محبوبیت اجتماعی دیگری را کاهش دهند و خود را در سطح اجتماعی بالاتر و برتر قرار دهند. (زمر آیه ۵۹ و ۶۰)

▪ روحیه خود خواهی و خودپسندی

گاهی روحیه خودخواهی و خودپسندی باعث می شود انسان به دیگران افترا بزنند. هنگامی که شخصیت خودش را بیش از حد و اندازه باور داشته باشد می کوشد تا هر گونه محبوبیت دیگری را از میان بردارد تا محبوبیت وی خودنمایی کند. (نساء آیه ۴۹ و ۵۰)

▪ انگیزه ها و اهداف رسیدن به اموال و منصب های دنیوی

مهم ترین انگیزه افتراکنندگان را می بایست در دنیاطلبی آنان جست وجو نمود. گاه انسان برای رسیدن به اموال و مقام و منصب های دنیوی مانند نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری به افترا و تهمت به دیگری اقدام می کند. گرایش به دنیا و عدم دسترسی و یا احتمال وجود مانعیت از سوی دیگری موجب می شود تا برای این که محبوبیت خود را افزایش دهد و یا محبوبیت دیگری را به عنوان مانع از میان بردارد، به افترا روی می آورد. این گونه است که با دروغ گفتن و افترا بستن جامه محبوبیت دیگری را می کوشد تا از تن وی به درآورد.

به سخن دیگر از آن جایی که محبوبیت اشخاص براساس جامه حیا و حجبی است که رفتارهای هنجاری و پسندیده در اجتماع ایجاد کرده کندن آن به معنای لخت کردن وی است؛ بلکه باید گفت از آن جایی که شخصیت شخص با اموری از این دست فراهم می آید و ظاهر هر کسی همانند پوست اوست که وی را می پوشاند و زیبا نگه می دارد. افترا به معنای پوست کندن است. شخصی که به وی افترا زده می شود هر چند که در باطن از آن مبرا و منزه است ولی در ظاهر پوست وی کنده می شود و شخصیت اجتماعی وی از میان می رود. از این رو باید گفت که افترا به اشخاص به معنای شخصیت زدایی از اوست که همانند پوست کندن او می باشد. این گونه است که ترور شخصیت بدتر و زشت تر از ترور فیزیکی شخص است. کسی که شخصیت وی را ترور می کنند همانند این است که زنده زنده پوست وی را بکنند. این بدترین و زشت ترین کار با کسی است.

به هر حال قرآن مهم ترین انگیزه را در دنیاطلبی برخی می شمارد که حاضر می شوند شخصیت اجتماعی دیگری را زنده زنده از تن شخصی بیرون آورند و پوستش را بکنند. (بقره آیه ۷۹ و آل عمران آیه ۷۵ و اعراف آیه ۱۶۹)

▪ توجیه رفتار

دیگر انگیزه اشخاص از دست زدن به افترا نسبت به دیگری را می بایست در توجیه گری او دانست. اشخاصی برای این که کار زشت و ناروای اجتماعی خود را توجیه کنند به ابزار افترا تمسک می جویند. وقتی به اشخاص با شخصیتی افترا زده شود و این امر از نظر این که دیگری نیز مرتکب شده است می تواند باعث شود تا گناهان و بزه های خود را کم اهمیت جلوه دهد. بسیار دیده شده است که اشخاص به دروغ و تهمت بیان می دارند که اگر من این کار را کردم دیگری که بدتر کرده است. اگر من خیانت کردم دیگری هم خیانت و هم جنایت کرده است. در حقیقت با بیان جنایت دیگری خیانت خود را توجیه کنند. این همان به مرگ گرفتن دیگری برای رضایت به تب است. (انعام آیه ۱۴۸ و زخرف آیه ۲۰ و نیز اعراف آیه ۲۸). به سخن دیگر شخص با این کار می کوشد تا خود را با افترا تبرئه کند. بسیاری هستند که تبرئه و نجات خود را از گناه و بزهی که مرتکب شده اند و نیز پیامدهای آن به افترا به دیگری می جویند. این مسئله در سوره یوسف در داستان همسر عزیز مصر به خوبی نشان داده شده است. همسر عزیز مصر پس از آشکاری از خیانت به شوهر می کوشد تا یوسف(ع) را متهم سازد. از این رو افترا را ابزاری برای رهایی و تبرئه خود می جوید می گوید: جزای کسی که قصد سوئی به همسرت دارد آیا جزای زندان و یا مجازاتی دردناک تر ست؟ (یوسف آیه ۲۵)

● کارکردها و نقش زیانبار افترا

با بیان عوامل و اهداف به خوبی روشن شد که افترا به عنوان نابهنجاری اجتماعی چه آثار زیانباری بر جامعه می گذارد. کسی که افترا می زند امنیت اجتماعی نیز در معرض خطر قرار می دهد. این گونه نیست که تنها با افترا زدن شخصیت کسی را در معرض تهدید قرار داده و زنده زنده پوست شخصیت شخص را از تن او کنده است بلکه آثار مخرب روانی بر جامعه به جا می گذارد؛ زیرا افترا نسبت به کسانی انجام می شود که در جامعه از محبوبیت اجتماعی و شخصیت برتری برخوردار می باشند. مردم آنان را کسانی می شمارند که دارای رفتارهای پسندیده اجتماعی هستند و همین رفتارهای پسندیده موجب شده است که از نظر مردم محبوب شود. حال با افترا این مقام و جایگاهی که مردم برای وی در نظر گرفته اند متزلزل و فرو می ریزد. فروپاشی این شخصیت تمام کارکرد افترا نیست بلکه موجب می شود تا مردم نسبت به دیگری به شک و تردید بیفتند و دیگر صداقت و سلامت اشخاص دیگر را باور نکنند. این افراد هرچند که به مقام الگوهای اجتماعی رشد و ترقی نکرده باشند از نظر اجتماعی در جایگاهی هستند که مورد تایید اکثریت مردم می باشند؛ حال با تهمت و افترا این مقام اجتماعی فرو می ریزد و مردم دیگر به کسی اطمینان نمی کنند. اگر گفته شود که فلانی انسان خوبی است با نمونه هایی که با افترا مقام آنان تهدید و فرو ریخته شده است کسی را باور نمی کنند و همه مردم را با یک چوب می رانند. این گونه است که می گویند همه مثل هم هستند به کسی نمی شود اعتماد کرد. مگر فلانی نبود که آن اندازه محبوب بود ولی چنان و چنین از آب درآمد. این گونه است که افترا موجب می شود تا امنیت اجتماعی در معرض خطر قرار گیرد و مردم دیگر به کسی اعتماد و اطمینان پیدا نکنند. سلب اطمینان و اعتماد مهم ترین زیانی است که افترا در جامعه پدید می آورد.

هدف از افترا از نظر کسانی که به این کار اقدام می کنند طرد اجتماعی اشخاصی است که از نظر اجتماعی محبوب مردم هستند و افراد جامعه ایشان را دست کم به عنوان انسان های معتمد و مقبول پذیرفته اند. این گونه است که با افترا هرچند که بعداً ضد آن ثابت شود طرد اجتماعی صورت می گیرد؛ زیرا ثابت شده است که همواره خبرهای دروغ و شایعات زودتر و سریع تر در جامعه پخش می شود و تکذیب و انکارها یا شنیده نمی شود و یا به گوش نمی رسد و یا قابل باور نیست.

از این روست که دروغ ها و اتهامات و افترائات در عناوین یک و بزرگ و تکذیب ها در گوشه های نادیده روزنامه ها چاپ و منتشر می شود و این گونه است که طرد اجتماعی خواسته و ناخواسته با افترا تحقق می یابد. زمینه برای سلب اطمینان و اعتماد اجتماعی فراهم شده و امنیت اجتماعی در معرض خطر قرار می گیرد به ویژه که آفات و آسیب های بسیاری را در مسئله جامعه پذیری نسل های آینده که برخی را الگوی اجتماعی و زندگی خویش قرار می دهند پدید می آورد. کارکردها و نقش افترا را می توان در امور دیگری نیز مورد بررسی و کنکاش قرارداد که فرصت های مقتضی دیگری را می طلبد.

علی رضایی