Voriconazole
|
وریکونازول
|
موارد و مقدار مصرف: موارد و مقدار مصرف
الف) آسپرژيلوزيس مقاوم و عفونتهاي خطري ناشي از گونههاي فوزاريوم و سدوسپوريـدوم آپيوسپرموم (Scedosporium apiospermum) در بيماراني كه به درمانهاي ديگر مقاوم بوده يا آنها را تحمل نميكنند.
بزرگسالان: ابتدا مقدار mg/kg 6 از راه وريدي، هر 12 ساعت تا 2 دوز تجويز شده و سپس مقدار نگهدارنده mg/kg 4 هر 12 ساعت از راه وريدي تجويز ميشود. زماني كه بيمار قادر به تحمل خوراكي شد، ميتوان بر طبق دستور زير، دارو را به صورت خوراكي ادامه داد:
در افراد با وزن kg 40 يا بيشتر، مقدار mg 200 هر 12 ساعت تجويز شده و در صورت نياز ميتوان دوز را تا mg 300 هر 12 ساعت افزايش داد. در صورت عدم تحمل اين دوز، مقدار مصرف را ميتوان در هر مرحله mg 50 كاهش داده و به حداقل دوز mg 200 هر 12 ساعت رساند.
در افراد با وزن كمتر از kg 40، مقدار mg 100 هر 12 ساعت تجويز شده و در صورت نياز ميتوان تا mg 150 هر 12 ساعت افزايش داد.
ب) كانديدياز مري.
بزرگسالان با وزن kg 40 يا بيشتر: mg 200 هر 12 ساعت از راه خوراكي مصرف ميشود. درمان تا 14 روز و حداقل تا 7 روز پس از رفع علايم ادامه مييابد.
بزرگسالان با وزن كمتر از kg40: mg 100 هر 12 ساعت از راه خوراكي مصرف ميشود. درمان تا 14 روز و حداقل تا 7 روز پس از رفع علايم ادامه مييابد.
پ) كانديدمي در بيماران غيرنوتروپنيك؛ عفونت كانديديايي كليه، شكم، ديواره مثانه، زخمها و پوست (منتشر).
بزرگسالان: ابتدا مقدار mg/kg 6 وريدي هر 12 ساعت تا دو دوز تجويز شده و سپس مقدار نگهدارنده mg/kg 4-3 وريدي هر 12 ساعت تجويز ميشود. در صورت عدم تحمل اين دوز ميتوان آن را به mg/kg 3 كاهش داد. در صورت تحمل بيمار، ميتوان طبق دستور زير دارو را به صورت خوراكي ادامه داد:
بزرگسالان با وزن kg 40 و بيشتر: mg 200 خوراكي هر 12 ساعت تجويز شده و در صورت نياز ميتوان دوز را به mg 300 هر 12 ساعت افزايش داد.
بزرگسالان با وزن كمتر از kg 40 : mg 100 خوراكي هر 12 ساعت تجويز شده و در صورت نياز ميتوان دوز را به mg 150 هر 12 ساعت افزايش داد.
در صورت عدم تحمل دوز mg 150، مقدار مصرفي را بايد در هر مرحله mg 50 كاهش داده و به حداقل دوز mg 100 هر 12 ساعت رساند.
تعديل دوز: در بيماران مبتلا به سيروز كبدي خفيف تا متوسط، دوز نگهدارنده را تا 50% كاهش دهيد.
|
موارد منع مصرف و احتياط: موارد منع مصرف و احتياط
موارد منع مصرف: حساسيت به وريكونازول يا اجزاي فرمولاسيون آن؛ بيماران مبتلا به اختلالات ارثي عدم تحمل گالاكتوز، كمبود Lapp Lactase يا اختلال جذب گلوكز ـ گالاكتوز؛ بيماراني كه در حال دريافت ريفامپين، كاربامازپين، باربيتوراتها، سيروليموس، ريفابوتين، آلكالوئيدهاي ارگوت، پيموزايد يا كينيدين هستند.
موارد احتياط: حساسيت به ديگر آزولها؛ فرم وريدي در بيماران مبتلا به نارسايي كليوي متوسط تا شديد ( ml/min 50CLcr < ) بايد با احتياط تجويز شود.
|
عوارض جانبي: عوارض جانبي
اعصاب مرکزي: گيجي، تب، توهم، سردرد.
قلبي ـ عروقي: افزايش فشار خون، كاهش فشارخون، تاكيكاردي، گشادي عروق.
چشم و دهان: ديد غيرعادي، كروماتوپسي، فوتوفوبي، خشكي دهان.
دستگاه گوارش: درد شكمي، اسهال، تهوع و استفراغ.
كبدي: زردي انسدادي.
متابوليك: هايپوكالمي، هايپومنيزيمي.
پوست: خارش، راش.
ساير عوارض: لرز، ادم محيطي.
مسموميت و درمان
مصرف بيش از حد وريكونازول باعث فوتوفوبي ميشود. همودياليز ممكن است به خارج نمودن دارو و حامل آن از بدن كمك كند.
|
|
تداخل دارويي: تداخل دارويي
وريكونازول ممكن است سطح پلاسمايي داروهاي زير را افزايش دهد:
بنزوديازپينها، بلوكرهاي كانال كلسيم، لوواستاتين، امپرازول، سولفونيل اورهها، آلكالوئيدهاي وينكا (مثل وينكريستين)، سيكلوسپورين و تاكروليموس، آلكالوئيدهاي ارگوت (مثل ارگوتامين)، سيروليموس و فنيتوئين.
داروهاي زير ممكن است سطح وريكونازول را كاهش دهند:
باربيتوراتها (مصرف طولاني مدت)، كاربامازپين، افاويرنز، ريفامايسينها، ريتوناوير و فنيتوئين.
وريكونازول در مصرف همزمان با وارفارين ممكن است باعث افزايش بارز PT و INR شود.
مصرف همزمان مهار كنندههاي پروتئاز HIV (آمپرناوير، نلفيناوير، ساكوئيناوير) و دلاويردين با وريكونازول ممكن است باعث افزايش سطح هر دو دارو شود.
مصرف همزمان داروهاي ضد بارداري حاوي اتينيل استراديول و نورتيندرون با وريكونازول ممكن است اثر و عوارض هر دو دارو را افزايش دهد.
وريكونازول ممكن است باعث افزايش سطح پيموزايد و كينيدين و در نتيجه طولاني شدن فاصله QT و بروز آريتمي Torsade de Pointes شود. از مصرف همزمان اين داروها خودداري كنيد.
|
مکانيسم اثر: مکانيسم اثر
اثر ضد قارچي: وريكونازول واكنش دمتيلاسيون 14-- لانوسترول را كه با واسطه CYP450 قارچي انجام شده و يك مرحله ضروري در بيوسنتز ارگوسترول قارچي است، مهار ميكند.
|
|
فارماكوكينتيك: فارماكوكينتيك
جذب: پارامترهاي مربوط به راههاي تجويز خوراكي و وريدي يكسان هستند. فراهمي زيستي خوراكي حدود 96% ميباشد.
پخش: به طور وسيع در بافتها توزيع ميشود. اتصال پروتئيني دارو 58% است.
متابوليسم: توسط آنزيمهاي كبدي CYP2C19، CYP2C9 و CYP3A4 متابوليزه ميشود.
دفع: با واسطه متابوليسم كبدي دفع شده و كمتر از 2% به صورت تغيير نيافته در ادرار ترشح ميشود.
|
اشكال دارويي: اشكال دارويي:
Tablet: 50 mg ,200mg
Injection: 200 mg
|
اطلاعات دیگر: طبقهبندي فارماكولوژيك: تريآزول صناعي.
طبقهبندي درماني: ضد قارچ.
طبقهبندي مصرف در بارداري: رده D
نامهاي تجاري: Vfend
ملاحظات اختصاصي
1- در بيماران مبتلا به اختلال كليوي متوسط تا شديد، فرم خوراكي بايد مصرف شود مگر آنكه منافع مصرف فرم وريدي بيش از خطر آن باشد.
2- پودر دارو را در ml 19 آب استريل تزريق حل كنيد تا ml 20 از محلول غليظ دارو با غلظت mg/ml 10 حاصل شود. اين محلول را تا غلظت mg/ml 5 رقيقتر نماييد. براي رقيق سازي دستورات شركت سازنده را اجرا كنيد. محلول رقيق شده را طي 1 تا 2 ساعت و با حداكثر سرعت mg/kg/hr 3 انفوزيون نماييد.
3- ويال حاوي پودر دارو بايد در دماي 30-15 درجه سانتيگراد نگهداري شود. ويال حاوي داروي رقيق شده بايد سريعاً استفاده شود.
4- دارو را نبايد همراه فرآوردههاي خوني و هر مكمل الكتروليتي تجويز نمود.
5- واكنشهاي ناشي از انفوزيون شامل گرگرفتگي، تب، تعريق، تاكيكاردي، سفتي سينه، تنگي نفس، تهوع، خارش و راش ممكن است به محض شروع تزريق رخ دهد. در اين صورت، انفوزيون بايد قطع شود يا سرعت آن كاهش يابد.
6- در شروع و حين درمان، تستهاي عملكرد كبدي بايد پايش شود. در صورت بروز علايم و نشانههاي آسيب كبدي، مصرف دارو بايد متوقف شود.
7- در طول درمان، عملكرد كليوي بايد پايش شود.
8- در صورتي كه درمان بيش از 28 روز به طول انجامد، حدت و ميدان بينايي و درك رنگها را پايش كنيد.
نكات قابل توصيه به بيمار
1- فرم خوراكي را بايد حداقل 1 ساعت قبل يا 1 ساعت پس از غذا مصرف نمود.
2- سوسپانسيون خوراكي را نبايد با داروهاي ديگر يا آشاميدنيها مخلوط نمود.
3- سوسپانسيون خوراكي را پس از آمادهسازي بايد در يخچال (حداكثر تا 14 روز) نگهداري نمود.
مصرف در سالمندان: تعديل دوز پيشنهاد نميشود.
مصرف در كودكان: اثربخشي و ايمني دارو در بيماران زير 12 سال تأييد نشده است.
مصرف در بارداري: دارو ممكن است باعث صدمه به جنين شود. نبايد در دوران بارداري مصرف شود.
اثر بر آزمايشهاي تشخيصي
ممكن است باعث افزايش سطح AST، ALT، بيليروبين، ALP و Cr شود.
ممكن است منجر به كاهش سطح Hgb, K، هماتوكريت و كاهش شمارش پلاكتها، WBC و RBC شود.
|