چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
جامعه مهاجرایرانی درآلمان: ساختار وفرهنگ
براساس اطلاعاتی که اداره کل آماردرکشورآلمان منتشر نموده است (2011) نزدیک به 120 هزارنفر ایرانی تباردرجامعه آلمان اقامت دارند که ازاین تعداد نزدیک به نیمی با اخذ تابعیت آلمانی (ایرانی ـ آلمانی) به لحاظ آماری بومی محسوب می شوند وازهمین رورقم ایرانیان مهاجر تنها 56 هزارنفرذکرمی شود...
متن زیر برگرفته از پایان نامه ایست که درسال 2005 دردانشگاه هامبورگ ارائه وتایید گردید. دراین بخش ازپایان نامه تلاش من برآن بود تا تصویری کلی ومبتنی برجامعه شناسی ازجامعه مهاجرایرانی در آلمان ارائه دهم. تا ضمن آن رفتارهای فرهنگی وهمگرایی / عدم همگرایی این مهاجرین با فرهنگ جامعه آلمان روشن گردد. ازهمین روبااشاره به انگیزه مهاجرت آنان هدف نیزآن بود تا ساختاراجتماعی و گرایشات فرهنگی آنان به اختصارمعرفی گردد و ازاین طریق نمایی کلی ازاین اقلیت مهاجردرجامعه آلمان داده شود.
این مجموعه صدوبیست هزارنفری مهاجر رامی توان براساس انگیزه وهدف مهاجرتشان به سه گروه تقسیم نمود:
1ـ بازرگانان
گذشته از تعداد اندکی از ایرانیان که تا پایان قرن نوزدهم بعنوان دیپلمات و یا با مقاصد دیگر قدم به خاک آلمان نهادند میتوان قرن بیستم را آغاز مهاجرت رسمی ایرانیان به این کشور دانست. اولین گروه این مهاجرین بازرگانان ایرانی بودند. که هم اکنون نیز حضورشان درشهرهای مختلف آلمان و اروپا مشهود است. با سیری در بندر هامبورگ که پایتخت تجاری بازرگانان ایرانی محسوب میشود میتوان شاهد آن بود که امروزه نسل سوم و حتی چهارم این تجارایرانی مشغول کار دراین تجارتخانه ها هستند. تجارتخانه هایی که گاه صد سال از عمرشان می گذرد. سرنوشت بازرگانان ایرانی در خلال حاکمیت نازی ها (1933 ـ1945 ) درآلمان موصوعی است که چند پژوهش به آن پرداخته اند. براساس این منابع نژادپرستان نازی دردوره حاکمیت خود با ایرانیان برخوردی دوگانه داشته اند. از سویی نظربرآن است که بازرگانان ایرانی به دلیل خویشاوندی نژادی که با آریایی ها دارند ازگزند حکومت نازی درامان مانده اند. از سوی دیگر گفته میشود که درعین حال تنی چند از تجار به دلیل عقیده اشان به دین یهود قربانی سیاست های نژادپرستانه حاکمیت هیتلری گردیده اند.
آنچه امروزه بازرگانان ایرانی و خانواده هایشان را به عنوان یک کلنی نسبتا بسته از سایر مهاجرین مجزا می سازد نوع حرفه وحاکمیت سرمایه درمیان آنهاست. نیاز آنان به بازارتولید درایران (فرش، خشکبار وغیره) این ضرورت را برای آنان به وجودآورده که این تجاربرای حفظ مناسبات اقتصادی خویش رابطه تنگانگی با ایران و به دنبال آن با فرهنگ ایرانی داشته باشند. تسلط بازرگانان و فرزندانشان به زبان مادری (فارسی یا آذزی) وسلطه کلیشه های رفتاری ایرانی درمحیط کاروخانواده نزد این گروه دلیل برجدایی ارگانیک آنان ازفرهنگ جامعه آلمان است. کم نیستند جوانانی که تحصیلات دانشگاهی خود را درآلمان به پایان رسانیده وسپس به تجارتخانه پدری بازگشته تا همان حرفه را ادامه دهند. بازرگانان اصولا روابطی درون گروهی درمحدوده کلنی خویش دارند و با سایر مهاجرین (پناهندگان) ارتباط نادری دارند.
2ـ متخصصان
این گروه شامل ایرانیانی است که به قصد ادامه تحصیل به آلمان آمده وغالبا دراین کشور ماندگارشده اند. سابقه اقامت بخش عمده این مهاجرین به سالهای قبل ازانقلاب اسلامی 57 می رسد. آنانی که حتی در دهه های 50 یا 60 میلادی برای تحصیل در دانشگاههابه این کشورآمده و به دلایل مختلف درآلمان ماندنی شدند چه ازطریق کارواشتغال باشد یا به دلیل ازدواج با بومیان. قابل انکارنیست که هم اکنون نیزکم و بیش چنین مهاجرانی به قصد تحصیل وارد این کشور می شوند و این جریان به نوعی ادامه دارد. درمیان این گروه از مهاجرین میتوان از پزشکان، دندانپزشکان، مهندسین، مدیران، استادان دانشگاه و متخصصین دیگر نام برد. این گروه نیزغالبا روابطی با همکاران و افرادی از گروه خود دارند. بخشی از مهاجرین متخصصی که دهه های پیش به آلمان آمده اند هم اکنون درسن بازنشستگی بسر می برند.
سوم: مهاجرین پس انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی درسال 1357 و درسالهای پس ازآن موج جدیدی ازمهاجرتها به خارج آغاز شد. ازاین میان کشورآلمان نیز مقصد برخی از این مهاجرین ایرانی بود. براساس آمارکلی تنها درسال 1365 نزدیک به بیست هزارایرانی به آلمان مهاجرت کردند. درحالیکه تعداد کل ایرانیان مقیم آلمان براساس آمار تا دهه هفتاد میلادی نزدیک به 19 هزارنفربود این تعداد ازآغاز دهه هشتاد میلادی روبه فزونی نهاد وهمانگونه که دربالا اشاره شد اکنون حدود 120 هزارایرانی درشهرهای مختلف و بیش از همه در شهرهای بزرگی چون هامبورگ، کلن، برلین و مونیخ زندگی می کنند. انگیزه مهاجرین پس ازانقلاب به وضوح اقامت ازطریق پناهندگی بوده است. مجموعه پناهندگان ایرانی خودبه لحاظ ساختاری دارای طیف های مختلفی است که شرح جزئیات آن ازظرفیت این مطلب کوتاه اقزون می باشد. پرسش اصلی که دربالا نیز به آن اشاره شد شناخت ویژگی های مشترک فرهنگی اجتماعی این سه گروه ودیگری چگونگی رویارویی آنها با فرهنگ جامعه المانی است که در زیر به آن می پردازم
بی تردید مطالعه علمی فرهنگ روزمره و رفتارهای فرهنگی یک جامعه و مرزبندی میان اقشارو طیف های موجود درآن مستلزم داشتن معیارهای دقیق و معینی است. متاسفانه ملاکهای موجود درجامعه شناسی یعنی میزان درآمد، نوع شغل، میزان تحصیلات، عادات مصرفی ونظایر آن برای مطالعه جامعه نسبتا کوچک مهاجرین ایرانی درآلمان مارا تنها به نتیجه گیری های کلی می رساند. گاه حتی طول مدت اقامت این مهاجرین نیز معیار دقیقی برای تعریف رفتارها و موضع گیریهای فرهنگی آنها نیست.درهرحال آنچه مورد نظراست دستیابی به یک طبقه بندی است که مشخص نماید درکنار زندگی اقتصادی و معیشتی متفاوت میان این سه گروه تفاوت رفتارها و ارزشهای فرهنگی (هنجارها و ناهنجارها) موجود میان آنان چگونه است، حتی اگر این تفاوتها اندک باشد. زیرا وجود ارزشهای مشترک و رفتارهای مشابه میان سه گروه یادشده گاه بقدری نزدیک است که هرنوع طبقه بندی فرهنگی یا تشخیص خرده فرهنگ ها را میان آنان مشکل می سازد. بطور مثال بسیار اتفاق می افتد که شما برای شرکت دریک کنسرت موسیقی اصیل ایرانی درشهر برلین یا کلن وارد سالن اجراء می شوید و بخوبی مشاهده می کنید که مهاجرین از سه گروه یادشده دوشادوش یکدیگر درآنجا حضوردارند. به خانه آنان مراجعه می کنید و درآنجا می بینید که پدرو مادر مهاجر یا بازرگان و یا متخصص چگونه آرزو دارند تا فرزندشان زبان مادری وبسیاری آداب و سنت های ایرانی را فرا گیرند. چگونه آنان اصراردارند فرزندشان دانشگاهی شود و سرانجام عنوانی آکادمیک چون دکتر یا مهندس را ازآن خود نماید. علت وجود این ارزشها و خواست های مشترک را میتوان درخاستگاه نسبتا همسان اجتماعی مهاجرین جستجو کرد. گرچه سه گروه بالا با اهداف مختلفی وطن خویش را ترک نموده اند اماغالبا از لایه های میانی جامعه شهری ایران برخاسته اند. اقشاری که چند دهه مدرنیته (وارداتی) را درجامعه خویش تجربه (درونی) نموده و حال با نسخه اصلی آن دریک جامعه اروپایی رویاروگشته اند. وجه تمایزمهمی که میان ایرانیان مهاجر و اقلیت ترک (کارگران مهاجر) درکشورآلمان مشهود است به تجربه آنان با مدرنیته تا قبل مهاجرت برمی گردد. اکثریت ترکها برخاسته از مناسبات روستایی (آناتولی) هستند وچنین تجربه ای را قبل ازمهاجرت نداشته اند. درحالیکه ایرانیان مهاجرپیشینه شهرنشینی دارند. از همین رو اقلیت ترک از طریق مهاجرت یکباره به دامن مدرنیته اروپایی پرتاب شده اند. درحالیکه ایرانیان یا مهاجرین مشابه (بطورمثال لبنانی ها) تجربه یک دوره زندگی در مدرنیته را (به همانگونه که دراین کشورهاهست) درکوله بار خویش دارند. دراینجا ذکر یک نکته ضروری است و آن ویژگیهای مهاجرینی است که به تازگی و ازحدود یک دهه پیش ازایران راهی اروپا (آلمان) می شوند. درحالیکه مهاجرین ایرانی دهه های هشتاد و نود میلادی به انگیزه های اجتماعی و فرهنگی وظاهرا برای امید داشتن یک زندگی بهترجلای وطن میکردند. درمیان مهاجرین کنونی تعداد جوانان و خانواده هایی که به دلایل معیشتی ایران را ترک میکنند کم نیستند که این خود موضوع پژوهشی مستقل است
در فرهنگ پذیری یا برخورد مهاجرین ایرانی با نظام ارزشی جامعه آلمان میتوان از دوگرایش صحبت کرد: گرایش محافظه کارانه و کمترمحافظه کارانه[1]. ازمیان مهاجرین بالا بازرگانان غالبا برخوردی محافظه کارانه با فرهنگ غرب دارند. علت اصلی این نوع برخورد نه از باب حفظ ارزشهایی خودی بلکه همانگونه که گفته شد لازمه حیات وبقای زندگی اقتصادی ومعیشتی آنان است. همانگونه که گفته شد ارتباط تنگاتنگ با ایران و وابستگی تجاری آنان به ایران برای واردات کالا این الزام را برای آنان به وجود آورده که رابطه فرهنگی و نظام ارزشی آنان همچنان ماهیتی ایرانی داشته باشد. ارتباط این دسته ازایرانیان با به ویژه با گروه سوم بسیاراندک است. بازرگانان مهاجروخانواده هایشان درحوزه مصرف (مسکن، تغذیه، پوشاک ومظاهرمادی) بسیارمدرن عمل میکنند اما حضوری اقتصادی درجامعه آلمانی دارند. غالبا تعطیلات را درایران می گذرانند و مشتری فروشگاههاورستورانهای ایرانی هستند و درنتیجه دادوستد فرهنگی اشان با جامعه میزبان بسیارناچیزاست.
دربرابرطیف میتوان به متخصصان و دانش اموختگان ایرانی اشاره نمود که گرایشی کمترمحافظه کارانه با فرهنگ جامعه آلمان دارند و دربرابرارزشهای مدرن غربی پذیرا ترهستند. اقلیتی که میتوان گفت بمیزان قابل توجهی بااین فرهنگ سازگار(اینتگره) شده اند. این امرقبل از هرچیزنتیجه جامعه پذیری شغلی آنان است که غالبا وابسته به محیط های کارآلمانی می باشند ودرتماس مستمربا جامعه میزبان وارزشهای آن هستند. عامل موثردیگرازدواج با یک همسربومی است که از این طریق ارزشهای المانی ـ اروپایی را به زندگی مهاجرایرانی وارد نموده است. کم نیستند مهاجرین ایرانی از این گروه که زبان روزمره آنها نه تنها درمحل کارکه درخانواده آنها نیزآلمانی است.
درمیان مهاجرینی که پس از انقلاب به این کشور مهاجرت نموده اند هردوگرایش (محافظه کارانه وکمترمحافظه کارانه) وجود دارد. میتوان گفت که دراین بخش مهاجرین با تحصیلات بالا ترکه معمولا درمشاغل نوین درایران به کارمشغول بوده اند ( مشاغلی درحوزه درمان، صنعت یا خدمات و آموزش که درروند مدرنیزاسیون ایرانی پدیدآمده اند) گرایشی کمترمحافظه کارانه دارند. درحالیکه مهاجرین با تحصیلات پایین ترو برخاسته ازطیف هایا مشاغل سنتی می کوشند تا ارزشهایی را که باخود بهمراه آورده اند حفظ نمایند و برای درامان ماندن این ارزشها دربرابرفرهنگ جامعه میزبان مقاومت نمایند.
فرهاد مرادزاده
http://anthropology.ir/node/26179
منابع
Amiri, K.:
Die iranische Minderheit. In: Schmalz Jacobsen, Cornelia und Georg Hansen
(Hg.) : Ethnische Minderheiten in der Bundesrepublik Deutschland. München
1995, S. 203 - 217.
Ghaseminia, Morteza
Iraner und Iranerinnen in Deutschland. Migrationsgeschichte, Lebenssituation
und Integrationsprobleme. (Diss.) Univ. Hannover 1996.
Hesse-Lehmann, Karin
Iraner in Hamburg. Verhaltensmuster im Kulturkontakt. Berlin & Hamburg 1993.
Lehmann, Albrecht
Volkskundliche Feldforschung und Riehlkritik. In: Lehmann, Albrecht und
Andreas Kuntz (Hg.): Sichtweisen der Volkskunde. Festschrift Gerhard Lutz. Berlin 1988, S. 85 - 101.
Lehmann, Albrecht
Im Fremden ungewollt zuhause. Flüchtlinge und Vertriebene in West Deutschland 1945 - 1990. München 1991.
Madani, Djalal
Iranische Politik und Drittes Reich. Frankfurt am Main 1985.
http://anthropology.ir/node/26179
famoradzadeh@yahoo.de
ـ این مفاهیم با دقت انتخاب شده اند[1]
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست