دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

ملاحظات و نظراتی در نظام های ملی اطلاع رسانی در كشورهای در حال توسعه


براین افزایش ظرفیت شبكه به منظور خدمت به بهره گیران اطلاعات در یك كشور در حال توسعه و به منظور گسترش همانگ اجزای بازار اطلاعات , به یك “نظام ملی اطلاع رسانی “ نظمای كاملا سازمان بافته نیازمندیم گسترهٔ چنین “نظما”یی باید چنان وسعتی داشته باشد كه حوزه های روستایی را نیز در بربگیرد در سناریوی جدید , كافی نیست كه “نظما “ فقط به ترویج بهره گیری بهینه ار اطلاعات , كه بخش اعظم آن وادراتی است بپردازد بلكه باید تسهیلاتی ایجاد كند تا كشور بتواند در عرضهٔ كالاهای اطلاعاتی همچون مواد اولیهٔ مسفی , داده پایگاه ها و پروژه های اداری ارزش افزوده , به بازار جهانی اثر گذار باشد

براین افزایش ظرفیت شبكه به منظور خدمت به بهره گیران اطلاعات در یك كشور در حال توسعه و به منظور گسترش همانگ اجزای بازار اطلاعات ، به یك “نظام ملی اطلاع رسانی “(نظمای ) كاملا" سازمان بافته نیازمندیم . گسترهٔ چنین “نظما”یی باید چنان وسعتی داشته باشد كه حوزه های روستایی را نیز در بربگیرد . در سناریوی جدید ، كافی نیست كه “نظما “ فقط به ترویج بهره گیری بهینه ار اطلاعات ، كه بخش اعظم آن وادراتی است بپردازد ؛ بلكه باید تسهیلاتی ایجاد كند تا كشور بتواند در عرضهٔ كالاهای اطلاعاتی همچون مواد اولیهٔ مسفی ، داده پایگاه ها و پروژه های اداری ارزش افزوده ، به بازار جهانی اثر گذار باشد . با این حال ، صنعت اطلاعات تغییر شكل یافته قادر به تداوم حیات خود نخواهد بود مگر این كه “نظما “ در تمام فعالیتهای مرتبط با تولید ، توزیع ، قیمتگذاری و ترویج كالا رویكرد بازیابی را در پیش گیرد. بسته به شرایط، می توان این خدمات را به شیوه یك مركز اطلاع رسانی سازمان داد تا یك نظام استراك در خواست ها راه اندازی شود . “نظما” همچنین باید زمینه ساز فرصت های مناسب برای كارگزاری اطلاعات به منظور تقویت ظرفیت مربوط به تحول اطلاعات باشد. عمومیت دانش دلالت بر این دارد كه پشتیابی اطلاعاتی مورد نیاز در امر دانش ، در كشور های توسعه یافته و در حال توسعه همسان است . متأسفانه دست اندركاران دانش در كشورهای در حال توسعه از این پشتیبانی برخوردار نیستند و این امر بر نتیجه كار آنان بسیار اثر می گذارد .

_ لازم است كه یك نظام ملی اطلاع رسانی (نظما) طراحی شود تا شكاف های موجود در خدمات پشتیبانی را بتوان تا حد قابل قبولی ترمیم كرد . این امر به نوبهٔ خود دست اندكاران دانش رادر كشور های در حال رشد قادر خواهد ساخت به نتایجی دست یابند كه با حاصل كار همقطارانشان در كشور های توسعه یافته قابل قیاس باشد .در كشورهای در حال توسعه ،حتی امروز ، شبكه گسترده ای از دانشگاه ها و مؤسسات هستند كه مشاركت گسترده ای در تكوین شالودهٔ دانش دارند . از این میان ، آنچه تأیثر بیش تری دارد در كتاب ها و مجلاتی منتشر می شود كه خاستگاه خارجی دارند در چنین وضعیتی ، كار “نظما” عبارت است از :

_ تسهیل در بهره گیری از شالودهٔ جهانی دانش از سوی دست اندركاران دانش ؛

_ گرد آوری و تنظیم دانشی كه -بویژه- در داخل كشور تولید ، و در متون داخل كشور منتشد شده اند و اشاعهٔ آن در میان جامعهٔ بهره گیران(۱) ملی و بین المللی ؛

_ تأمین دسترسی به سهم كشوری در دانش جهانی ، كه در انتشارات خارجی ثبت شده است .

در وظایفی كه فوقا" بر شمردیم ، نمی توان طرحی ریخت كه تمام طیف دانش را در بر بگیرد ؛ و با هیچ تصور ذهنی نیز این امر امكانپذیر نیست . در كشورهایی كه از نظر اقتصادی عقب مانده اند ، حتی شازد لازم باشد كه تأمین دسترسی را بر یك مبانی عمومی [و اشتراكی ] سازمان داد .ملل توسعه یافته معمولا" فاقد یك “ نظام ملی اطلاع رسانی “اند و اقدامات اطلاع رسانی از سوی مؤسسان منفرد وابسته به بخش خصوصی و دولتی ،و بر یك مبنای رقابتی به انجام می رسد . این رویكرد در مورد كشورهای در حال توسعه معقول نیست ؛چرا كه این كشورها توانمندی های تجاری و ظرفیت های سرمایه گذاری لازم را نداردند. بعلاوه از آنجا كه بازار موجود اطلاعات _ با ویژگی نامرئی و شبكه كالا/ خدمت بودن اطلاعات ) كوچك و ناپایدار است ، بازرگانان معمولا" از قبول خطر سرباز می زنند .ازاین بو ، دولت باید بار تأمین منابع مالی مورد نیاز تخش اطلاع رسانی را به دوش بكشد . با اندك بودن مقدار درونداد،لازم است كه میزان بهره برداری به حداكثر رسانده شود و این وضعیت ، تلاش فراوان درامر هماهنگی را لازم می آورد . باید اقدامات بین سازمانی نوین و بسیاری را ترویج و تشویق كرد و به اتخاذ تصمیمات ریشه ای پرداخت ، اقدامات و تصمیماتی كه هم برای جامعهٔ بهره گیران اطلاعات در كلیت ظان بیش ترین سود مندی را داشته باشد ، و هم با منافع دست اندركاران بازار اطلاعات سازگار باشد . رهبری تمامی این اقدامات ، تنها از یك “نظما”ی كاملا"سازمان یافته بر می آید . این مقاله به چند نمونه از اصول بنیادینی كه می توان “نظما “ را بر پایهٔ آن و در شرایط موجود د ركشور های در حال توسعه استوار ساخت ، می پردازد .

تغییر فن آوری

توصیه به توسعهٔ متمركز بنیان منابع اطلاعاتی و تولید متمركز خدمات معمولا" از همان مرحلهٔ “شروع” طراحی یك “نظام ملی اطلاع رسانی “، مورد تأیید و تبلیغ است . رویكرد متمركز به مدیریت اطلاعات در سال های پیش كه بهره گیران تنها چند ماشین پردازش اشتراكی داشتند مناسب شمرده می شد . چنین رویكردی شاید در حال حاضر بسیار اقتصادی تر باشد ، چرا كه باعث اشتراك در هزینه های ثابت می شود؛ با این حال ، اگر از محدوده ای فراتر برود ، باعث زیر پا گذاشته شدن شاخثه ها می گردد. رایانه های شخصی با قدرت هر دم فزاینده ، به حوزهٔ تمركززدایی وارد شدند . اگرچه كاربردهای ایجاد شده [برای این رایانه ها ] اندك بوده ،مدیریت صحیح این كاربردها مفید تر است ؛ زیرا دراین صورت ، مالكیت اطلاعات كاملا" قابل تشخیص است و به همین دلیل ،مالكان به نوبهٔ خود مجبور به كنترل دقیق كیفیت محصولات و خدمات خود می باشند ؛ مدیران اطلاعات نیز می توانند كنترل بیش تری بر كیفیت داشته باشند ، زیرا :

الف) تابع قواعد تعیین شده از سوی میزبان متمركز نیسنتد ؛

ب) می توانند مستقیما"به تعامل با بهره گیران تپردازند .

در واقع بیش تر میزبان های تجاری هویت بهره گیران نهایی را محرمانه نگه می دارند . بعلاوه ، حضور طرف سوم (میزبان )(۲)و كاهی طرف چهارم (دروازه)(۳) در بازاریابی و توزیع محصولات ، هزینه ها و به تبع آن قیمت پرداختی از سوی بهره گیر نهایی را افزایش می دهد. از سوی دیگر ، برخی از عملیات نامتمركز به قدری خرد و كوچك اندكه نمی توان به آنها پرداخت . از نظر بازاریابی ، اشتراك درخواست ها ( [با به عبارت دیگر ] ،بهره گیران ) د راطراف و اكناف بازار به امكانپذیر شدن عملیات منجر می شود. به جای ترویج یك نظام كاملا" متمركز با كاملا" نامتمركز د ریك نظام ملی اطلاع رسانی ، طرحی كه اندیشیده می شود باید چندین نظام متمركز را بایك تمركز زدایی “ برنامه ریزی شده “ در هم ادغام كند . بنابراین ، طرح نظام ملی اطلاع رسانی باید از هر دو وجه [متمركز و نامتمركز ] به صورت موازی استفاده كند. حتی در صورت ایجاد یك نظام متمركز ،می توان به مجموعهٔ “نامتمركز “_”پردازش نامتمركز “،_ و اشاعهٔ” نامتمركز “ در سطح ملی متوسل شد كه در نظام های جهانی همچون INIS/IAEA, ARGRIS/FAO یاINFOTERRA/ UNEP كه از سوی سازمان ملل متحد ترویج می شود ، بدان عمل می شود . در چنین طرحی ، خروجی اشاعه به مشتریان نزدیك تراست و ازاین رو ، نظارت بر الگوی هر دم متغیر در خواست ، امكانپذیر است . بعلاوه ، از آنجا كه طرف ها یا كارمند های درگیر در فرایند اشاعه از یك جهت با آنهایی كه مسئول گردآوری اطلاعات هستند اتصال دارند ، شكاف احتمالی میان در خواست و تأمین در خواست را می توان كاهش داد . فن آوری مدیریت اطلاعات پیش تر رفته است . از اوایل دههٔ ۹۰ ، جهان شاهد انقلاب دیگری بوده كه حاصل همزیستی فن آوری رایانه ای ارتباطی است . قبلا" ، نظام های نامتمركز كم و بیش بر بنیایی مستقل كار می كردند و شخص می توانست در حالت ورود از راه دور (۴) به منابع اطلاعاتی دسترسی یابد . این وضعیت برقراری یك مدار نقطه (۵) را لازم می آورد . دسترسی به اطلاعات از یك منشا" نامتمركز غالبا" یك تجربه نا امید كننده بوده است . شبكه ها از مشكلات موجود تا حد بسیاری كاسته اند ؛ با این حال اگر بهره گیر ، بخشی از شبكه ای كه منبع اطلاعاتی در آن مقیم است نباشد ، بار دیگر به وضعیتی مشابه رانده می شود. خوشبختانه ، فن آوری لازم برای به هم پیوستن شبكه ها بسیار زود حاصل شد و بخش اعظم مشكلات كار در محیط نامتمركز را حل كرد. بنابراین اگر بهره گیر و منبع اطلاعاتی بخشی از شبكه باشند ، آن شبكه دیگر همانشبكه قبلی نیست و مشروط بر اینكه دروازه ای بین آنان باشد – دسترسی به اطلاعات ، دیگر مشكل نخواهد بود. صنعت نرم افزار نیز به نیازهای بازار پاسخ داد و لزوم كار در كار پایهٔ (۶) متجانس نرم افراری – سخت افزاری – را ازمیان برداشت . همگی این ها در سطح كلان بین المللی و ملی ، و نیز در سطح سازمانی امكانپذیر است و در شرایط كنونی ، فن آوری موجود برای ساختن یك “نظما” از همیشه مناسب تر است . ولی آیا كلام آخر همین است ؟با آن كه تمامی این پیشرفت های فن آوردی جهان را دگرگون كرده ، اثرات آن در كشورها هنوز با سیستمهای مخابراتی ابتدایی ، نامطمئن ،و پر سر و صدا كار می كنند. مشكلات همچنان باقی است و شاید با افزایش بهره گیران و تعدادآنها در اشتراك یك خط فیزیكی [ ارتباطی ] ، این مشكلات تشدید شود . مهم تر این كه ، بسیاری از مراكز اطلاعات در كشورهای در حال توسعه حتی خط ارتباطی مستقیم ندارند . بر همین اساس ، بسیاری از این كشورها از اتوبوس انقلاب اطلاعاتی جا می مانند . برای پرهیز از چنین وضعیت اسفباری به دقت و توجه بسیاری نیاز است . یقینا" نمی توان مشكلات را برای فقط یك مركز اطلاعاتی منفرد یا به وسیلهٔ چنین مركزی حل كرد.تلاش كاملا" سازمان یافته برای ایجاد یك “زیر ساختار ملی اطلاعاتی “ به منظور پذیرش “نظام ملی اطلاع رسانی “ نیاز امروز مااست .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.