سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

مسیحیّت جنگ یا صلح بررسی شیوه برخورد مسیحیت با پیروان ادیان دیگر


مسیحیّت جنگ یا صلح بررسی شیوه برخورد مسیحیت با پیروان ادیان دیگر

در این نوشتار, نقش مسیحیت و پیروان این دین در رفتار با پیروان مذاهب دیگر مورد تحلیل قرار می گیرد

در این نوشتار، نقش مسیحیت و پیروان این دین در رفتار با پیروان مذاهب دیگر مورد تحلیل قرار می گیرد. مهم ترین منبع، قرآن كریم، انجیل، كتب تفسیری و تاریخی می باشد. بر اساس شواهد و ادلّه كافی، این عده همواره در طول تاریخ برتری جویی و نژادپرستی را نسبت به پیروان مذاهب دیگر مثل مسلمانان و یهودیان اعمال می نمودند.

● چكیده

یكی از مباحث مهم در حوزه حقوق بین الملل و حوزه ادیان، نقش دین، و بخصوص نقش ادیان مهم جهان در تعامل و رفتار با پیروان مذاهب دیگر می باشد. روابط انسان ها با یكدیگر زمانی می تواند از آسیب پذیری مصون بماند كه بر اساس ملاك های منطقی، معقول و عادلانه تنظیم شده باشد و مكتبی كه عادلانه ترین ملاك ها را برای تنظیم روابط انسان ها ارائه دهد، موفق ترین و سازنده ترین مكتب به شمار می رود.

در این نوشتار، نقش مسیحیت و پیروان این دین در رفتار با پیروان مذاهب دیگر مورد تحلیل قرار می گیرد. مهم ترین منبع، قرآن كریم، انجیل، كتب تفسیری و تاریخی می باشد. بر اساس شواهد و ادلّه كافی، این عده همواره در طول تاریخ برتری جویی و نژادپرستی را نسبت به پیروان مذاهب دیگر مثل مسلمانان و یهودیان اعمال می نمودند و حتی نسبت به همنوعان مسیحی خود به تكفیر، شكنجه، قتل و آدم سوزی متوسل می شدند كه محكمه های تفتیش عقاید، شاهدی بر این مدعاست.

انصاف این است كه ادیان آسمانی و از جمله دین مسیحیت، ظلم و ستم را قبول ندارند. با این وجود، به اسم مسیحیت، و در راه مسیحیت، خون های زیادی در تاریخ ریخته شده است. بلكه قارّه اروپا كه مقرّ مسیحیت محسوب می شود در طی هزار ساله اخیر مركزی برای جنگ و خون ریزی بوده است. آیا می توان گفت: كه صلح و همزیستی در دین مسیحیت، یك حقیقت واقعی است یا مسیحیت بر اساس محبت و صلح استوار است؟

● دین مسیحیت

دین مسیحیت یكی از ادیان مهم جهان است كه در سراسر دنیا، دارای بیش از یك میلیارد پیرو می باشد. آغاز پیدایش این دین به دو هزار سال پیش برمی گردد. مسیحیان خود را پیرو پیامبر الهی، حضرت مسیح(علیه السلام)، می دانند. به این گروه، «نصارا» نیز اطلاق می گردد. آیاتی از قرآن كریم در مورد حضرت مسیح(علیه السلام)و مسیحیان نازل شده است.نام كتاب مسیحیان، انجیل یا عهد جدید است. اطلاق نام «عهد جدید» در مقابل «عهد قدیم» یا تورات است؛ چه اینكه تورات پیش از حضرت مسیح(علیه السلام)و انجیل پس از حضرت نوشته شده است.

«انجیل» در اصل، یك كلمه یونانی است كه به معنای «بشارت» یا «آموزش جدید» آمده و در قرآن كریم، هر جا از كتاب حضرت عیسی(علیه السلام)نام برده شده، «انجیل» را به صورت مفرد آورده و نزول آن را از طرف خدا دانسته است. بنابراین، این «اناجیل»، كه در بین مسیحیان متداول است، و حتی معروف ترین آنها ـ یعنی اناجیل چهارگانه لوقا، مرقس، متی و یوحنّا ـ وحی الهی نیستند. همان گونه كه خود مسیحیان نیز انكار نمی كنند، انجیل های موجود، همه به دست شاگردان یا شاگردِ شاگردان حضرت مسیح(علیه السلام)، كه همگی انسان های عادی بوده اند، و مدت ها پس از او نوشته شده است. منتها، آنان ادعا می كنند كه شاگردان حضرت مسیح(علیه السلام)این اناجیل را با الهام الهی نوشته اند. در اینجا، مناسب است به اختصار، نكاتی درباره عهد جدید یا «اناجیل» ذكر شود:

مهم ترین كتاب مذهبی مسیحیان، كه تكیه گاه عموم فِرق مسیحی می باشد و همچون كتاب آسمانی بر آن تكیه می كنند، مجموعه ای است كه آن را عهد جدید می نامند. عهد جدید، كه مجموع آن بیش از یك سوم عهد قدیم نیست، از ۲۷ كتاب و رساله پراكنده در موضوعات كاملا مختلف تشكیل شده، به این ترتیب:

۱) انجیل متی؛ این انجیل به وسیله «متی»، یكی از شاگردان حضرت مسیح(علیه السلام)، در سال ۳۸ میلادی و به عقیده بعضی دیگر، بین سال های ۵۰ تا ۶۰ میلادی نگارش یافته است.

۲) انجیل مُرقُس (یا مَرقَس)؛ طبق تصریح قاموس كتاب مقدّس، صفحه ۷۹۲، مُرقس از حواریّون نبوده، ولی انجیل خود را زیرنظر پُطرس تصنیف نموده است. مُرقس در سال ۶۸ میلادی كشته شد.

۳) انجیل لوقا؛ لوقا رفیق و همسر پولس رسول بود. پولس مدتی پس از حضرت عیسی(علیه السلام) به دین مسیح گروید. او در زمان آن حضرت، یهودی متعصّبی بود. وفات لوقا را در حدود سال ۷۰ میلادی نوشته اند.به گفته نویسنده قاموس كتاب مقدس، صفحه ۷۷۲، تاریخ نگارش انجیل لوقا، حدود سال ۶۳ میلادی است.

۴) انجیل یوحنّا؛ یوحنّا از شاگردان حضرت مسیح(علیه السلام) و از رفقا و همسران پولس می باشد. به گفته نویسنده مزبور، بیشتر نقّادان، تألیف این كتاب را به اواخر قرن اول نسبت می دهند.

از مندرجات این اناجیل كه عموماً داستان به دار آویختن حضرت مسیح(علیه السلام) و حوادث پس از آن را شرح می دهد، به خوبی استفاده می شود كه همه این اناجیل، سال ها پس از حضرت مسیح(علیه السلام) نگاشته شده و هیچ یك، كتاب آسمانی نازل بر حضرت مسیح(علیه السلام)نیست.

۵) اعمال رسولان (اعمال حواریّون و مبلّغان صدر اول)؛

۶) چهارده نامه از نامه های پولس به اقوام و افراد گوناگون؛

۷) رساله یعقوب (بیستمین رساله از كتب و رساله های بیست و هفت گانه عهد جدید)؛

۸) نامه پطرس (رساله های ۲۱ و ۲۲ عهد جدید)؛

۹) نامه های یوحنّا (رساله های ۲۳، ۲۴ و ۲۵ عهد جدید)؛

۱۰) نامه یهودا (رساله ۲۶ عهد جدید)؛

۱۱) مكاشفه یوحنّا (آخرین قسمت عهد جدید).

نتیجه آنكه انجیل، كتاب آسمانی حضرت مسیح(علیه السلام)، از میان رفته و امروز در دست نیست. تنها قسمت هایی از آن را شاگردان آن حضرت در اناجیل خود آورده اند كه متأسفانه با خرافات آمیخته شده است.۱

از نظر آلبرماله، مسیحیت در پرتو صلح طلبی توانست از مرزهای كشورهای مصر، سوریه و ایران بگذرد و در تمام عالم منتشر گردد. این مذهب علاوه بر صلح طلبی و مدارا با دشمنان، نسبت به بدبختان مهربان و دلسوز و موجب تسلّی خاطر بیچارگان بود. اما امپراتوران رومی توسعه این مذهب را برای خود خطرناك می دانستند و پیوسته برای آن مانع ایجاد می كردند و پیروان حضرت مسیح(علیه السلام) را مورد آزار و ستم قرار می دادند.

تعلیمات حضرت مسیح هیچ گاه در ضدّیت با ادیان دیگر مثل دین یهود نبود، بلكه همواره این دین را تصدیق و تأیید می نموده است.

انجیل (یا خبر خوش)، كه مسیح به خلایق اعلام داشته، این است كه خداوند آن حضرت را برای نجات انسان ها به زمین فرستاده و او منجی خلایق، پسر خدا و مسیح موعود انبیای بنی اسرائیل است. اساس این مذهب بر این است كه حضرت عیسی(علیه السلام) را پسر خدا و نجات دهنده مردم دانسته و به آن معتقد باشند.

حضرت عیسی(علیه السلام)روایات و اخبار منقول یهود را انكار ننمود، خود را طرفدار احكام آسمانی و پیغمبران می خواند و می فرمود: «برای تكمیل احكام آمدم، نه برای نسخ آن.» او مانند سایر انبیا(علیهم السلام) به مردم می فهمانید كه اعمال ظاهری مذهب به اندازه ایمان به خدا و پاكی قلب اهمیت ندارد. هیچ كس پیش از وی حس اخوّت و محبّت نوع، عفو، فروتنی و صرف نظر نمودن از مال دنیا را، با این قوّت پیمان توصیه نكرده بود.۲

۱) روابط بین الملل در آیین مسیحیت

مسیحیان هرچند همانند یهودیان، آیین مسیح را آیین انحصاری خویش ندانسته و معتقد بوده اند كه هر كس به مسیح(علیه السلام)بگرود رستگار خواهد شد، ولی همان مشكل برای آنان مطرح است و آن اینكه مسیحیان نیز معتقدند كه شریعت الهی حق، همان شریعت مسیح بوده و به جز مسیحیان هیچ گروهی اهل نجات نخواهد بود. به دیگر سخن، همه مرام های الهی و غیرالهی دیگر باطل است و پیروان آنها نیز كافر و اهل جهنم و احیاناً در خور نابودی و فنای قهری می باشند.

روشن است كه با چنین بینشی، آنها نیز نمی توانسته اند با ملت های غیرمسیحی روابط دوستانه داشته باشند. آنچه عملا خطر آنان را كم می كرد میل به انزوا و تاركِ دنیا بودن آنها بود كه عملا كمتر در صدد تعرّض به دیگر ملت ها بودند و بلكه به تشكیل دولت و زندگی این جهانی نیز كمتر بها می دادند و همین نوع گرایش موجب اضمحلال امپراتوری روم گردید.

در انجیل آمده است: «بدیشان گفت: مال قیصر را به قیصر ادا كنید و مال خدا را به خدا.»۳

و در جای دیگر آمده است: «عیسی جواب داد كه پادشاهی من از این جهان نیست.»۴

پروفسور محمّد حمیداللّه می گوید: «تعالیم اولیه مسیحیت به وضوح، مشعر بر این است كه یك مسیحی نه تنها نباید از خود با توسّل به زور دفاع كند، بلكه حتی نباید از قانون كشور در برابر ظلم و ستم استمداد كند.»۵ ولی اینان نیز به تدریج به دلیل تحولات درونی و فشارهای خارجی، به دنیا روی آوردند و خود، خطر بزرگی را از نظر بین المللی برای دیگر ملل ایجاد نمودند. جنگ های صلیبی شاهد این مدّعاست كه بر اساس فرمان پاپ، آنها حتی پیمان های منعقده با مسلمانان را نیز لغو كردند.

محمّد حمیداللّه می گوید: برای من قابل تصوّر نیست كه مسیحیت موجد تحول یاد شده باشد؛ چرا كه ملل متمدّن مسیحی تا سال ۱۸۵۶ م. بر آن بودند كه منافع حقوق بین الملل آنها، تنها محدود به ملل مسیحی است. احساس بشر دوستی یا انگیزه مسیحیت نبود، بلكه صرفاً الزامات سیاسی صرف بود كه آنها را وادار ساخت تا كشور مسلمان تركیه (عثمانی) را در جمع ملل متمدّن تحت معاهده ۱۸۵۶ پاریس بپذیرند. ژاپن و سایر ملل غیرمسیحی می بایست زمان بیشتری در انتظار بمانند تا چنین افتخاری نصیبشان گردد! ملّت های بسیاری، حتی تا دیر زمانی پس از آن تاریخ، به همان عقیده پایبند بودند. حتی در سال ۱۸۸۹ م. وُولزی (Woolsey) اصرار داشت كه حقوق بین الملل، آن چیزی است كه صرفاً ملل مسیحی رعایت آن را در روابط فیمابین الزامی می دانند. طبق فرمان صادر شده از سوی «پاپ»، مسیحیان در قبال پیمان های خود با مسلمانان تعهدی نداشتند.

پاپ نیكلای چهارم اعلام كرد كه كلیه قراردادها با غیرمسیحیان كأن لم یكن است. به نظر می رسد كه هنوز هم متكلّمان مسیحی هرگز از این نظریه غیراخلاقی دست برنداشته اند، ما می دانیم كه هیأت اعزامی پاپ به دربار ولادیسلاس، پادشاه مجارستان، مأموریت یافت كه قرارداد منعقد شده با سلطان مراد دوم (۵۱ـ۱۴۲۱) پادشاه تركیه را لغو كند و بگوید: «پیمانی كه با كافران (غیرمسیحیان) منعقد شده، اعتبار ندارند.»۶

۲) برتری جویی و نژادپرستی مسیحیان

در آیاتی چند از قرآن كریم، به نژادپرستی مسیحیان اشاره شده است؛ از جمله آنجا كه مسیحیان همانند یهودیان ادعا كردند ما فرزندان خدا هستیم. خداوند متعال در جواب آنان می فرماید: «بلكه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی كه خداوند آفریده است.» (مائده: ۱۸)

همچنین خداوند در قرآن می فرماید: «(اهل كتاب) گفتند: یهودی یا مسیحی شوید تا هدایت یابید. بگو: (این آیین های تحریف شده هرگز نمی تواند موجب هدات گردد،) بلكه از آیین خالص ابراهیم پیروی كنید. و او هرگز از مشركان نبوده است.» (بقره: ۱۳۵)

آنان ادعا می كردند كه تنها مسیحیت و یهودیت موجب هدایت است. در مقابل، قرآن كریم می فرماید: آیین های تحریف شده هرگز نمی تواند موجب هدایت بشر گردد، بلكه پیرو آیین خالص ابراهیمی گردید تا هدایت شوید و حضرت ابراهیم(علیه السلام)از مشركان نبود.

اسلام به ما تعلیم می دهد كه میان پیامبران خدا(علیهم السلام)تفرقه نیفكنیم و به آیین های همه آنها احترام بگذاریم؛ چرا كه اصول آیین حق، در همه جا یكی است و حضرات موسی و عیسی(علیهما السلام)نیز پیرو آیین توحیدی و خالص حضرت ابراهیم(علیه السلام) بودند.

خودمحوری ها و تعصّب های نژادی نباید سبب شود كه ما بعضی را بپذیریم و بعضی را نفی كنیم. آنها همه معلمان الهی بودند كه در دوره های گوناگون، به راهنمایی انسان ها پرداختند. هدف همه آنها یك چیز بیشتر نبود و آن هدایت بشر در پرتو توحید خالص و حق عدالت بود، هرچند هر یك از آنها در مقاطع خاص زمانی خود، وظایف و ویژگی هایی داشتند.

در مواردی، مسیحیان، برتری جویی خود را نسبت به یهودیان ابراز می كردند. «هنگامی كه گروهی از مسیحیان نجران خدمت رسول خدا(صلی الله علیه وآله)آمدند، عده ای از علمای یهود نیز در آنجا حضور یافتند. بین آنها و مسیحیان در محضر پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله)نزاع و مشاجره درگرفت. یكی از یهودیان رو به جمعیت مسیحیان كرد و گفت: "آیین شما پایه و اساسی ندارد" و نبوّت عیسی(علیه السلام) و كتاب او انجیل را انكار كرد. مردی از مسیحیان نجران نیز عین این جمله را در پاسخ آن یهودی تكرار نمود و گفت: "آیین یهود پایه و اساسی ندارد." در این هنگام، آیه ۱۱۳ سوره بقره نازل شد و هر دو دسته را به خاطر گفتار نادرستشان ملامت نمود.»۷

مسیحیان همانند یهودیان نه تنها در این دنیا نژادپرست هستند، بلكه از نظر قرآن كریم، از «انحصارطلبان بهشت» نیز محسوب می شوند: «آنها گفتند: هیچ كس جز یهود یا نصارا، هرگز داخل بهشت نخواهد شد. این آرزوی آنهاست. بگو: اگر راست می گویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید! آری، كسی كه روی خود را تسلیم خدا كند و نیكوكار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند. (بنابراین، بهشتِ خدا در انحصار هیچ گروهی نیست.)» (بقره: ۱۱)

قرآن كریم پس از اثبات این واقعیت كه آنها هیچ دلیلی برای مدعای خود ندارند و ادعای انحصاری بودن بهشت، تنها خواب و خیالی است كه در سر می پرورانند، معیار اصلی و اساسی ورود به بهشت را به صورت یك قانون كلی بیان كرده، می فرماید: هر كه در برابر خداوند تسلیم باشد و عمل نیك انجام دهد، پاداش او نزد پروردگارش محفوظ است.

نویسنده: محمّدمهدی كریمی نیا

پی نوشت ها

۱ـ ر.ك. ناصر مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، چ شانزدهم، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ۱۳۶۶، ج ۲، ص ۳۱۲ـ۳۱۳. در مورد خرافات آشكار در اناجیل كنونی، نك. به. انجیل یوحنّا، باب ۲، جمله های ۲ تا ۱۲ در مورد شراب سازی مسیح و نیز: انجیل لوقا، باب ۷، جمله های ۳۶ تا ۴۷ در مورد داستان مریم مجدلیه.

۲ـ آلبر ماله و ژول ایراك، تاریخ رم، ترجمه میرزا غلامحسین خان زیرك زاده، تهران، دنیای كتاب، ۱۳۶۲، ص ۲۸۳ و نیز ر.ك. آلبر ماله، تاریخ ملل شرق و یونان، ص ۱۰۸.

۳ـ انجیل متی، باب ۲۲، آیه ۲۱.

۴ـ انجیل یوحنّا، باب ۱۸، آیه ۳۶.

۵ـ محمّد حمیداللّه، حقوق روابط بین الملل در اسلام، ترجمه و تحقیق سیدمصطفی محقق داماد، تهران، نشر علوم اسلامی، ۱۳۷۳، ص ۱۳۵.

۶ـ همان، ص ۱۳۶.

۷ـ ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج ۱، ص ۴۰۵ و ۴۰۶، به نقل از: فضل بن حسن طبرسی، تفسیر مجمع البیان / محمّدبن احمد الانصاری القرطبی، تفسیر قرطبی / محمد رشیدرضا، تفسیر المنار، ذیل آیه ۱۱۳ سوره بقره.

۸ـ محمّد حمیداللّه، پیشین، ص ۱۴۴.

۹ـ انجیل متی، باب ۵، جمله ۴۴.

۱۰ـ همان، باب ۵، جمله ۳۸.

۱۱ـ جان. بی. ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حكمت، چ سوم، تهران، پیروز، ۱۳۵۴، ص ۳۹۹.

۱۲ـ ر.ك. آلبر ماله و ژول ایزاك، تاریخ ملل شرق و یونان، ترجمه عبدالحسین هژیر، تهران، دنیای كتاب، ۱۳۶۲، ص ۹۳ و ۹۴.

۱۳ـ دفتر همكاری حوزه و دانشگاه، اسلام و حقوق بین الملل عمومی، تهران، سمت، ۱۳۷۷، ج ۲، ص ۵۱، به نقل از: محمّدباقر عطیّه، پناهندگی سیاسی، ص ۳۸.

۱۴ـ همان، ص ۵۱، به نقل از: تاریخ یهود.

۱۵ـ جولیوس كرینستون، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه حسین توفیقی، قم، مركز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۷۷، ص ۱۶۷.

۱۶ـ همان، ص ۱۳۰.

۱۷ـ زین العابدین قربانی، اسلام و حقوق بشر، چ پنجم، تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۵، ص ۳۷۳، به نقل از: آلبر ماله، تاریخ عمومی.

۱۸ـ همان، ص ۳۷۴ / ویل دورانت، تاریخ تمدّن اسلام و عرب، ج ۱۳، ص ۱۵.

۱۹ـ همان، ص ۳۷۴، به نقل از ویل دورانت، پیشین، ص ۴۱۰.

۲۰ـ ر.ك. آلبر ماله و ژاك ایزاك، تاریخ قرون وسطی تا جنگ صدساله، ترجمه میرزا عبدالحسین خان هژیر، تهران، كمیسیون معارف، ۱۳۱۱ ش، ص ۲۱۸ـ۲۲۰.

۲۱ـ همان، ص ۲۲۰ـ۲۲۴.

۲۲ـ همان، ص ۲۳۸.

۲۳ـ همان، ص ۲۳۹.

۲۴ـ آلبرماله، تاریخ قرون جدید، ترجمه سید فخرالدین خان شادمان، تهران، مجلس شورای ملی، ۱۳۱۲ ش، ص ۱۰۲ و ۱۰۳.

۲۵ـ حسین مهرپور، نظام بین المللی حقوق بشر، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۷، ص ۳۱۹ و ۳۲۰.

۲۶ـ آلبرماله و ژاك ایزاك، تاریخ قرون وسطی تا جنگ صدساله، ص ۲۹۲.

۲۷ـ آلبر ماله، تاریخ قرون جدید، ص ۱۰۶ـ۱۰۸.

۲۸ـ دارالتبلیغ اسلامی، غذای فكری برای مسیحیان، چ سوم، قم، دارالتبلیغ اسلامی، ۱۳۴۷، ص ۷.

۲۹ـ انجیل متی، باب ۵، جمله ۲۲.

۳۰ـ همان، باب ۵، جملات ۵ـ۱۳.

۳۱ـ ر.ك. وهبهٔ الزحیلی، آثارالحرب فی الفقه الاسلامی: دراسهٔ مقارنهٔ، چ چهاردهم، دمشق، دارالفكر، ۱۹۹۲ م، ص ۴۷ به نقل از: حامد سلطان، القانون الدولی العالم، ص ۷۴۶ به بعد.

۳۲ـ همان، ص ۴۸ به نقل از: مجید خدوری، الحرب و الاسلام، ص ۵۸.

۳۳ـ انجیل متی، باب ۱۰، جمله های ۳۴ـ۳۸.

۳۴ـ وهبهٔ الزحیلی، پیشین، ص ۵۱ به نقل از: ثروهٔ بدوی، النظم السیاسیهٔ، ص ۱۴۸.

۳۵ـ همچنین در مورد تكذیب نمودن یهود و نصارا یكدیگر را، ر.ك. سوره بقره، آیه ۱۱۳.

منبع:ماهنامه معرفت ، شماره ۱۰۶


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.