جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
هنر در تمدن اسلامی
● تعزیه
تعزیه از نظر لغوی به معنی سوگواری، برپایی یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت و امر كردن به صبر است، و از نظر اصطلاحی بهگونهای نمایش منظوم مذهبی اطلاق میشود كه به مناسبتهای مذهبی و غالباً در جریان سوگواریهای ماه محرم، برای هرچه باشكوه نشان دادن آن مراسم و در آرزوی بهرهمندی از شفاعت اولیای خدا در روز قیامت و تشفی خاطر، و به قصد نمایاندن ارادت و اخلاص به اولیا و اهل بیت پیامبر(ع)، با رعایت آداب و رسوم بهرهگیری از ابزارها و نواها و گاه نقوش زنده، برخی از موضوعات مذهبی و تاریخی مربوط به اهل بیت، بویژه واقعهٔ كربلا را، در پیش چشم بینندگان بازآفرینی میكند. ۱
در ایران قدیم، نخستین بار در مرگ سیاوش نمایشهایی برگزار شد. بنا به روایت تاریخ بخارا، سیاوش، فرزند كیكاووس، پادشاه كیانی، از نزد پدرش گریخت و از رود جیحون گذشت و خود را به افراسیاب رساند. افراسیاب او را گرامی داشت و اكرام فراوان نمود و دختر خود را به همسری او درآورد. سیاوش حتی حصاری برای خود بنا نهاد و زندگی آرام و پرشكوهی را آغاز كرد. ولی سخنچینان و حاسدان كار خود را كردند و كار را بدانجا رساندند كه افراسیاب او را كشت و دفن كرد. (البته ریشهٔ این حادثه را به سه هزار سال پیش منسوب میدارند.) مغان چون از این واقعهٔ غمانگیز آگاهی یافتند، آن را گرامی شمردند، و مردم بخارا نیز غمگین شدند و سوگواری كردند. كه در حقیقت تجلیلی بود از خوبی و پاكی. ۲
پس از ورود اسلام به ایران، از قرنهای اول و دوم اسلامی، رسم تعزیتداری و سوگواری و گریستن بر مرگ شهیدان دین، در ایران رایج شد. آلبویه در دوران تسلط بر بغداد، زیر نظر خلیفهٔ عباسی و فقیهان سنی مذهب، مردم را به عزاداری در نخستین دههٔ محرم ترغیب میكردند. عبدالجلیل رازی در تألیف گرانبهای خود موسوم به «كتاب النقص»، كه در سال ۵۶۰ ق تألیف شده است، نام و نشان شماری از واعظان نامدار سنی، از جمله اردشیر عبادی، واعظ معروف قرن ششم، را كه در عزاداری برای شهیدان كربلا از روی صدق واخلاص میگریستهاند، به دست میدهد، و ماجرای سوگواری ایشان را با شرح و تفصیل بسیار بیان میكند. ۳
دیلمیان در سوگواریهای خود به سینه میزدند و نمد سیاه بر گردن میآویختند. این مراسم و حتی جلسات وعظ و بازگفتن واقعهٔ كربلا، تا اوایل سلطنت طغرل سلجوقی، آزادانه ادامه داشت. اما از آن پس، تا تأسیس دودمان صفوی، سوگواری برای شهیدان كربلا، بر اثر فشار و سختگیریهای حاكمان، مخفیانه شد، و هرگاه فرصتی پیش میآمد، شیعیان بیشترین استفاده را در انجام سوگواری میكردند. اما سوگواریها در این فاصلهٔ تاریخی، سبك و سیاق واحدی نداشت، و در این میان، صورتهای دیگری نیز در تعزیت پدید آمد، كه عبارت بودند از مناقبخوانی شیعیان در برابر فضایلخوانی سنیان در سدهٔ ششم هجری، پردهبرداری یا پردهخوانی ـ كه هردو، گونهای از نقالی مذهبی به شمار میآمد ـ و همچنین مقتلنویسی، نوحهخوانی و مرثیهخوانی در سدهٔ ششم هجری. و از همه مهمتر، روضهخوانی بود. در كنار اینها، دستهگردانیها (دستههای مذهبی) رواج یافت و بویژه در عصر صفوی، كه تشیع دین رسمی كشور اعلام شد، مراسم محرم، با توجه و حمایت حكومت تكامل یافت و دستههای مختلف، به آرامی از مقابل چشم تماشاگران میگذشتند و به سینهزنی و زنجیرزنی و كوبیدن سنج و مانند اینها میپرداختند. ۴
پس از دوران صفویه، در دورهٔ نادرشاه، مراسم مذهبی رو به افول نهاد. ولی در دورهٔ زندیه، باز به آن پرداخته شد، و در دورهٔ قاجاریه، به حد كمال رسید. بهگونهای كه از حمایت پادشاه و اقبال عامهٔ مردم برخوردار شد و برای مراسم آن، تكیهها و حسینیههای متعدد به وجود آمد.
در اصفهان تكیههایی گویا بدون سقف بوده است، كه در آنها بین بیست تا سیهزار نفر به تماشا مینشستهاند. و این خود از تكامل تعزیه و اقبال عمومی نسبت به آن حكایت میكند. ۵ این حركت هنرمندانه، با پشتیبانیهای مستقیم و غیرمستقیم شاهزادگان و حاكمان قاجار به سرعت دنبال شد و در دورهٔ ناصرالدین شاه به اوج خود رسید. چنانكه این دوره را عصر طلایی تعزیه نام نهادهاند.
معروفترین و مجللترین تكیهای كه در آن تعزیه به اجرا درمیآمد، تكیهٔ دولت بود؛ كه در همین دوره به دستور ناصرالدین شاه و مباشرت دوستعلی خان معیرالممالك ـ گویا به تأثیر از معماری آلبرت هال لندن، و در اصل به نیت اجرای نمایشهای بزرگ ـ در سال ۱۳۰۴ ق. ساخته شد؛ كه به تعزیهخوانی اختصاص یافت. به گزارش گوبینو، در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه، در بین سالهای ۱۲۷۴ تا ۱۲۸۰ ق. دویست تا سیصد مكان برای مراسم تعزیه ـ اعم از تكیه و حسینیه و میدان ـ وجود داشت، كه هركدام دویست تا سیصد نفر را در خود جا میداد. ۶
پس از ناصرالدین شاه، تعزیه به تدریج رو به افول نهاد، و پس از خلع محمدعلی شاه، استفاده از تكیهٔ دولت برای تعزیهخوانی موقوف شد، و در سال ۱۳۰۶ ق. مجلس مؤسسان در آن تشكیل شد.
از علل و عوامل اضمحلال تعزیه، بویژه پس از سال ۱۳۱۱ ش. را، میتوان ممنوع شدن تظاهرات مذهبی و سلب حمایت حكومت از آن دانست. زیرا در دوران سلسلهٔ قاجار رقابت دولتهای ایران و عثمانی، بهنوعی حمایت از شیعه در ایران و حمایت از سنی در عثمانی مبدل شده بود؛ كه با انقراض قاجاریه، این حالت نیز نهتنها از میان رفت، بلكه روابط ایران و تركیه رو به بهبود نهاد و دوستانه شد.
عامل دیگر، غفلت از محتوای تعزیهها بهعنوان نمایشی ملی و مذهبی بود؛ كه سبب شد تعزیه موقعیت خود را بهتدریج از دست بدهد؛ و پس از جنگ جهانی دوم، با وجود كوششهایی كه از سوی تعزیهخوانان ـ در پی تغییر سلطنت ـ صورت گرفت، تعزیه دیگر نتوانست روی پای خود بایستد. و با پدیدار شدن وسایل مدرن چون سینما و رادیو و ورزشهای دستهجمعی و بهطور كلی زندگی ماشینی، بهتدریج رو به افول نهاد. ۷
● پردهخوانی (پردهداری)
نمایش مذهبی ایرانی، نمایشی است كه در آن كسی با عنوان «پردهخوان»، با استفاده از تصویرهای منقوش روی پرده، مصایب اولیای مذهبی شیعه را با سخنانی آهنگین روایت میكند. پیش از اسلام، نقالی همراه موسیقی و آواز وجود داشته است. اما با ورود اسلام به ایران، به علت محدودیتهای موسیقی، به نوعی، نقالی مذهبی ـ ملی تغییر كرده است. ۸
در این نمایش مذهبی، پرده، پارچهای است كه صحنههایی از ماجراهای زندگی خاندان پیامبر(ص) بر روی آن نمایش داده شده است؛ و پردهخوان از روی آن، برخی از داستانهای مذهبی را نقل میكند. شیوهٔ رنگآمیزیها و نقاشیها بهگونهای است كه به راحتی گویای نفرت عمیق طراحان آنها از معاندان و اشقیا، و نیز منعكسكنندهٔ محبت و الفت به خاندان پیامبر(ص) است. چهرهٔ امامان در هالهای از نور نمایش داده میشود. گاه نیز پارچهٔ سپیدی روی پرده میآویزند، كه با كنار زدن تدریجی آن، داستانها را نقل میكنند. ۹
گفته میشود در جنگ شاه اسماعیل صفوی با ازبكها، برای آنكه سپاهیان ایران را دچار تهییج كنند، از این نمایش استفاده كردهاند. ۱۰ برخی دیگر، پردهخوانی را مرحلهٔ گذار از برگزاری مراسم عزاداری عمومی ماه محرم در دوران صفویه، به نمایش مذهبی تعزیه در دوران قاجار دانستهاند، كه موجب تحول و تكامل تعزیه شده است. ۱۱
این هنر در دورهٔ قاجاریه در تمام شهرهای ایران رواج داشت. بویژه در ماههای محرم و صفر و نوزدهم و بیستویكم رمضان، پردهخوانی از رونق بیشتری برخوردار بود. این پرده معمولاً ۳*۵/۱ متر طول و عرض داشت. صحنههای كربلا، بهشت و دوزخ بر اساس روایات مذهبی ـ كه جهنم با شعلههای آتش ترسیم شده است ـ همگی بیانگر آن بود كه انسانها از دست زدن به كارهایی كه نتیجهاش رفتن به دوزخ است، بپرهیزند. ۱۲
نقاشیهای پرده، عامیانه و بر مبنای تخیل انسان طراحی شدهاند؛ كه به آنها نقاشیهای مردمی یا قهوهخانهای گفته میشود. در دورهٔ قاجاریه، بویژه در اواخر آن، نقاشی قهوهخانهای به اوج خود رسیده بود. البته برخی، سابقهٔ اینگونه نقاشیها را به پیش از پیدایش قهوهخانهها و همزمان با سنت دیرینهٔ قصهخوانی و تعزیهخوانی در ایران میدانند، و به زمان نگارگری بر سفالینهها و شمایلهای سوگ سیاوش میرسانند. ۱۳
در پردهخوانی، پردهخوان پس از آغاز سخن و خواندن اشعاری، بهتدریج پردهٔ سفید را كنار میزند و تصویرهای نقشبسته را توضیح میدهد. او با بهره گرفتن از شعرها و مرثیههای شاعران، اجرای خود را پرجاذبه میكند. پردههای آنها عمدتاً از متقال و كرباس بود، و طرح شخصیتهای اصلی چون امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل و دیگر یاران نزدیك امام در مركزیت صحنه قرار میگرفت و تصویرشان بزرگتر و در هالهای از نور بود. معروفترین و كهنترین پردههای موجود، در موزهٔ آستان قدس رضوی است؛ كه به آغاز قرن یازدهم هجری تعلق دارد. اندازهٔ پرده ۵/۷*۲ متر است و سه صحنه از وقایع كربلا را به تصویر میكشد. ۱۴
● خیمهشببازی
یكی دیگر از هنرهای نمایشی، خیمهشببازی است؛ كه عروسكگردانها، به كمك عروسكهایی كه به نخهایی بسته شدهاند و سرنخها در انگشتان دست است، نمایشهای سرگرمكننده اجرا میكنند. عروسكگردانها با صدایی زیر، از زبان عروسكها سخن میگویند. اندازهٔ عروسكها معمولاً ۲۰ و ۲۵ تا ۴۰ سانتیمتر است، و بر اساس نوع داستانها، لباسهای آنها نیز تغییر میكند.
این هنر نمایشی، بیشتر به چین، ژاپن و هند نسبت داده میشود؛ و در دورهٔ ساسانیان به وسیلهٔ كولیهای هندی، كه برای اجرای برنامههای نمایشی به ایران آمده بودند، رایج شد. شعرای معروفی چون نظامی گنجوی، شیخ عطار، مولوی و حافظ، در سرودههای خود، به این بازی اشاره كردهاند.
در دوران صفویه، خیمهشببازی در شهرهای مختلف ایران، مانند قزوین و اصفهان، رونق داشت، و در عهد قاجاریه نیز در مراسم مختلف جشن و سرور، خیمهشببازی اجرا میشد. اساس داستانهای آن، عامیانه بود، و حتی در دوران پایانی عهد قاجار، به موضوعات سیاسی روی آوردند؛ تا جایی كه احمدشاه را با لباس رسمی روی صحنه به نمایش درآوردند. ولی با گسترش هنر نمایش و سینما، خیمهشببازی بهتدریج از رونق افتاد و افول كرد. ۱۵
● علم موسیقی
در دورهٔ عباسیان و همزمان با اوجگیری نهضت ترجمه، كتابهای موسیقی ایران و هند و یونان نیز ترجمه شد و خلفای عباسی در ترویج و توسعهٔ فن موسیقی و دانش آن كوشیدند. خلفای عباسی در این راه، بویژه از دانشمندان و ادیبان ـ كه آثار موسیقایی آنها بیشتر بر پایهٔ علمی استوار بود ـ كمك میگرفتند. سهم دانشمندان ایرانی در گسترش دانش موسیقی در این دوره، ممتاز و چشمگیر است.
آنها كه به زبانهای رایج عهد ساسانی آشنایی كامل داشتند، آثار مكتوب دربارهٔ موسیقی متعلق به عهد ساسانی را، به زبان عربی برگردانده، خود در بسط و توسعهٔ موسیقی علمی و ابداع و تكمیل سازهای موسیقی، كتب سودمندی به نگارش درآوردند.
معروفترین دانشمندان موسیقی در دورهٔ خلافت عباسی عبارتاند از: ابراهیم بن ماهان، معروف به موصلی (۸۸ـ۱۲۵ ق.)، اسحاق موصلی پسر ابراهیم (۱۵۰ ـ ؟ ق.)، ابوالحسن علیبن نافع، ملقب به زریاب، معروف به بصری، منصور زلزل، فارابی (۲۵۹ـ۳۳۹ ق.) صاحب اثر گرانسنگ در موسیقی به نام «الموسیقی الكبیر»، ابوالفرج اصفهانی، صاحب اثر معروف در موسیقی به نام «الاغانی».
در اینجا شرحی از آثار و نوآوریهای علمی هریك از این بزرگان در دانش موسیقی را به اختصار میآوریم:
ابراهیم بن ماهان موصلی ، كه پدرش ماهان، از دهقانان ارجان یا ارگان فارس بود، از فارس به كوفه مهاجرت كرد و در آنجا با خانوادهای اصیل و ایرانی وصلت كرد. ابراهیم ثمرهٔ این وصلت بود. او از همان آغاز تحصیل علم، به موسیقی علاقهای وافر داشت. آنگونه كه، به خلاف میل خانواده، برای فراگیری موسیقی، كوفه را ترك كرد و به موصل رفت. در آنجا مدتی اقامت داشت؛ و به همین دلیل، نزد دوستانش به «موصلی» شهرت یافت. سپس برای ادامهٔ آموزش موسیقی به ری عزیمت كرد.
علی اکبر ولایتی
پینوشتها:
۱. دایرهٔالمعارف تشیع؛ زیر نظر احمد صدر حاج سیدجوادی، بهاءالدین خرمشاهی، كامران فانی؛ ج ۴؛ ۱۳۷۷؛ «تعزیه». (داوود حاتمی)؛ ص ۴۴۰.
۲. صادق همایونی؛ تعزیه در ایران؛ شیراز؛ انتشارات نوید؛ ۱۳۶۸؛ ص ۱۵ـ۱۷.
۳. همان؛ تعزیه و تعزیهخوانی؛ بیجا: انتشارات جشن هنر؛ بیتا؛ ص ۱۴؛ به نقل از نشریهٔ شمارهٔ ۳. جشن هنر شیراز؛ تخت جمشید ۴۶؛ ص ۵.
۴. نك: پتر جی. چلكووسكی؛ تعزیه: نیایش و نمایش در ایران؛ ترجمهٔ داوود حاتمی؛ تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی؛ ۱۳۶۷.
۵. بهرام بیضایی؛ نمایش در ایران؛ تهران؛ ۱۳۴۴؛ ص ۱۳۲.
۶. دایرهٔالمعارف تشیع؛ ج ۴؛ «تصوف» (علی رفیعی).
۷. نك: دانشنامهٔ جهان اسلام؛ زیر نظر غلامعلی حداد عادل؛ تهران: بنیاد دایرهٔالمعارف اسلامی؛ ج ۷؛ «تعزیه» (محمد صباحی، صادق همایونی). نیز نك: صادق همایونی؛ تعزیه در ایران؛ ص ۹ـ۱۲۸۸. بهرام بیضایی؛ پیشین؛ ص ۶۰ـ۷۳.
۹. نك: بهروز غریبپور؛ «هنر مقدس صورتخوانی» (پردهخوانی)؛ فصلنامهٔ هنر؛ دورهٔ جدید، ش ۴۰ (تابستان ۱۳۷۸).
۱۰. جابر عناصری؛ درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران؛ تهران؛ ۱۳۶۶؛ ص ۷ـ۱۷۵.
۱۱. جمشید ملكپور؛ سیر تحول مضامین در شبیهخوانی؛ تهران؛ ۱۳۶۶؛ ص ۴ـ۵۳.
۱۲. نك: ساموئل پیترسون؛ «تعزیه و هنرهای مربوط به آن» در تعزیه: نیایش و نمایش در ایران؛ گردآورنده پتر جی. چلكووسكی؛ ترجمهٔ داوود حاتمی؛ تهران؛ ۱۳۶۷ ش.
۱۳. نك: محمدرضا حسنبیگی؛ تهران قدیم؛ تهران؛ ۱۳۶۶. نیز نك: علی بلوكباشی؛ قهوهخانههای ایران؛ تهران؛ ۱۳۷۵.
۱۴. نك: دانشنامهٔ جهان اسلام؛ ج ۵؛ «پردهخوانی» (محمود صباحی).
۱۵. دایرهٔالمعارف تشیع، ج ۷؛ «خیمهشببازی» (پرویز ورجاوند).
۱۶. نك: ابوالفرج اصفهانی؛ الاغانی؛ ج ۵؛ قاهره؛ ص ۲۰۸ و ص ۲۳۰.
۱۷. نك: هنری جورج فارمر؛ میراث اسلام؛ ص ۱۴۰.
۱۸. نك:
H. G. Farmer; A History of Arabian Music to the XIIIth Century< London ۱۹۶۷; pp. ۱۲۴-۱۳۰.
۱۹. جاحظ؛ كتاب التاج؛ ص ۴ـ۸۳. ایرانشهر، ج ۱؛ ص ۸۴۸. ابوالفرج اصفهانی؛ پیشین؛ ج ۶؛ ص ۵ـ۵۴، قاهره؛ ۱۹۴۸.
۲۰. نك: احصاءالعلوم، فصل موسیقی. هنری جورج فارمر، همان، ص ۱۴۴. مهدی بركشلی؛ «موسیقی»، ایرانشهر؛ كمیسیون ملی یونسكو در ایران؛ ۱۳۴۲ / ۱۹۶۳.
Encyclopaedia of Islam, New Edition; S.V. "musiki", (by O Wright).
۲۱. مهدی بركشلی؛ همان. دایرهٔالمعارف بزرگ اسلامی، ذیل ابنسینا، IV . موسیقی (تقی بینش). هنری جورج فارمر؛ تاریخ موسیقی خاور زمین؛ ترجمهٔ بهزادباشی؛ تهران؛ ۱۳۶۶؛ ص ۳۶۸.
۲۲. نك: دایرهٔالمعارف بزرگ اسلامی؛ «اخوان الصفا» تكمله؛ موسیقی اخوان الصفا (تقی بینش).
۲۳. نك: همان؛ ج ۹؛ الاغانی (آذرتاش آذرنوش).
۲۴. نك: مشحون؛ پیشین؛ ص ۱۳۳.
۲۵. هنری جورج فارمر؛ مجلهٔ روزگار نو؛ ش ۱؛ ۱۹۴۲.
۲۶. محمد عربی القبانی؛ كفایهٔالمستفید فی علم القراءهٔ والتجوید؛ دمشق؛ ۱۹۹۱؛ نشر دارالخیر؛ ص ۱۱۱.
۲۷. ابراهیم میرزا مهدی تهرانی؛ مبانی موسیقی قرائت قرآن؛ جلد اول؛ نشر زلال؛ چاپ اول؛ بهار ۱۳۷۴؛ ص ۵۳ـ۶۵.
۲۸. همان؛ ص ۷۸ـ۸۴. نك: دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی؛ به كوشش بهاءالدین خرمشاهی؛ تهران: دوستان ـ ناهید؛ ۱۳۷۷؛ ص ۱۳۸۴ ـ ۱۳۸۶.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست