پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مطهری و اسلام عارفانه و عالمانه
![مطهری و اسلام عارفانه و عالمانه](/web/imgs/16/152/z4ujq1.jpeg)
شهید آیتالله مرتضی مطهری اسلامشناس آگاه و آزاداندیشی است که یک تفاوت مهم با عمده روشنفکران دینی ما دارد.
اینکه او اسلام را نه با درک و دریافت شخصی یا صرفا با فلسفه و عرفان اسلامی بلکه با فقه و اصول شناخته و در عین متفکر بودن و آگاهی عمیق از فلسفه و عرفان اسلامی، فقیه است آن هم یک فقیه مجتهد که به معنای واقعی ملکه اجتهاد در او پرورش یافته و به نتایج عملی منجر شده نه اینکه اجتهاد او صرفا اجازهای باشد برای تقلید از خود.
اسلامشناسی شهید مطهری ریشه در فقه و اصول دارد اما این امر سبب نشده که او پابند آن انحراف غلط تاریخی علوم دینی شود که به موجب آن فقه را در مقابل اصول قرار میدادند و به اخباریگری معتقد میشدند یا بیتوجه به ریشه فلسفی علم اصول، فقه و اصول را در مقابل فلسفه قرار میدادند و اشتغال به فلسفه را حرام دانسته بزرگانی از حوزه را که به فلسفه اشتغال داشتند، منزوی میکردند، یا فلسفه را در مقابل عرفان قرار میدادند و جانب ذوقی و اشراقی معرفت دینی را منکر میشدند.
اگر به ظاهر قول این عده، فقه و اصول و فلسفه و عرفان را مقولاتی متضاد فرض کنیم در آن صورت شهید مطهری مثل مقتدای خود حضرت امام خمینی جامع اضداد خواهد بود.
شاید به طور مثال جانب فقهی و اصولی شخصیت او غالب بر جنبههای دیگر باشد اما با این حال او آنقدر به فلسفه و عرفان پرداخته و آنقدر در گفتهها و نظریات اندیشمندان مختلف این حوزهها غور نموده و چنان ذهن باز و پذیرایی برای مواجهه با این اندیشهها داشته که کمتر نمونهای نظیر او در میان فقها میتوان یافت.
شهید مطهری اسلام را عالمانه میخواست؛ نه ظالمانه آنگونه که قاتلان او گروه متحجر و منحوس فرقان میخواستند، نه زاهدانه آنگونه که رهبانیتخواهان و دنیاگریزان طالب آنند، نه عابدانه آنگونه که تفکرستیزان تعبدگرا میپسندند، نه صرفا عاشقانه آنگونه که عبادتگریزان دلگرا میخواهند.
او اسلام را عالمانه میخواست و در نتیجه عارفانه. آنچه گفتیم البته از سر مسامحه در لفظ است و مبتنی بر معانی ظاهری واژهها که متأسفانه بهخاطر کثرت استعمال و شیوع بسیار، معنای حقیقی پنداشته شده و الا همه میدانیم که نه زهد، نه عبادت و نه عشق هیچکدام در تضاد با تفکر و معرفت نیستند بلکه در راستای آن و در واقع مکمل آنند.
دغدغه شهید مطهری صرفا راضی نمودن مومنین متعبد یا دست بالا مومنین پرسشگر نبود بلکه او قصد آن داشت که بیاعتقادان به اسلام و دین و خدا را هم قانع کند. افق دید شهید مطهری وسیعتر از آن بود که فقط جغرافیای فکری محدود خود و اطراف خود را ببیند و کاری به کار دیگر اندیشهها و دیگر تلاشهای صادقانهای که در همه جای دنیا برای دریافت حقیقت صورت میگیرد نداشته باشد.
او خود را اسوه مسلمانی و ترازوی اسلامسنجی نمیدید و همچون پروکروست، آن شخصیت افسانهای مشهور، تناسب افراد را با اندازه تخت خود نمیسنجید که اگر کوتاهتر بودند بکشاندشان و اگر بلندتر بودند ارهشان کند تا اندازه شوند. شهید مطهری اسلام را به شیوه پیامبر آموخته بود و شیعه همان سیره بود.
تبلیغ در نگاه او تکرار دانستههای مومنین برای ایشان و یا حداکثر آموختن نادانستههایشان به ایشان نبود. او دوستدار گسترش اسلام در همه جای جهان بود و خواهان جذب همه اندیشمندان و متفکران و آزادگان به تعالیم روحبخش اسلام.
او نیامده بود که منبری برود، روضهای بخواند، گریهای بگیرد و ثوابی ببرد و برود، او آمده بود تا حسینیه را از انحصار اشک و آه صرف درآورد و حماسه حسینی را در آن به منصه ظهور برساند. نه فقط برای مستمعین محدوده زمانه محدود و گذرای خود بلکه برای همه حقیقتجویان همه نسلها. مطهری با حماسه حسینیاش در تاریخ حماسه آفرید. حماسه معرفت و آگاهی. حماسه عشق و عرفان توامان.
او زمانی به مقابله صریح و بیملاحظه با انحرافات عاشورا و روضهخوانیهای غلط شایع پرداخت که جامعه هنوز اسلامی نبود. هنوز جمهوری اسلامی به جای سلطنت شاهنشاهی ننشسته بود. هنوز مسلمانان بر حکام جور غلبه نیافته بودند. مطهری مصلحت را در آن نمیدید که در مقابل انحرافات موجود، محافظهکارانه سکوت کند تا نکند وحدت مسلمین در این برهه حساس خدشهدار شود.
در نگاه شهید مطهری اسلام برای پیروزی به معرفت و شناخت نیاز داشت نه به سیاهیلشکر. مطهری جهل و نادانی و ظلم به نفس را برای وجود آدمی دشمنتر از فساد و بیبند و باری و جور بیرونی میدانست. در یکی از همین سخنرانیها که متن آن در کتاب «حماسه حسینی» موجود است ایشان عالمان دینی را به دو گروه تقسیم میکند. یکی عالمان مصلح که به دنبال مقابله با نقاط ضعف عوام هستند و این گروه طبعا در نظر مردم محبوبیتی ندارند و گروه دیگر عالمان فاجر که به جای رفع نقاط ضعف مردم به سوء استفاده از این ناآگاهیها میپردازند. شهید مطهری در این باب حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل میکند که حضرت برای این گروه تعبیر «فقیه فاجر» را بهکار بردهاند.
کوتاه سخن اینکه همه ابعاد شخصیت دینی و فرهنگی بیبدیل معلم شهید استاد مطهری که امام خمینی ـ به تصریح خود ایشان ـ جز مطهری کسی را سراغ نداشت که بگوید آثارش بیاستثنا خوب و مفید است، حول همین نگاه عالمانه به اسلام است که به وحدت میرسد.
مطهری تنها راه پاسداری از اسلام را علم میدانست و تفکر و به تبع آن آزادی اندیشه. و البته وصول به این مقام، روح بلند و سینهای شرح یافته میخواهد و شایستگی و قابلیتی فراتر از قبول ظاهری ارزشهایی نظیر تفکر و علم و آزادی و حرف و حدیث و ادعای بیعمل در این ابواب. باور میخواهد و ایمان عمیق به کرامت انسانی که مطهری به حق از آن برخوردار بود.
آزاد جعفری
![](/imgs/no-img-200.png)
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران محمدجواد ظریف دولت سیزدهم دولت چهاردهم پزشکیان عزاداری دولت علی باقری رئیس جمهور انتخابات ترور
تهران قتل حجاب هواشناسی شهرداری تهران تب دنگی زلزله پشه آئدس عزاداری محرم تیراندازی سلامت تعطیلی ادارات
واردات خودرو بانک مرکزی خودرو قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان اربعین بازار خودرو بازنشستگان سایپا مالیات
عاشورا تلویزیون امام حسین سینمای ایران سینما فیلم دفاع مقدس لیلی رشیدی وزارت ارشاد صداوسیما سینمای جهان
محصولات کشاورزی آزمون سراسری ماه فناوری
رژیم صهیونیستی غزه دونالد ترامپ ترامپ اسرائیل آمریکا فلسطین جنگ غزه روسیه ترور ترامپ چین جو بایدن
فوتبال پرسپولیس استقلال تراکتور باشگاه پرسپولیس علیرضا بیرانوند رئال مادرید نقل و انتقالات مهدی طارمی نقل و انتقالات لیگ برتر رامین رضاییان باشگاه استقلال
هوش مصنوعی اینترنت سرعت اینترنت ناسا گرمایش جهانی گوگل اپل شیائومی ربات
گرما گرمازدگی کاهش وزن نان صبحانه نوشابه تخم مرغ افسردگی