سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
چگونه توضیح دهیم
مهارت توضیح دادن، یكی از مهمترین و رایجترین مهارتهای اجتماعی است و با این وصف، قاعدهمند كردن آن، دشوار است؛ زیرا كافی بودن توضیح، با سن، اطلاعات قبلی و توانایی ذهنی طرف مقابل، رابطه مستقیمی دارد. موقعیت زیر را كه در كلاسهای درس، بسیار اتفاق میافتد، مجسم كنید: معلم علوم اجتماعی میخواهد مفهوم «پایگاه» را درس بدهد. او باید این اصطلاح را با توجه به درك دانشآموزان و میزان علاقهمندی آنان، درس بدهد. او برای معرفی این مفهوم، باید از چه كلماتی استفاده كند؟ دانشآموزان باید چه واكنشی از خود نشان دهند؛ این مفهوم را تا كجا باید بكاوند و این بحث را چطور باید به درسهای قبلی ربط دهند؟ معلمان، هر لحظه با مسئله نحوه تدریس درسها مواجهند؛ اما اگر تصور كنیم كه فقط معلمان با این مشكل سروكار دارند، سخت در اشتباهیم؛ چون در سایر ارتباطات نیز با این مسئله روبهرو هستیم.
یك روانشناس، نتایج پژوهشهای خود را چگونه باید مطرح كند؟ نمایندگان سیاسی، آرای سیاسی خود را چگونه باید برای رأیدهندگان بیان كنند؟ سربازرس پلیس، ماجرای انفجار را چطور باید برای خبرنگاران خلاصه كند؟ بنابراین، میبینیم كه مهارت توضیح دادن، مخصوص معلمان نیست.
● كاركردهای توضیح دادن
كاركردهای اصلی توضیح دادن، عبارتند از:
۱) ارائه اطلاعاتی كه فقط از طریق توضیح دادن، قابل انتقال هستند.
۲) به اشتراك گذاردن اطلاعات، جهت دستیابی به دركی مشترك.
۳) ساده كردن پدیدههای پیچیده برای دیگران.
۴) روشن نمودن ابهامات موجود در تعامل اجتماعی.
۵) ابراز عقیده در خصوص نگرشها، حقایق و ارزشها.
۶) ترسیم ویژگیهای اصلی پدیدهها.
۷) نشان دادن نحوه اجرای مهارت یا فنی خاص.
اگر چه موارد بالا، اهداف كلی مهارت توضیح هستند، اما باید به این نكته هم توجه داشته باشیم كه برخی از این اهداف، به فراخور بافت تعامل، بر برخی دیگر، اولویت پیدا میكنند؛ مثلاً یك معلم، ممكن است درس را با توضیح مختصر موضوع بحث و اهداف مورد نظرش، شروع كند؛ اما مشاوری كه فقط پس از شنیدن نیازها و نظرات مراجع، میتواند او را به سوی راهحل مسائل خودش سوق دهد، این روش را به كلی غلط میداند.
● انواع توضیح
اگر چه از دهه ۱۹۶۰م. به بعد، طبقهبندیهای زیادی درباره توضیح، ارائه شده است، اما یكی از صحیحترین و عملیترین طبقهبندیها را براون و آرمسترانگ، مطرح كردهاند. در این طبقهبندی، انواع توضیحات عبارتند از: توضیحات توصیفی، توضیحات تفسیری و توضیحات استدلالی.
توضیحات توصیفی، برای تشریح مفصل رویهها، ساختارها یا فرآیندها به كار میروند. برخی از نمونههای آن عبارتند از:
۱) مامایی كه درباره نحوه استحمام نوزاد، به مادران جوان توضیح میدهد.
۲) مشاور شغلی كه به فارغالتحصیلان دبیرستانی، راه و روش تهیه خلاصه سوابق شغلی را میآموزد.
۳) پزشك داروخانهای كه شیوه مصرف داروها را برای مشتری توضیح میدهد.
توضیحات تفسیری، برای روشن ساختن مسائل، رویهها یا اظهارات، به كار میروند؛ مثل پزشكی كه نتایج اشعه ایكس را برای بیماران توضیح میدهد یا تأثیرات قرص یا درمانی خاص را بیان میكند.
به نظر براون، ما در برابر پرسشهایی از توضیحات استدلالی استفاده میكنیم كه با «چرا» شروع میشوند؛ مثلاً چرا در جوامع غربی، انسداد عروق قلبی شایعتر است؟ یا چرا بعضی از مردم، بیش از دیگران، تحت تأثیر تبلیغات قرار میگیرند؟ با آنكه توضیحات ما ممكن است هر سه نوع توضیح را در بر داشته باشد، اما زمان ارائه آنها، بستگی به این دارد كه آیا توضیح ما، طرحریزی شده است یا خیر؟ ما معمولاً از توضیحات طرحریزی نشده، در پاسخ به پرسش كسانی استفاده میكنیم كه میخواهند موضوع، روشنتر شود. توضیحات طرحریزی شده، پیش از توضیحات واقعی بیان میشوند و در این بخش هم با همین نوع توضیحات، سروكار خواهیم داشت.
به نظر براون و هتون، توضیح، دو ویژگی كلی و مهم دارد؛ طرحریزی و ارائه. گرچه باید گوشزد كنیم كه این دو ویژگی، الزاماً با هم هماهنگی ندارند و به عبارت دیگر، نمیتوانیم بگوییم كه یك توضیح پرداخت شده، حتماً به خوبی ارائه خواهد شد. «برنز»، این مطلب را این گونه بیان میكند: «نقشههای طرحریزی شده موشها و آدمها، اغلب درست از آب در نمیآیند»؛ اما بررسیها نشان میدهند كه آموزش روشهای طرحریزی و تدارك توضیحات، با روشنی توضیحات، رابطه دارد.
● مهارتهای طرحریزی
بخش بزرگی از پژوهشهای مربوط به طرحریزی توضیحات معنادار، در مورد حل مسائل تصمیمگیری یا ارائه دستورالعمل و تشریح تفاوتهای اشخاص متخصص و مبتدی، در ابتكار عمل بوده است. كارتر، تذكر میدهد كه مبتدیها، عجولانه و بدون برنامهریزی و فكر، عمل میكنند. از سوی دیگر، متخصصان، در ذهن خویش، طرحوارههایی دارند كه متشكل از اطلاعات تخصصی منسجم و اطلاعات منظمی درباره رابطه مفاهیم و تشكیل الگوها و تاكتیكهایی هستند كه از طریق تجربه، به آنان رسیدهاند؛ اما مك لافلین و دیگران میگویند: ساخت و پرداخت توضیحات و موفقیت در توضیحات، كار مشقتباری است؛ چون برای این كار، باید اطلاعات زیادی را در هم ادغام كنیم و وقت زیادی را صرف كنیم. بنابراین، هنگام طرحریزی توضیحات، باید به چهار مؤلفه زیر، توجه كنیم:
۱) مشخص كردن موضوعی كه میخواهیم آن را توضیح دهیم.
۲) انتخاب عناصر كلیدی مسئله یا موضوعی كه قرار است توضیح دهیم.
۳) تعیین رابطه موجود بین عناصر كلیدی موضوع.
۴) ربط دادن توضیحات به اطلاعات قبلی و در نظر داشتن ظرفیت ذهنی طرف مقابل برای به حداكثر رساندن درك او.
● مهارتهای ارائه توضیح
پیش از بررسی ویژگیهای اصلی توضیح، باید بگوییم كه برای استفاده از توضیح، روشهای كلی زیر وجود دارند:
۱) توضیح كلامی؛ وقتی از این روش استفاده میكنیم كه راه دیگری برای تسهیل توضیحات وجود ندارد. در برنامههای رادیویی، روزنامهها و كتابها، اغلب از این نوع توضیحات استفاده میشود.
۲) ترسیم؛ وقتی از امكانات سمعی و بصری، همچون نمودارها، فیلمها یا نقشههای راهنما برخورداریم، میتوانیم از آنها برای توضیح دادن و كمك به افزایش درك دیگران استفاده كنیم.
۳) نمایش؛ معمولاً وقتی از این روش استفاده میكنیم كه بخواهیم مهارت یا روش پیچیدهای را توضیح دهیم و در آن، شخص دیگری، كارهای لازم برای انجام یك تكلیف را اجرا كند و به نمایش بگذارد.
● ویژگیهای توضیح مناسب
۱) روشنی
بدون تردید، روشنی كلام، یكی از مهمترین ویژگیهای توضیحات مؤثر است؛ البته ارائه توضیحات روشن و واضح، تا حد زیادی بستگی به اطلاعات كامل درباره موضوع بحث دارد؛ اما دانش و اطلاعات طرف مقابل ما، فقط بخشی از این معادله است. این اطلاعات را باید به شكلی واضح و منظم، به شنونده منتقل كنیم.
۲) اختصار
رعایت اختصار، موجب میشود تا مخاطبان، توضیحات ما را به راحتی به یاد آورند و بفهمند. ورنر و دیكینسون، با مرور ادبیات موجود در زمینه توضیحات كلامی، متوجه شدند كه «میزان یادگیری شنوندگان، پس از پانزده دقیقه [توضیح]، به طور چشمگیری افت میكند». استوارت، در حمایت از این یافتهها، میگوید: یكی از موانع گوش دادن مؤثر، طولانی شدن صحبتهاست. لی، پس از مرور برخی از مطالعات انجام شده در زمینه درك بیماران و به یادآوردن اطلاعات و دستورالعملهای پزشكان، متوجه شد كه «بین فراموشی و مقدار اطلاعات ارائه شده، رابطهای وجود دارد».
۳) روان بودن
ارائه كلامی [توضیحات]، باید تا سرحد امكان، روان باشد. گوش دادن به «اِه»ها و «اوم»ها یا جملههای جویده، ناقص و بیهدف، جز ناراحتی مخاطبان، چیزی در پی نخواهد داشت.
یكی از دلایلی كه صداهایی مثل «اِه» یا «اِم» را بر زبان میآوریم، این است كه میخواهیم چند نظر یا حقیقت را در یك جمله بیان كنیم. در این هنگام، بهتر است از چند جمله كوتاه استفاده كنیم و در بین آنها مكث كنیم و جملات بیهدفی را كه مملو از شبه جملههای فرعی هستند، كنار گذاریم. به این ترتیب، از تعداد وقفههای گفتاریمان میكاهیم. فرنچ، چنین میگوید: «اكثر ما به كثرت این نوع عادات گفتاری خود و دیگران، توجهی نمیكنیم؛ مگر این كه حواس خود را روی این موضوع، متمركز كنیم». وی توصیه میكند كه اگر این عادات، مزاحم انتقال اطلاعات و درك شنونده میشوند، باید آنها را كنار گذاشت. یكی دیگر از علل عدم روانی گفتار، طرحریزی نامناسب است. ما پیش از این نیز در مورد اهمیت مرحله طرحریزی صحبت كردیم.
۴) مكث كردن
مكث كردن جهت جمعآوری و سازماندهی فرآیندهای فكری، پیش از شروع توضیحات جدید، روانی گفتار را افزایش میدهد. علاوه بر این، مكث كردن، به طرف مقابل كمك میكند تا توضیحات ما را بیشتر درك كند. روزنشاین، در بررسی پژوهشهای صورت گرفته در زمینه رفتارهایی كه نشانگر كارآمدی معلمان هستند، متوجه كه معلمانی كه پس از توضیحات خود مكث میكردند، اطلاعات بیشتری به دانشآموزان میدادند؛ زیرا به این ترتیب، حجم زیادی از اطلاعات را به سرعت بازگو نمیكردند.
۵) زبان مناسب
توضیحات ما، باید متناسب با ظرفیت اطلاعاتی شنوندگان باشد. وقتی متخصصان با همكاران خود صحبت میكنند، ناچار باید از اصطلاحات فنی (زبان صنفی)، استفاده كنند. بررسی مقالات ارائه شده در كنفرانس سالانه جامعه روانشناسان، برای خوانندگان عادی، چیزی جز سردرگمی و آشفتگی خاطر به همراه ندارد؛ اما همین متخصصان، در زندگی روزمره خود، با مردمی رابطه دارند كه زبان تخصصی آنها را نمیفهمند؛ مثلاً یك پزشك برای توصیف مسائل طبی و تفهیم معانی تخصصی به همكار خود، باید از اصطلاحات پزشكی استفاده كند؛ اما اگر از این اصطلاحات در گفتوگو با بیماران استفاده كند، فقط موجب خستگی و آشفتگی آنان خواهد شد.
آرگایل میگوید: «مردم بسته به اینكه با یك متخصص صحبت میكنند یا با یك فرد عادی، متناسب با تصورشان درباره اطلاعات طرف مقابل و قدرت درك وی، مسائل را به شكلهای مختلفی بیان میكنند». وقتی وكلا با شهود صحبت میكنند، از اصطلاحات فنی كمتری استفاده میكنند. مكانیكها وقتی با اشخاصی كه اطلاعات فنی كمتری دارند، صحبت میكنند، از اصطلاحات فنی كمتری استفاده میكنند و حسابداران سعی میكنند مسائل مالی را به زبان سادهتری برای مراجعان غیرمتخصص خود توضیح دهند. بنابراین، برای آن كه مراجعان خود را سردرگم نكنیم، باید «زبان صنفی» یا اصطلاحات «تخصصی» را در قالب كلمات روزمره بیان كنیم.
منبع:
اون هارجی، مهارتهای اجتماعی در ارتباط میان فردی.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور سقوط بالگرد رئیسی سیدابراهیم رئیسی شهادت ایران سقوط بالگرد بالگرد حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
امتحانات تعطیلی مدارس هواشناسی تهران پلیس هلال احمر سیل قوه قضاییه شهرداری تهران مشهد سیل مشهد بارش باران
شهادت رئیس جمهور یارانه چین بورس قیمت خودرو قیمت دلار خودرو دلار بازار خودرو قیمت طلا حقوق بازنشستگان ایران خودرو
شهید رئیسی لیلا حاتمی ابراهیم حاتمی کیا تلویزیون سینما هنرمندان سینمای ایران شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی زری خوشکام نمایشگاه کتاب رسانه ملی
قرآن تجهیزات پزشکی
رژیم صهیونیستی ترکیه آمریکا روسیه اسرائیل لبنان غزه فلسطین جنگ غزه حماس اوکراین ولادیمیر پوتین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال منچسترسیتی تراکتور بازی بارسلونا
هوش مصنوعی سامسونگ تبلیغات اپل موبایل نمایشگاه ایران هلث هواپیما اینترنت
سلامت رژیم غذایی مغز مردان خواب آلزایمر زیبایی استرس کاهش وزن افسردگی