چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

«جان لاک و آزادی»



      «جان لاک و آزادی»
زهره روحی

نقد و بررسی کتاب رساله ای درباره حکومت/ جان لاک؛ترجمه حمید عضدانلو، تهران: نشرنی، 1387
مقدمه

بالاخره کتاب «رساله‌ای درباره حکومت»، ترجمه و به چاپ رسید. کتابی که مهمترین اثر جان لاک به شمار می‌آید و پیش تر نقل‌قول‌های بسیاری از آن خوانده بودیم. اما آیا اندیشه‌های قرن هفدهمیِ لاک می‌تواند در زمان حاضر اهمیتی  داشته باشد؟ به اعتقاد من پاسخ مثبت است. نه به این دلیل که آشنایی با منابع اصلیِ آثار کلاسیک برای هر تلاشگری در حیطه‌های مورد علاقه خود امری است لازم، بلکه به این دلیل که بازنگری و یا قرائت مجددِ هر آن چیزی که امروز به منزلة اثر تبعیِ وضعیت قبل یا قبل‌تر از خود ‌باشد، امری است ضروری. مسیری که از طریق آن، می‌توان امروز را نقد کرد.   
پس پرسش اصلی اینست: چه رابطه‌ای بین اندیشه‌های سیاسی لاک با جهان امروز می‌تواند وجود داشته باشد؟ به باور من سازندة هر رابطه‌ای، وجود مسایل و یا مقولات مشترک است. وحال اگر بدانیم، مقولاتی چون «آزادی» ، «امنیت» و «مالکیت»،  نه تنها از عمده‌ و حیاتی‌ترین مسایل دوران لاک بوده، بلکه مبارزه بر علیه مسئلة «انحصارگرایی» یکی از اصلی‌ترین دلمشغولی‌های سیاسی لاک نیز بوده، آنگاه متوجه این رابطه می‌گردیم. با اینکه امروز مؤلفه‌های تهدیدگرِ آزادی، امنیت و مالکیت با قرن هفدهمی که لاک در آن  می‌زیست تفاوتی ماهوی دارد، اما نفس تهدیدگری های فوق و انحصار- به عنوان ابزار سلطه‌ای که لاک بر علیه‌اش شوریده بود- پویاتر از زمان وی عمل می‌کند. دیر زمانی است که «کنترل» (یار غار انحصار) به عنوان ابزاری کارآمد در خدمت منافع صاحبان قدرتی است که نقشی فعال در جریان سرمایه دارند. ابزاری که از قدرت به تعلیق درآوردن تمامی حقوقی برخوردار است که لاک و همعصران وی اصطلاحاً بدان «حقوق طبیعی» می‌گفتند. درحالیکه در این قرن (قرن بیست‌ و یک) برخلاف ادبیات سیاسی و فلسفی قرن گذشته کمتر از آگاهی دست کاری شده و یا آزادی سیاسی تقلیل یافته به آزادی مصرف سخن می‌رود، با این وجود کنترل فرد در جهان امروز شیوة خشونت‌بارتری به خود گرفته است. زیرا علاوه بر تهدید آگاهی و ممانعت از آزادیِ تأمل و تفکر از سوی انگاره‌های به شدت قوت گرفتة «کالا شدگی»، حیطه‌های شخصی و خصوصی نیز مورد هجوم اقتدار پلیسی ـ نظامیِ قدرتهای حاکمه قرار گرفته است. استفادة به اصطلاح قانونی – جهت کنترل و پیگرد تروریسم –  از دستگاه‌های استراق سمع، شبکه‌های ماهواره‌ای و دسترسی به اطلاعات شخصی کامپیوتری و همگی هم تحت لوای حفاظتهای «امنیتی» (!) به طرزی پارادوکسیکال امنیت، آزادی، حقوق فردی و مالکیت حیطة خصوصی را به خطر انداخته است. در چنین وضعیتی مفهوم سیاسی ـ فلسفی  «حیطة خصوصی» به ابهام می‌گراید و مشروعیت قاتونی ـ اجتماعی آن به عنوان دستاوردی مدرن، بی‌اعتبار می‌شود.

برای خواندن این مقاله در زیر کلیک کنید:

 

 آدرس وبلاگ زهره روحی :

http://zohrerouhi.blogspot.com/

 

پیوستاندازه
5109.doc97 KB