شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
اقتصاد بازار و توزیع درآمد
۱- مقدمه
اقتصاد اثباتی (۳) دستیابی به كارایی اقتصادی را وظیفه خویش میشمارد . هدف، تخصیص منابع به نحوی است كه با امكانات موجود بیشترین مطلوبیت فراهم آید . اما اینكه این مطلوبیتحداكثر شده، چگونه بین آحاد جامعه توزیع شود، به هنجارهای (۴) مقبول جامعه بستگی دارد كه قضاوت درباره آنها بیرون از مسئولیت اقتصاددان تلقی میشود . در مدل بهینه پارتو كه دستیابی بدان هدف اصلی اقتصادهای رایج است، تمام تلاش، یافتن منحنی سرحدی امكانات - مطلوبیت است كه مكان هندسی نقاطی است كه بهترین تخصیص منابع بین دو صنعت X و Y ، و بهترین توزیع X و Y ، بین دو (گروه) مصرف كننده A و B را نشان میدهد . مقصود از بهترین توزیع آن نوع توزیعی نیست كه جامعه عادلانه میداند; بلكه بدون ارزشگذاری عدالتخواهانه، تنها آن نوع توزیعی را در نظر دارد كه جمع مطلوبیت دو فرد یا دو گروه را بیشینه میسازد . یعنی از نظر اقتصاددان اثباتگرا، اگر U U در شكل ۱ منحنی سرحدی امكانات - مطلوبیت جامعه باشد، توزیع درآمد (مطلوبیت) ناشی از نقطه M بین A و B همانقدر بهینه است كه نتایج توزیعی نقطه . N حتی در حالتحدی، نقطه U هم كه تمامی مطلوبیتحاصله را نصیب A میسازد و B را كاملا بیبهره میگذارد، میتواند بهترین توزیع باشد . همینطور نقطه U كه توزیع درآمدی صد در صد مقابل حالت قبل را ارائه میكند . (۵)
البته اگر برای هر جامعهای با توجه به هنجارهای ارزشیاش توابع رفاه اجتماعی در دستباشد، میتوان از حیث نظری به نقطه بهینهای از نظر مدل پارتو دستیافت كه درآمد (مطلوبیت) را به شكل خاصی توزیع میكند . شبیه نقطه T در شكل یاد شده . روشن است كه تعیین هنجارهای اجتماعی خارج از وظیفه اقتصاددان است و پیامبران، فلاسفه، سیاستمداران و مصلحان اجتماعی در ارائه آنها نقش دارند . گرچه اقتصاددان خود نیز در این باره قضاوتی دارد، ولی این وجه شخصیت او ربطی به موقعیت علمیاش ندارد .
اقتصاددان در ارتباط با توزیع درآمد وظائف ذیل را برعهده میگیرد (۲۵۸: ۲۰۰۰، (Sloman
(؟)
حدود نابرابری را تعیین و تغییرات آنرا در طول زمان تبیین میكند .
علت وقوع سطح خاصی از توزیع درآمد را توضیح میدهد، و عوامل رشد یا كاهش نابرابری را روشن میسازد .
ارتباط بین برابری و سایر اهداف اقتصادی مثل كارایی را میآزماید .
سیاستهای متفاوتی مشخص میكند كه دولتبرای مقابله با فقر و نابرابری برمیگزیند .
آثار این سیاستها را بر خود نابرابری، همچنین سایر متغیرها، مانند كارایی، تورم و یا بیكاری، ارزیابی میكند .
گرچه اقتصاددانان در قضاوت نسبتبه اینكه نقطه مطلوب توزیع درآمدی كجاست، با دیگران فرقی ندارند; ولی نباید فراموش كرد كه آنها چهارچوبها و ابزاری در اختیار دارند كه آثار سیاستها را میتوانند بهتر ارزیابی كنند . قضاوت با كسانی خواهد بود كه به ملاكهای ترجیحی فرااقتصادی بیشتر واقفاند . ولی اقتصاددانان یاران و مشاوران خوبی خواهند بود .
البته اقتصاد اثباتی نظریه توزیع درآمد بر اساس بهرهوری عوامل تولید را تبلیغ میكند (نظریهای كه جلوتر بررسی خواهد .) این، خود قضاوتی ارزشی در ترجیح بازار آزاد و دفاع از نتایج توزیع درآمدی آن است . در واقع بازار كارا است در حداكثر ساختن تولید آنچه در بازار مورد تقاضا است . اما سؤال از اینكه تقاضای حاكم بر تولید كارا را چه كسانی میسازند، در اقتصاد اثباتی بیجواب میماند . در حالیكه این تولید به قدرت خرید توزیع شده بین افراد و گروهها بستگی دارد . یعنی به اینكه آراء ریالی كه جهت و مقدار تولید را مشخص میكند، در دست چه كسانی باشد . بنابراین وقتی توزیع آنچه تولید میشود، عادلانه تلقی نگردد، دلیلی وجود ندارد كه كاركرد بازار رقابتی منطقا مورد حمایت قرار گیرد .
در واقع اگر هدف كارایی، تنها هدف اجتماع تلقی شود، و از بقیه اهداف غفلت گردد، آنوقت میتوان با پروفسور حیدرنقوی هم رای شد كه گفته است "اگر بهینه پارتو هدف اجتماعی نهایی تلقی شود (كه قسمت اعظم اقتصاد رفاه بر پایه چنین فرض غریبی استوار است)، آنگاه باید گفت كه آن جامعه بینوای در حال سقوط، برای مردمش، به ویژه قشر فقیر آن، مهمانیای آلوده به خست و امساك ترتیب داده است . چرا كه اقتصاد در حال بهینه پارتو میتواند با وجدان آرام به راه خود ادامه دهد، حتی اگر آنهایی كه از نیازهای ضروری زندگی مثل غذا، محروم شدهاند، نتوانند بدون محروم كردن اندك ثروتمندان از ثروتی كه به سختی به دست آوردهاند، در وضعیتبهتری قرار گیرند" (حیدرنقوی، ۱۹۹۳ : ۱۲۳ .)
دو دهه پایانی قرن بیستم، دوران رونق اقتصادهای سرمایهداری مبتنی بر بازار آزاد در غرب، به ویژه ایالات متحده آمریكا است . اما توزیع درآمد مرتبا نابرابرتر شده است . نیكلاس بار از منابع مختلف نقل میكند كه تعداد فقیران در انگلستان، در این دوره به شدت افزایش یافته است . تعداد فقرا از ۴/۴ میلیون نفر در سال ۱۹۷۹، به ۴/۱۰ میلیون نفر در ده سال بعد افزایش یافته است . یعنی ۵/۲ برابر شده است . تعداد اخیر، ۱۹ درصد جمعیت كشور و ۲۲ درصد كودكانش را در بر میگیرد . در اغلب موارد نیز فقر پدیدهای پایدار است . بدین معنا كه نیمی از فقیران، از والدین فقیر زاده شدهاند . در آمریكا نیز وضع، شبیه انگلستان است . نرخ فقر (جمعیتی كه زیر خط فقر قرار دارند) . از ۱/۱۱ درصد سال ۱۹۷۳ به ۵/۱۴ درصد در نیمه دهه ۱۹۹۰ بالا رفت . اینجا هم فقر در میان سالمندان و كودكان افزایش یافته است (۱۴۲: ۱۹۹۸ .) ، Barr اسمیدینگ نشان میدهد كه فقر در كشورهای OECD به ضرر زنان رشد كرده است . یعنی تقریبا در تمامی این كشورها، زنان سالمند و خانوادههای بدون سرپرست مرد (۶) ، در اوائل دهه ۱۹۹۰ وضع بدتری نسبتبه گذشته داشتهاند (جدول ۱: ۱۹۹۷ . ، (Smeeding تحقیق علمی دیگری كه در ژوئیه ۲۰۰۰ منتشر شده، نشان میدهد كه به رغم رونق بیسابقه ۹ ساله آمریكا، سهم كارگران تمام وقت زیر خط فقر از ۵/۲ درصد در سال ۱۹۹۷، به ۹/۲ در سال ۱۹۹۸ افزایش یافت كه شامل ۵ میلیون نفر میشود . لیندا بارینگتن، مسئول این مطالعه گفت: "به روشنی معلوم میشود كه رشد بالای اقتصادی در آمریكا، همه قایقها را به پیش نمیراند . . . داشتن كاری ساده در تمام طول سال نیز - حتی در دوران رونق - كافی نیست تا فرد از فقر نجات یابد" بر اساس این مطالعه، تعداد كارگران كم مهارت و كم مزد، امروز بیش از دو دهه گذشته آمریكا است . بین سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۸، جمع سهم اشتغال بخش خرده فروشی و خدمات (دو بخش كم مزدتر در آمریكا)، از ۳۰ به ۴۸ درصد افزایش یافته است . (۷) شكل ۲ تغییرات نسبت درآمد بیست درصد بالای درآمدی، به پایینترین بیست درصد درآمد را طی دهههای قرن بیستم، برای آمریكا نشان میدهد . نمودار آشكار میسازد كه، گرچه در اوائل قرن برای مدت كوتاهی این نابرابری كاهش یافت، ولی در اغلب دوران مرتبا رو به افزایش بوده است . سهم جمعیت فقیر آمریكا تا سال ۱۹۹۸ باز هم بالا رفته و به ۵/۱۶ درصد جمعیت كل آن كشور رسیده است . درحالیكه اقتصاد پررونق و نرخ بیكاری پایین است، یك پنجم جمعیت آن كشور به لحاظ كار كردی بیسوادند و ۱۳ درصد مردم آن امید زندگی بیش از ۶۰ سال را ندارند (۸) .
گزارش توسعه انسانی ۱۹۹۸ برنامه عمران ملل متحد (UNDP) حاكی است (۹) كه ۲۰ درصد ثروتمندترین مردم دنیا:
۴۵ درصد پروتئین حیوانی را مصرف میكنند، سهم ۲۰ درصد فقیرترین مردم از این ماده غذایی حیاتی تنها ۵ درصد است .
۵۸ درصد كل انرژی جهان را كار میزنند، ۲۰ درصد فقیران كمتر از ۴ درصد مصرف انرژی دارند .
۷۴ درصد خطوط تلفن را در اختیار دارند، در حالیكه فقیران تنها ۵/۱ درصد را .
۸۴ درصد كل كاغذ جهان را مصرف میكنند، اما ۲۰ درصد فقیرترین مردم جهان تنها ۱/۱ درصد .
۸۷ درصد اتومبیلهای شخصی را مالك هستند، ولی فقیران تنها كمتر از ۱ درصد .
(؟)
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس دوازدهم مجلس ستاد انتخابات کشور رهبر انقلاب وزارت کشور رئیس جمهور دولت دولت سیزدهم
ایران زلزله تهران هواشناسی سیل شهرداری تهران فضای مجازی سازمان هواشناسی پلیس قتل بارش باران آموزش و پرورش
قیمت طلا خودرو قیمت دلار قیمت خودرو بورس ایران خودرو گاز بانک مرکزی هوش مصنوعی نمایشگاه نفت مالیات بازار خودرو
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون کتاب سینمای ایران رضا عطاران دفاع مقدس نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سریال نمایشگاه مهران مدیری تئاتر
فناوری
فلسطین رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه جنگ غزه آمریکا حماس روسیه سازمان ملل رفح اوکراین افغانستان
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر سپاهان باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران رئال مادرید هوادار لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ باشگاه استقلال
ایلان ماسک شفق قطبی طوفان خورشیدی اینترنت ناسا اپل فیبرنوری گوگل ماهواره
کاهش وزن چاقی فشار خون آسم زایمان سرماخوردگی