چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

عروسک های تلویزیونی در راه سینما


عروسک های تلویزیونی در راه سینما

تلویزیون می تواند از راه های مختلف به سینمای کودک کمک کند

یکی از جذاب‌ترین و پرمخاطب‌ترین برنامه‌های عید امسال بدون شک مجموعه «کلاه قرمزی و پسرخاله» بود. این برنامه هر زمان که به روی آنتن برود نیز مثل برنامه فیتیله‌ فقط تماشاگر کودک ندارد و بسیاری از بزرگسالان نیز به پای تماشای آن می‌نشینند.

پس از پایان تعطیلات نوروز شاهد ۲ خبر مهم از این برنامه‌ها بودیم که البته در ماهیت خبر اشتراک داشتند. این ‌که قرار است هر دو این مجموعه‌ها به سینما رفته و به یک فیلم بلند سینمایی تبدیل شوند. البته پسر خاله و کلاه قرمزی تاکنون دو بار این موقعیت را تجربه کرده‌اند و تجربه موفقی را هم به نام خود ثبت کرده‌اند. حالا قرار است در همین اردیبهشت‌ماه فیلم «کلاه قرمزی و بچه ننه» کلید بخورد که ظاهرا شخصیت جدید عروسکی آن یعنی «فامیل دور» نیز در آن ایفای نقش می‌کند.

بدون شک این اتفاق خوبی هم برای سینما و هم تلویزیون است. واقعیت این است که هیچ رسانه و نهاد دیگری مثل تلویزیون در این زمانه‌ای که سینمای کودک در کماست نمی‌تواند به داد او رسیده و جان تازه‌ای به کالبد نیمه جان آن بدمد.

اگر یادتان باشد اولین فیلم سینمایی کلاه قرمزی و پسر خاله به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمای ایران بدل شد و پیش از آن نیز «شهر موش‌ها» توانستند این رکورد را به نام خود ثبت کند. شخصیت‌های تلویزیونی بویژه شخصیت‌های عروسکی به واسطه موقعیت و موفقیتی که در رسانه همه‌گیر تلویزیون بدست آورده‌اند واجد یک ظرفیت و پتانسیل بالا و آماده‌ای هستند که از قبل ایجاد شده است و منطقا می‌تواند فروش خوب و استقبال بالای مخاطبان را در سینما تضمین کند و این یکی از قدرت‌های رسانه‌ای مثل تلویزیون است که از این کارایی برخوردار بوده که بتواند برای سینما نیز سرمایه‌گذاری کرده و آن را در سودآوری خود شریک کند.

شخصیت‌های عروسکی اگر بتوانند در تلویزیون قابلیت و جذابیت لازم را داشته و از حیث دراماتیک و تاثیرگذاری در شخصیت‌پردازی ساخته و پردازش شوند به یک سرمایه ملی بدل می‌شوند که در زمان‌های مختلف می‌توان از آن بهره برد. این قابلیت صرفا به شخصیت‌های کارتونی و عروسکی محدود نشده و شخصیت‌های انسانی نیز می‌تواند همین ویژگی را داشته باشند.

بازیگران برنامه‌های کودک مصداقی از همین مورد هستند که احتمالا حضور آنها در یک فیلم سینمایی نیز می‌تواند با جذب بالای مخاطب همراه شود یا اصلا خود ایرج طهماسب و حمید جبلی به عنوان شخصیت‌های واقعی در کنار عروسک‌هایی که خلق کرده‌اند توانسته‌اند به محبوبیت بالایی در نزد مخاطبان رسیده و موفقیت یک اثر نمایشی را تضمین کنند. این تجربه نشان می‌دهد که تلویزیون واجد این توانایی است تا با خلق شخصیت‌ها و پرسوناژ‌های مجازی خود به کمک سینما آمده و شخصیت‌های خود را به آن وام دهد. قطعا این وام بلاعوض نبوده و سود آن به شکل مستقیم به جیب تلویزیون هم می‌رود. موفقیت یک فیلم سینمایی با حضور شخصیت‌های تلویزیونی موجب می‌شود تا برنامه‌های تلویزیونی که با حضور این شخصیت‌ها تولید می‌شود نیز با استقبال تماشاگران مواجه شود.

از این اتفاق می‌توان به چند نتیجه درباره تلویزیون دست یافت. یکی این‌ که تلویزیون باید به شخصیت‌سازی‌های خود در برنامه عروسکی توجه بیشتری نشان دهد تا هم شخصیت‌های محبوب قبلی تکراری نشوند و هم این ‌که از ظرفیت این کارکرد در جهت جلب مخاطبان بیشتر استفاده کرد.

مثلا در همین مجموعه کلاه قرمزی که در نوروز امسال پخش شد دیدیم که چطور ورود یک شخصیت جدید عروسکی به نام «فامیل دور» توانست نظر بسیاری از مردم را به خود جلب کند و این عروسک نیز به سرعت در دل مخاطبان جا باز کرد. این خلاقیت‌های تازه هم برنامه‌های تلویزیونی را از تکراری شدن نجات داده و بر جذابیت آن می‌افزایند و هم یک سرمایه‌گذاری خوب برای سینمای کودک هستند.

متاسفانه سینمای کودک ما سال‌هاست که فاقد قهرمان‌های محبوب و دوست‌داشتنی است و تلویزیون می‌تواند تا حدود زیادی این خلأ را پر کرده و به آفرینش قهرمان‌های تازه کمک کند. البته این ضرورت نمایشی صرفا به قصد شخصیت‌سازی برای سینمای کودک نیست و سینما در مرحله اول خود باید به خلق شخصیت‌های عروسکی و کودکانه همت گمارد. بدون نیاز سینمای کودک به شخصیت‌های عروسکی و کودک‌پسند خود تلویزیون نیز از این پرسوناژها بی‌نیاز نیست. باز هم تجربه تاریخی بویژه در دهه ۶۰ و ۷۰ نشان می‌دهد که یک رمز مهم موفقیت برنامه‌های کودک تلویزیون، خلق شخصیت‌های دوست‌داشتنی و محبوبی است که مخاطبان کودک بتوانند با آن ارتباط برقرار کرده و پای قصه‌های آنها بنشینند.

شخصیت‌های عروسکی «مدرسه موش‌ها» یا عروسک‌هایی مثل «هادی و هدی» و «آسمون و ریسمون» در سال‌های دور توانسته‌اند این نقش را ایفا کنند یا در میان شخصیت‌های انسانی نیز مجید در سریال «قصه‌های مجید» همین موقعیت را داشته‌اند، اما اکنون سال‌هاست که برنامه‌های تلویزیونی ما نیز انگار قدرت شخصیت‌سازی خود را از دست داده و کودکان امروز مثل بچه‌های دیروز عروسک‌های محبوب خود را ندارند. ضمن این ‌که دیگر شخصیت‌های انسانی مثل مجید، هوشیار و بیدار، آقای حکایتی، شخصیت‌هایی که در برنامه محله برو بیا و امثالهم وجود داشتند خلق نمی‌شوند و خاطرات کودکان امروز از شخصیت‌های محبوب تلویزیونی بشدت کمرنگ شده است. حالا که شبکه ۲ به متولی اصلی برنامه‌های کودک بدل شد بد نیست که به این نیاز ضروری تلویزیون در برنامه‌های کودک توجه کند.

سیدرضا صائمی