شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

شهرهای تاریخی جهان اسلام (بخش 15 و نهایی): کرمان



      شهرهای تاریخی جهان اسلام (بخش 15 و نهایی): کرمان
آ. لمبتون برگردان ملیحه درگاهی

مقدمه ی مترجم: به طور معمول تاریخ ایران را به دو دوره ی کلی تاریخ ایران پیش از اسلام و تاریخ ایران پس از اسلام تقسیم ‌می‌کنند. تاریخ ایران پیش از اسلام یادآور دورانی پرشکوه از قدرت جهانی ایرانیان به عنوان یک قدرت بزرگ بین‌المللی است. از این دوران یادگارهای باستانی بسیاری در تخت جمشید، شوش، پاسارگاد، فیروزآباد، همدان، بوشهر و … به یادگار مانده که عظمت ایران در آن روزگار را به نمایش می کشند. پس از استقرار دین اسلام در سرزمین ایران که در نتیجه ی پیروزی اعراب مسلمان بر ساسانیان و فتح ایران توسط آنها روی داد، تحولات بسیاری در عرصه‌های اجتماعی، مذهبی و سیاسی ایران به وجود آمد. ایرانیان که از تبعیض طبقاتی موجود در کشورشان ناراضی بودند اسلام را پذیرفتند و در اشاعه آن کوشیدند ولی با این حال هرگز مخالفت خویش را با سلطه امویان و عباسیان بر خاک ایران پنهان نکردند و جنبش‌های استقلال‌طلبانه‌ای را برپا کردند که تشکیل حکومت‌هایی چون طاهریان (۸۸۱-۸۲۶ م) و صفاریان (۹۰۳-۸۶۶ م) را می‌توان از نتایج آنها برشمرد. ایران طی دوران پس از اسلام با فراز و نشیب های بسیاری مواجه بود و حکومتهای مختلفی از صفاریان و سامانیان و زیاریان گرفته تا خاندان مغول و زند و قاجار بر این پهنه ی سرزمینی حاکم بودند.
در مجموعه ی حاضر 15 شهر تاریخی و اسلامی واقع بر پهنه ی فرهنگی- جغرافیایی ایران یعنی اصفهان، باکو، بخارا، تبریز، تهران، ری، شیراز، قزوین، کربلا، کرمان، مرو، مشهد، نیشابور، همدان و یزد، در دوره های مختلف و با پرداخت به جزئیات تاریخی مورد بررسی و تدقیق قرار گرفتند. مقاله ی مرتبط با هر یک از شهرها توسط نویسندگانی به رشته ی تحریر درآمده که هر یک افرادی شناخته شده در زمینه های مختلف تاریخی، بویژه تاریخ ایران و تاریخ شهر هستند. مجموعه ی حاضر ترجمه ی بخشی از دایره المعارف شهرهای تاریخی جهان اسلام است که در آن به شهرهای تاریخی-اسلامی ایران پرداخته شده است. این دایره المعارف که در واقع گنجینه ی عظیمی از فضل و دانش محسوب می شود، توسط کلیفورد ادموند بوثورث گردآوری و ویرایش شده است. وی مقالات مختلف مرتبط با شهرهای تاریخی و اسلامی که خود نیز در نگارش آنها سهیم بوده را در کنار یکدیگر قرار داده و اثری علمی و سترگ را خلق کرده که در حقیقت نقطه ی اوج دستاوردهای علمی – پژوهشی قرن بیستم در مورد مطالعات اسلامی به شمار می آید.
در این کتاب برای مشخص ساختن اهمیت شهر و حومه های شهری در توسعه ی تمدن اسلامی به گونه ی مشخصی به جزئیات اشاره شده است. واقعیت این است که از زمان پایه گذاری امصار، اردوگاه نظامی جنگجویان عرب در مکان هایی نظیر عراق و مصر، اسلام مذهبی جهت گیری شهری داشته است و می توان این فرضیه را مطرح کرد که زندگی اسلامی به بهترین وجه در جامعه ی شهری، جاییکه ( به مثابه ظهور آشکاری از انسجام گروهی) ایمان در یک مسجد جامع و برای نماز جمعه شکل می گیرد، جریان یافته است. شهر اسلامی به مانند جهان کلاسیک به طور قطع در توسعه ی فضایی دارای هسته ای از ساختمان های مذهبی- عمومی و اجتماعی بوده است، اما نواحی سکونتی شهر به مناطق پیرامونی امتداد یافته که از الگوهای ساخت و ساز آشفته و کمتر طراحی شده و شبکه ای از خیابان ها و کوچه های محصور، خصوصی و بن بست با یک دروازه ی دفاعی، سود جسته اند. هیچ کس نمی تواند برای شهر یک پایه ی حقوقی و سیاسی در نظر بگیرد، همانگونه که برای پیشینیان بیزانس و یونان – روم و همچنین شهرهای جهان مسیحیت غرب، هنگامیکه از عصر تاریکی وارد قرون وسطی شدند، مطرح بود ( هرچند چنین پایه هایی در شهرهای ایران زمان ساسانی یا آسیای مرکزی نیز یافت نشده است). کتاب دایره المعارف شهرهای تاریخی جهان اسلام از ادبیاتی بسیار غنی برخوردار است و امکان تحقیق و تفحص را در اختیار اندیشمندان و پژوهشگرانی قرار می دهد که علاقه مند به کشف مکانیزمها و انگیزشهای شهر اسلامی هستند. در این زمینه از جمله منابع انگلیسی قابل استناد که در مقدمه ی کتاب به آنها اشاره شده است موارد ذیل را شامل می شوند: آی. م. لپیدوس (ویرایش) شهرهای اسلامی در اواخر قرون وسطی ، انتشارات کمبریج، 1967؛ آ.چ. هورانی و س.م. استرن (ویرایش)، شهر اسلامی. کنفرانس، آکسفورد 1970؛ ر.ب. سرجنت (ویرایش)، شهر اسلامی. مقالات برگزیده کنفرانس برگزار شده در مرکز خاور میانه ، انجمن مطالعات شرق، کمبریج  UK، از 19 تا 23 جولای 1976، یونسکو پاریس 1980؛ و مایکل بنین (ویرایش)، شهر خاور میانه و شهرسازی اسلامی ، بن 1994.
***
کرمان شهری در جنوب شرقی ایران است. این شهر در عرض جغرافیایی 30 درجه و 17 دقیقه شمالی، طول جغرافیایی 57 درجه و 5 دقیقه شرقی، ارتفاع 1750 متری و در نقطه ی تقاطع سه وادی واقع شده که توسط کوهستانهای جنوب کرمان که ارتفاعشان به 4374 متر می رسد، احاطه شده اند.
جغرافیدانان عرب استان کرمان رابسیار گرمسیر و مناطق کوهستانی را سردسیر با آب و هوایی سخت توصیف کرده بودند. کرمان آب و هوایی گرم تا داغ دارد به گونه ای که میانگین دما در ژانویه 13 درجه سلسیوس/55.4 فارنهایت و در جولای 27 درجه سلسیوس/80.6 فارنهایت بوده و به هنگام بهاربا وزش باد در سطح بالاهمراه است.
در زمان ساسانیان یکی از مقامات عالی رتبه ملقب به کرمان شاه بر استان حکومت می کرد. غلبه ی اعراب بر استان کرمان با توجه به مکان نگاری کوهستانی ارائه شده و آب و هوای بسیار گرم آن، به سختی حاصل شد. نقل شده که حاکم بصره ی خلیفه عمر، ابو موسی اشعری، ربیع ابن زیاد را بر علیه سیرجان و بم فرستاده است (بلاذری، فتوح، 315، 399). زرتشتیان برای مدت زمان طولانی در کرمان ایستادگی کردند و در قرن 8/2 فرقه ی اسلامی افراطی خوارج در این منطقه دارای قدرت بودند.
در سه قرن اولیه ی اسلامی پایتخت استان کرمان سیرجان بود که در جنوب شرقی شهر مدرن کرمان و نزدیک به شهر مدرن سعدآباد و در مرز مجاور با فارس قرار داشت.با ظهور الیاسی ها در نیمه ی قرن 10/4، حاکمان استان کرمان علی الظاهر در خدمت سامانی های ماوراء النهر و خراسان بودند اما در شیوه ی حکومتی بسیار مستقل عمل می کردند، پایتخت به بردسیر یا گواشیر انتقال یافت و این شهرکرمان از این زمان به بعد به عنوان پایتخت استان در نظر گرفته شد. امکان دارد عناوین آغازین شهر گویای یک به/وه اردشیر نخستین باشد، بدین ترتیب نام شهر برگرفته از پایه گذار خاندان ساسانی، اردشیر بابکان، است. نامهای بردسیر و گواشیر تا قرن 16/10 پابرجا بودند، اما از این پس هم استان و هم مرکز اداری آن به طور عمومی با عنوان کرمان شناخته شدند. بویه ای ها در سال 967/357 جانشین الیاسی ها شدند و تا ظهور سلجوقی ها، هنگامیکه قاورد، پسر چغری بگ داوود، در سال 1048/440  کرمان را محاصره کرده و شاخه ای از شاههای سلجوقی محلی را بنیان گذاشت که تا سال 1188/584 دوام آوردند، استان به طور کامل در اختیار آنان بود. تاریخ این شاخه بواسطه ی کتاب تاریخ سلجوقی کرمان اثر نویسنده ای محلی با نام محمدبن ابراهیم که در ابتدای قرن 17/11 می نگاشت، برای ما مشخص شده است، اما یک تاریخ معاصر واقعی از این شاخه ی سلجوقیان موجود بوده که توسط مورخ محلی، افضل الدین احمد کرمانی، در اواخر قرن 12/6 نگاشته شده است، اما اکنون این سند مفقود شده است (ببینید استوری، ادبیات ایران، پژوهشی کتاب شناسانه، i، لندن 39-1927، 9-357).
در قرون بعدی کرمان توسط حاکمان مغول ( از جمله شاخه ی قتلغ خانی از خاستگاه قراختای) و تیموری و ترکمن های آق قویونلو اداره شد. طی حاکمیت صفویان شهر کرمان دورانی از آرامش و شکوفایی را پشت سر گذاشت؛ حاکم شاه عباس اول، گنجعلی خان (1621-1596/30-1004)، کاروانسراها و بازارهای بسیاری را بنا کرد. کریم خان زند در سال 1758/1171 بر کرمان غلبه یافت، اما پسرش لطفعلی خان پس از محاصره در سال 1794/1208 مجبور شد شهر را تسلیم آقا محمد خان رئیس قاجار کند، وی قتل عام وحشتناکی را به بار آورد و شهر و ساکنین آن را ویران کرد و به تاراج برد.
کرمان به تدریج و در اوایل قرن 19 هنگامیکه فتحعلی شاه شهر را بازسازی کرد، احیا شد، اگرچه در مقیاسی تقلیل یافته و تا حد کمی در شمال غرب محل قبلی. آب مناسبی از طریق قناتها یا کانالهای آبیاری زیرزمینی مرتبط با کوههای اطراف، فراهم می شد. کرمان در حال حاضر به خاطر کارگاههای تولید شال و دیگر پارچه های پشمی صادراتی، نمد و فراتر از اینها، انواع فرش، از شهرت برخوردار است. بخشی از تجارت ترانزیتی بین هند و آسیای مرکزی، که از طریق کشتیرانی بندر عباس در ساحل خلیج فارس صورت می گیرد، در رونق کرمان سهیم بوده است. در سال 5-1904 یک هیئت تجاری بریتانیایی جهت تشویق تجارت بریتانیا در منطقه، از جنوب ایران بازدید به عمل آورد و نمایندگی های تجاری روسیه در شهر کرمان و در بم و رفسنجان تأسیس شدند. بر اساس این تجارت از راه دور، یک طبقه ی بازرگان موفق در کرمان رشد یافت، اعضای این طبقه توسط نویسنده ی محلی علی وزیری در کتابش با عنوان جغرافیای مملکت کرمان (ترجمه ی اچ. باس، کرمان در قرن 19 با نظر به جغرافیای وزیری ها، در Isl.، 1[1973]، 312-284) ذکر شده اند.
اگرچه مردم کرمان پس از ظهور صفویه شیعه شده بودند ولی در قرن 19 گروههای شیخی و بابی/بهایی در شهر حضور داشتند و آرامگاه گنبدی شیخِ دراویش نعمت اللهی در ماهان، واقع در جنوب شرقی کرمان، قرار داشت. نزاع ها و شورشهایی در شهر وجود داشت که شیخی ها و بالاسری ها ( شاخه ی اصلی شیعه) را درگیر می ساخت؛ ببینید جی. اسکارسیا، کرمان در سال 1905،نزاع بین شیخی ها و بالا سری ها، در AIUON، xiii (1963)، 203-186. همچنین بخشی از نخستین جامعه ی زرتشتیان و گروه خیلی کوچکی از یهودیان و هندوها تا اوایل قرن 20 در شهر باقی ماندند. ای.جی. براون طی اقامتش در ایران بین سالهای 8-1887 از یزد به کرمان سفر کرد. وی بیان می دارد در هیچ یک از شهرهای ایرانی که از آنها دیدن کرده نتوانسته این تعداد دوست و آشنا در تمامی سطوح اجتماعی، از شاهزاده حاکم ناصرالدوله گرفته تا دروایش و گدایان، پیدا کند. وی مباحث فلسفی و الهیاتی عمیقی در این شهر مطرح کرد، اما در جستجوی مُسکنی برای مشکل چشم دردش به دام افیون تریاک افتاد که در اثر آن به سختی ورشکست شد (یک سال همراه با ایرانیان، کمبریج 1926، 693-469).
از تجربه ی براون اینگونه برمی آید که با نزدیک شدن به انتهای قرن 19 زندگی فرهنگی و فکری قابل ملاحظه ای در کرمان وجود داشته است و هنگامیکه جنبش قانون اساسی طی سالهای اولیه ی قرن 20 ظهور یافت، شماری از کرمانی ها از جمله میرزا آقا بردسیری که ویراستار روزنامه ی ایرانی اختر، انتشار یافته در استانبول، بود، موقعیتی برجسته یافتند؛ نگاه کنید به براون، انقلاب ایران طی سالهای 1909-1905، کمبریج 1910، 148،156).
شهر مدرن کرمان مرکز اداری استانی با همین نام است. بافت شال و قالی اهمیت خود را در این شهر حفظ کرده است. با احداث راههایی که ازکناره های جنوب غربی کویر بزرگ گذر کرده و کرمان را از طریق یزد و قم به پایتخت مرتبط می سازد، ارتباطات با تهران و شمال ایران گسترش یافته، این در حالی است که خط راه آهن که قبلا کرمان را به اصفهان و جاده ی اصلی شمال را به تهران متصل می کرد، اکنون توسعه یافته و بم را به زاهدان مرتبط می سازد. کرمان داری یک دانشگاه آزاد اسلامی و یک دانشگاه علوم پزشکی است. جمعیت شهر در سال 2000 برابر با 400،000 نفر بود.
منبع:
Lambton, A.K.S., "Kerman" in, E. Bosworth, 2007, Historic Cities of the Islamc World, Leiden, Boston: Brill:284-285


m.dargahi84@gmail.com


صفحه ی ملیحه درگاهی در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/5211

 بخشهای پیشین:
 

همدان
http://anthropology.ir/node/22838
 

بخارا (2)
http://anthropology.ir/node/22092
 

بخارا (1)
http://anthropology.ir/node/21975
 

قزوین (2)
http://anthropology.ir/node/21839
 

 قزوین (1)
http://www.anthropology.ir/node/21086
 

 کربلا
http://anthropology.ir/node/20810
 

 مرو (2)
http://anthropology.ir/node/20589

 مرو (1)
http://anthropology.ir/node/20483
 

 باکو
http://www.anthropology.ir/node/20424
 

 تهران (5)
http://anthropology.ir/node/20183
 

تهران (4)
http://www.anthropology.ir/node/19969
 

تهران (3)
http://anthropology.ir/node/19886
 

تهران (2)
http://anthropology.ir/node/19448

 تهران (1)
http://anthropology.ir/node/19258
 

 نیشابور
http://anthropology.ir/node/19086
 

ری
http://anthropology.ir/node/18609
 

 تبریز (4)
http://anthropology.ir/node/17934   

 تبریز (3)
http://anthropology.ir/node/17696
 

 تبریز (2)
http://anthropology.ir/node/17478
 

 تبریز (1)
http://anthropology.ir/node/17249
 

یزد (2)
http://anthropology.ir/node/16996

 یزد (1)
http://www.anthropology.ir/node/16757

 شیراز (3)
http://anthropology.ir/node/20948
 

 شیراز (2)
http://anthropology.ir/node/18837
 

 شیراز (1)
http://www.anthropology.ir/node/16254
 

اصفهان (4)
http://anthropology.ir/node/21744
 

اصفهان (3)
http://anthropology.ir/node/21415
 

 اصفهان (2)
http://anthropology.ir/node/21324
 

 اصفهان (1)  
http://anthropology.ir/node/15822
 

مشهد (3)
http://anthropology.ir/node/18967
 

مشهد (2)
http://anthropology.ir/node/15533
 

مشهد(1)
http://anthropology.ir/node/15433
 
 
ویژه نامه ی «هشتمین سالگرد انسان شناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139

ویژه نامه ی نوروز 1393
http://www.anthropology.ir/node/22280