جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مـناجـات نـامه


مـناجـات نـامه

الهی! در سر آب دارم، در دل آتش. در باطن، ناز دارم در ظاهر، خواهش. در دریایی نشستم که آن را کران نیست. به جانِ من دردی است که آن را درمان نیست. دیده ی من بر چیزی آمد که وصف آن را زبان نیست. …

الهی! در سر آب دارم، در دل آتش. در باطن، ناز دارم در ظاهر، خواهش. در دریایی نشستم که آن را کران نیست. به جانِ من دردی است که آن را درمان نیست. دیده ی من بر چیزی آمد که وصف آن را زبان نیست. خصمان گویند کاین سخن زیبا نیست. خورشید نه مجرم ار کسی بینا نیست.

الهی! چون از یافت تو سخن گویند، از علم خویش بگریزم، بر زَهره ی خویش بترسم و در غفلت آویزم. نه در شک باشم، اما خویشتن را در غلطی افکنم تا دمی برزنم.

خواجه عبدالله انصاری