دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

مهندسی فرهنگ , مهندسی فرهنگی و مدیریت كشور در نگاه مقام معظم رهبری


مهندسی فرهنگ , مهندسی فرهنگی و مدیریت كشور در نگاه مقام معظم رهبری

مدیریت راهبردی فرهنگی كشور, اقتضای آن دارد كه سیاست های كلی نظام با رویكرد فرهنگی موردتصویب قرار گیرد بدان معنا كه اجرای این سیاست ها , باز تولید فرهنگ و ارزش های متعالی نماید در این صورت است كه می توان گفت در كشور , مدیریت راهبردی فرهنگی اعمال شده است

●مقدمه :

شورایعالی انقلاب فرهنگی به عنوان جایگاهی مؤثر در سیاستگذاری كشور همواره در حال تحول و تكامل بوده است . دوران فعالیت این شورا را می توان به چهار دوره تقسیم نمود .

در دوره پنج ساله اول محور توجه ، اصلاح نظام آموزش عالی و دانشگاههای كشور بوده است .

دوره دوم ، دوری شكل گیری شورایعالی انقلاب فرهنگی با حكم حضرت امام (ره) و در حكم قانون تلقی شدن مصوبات آن می باشد .

در دوری سوم تركیب اعضاء شورایعالی انقلاب فرهنگی با انتصاب جمعی از صاحبنظران و خبرگان فرهنگی كشور به عنوان اعضاء حقیقی ارتقاء یافت و مقام معظم رهبری مدظله العالی خطاب به اعضاء شورایعالی انقلاب فرهنگی بر" وجود تهاجم فرهنگی دشمن و ضرورت توجه به آن " نمودند.

دوری چهارم شورایعالی انقلاب فرهنگی سال ۱۳۸۱ را باید دروه ای دانست كه وظیفه و مأموریت خطیر و صریح مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی كشور بر عهدی این شورا قرار گرفته است .

فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار اعضاء شورایعالی انقلاب فرهنگی از سال ۱۳۸۱ الی ۱۳۸۴ و تأكیدات و راهنماییهای گرانقدر ایشان ، چار چوبی روشن برای پی بردن به اهمیت و ضرورت و چگونگی انجام این مأموریت اساسی می باشد .

●مدیریت راهبردی فرهنگی كشور و مأموریت شورای عالی انقلاب فرهنگی

بالاترین مقام یا مسئول یك سازمان یا یك كشور ، وظیفه مدیریت راهبردی آن مجموعه را بر عهده دارد .

مدیریت راهبردی كشور در نظام مقدس جمهوری اسلامی بر عهده ولی فقیه زمان می باشد . مدیریت راهبردی كشور ها بر اساس آنكه " اهداف اصلی " آنها چه نوع اهدافی است و بر چه اهدافی تأكید دارند ، از نوع آن اهداف خواهد بود . كشورهایی كه بر اهداف اقتصادی تأكید كامل دارند و به عنوان اهداف اصلی مورد توجه قرار می دهند ، باید مدیریت راهبردی اقتصادی اعمال نمایند در جمهوری اسلامی ایران با توجه به اینكه بر بستر انقلاب اسلامی شكل گرفته است . اهداف اصلی ، اهداف فرهنگی اند بنابر این مدیریت راهبردی در كشور ، مدیریت راهبردی فرهنگی می باشد .

وظایف جایگاه مدیریت راهبردی كشور در اصل ۱۱۰ قانون اساسی به عنوان وظایف رهبری بر شمرده شده است . اولین وظیفه اساسی ولی فقیه به عنوان مدیر راهبردی فرهنگی كشور " تصویب سیاستهای كلی نظام " می باشد .

مدیریت راهبردی فرهنگی كشور، اقتضای آن دارد كه سیاستهای كلی نظام با رویكرد فرهنگی موردتصویب قرار گیرد . بدان معنا كه اجرای این سیاستها ، باز تولید فرهنگ و ارزشهای متعالی نماید در این صورت است كه می توان گفت در كشور ، مدیریت راهبردی فرهنگی اعمال شده است .

مقام معظم رهبری ، ولی فقیه زمان ، در انجام وظیفه مدیریت راهبردی فرهنگی كشور و ایجاد تحول و پویایی در مجموعه نظام جمهوری اسلامی برای رسیدن به اهداف آرمانی فرهنگی به بهره گیری از تلاش علمی و فكری صاحبنظران خبره و زبدی فرهنگی نیاز منداند . نهادینه كردن رویكرد فرهنگی در همی اركان نظام جمهوری اسلامی اعم از قوای سه گانه و دیگر نهاد های سیاستگذاری و مدیریتی كشور با اعمال وظایف مدیریت راهبردی فرهنگی كشور امكان پذیر است . شورایعالی انقلاب فرهنگی و واحدهای كارشناسی ، پژوهشی آن به عنوان جزئی از جایگاه مدیریت راهبردی فرهنگی كشور ، وظایف ستاد شخصی را می تواند بر عهده گیرد . لذا اگر در قانون اساسی به صراحت از این نهاد نامی برده نشده است بدین موجب می تواند باشد كه شورایعالی انقلاب فرهنگی در جایگاه مدیریت راهبردی فرهنگی كشور و در مجموعه نهاد رهبری قرار گرفته است تا در انجام وظایفی كه رهبر در قانون اساسی بر عهده دارد نقش و وظیفه ای كه رهبر مقتضی می داند ، ایفاء نماید .

مقام معظم رهبری در این خصوص چنین می فرماید :

" این مجموعه (شورایعالی انقلاب فرهنگی ) در كشور بی بدیل است . در مدیریت راهبردی فرهنگی ( كشور ) ، ما ( رهبری ) به غیر از این مجموعه ، هیچ مركزی را در كشور نداریم . بخش های مختلف ، چه دولت ، چه مجلس ، چه حتی مجمع تشخیص مصلحت (نظام ) وظایفی دارند اما هیچكدام وظیفه ای را كه این شورا بر عهده دارد ، بر عهده ندارد . بنابر این مركز بی بدیلی است." ۲۶/۹/۱۳۸۱

ودر جایی دیگر بر این معنا تأكید می فرمایند :

"مجمع تشخیص ( مصلحت نظام) ، مسئول سیاستهاست . ولی این ، شورایعالی انقلاب فرهنگی را بر كنار نمی كند از نگاه بلند مدتی كه به آینده فرهنگی كشور دارد و تصمیمی كه در این زمینه می تواند بگیرد و به عنوان یك مجموعه كارشناسی زبده و ناب كه صد درصد فرهنگی است ، به مجمع تشخیص مصلحت ( نظام ) كمك كند و آن را به سمت سیاستی كه باید به صورت رسمی به دستگاهها ابلاغ شود ، هدایت كند " . ۲۶/۹/۱۳۸۱

قانون اساسی جمهوری اسلامی كه توسط خبرگان اسلام شناس با هدایت و رهبری اسلام شناس مصلح و انقلابی قرن ، حضرت امام خمینی (ره) ، تهیه گردید در حقیقت نقشی معماری نظام جمهوری اسلامی بر اساس فرهنگ و ارزشهای اسلامی ، متناسب با مقتضای زمان ( فرهنگ هدف ) محسوب می گردد . این قانون به عنوان قانون اساسی در حكم چار چوپی استوار و فراگیر و راهنما و با استمراری بلند مدت برای مهندسی و مدیریت كشور می باشد . البته هر گونه مهندسی مجدد و اصلاح و تكمیل آن در قالب شكل گیری متمم قانون اساسی ، با فراهم شدن شرایطی خاص امكان ، پذیر بوده و بدین ترتیب پویایی نظام جمهوری اسلامی تضمین شده خواهد بود .

مجلس شورای اسلامی جایگاه رسمی قانون گذاری كشور است . قوانین مصوب این جایگاه باید در چار چوب قانون اساسی و شرع مقدس اسلامی باشد .

طول عمر تأثیر این قوانین محدود به زمانی است كه قانونگذار اراده نماید لذا همواره این دسته قوانین در حال اصلاح و تكمیل می باشند . برای اینكه قانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان منشور و میثاق ملی به صورتی جامع و گسترده ، همی فعالیتهای كشور را در بر گیرد و جهت گیری و جهت یابی و انسجام مؤثر در همه اركان نظام برقرار شود . سیاستهای كلی نظام جمهوری اسلامی مصوب مقام معظم رهبری كه دارای اعتباری فراتر از قوانین عادی است ، نقشی جهت دهنده و راهنمایی كننده خواهد داشت . سیاستهای كلی در حكم قوانینی می باشند كه بازی اعمال و طول عمر تأثیر آنها دراز مدت تر از قوانین عادی و كوتاه مدت تر از قانون اساسی می باشد .

برای اینكه سیاستهای كلی نظام نیز در حوزه های فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی در راستای اهداف آرمانی فرهنگی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ، ماهّیت و انسجام لازم را در مرحله سیاست سازی بیابند تهیه كنندگان آنها به رویكرد ی آینده ساز و تحول آفرین و نقشی جامع مهندسی فرهنگی كشور نیازمند اند . نقشی مهندسی فرهنگی كشور در حكم قانون و در سطحی والاتر و نزدیك به قانون اساسی قرار می گیرد كه دارای بازده زمانی كاملاً طولانی و طول عمر تأثیری گسترده تر خواهد بود .

به همین مناسبت است كه مقام معظم رهبری می فرماید :

"مجمع تشخیص مصلحت نظام ، مسئول سیاستهاست ولی این ، شورایعالی انقلاب فرهنگی را بر كنار نمی كند از نگاه بلند مدتی كه به آینده فرهنگی كشور دارد و تصمیمی كه در این زمینه می تواند بگیرد و به عنوان مجموعی كارشناسی زبده و ناب كه صد در صد فرهنگی است ، به مجمع تشخیص مصلحت نظام كمك كند و آن را به سمت سیاستی كه باید به صورت رسمی به دستگاهها ابلاغ شود ، هدایت كند " . ۲۶/۹/۱۳۸۱

مقام معظم رهبری در جایگاه مدیریت راهبردی فرهنگی كشور با شكل دهی و وجود چنین سطحی از تصمیم گیری ( قانون گذاری ) كه همان شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد ، و با بهره گیری از اثر بخشی مجموعی كارشناسی زبده و ناب صد در صد فرهنگی و تهیه و تصویب نقشی مهندسی ، زمینه های لازم برای اعمال فرهنگی كشور ، وظیفه هماهنگی بین اركان نظام و قوای سه گانه را فراهم می سازد .

تهیه نقشه مهندسی فرهنگی كشور ، مبنا و اساسی خواهد بود كه چنین مهّمی محقق گردد .

مقام معظم رهبری می فرماید :

" این جا (شورایعالی انقلاب فرهنگی )آن قرار گاه مقدم فرماندهی است ، عقبه فكری شما در مراكز دانشگاهی و حوزه ای ، خط مقدمتان هم عبارت است از دولت ، مجلس و حتی مجمع تشخیص مصلحت نظام و دستگاه قضایی و دیگر دستگاههایی كه در كشور هستند .

مجلس ما برای عملی شدن آنچه این جا به عنوان مهندسی انجام می گیرد ، حتماً باید قانون بگذارند .

مجمع تشخیص مصلحت هم ، در سیاستگذاری ها همین مهندسی كلان را در نظر داشته باشد . ما در آنجا سیاستگذاری رسمی فرهنگی داریم ، نه مهندسی مورد نظر ما كه نگاه كلان به مباحث فرهنگی است .

بنابر این آنچه شما در این جا تصویب می كنید ،

به مجمع تشخیص مصلحت می رود ، برای یك منظور

به دولت می رود ، برای یك منظور ،

به مجلس شورای اسلامی می رود . برای یك منظور ،

به صدا و سیما می رود برای یك منظور" ۸/۱۰/۱۳۸۳

بدین ترتیب اعضاء شورای عالی انقلاب فرهنگی باید توجه وتأكید كامل برانجام وظایف " مدیریت راهبردی " كه در ادبیات مدیریت به خوبی به آنها پرداخته شده است داشته باشند . چه بسا یكی از موانع و محدودیت ها و ضعف هایی كه نظام جمهوری اسلامی با آن روبرو بوده است و نتوانسته است از اثر بخشی جایگاه والایی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی بهره بگیرد این بوده است كه اعضاء محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی بر انجام وظایف مدیریت راهبردی فرهنگی متمركز نبوده اند و به حوزه وظایف رده های دیگر كشور و به حل مسائل مدیریتی سطوح میانی و حتی اجرایی كشور پرداخته اند . درست است كه ضعف و نقص ها و كمبودهایی در حوزه های میانی و اجرایی كشور وجود داشته و دارد و خواهد داشت ولی پرداختن به آنها بر عهده مدیران همان سطوح است كه هم مسئولیت آن را دارند و هم اختیار آن را . بدین سبب انجام وظایف مدیریت راهبردی بر زمین مانده است . مسلماً با انجام درست و كامل این وظایف كه از اثر بخشی گسترده و عمیق و بالایی برخوردار می باشد . مسائل و مشكلات سطوح میانی و اجرایی مدیریت كشور هم حل خواهد شد .

تأكیدات زیاد مقام معظم رهبری درسالهای اخیر بر اهمیت ، ضرورت و امكان پذیری مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی و مدیریت فرهنگی كشور و قرار دادن شورای عالی انقلاب فرهنگی در قلی تصمیم گیری فرهنگی كشور ، اعضاء محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی رابیشتر و بیشتر متوجه این مسئولیت می سازد كه برای حل مسائل رده های میانی و اجرایی مدیریتی كشور باید به تهیه نقشه مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی كشور و پی گیری و ارزیابی و نظارت بر اجرای این نقشه توسط خط مقدم اجرایی خود بپردازند و گرنه پرداختن به حل این دسته مسائل ، آنها را از وظیفه و مأموریت اصلی خود باز خواهد داشت .

نویسنده: مهدی ناظمی اردكانی عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) و سرپرست دبیر خانه شورای فرهنگی شورایعالی انقلاب فرهنگی شعبان المعظم ۱۴۲۷ - شهریور ۱۳۸۵.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 9 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.