دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

تاریخ شهرنشینی کنونی(1)



      تاریخ شهرنشینی کنونی(1)
ترجمه ی زهره دودانگه

همچنانکه مردم بیشتر و بیشتری، در فرایندی به نام شهرگرایی، در شهرها جمع می شوند، دولت با گزینه هایی مبنی بر اینکه چگونه برای توسعه شهر برنامه ریزی نماید روبرو می گردد. اغلب، این گزینه ها توسط سیر و طریقی که شهر  پیدایش یافته محدود می شود، که این امر مشکلاتی را برای برنامه ریزان در بر دارد.
شهر چیست؟
در تاریخ بشر، مردم تنها به تازگی در سکونتگاه های پرجمعیت و سازمان یافته، که ما آنها را شهر می نامیم، گرد هم آمده اند. شهر های نخستین در حدود 5000 سال پیش برپا شدند، اما تنها در 200 سال گذشته – با ظهور و گسترش صنعتی سازی و افزایش جمعیت جهانی در یک نرخ نمایی- شهر ها به طور قابل توجهی در اندازه و تعداد رشد یافته اند. در آغاز این قرن تنها در حدود یک نفر از 10 نفر در یک شهر زندگی میکرد؛ اما امروز سهم ساکنان شهری و روستایی تقریبا با یکدیگر برابر است. تا سال 2025 نزدیک به دو سوم جمعیت جهان در نواحی شهری زندگی خواهند کرد.
با توجه به اینکه بیشتر مردم بهترین و بدترین ابعاد شهرنشینی را نمایندگی میکنند در میابیم که آنها در رابطه با شهرها دارای گرایشی دوسویه هستند. از یک سو گوناگونی مردم و فعالیتها، ابداع و خلاقیت را تشویق میکند، که این امر به نوبه خود فرصت هایی را می آفریند و پیوسته مردم بیشتری را جذب میکند. از سوی دیگر مشکلات ناشی از ازدحام بیش از اندازه جمعیت، جرم، فقر و آلودگی ممکن است دربردارنده دشواری هایی باشد. بنابراین شهرها برای بازتاب امیدها و ترس های دنیای مدرن آمده اند.
تعریف یک ناحیه شهری، چنانکه از یک ناحیه روستایی قابل تشخیص باشد، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. اگرچه بیشتر آمارگیران می پذیرند که شهرها نواحیِ بزرگ، پرجمعیت و ساخته شده هستند، ولی توافق کمی درباره اینکه چگونه شهر با استفاده از مقیاس های عینی تعریف شود وجود دارد. بیشتر کشورها از ترکیبی از معیارها استفاده میکنند: اندازه جمعیت متداول ، تراکم جمعیت و وسعت ناحیه ساخته شده. با این حال کشورهای کمی از واحدهای سنجش یکسانی استفاده میکنند. برای مثال در ایالات متحده، آمارگیران ناحیه هایی را شهر می پندارند که حداقل دارای 2500 نفر جمعیت باشند ، ولی در بریتانیا این عدد 1000 نفر است. چنین تفاوتی مقایسه میان کشورها را سخت میکند.

در اصطلاح اقتصادی، تمام شهرها در تنوع عملکردی مشابه هستند، مانند تولید، خرده فروشی و خدماتی که ارائه می کنند. این عملکردها بنیان اقتصادی یک شهر بوده و ثروت و اشتغال ایجاد میکند. به نظر می رسد هرچه شهر بزرگتر باشد عملکردهایش متعددتر و تخصصی تر است. درمقابل شهرهای کوچکتر عملکردهای کمتری دارند که این امر ناشی از یک ماهیت عمومی تر است. برای مثال در زمینه مراقبت های بهداشتی کلینیک ها در طیف گسترده ای از مکان ها یافت می شوند، اما بیمارستان آموزشی تخصصی تنها در شهرهای بزرگ تر استقرار میابند.
دلایل متعددی برای تمرکز فعالیت های متنوع در شهرها وجود دارد. مشارکت گسترده ساکنان شهری تقاضا برای عملکردهای تخصصی تر را تقویت می کند. دسته بندی یا تجمع فعالیت های وابسته به یکدیگر، زمان و هزینه را ذخیره می کند. همچنین شهرها توسط شبکه ای از حمل و نقل به دیگر سکونتگاه ها مرتبط شده اند، که این امر مسافرت (رفت و آمد) را برای مردم خارج از شهر، به منظور دسترسی به خدمات و کالاهایی که  شهر عرضه می کند، آسان می نماید.
همچنین شهرها میتوانند بر اساس ترکیب اجتماعی خود تعریف شوند. شهرها مشخصا مکان هایی با جمعیت بزرگ، متراکم و ناهمگون هستند. برخی مردم استدلال میکنند که این کیفیات موجب شیوه زندگی شهری مشخص و متمایزی می شود. در گذشته وقتی شهرها در رابطه با حومه ی پیرامون خود، به طور مشخصی دارای حدود و مرز شدند و ارتباطات از امروز بسیار محدودتر بود، این شیوه زندگی شهری تنها به خود شهرها منحصر شد. با این حال همچنانکه شهرها گسترش یافتند و انبوه ارتباطات  ارزش های شهری را انتشار داد، شناسایی و معرفی یک شیوه زندگی شهری منحصر بفرد به مراتب دشوار گشت.

فرایند شهر نشینی
گفته می شود زمانی یک کشور بیشتر شهرنشین می شود که به تعداد شهرهایش افزوده شود، مقیاس جمعیت شهری آن بزرگ گردد و سهم آن بخش از جمعیت که در نواحی شهری زندگی میکند افزایش یابد. درجه شهرنشینی در سراسر جهان متفاوت است اما عموما نشان دهنده ی میزان ثروت و توانگری هریک از کشورها است. به نظر می رسد کشورهای ثروتمند صنعتی شده بیشترین سطح شهرنشینی را دارند. برای مثال در هلند 89 درصد جمعیت شهرنشین هستند، در حالیکه در اتیوپی که فقیرترین کشورهاست این آمار به 13 درصد می رسد. در تاریخ معاصر به طور نسبی درجه شهرنشینی در افریقا و آسیا در مقایسه با اروپا و امریکای شمالی پایین بوده است. هرچند به دلیل مهاجرت گسترده از نواحی روستایی و رشد طبیعی در جمعیت شهری، جمعیت شهرهای جهان در حال توسعه به سرعت افزایش یافته است. برای مثال جمعیت قاهره در 40 سال گذشته سه برابر شده و انتظار میرود که بیش از نیمی از مردم افریقا تا سال 2020 در شهرها زندگی کنند. به طور مشابه سهم شهری جمعیت چین از حدود یک پنجم در سال 1960 به حدود نصف در امروز افزایش یافته است.

یکی از قابل توجه ترین ویژگی های رشد شهری در قرن حاضر، افزایش سریع تعداد شهرهای بزرگ بوده است. پیش از سال 1800 شهرهای دارای یک میلیون نفر جمعیت بسیار اندک بودند. با این حال از آن پس تعداد چنین شهرهایی پیوسته  افزایش یافته است. در سال 1900 حداقل 13 شهر با جمعیت بالای یک میلیون نفر وجود داشت و تا سال 1950 این تعداد به 68 شهر افزایش یافت. در سال 2000  حداقل 250 شهر با جمعیت بالای یک میلیون نفر وجود داشت که بیشتر آن ها در آسیا، به ویژه هندوستان و چین، قرار داشتند.
حتی شهری که دارای چند میلیون نفر جمعیت است در مقابل غول های شهری با جمعیت بیش از 10 میلیون نفر کوچک جلوه داده می شود. هم اکنون بر اساس برآوردهای گوناگون، ممکن است 20 عدد یا بیشتر از این کلانشهرهای غول پیکر وجود داشته باشد، که بیشتر آنها در آسیا هستند: توکیو، بمبئی، شانگهای، کلکته، سئول، پکن، اوزاکا، دهلی، کراچی و مانیل. دیگر کلان شهر های بزرگ عبارتند از نیویورک، سائو پائولو، مکزیکوسیتی، لس آنجلس، بوینس آیرس، ریو دو ژانیرو، لاگوس، پاریس، مسکو و قاهره. در سالهای آتی رشد انفجاری، شهرهای جهان در حال توسعه مانند تیانجین (Tianjin) (1) و بوگوتا (Bogotá) (2) را قطعا به این گروه سوق خواهد داد. تا سال 2020 انتظار میرود که شهرهای متعددی جمعیتی بیش از 20 میلیون نفر داشته باشند.
چنین تمرکزهای بزرگی از مردم مشکلات زیست محیطی عظیمی را نشان می دهد. برای مثال در مکزیکوسیتی  یک چهارم جمعیت به آب لوله کشی دسترسی ندارد و یک پنجم مساکن به سیستم فاضلاب متصل نیستند. به دلیل قرار گیری در دره و اینکه مرکز شهر باید در فواصل معینی به ترافیک نزدیک باشد، شهر به شدت از آلودگی هوای ناشی از وسایل نقلیه موتوری رنج می برد. مشکلات مکزیکوسیتی در بیشتر شهرهای بزرگ دیگر جهان در حال توسعه و همچنین به میزان کمتری در شهرهای بزرگ کشورهای صنعتی وجود دارد.
یک ویژگی دیگر رشد غول های شهری، پیوستن شهرهای جداگانه به یک ناحیه پیوسته ی ساخته شده است. همچنان که حمل و نقل پیشرفت میکند، مردم قادر می شوند که مسافت های طولانی تری را بپیمایند و شهرها به سمت بیرون گسترش میابند. اگرچه هر شهرِ واقع در این ناحیه یکپارچه ی ساخته شده، دولت محلی خود را حفظ میکند ولی در اصطلاح کالبدی شهرهای منفرد به صورت یک ناحیه در هم می آمیزند. اصطلاح اَبَر شهر(واژه یونانی برای شهر بزرگ- megalopolis) برای توضیح ناحیه شهری تقریبا بهم پیوسته ای ابداع شد که در حدود 800 کیلومتر (500 مایل) در طول ساحل آتلانتیک در ایالات متحده - از بوستون تا پراویدنس (Providence)، هارتفورد، نیویورک سیتی، نیوآرک، فیلادلفیا و از بالتیمور تا واشنگتن دی سی - کشیده می شود. این اصطلاح برای سایر نواحی که پخشایش شهری شهرهای مجزا را بهم ارتباط می دهد نیز تعمیم داده شده است، مانند رندشتات (Randstadt) (3) در هلند، دره روهر در آلمان و منطقه توکیو- یوکوهاما- کاوازاکی در ژاپن.

پایان بخش اول (ادامه دارد)

zo1986do@gmail.com

پانوشت

1-    تیانجین (به چینی: 天津 به انگلیسی: Tianjin) یکی از شهرهای ساحلی واقع در خاورکشور جمهوری خلق چین است. جمعیت این شهر با حومه بیش از ده میلیون نفر است که پس از شانگهای و پکن سومین کلانشهر بزرگ چین به حساب می‌آید.
2-    بوگوتا که نام رسمی آن بوگوتا دی‌سی است پایتخت کلمبیا بوده و بر طبق سرشماری سال 2005 با جمعیتی معادل ۷٬۳۲۱٬۸۳۱ نفر بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر آن کشور به شمار می‌آید.
3-    رندشتات (Randstadt) شامل چهار شهر بزرگ اول هلند (آمستردام، روتردام، لاهه و اوترخت) و نواحی پیرامونی آنها با 7.1 میلیون نفر جمعیت بوده که این جمعیت تقریبا معادل نصف جمعیت هلند است.