پنجشنبه, ۱۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 6 June, 2024
مجله ویستا

نارسیس


نارسیس

نه نوستالژی دارد
نه گاراژی
که حلق‌آویز کند خود را
از سقف‌اش
یا زنی که سنگ‌اش را بزند به سینه
پس از مرگ.

فقط نارسیس می‌داند
از غروب جز قطره‌های جیوه
چیزی ته آینه نمی‌ماند
وقتی …

نه نوستالژی دارد

نه گاراژی

که حلق‌آویز کند خود را

از سقف‌اش

یا زنی که سنگ‌اش را بزند به سینه

پس از مرگ.

فقط نارسیس می‌داند

از غروب جز قطره‌های جیوه

چیزی ته آینه نمی‌ماند

وقتی مشتی کوبیده می‌شود

انگار چکشی

برای فرو کردن امیال.

تنها زخم است که می‌گذرد

عریان،

خم می‌شود بر خود

کرنشی در برابر تن،

کمانی می‌سازد

از نوستالژی تا رگ

و گردن که نزدیک‌تر است.

برگرد به خواب

به حلق که سقف‌اش را

با چاقوی دو لبه

پوست گرفته است

و ابدیت،

زنی است در جستجوی زمان

پس از مرگ‌اش.

کتایون ریزخراتی