جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نیاز به مرهم


نیاز به مرهم

تصویر طبقه مستضعف در سینمای ایران

بازتاب زندگی همه طبقات اجتماعی و به ویژه انعکاس شیوه زندگی افراد متعلق به طبقه مستضعف شاید حلقه مفقوده تولیدات سینمایی در سالیان اخیر باشد. به واقع کمتر پیش آمده تا سینماگران دوربین خود را برای تحلیل زندگی این طبقه به پس کوچه‌های تنگ جنوب شهر ببرند یا تلاشی در خور برای نمایش فرهنگ خاص این طبقه که همان قناعت، شکرگزاری، ایثار و فداکاری است به انجام رسانند. در نمونه‌های تولید شده پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز شاید آن تصویر روشن و واضحی که بتواند انعکاس دهنده فرهنگ زندگی این طبقه باشد نمود آشکاری جز در چند سکانس کوتاه از فیلم‌ها نداشته است. از اینرو تلاش فریدون جیرانی در سالاد فصل برای نزدیک شدن به مشی و روش زندگی این طبقه به دلیل رفتارهای لیلا حاتمی و نمایان سازی تمایل برای ارتقای جایگاه طبقه ای چندان تطابقی با تصویر مستضعفین ندارد یا در فیلم نرگس ساخته رخشان بنی اعتماد نوع رفتاهای عادل و آفاق و سرقت‌هایی که از سر نداری صورت می‌دهند آن تصویر مطلوبی که در آرمان‌های ایدئولوژیک قرآن و فرهنگ تشیع از طبقه مستضعف ترسیم شده انعکاس نمی‌دهد.

در تحلیل پیش رو به نمونه‌هایی پرداخته‌ایم که در تلاش برای نزدیک شدن به شمایلی حقیقی از طبقه مستضعف توفیقاتی را در نوع روایت و تطابق چینش محیطی با سبک زندگی آن افراد داشته اند. البته در این نمونه‌ها نمی‌توان به طور قطع تصویر منعکس شده از مستضعفین را با شمایل حقیقی این افراد مماس دانست. به واقع تصویری دو وجهی از این طبقه در سینما منعکس شده است که در نگره اولیه بازتاب دقیقی از روحیه ایثار این افراد است و در نگره دیگر نوعی نقد و آسیب شناسی نسبت به رفتارهای هنجار ستیز بخشی از افراد این طبقه را ارائه می‌کند.

نیاز: ساخته تحسین برانگیزعلیرضا داود نژاد هنوزهم از بهترین فیلم‌های ساخته شده درباره طبقه مستضعفین است. بازتاب فرهنگ ایثار در عین نیازمندی، کلیدواژه این اثر است و سکانس نهایی آن در نمونه‌های سینمایی پس از انقلاب یک تصویر درخشنده از نوع زندگی مستضعفین را متداعی است. به واقع فیلم “نیاز” تبلور تفکر انسانی کارگردانی بود که در دیگر ساخته‌هایش نتوانست به اوج نیاز برسد و دیگر فیلمش با نام مرهم نیز که باز هم به زندگی محله‌های پایین تهران پرداخته بود به دلیل بازنمایی خاطره نیاز مورد توجه هنرمندان و منتقدان قرار گرفت. بر همین مبناست که می‌توان گفت یکی از بهترین تصاویر ارائه شده از طبقه مستضعفین در فیلم نیاز قابل مشاهده است.

نرگس: ملودرام تلخ رخشان بنی اعتماد با نگاه آسیب شناس و نقاد، رفتارهای هنجار ستیز بخشی از طبقه مستضعف را ارزیابی می‌کند. در اینجا خبری از انعکاس روح انسانی غالب بر رفتارهای این طبقه نیست و درد نداری فرجام انسان‌ها را به سوی نیستی و تباهی می‌کشاند. فرجامی که حتی مرهمی چون عشق نیز دوای آن نیست. نرگس یادگار مهم سینمای اجتماعی در نقد گستره ای مهم از رفتارهای ناهنجار است که به دلیل عدم مهندسی فرهنگی بر روی رفتارهای این طبقه، فضایی نامناسب از روش زندگی این طبقه را در باور عمومی جلوه گر می‌کند.

بچه‌های آسمان: نکته مهمی که در اثر دیدنی مجید مجیدی قابل مشاهده است نگاه دلجویانه وی به طبقه ای است که تصویری مهجور در تولیدات سینمایی دارد و فرهنگ والای انسانی آنها در پس برخی تصاویر رسانه ای از رفتارهای هنجار شکنانه افراد منتسب به این طبقه فراموش شده است. بچه‌های آسمان بازتاب دقیق انسانیت طبقه ای است که گاه تصویری وارونه و غلوگونه از برخی بی قانونی‌های محیط زندگیشان در فیلم‌هایمان مشاهده کرده ایم.

سالاد فصل: تصویری که فریدون جیرانی از خانواده مستضعف در فیلمش نشان می‌دهد نمایانگر تلاش آنها برای ارتقای جایگاه و کسب ایده آل‌هایی است که به عنوان یک حفره فکری ذهن این طبقه را به خود مشغول کرده است. آسیب شناسی رفتار لیلا حاتمی در کنار بازتاب عشق و معرفت عادل مشرقی(زنده یاد خسرو شکیبایی) توانست تا ترکیب هرمی جالبی را با نگاه شریفی نیا به زندگی ایجاد کند. به واقع جدال طبقات اجتماعی برای بقا یکی از مفاهیم درونی اثر جیرانی بود که طبقه ضعیف تر را اجیر دست بالاسری می‌کند و در انتها بازنده قصه تلخ سالاد فصل، طبقه ای است که با ساده دلی و در پی گشودن دروازه‌های خوشبختی به روی خود فریب می‌خورد.

مهمان مامان: فضای سرخوشی آور فیلم مهرجویی علاوه بر آنکه همدلی و تعامل آدم‌های طبقه مستضعف را نشان داد بلکه با شیوه ای درست فرهنگ جامعه ایرانی در مهمان پذیری را بازتاب داد. تلاش همسایه‌ها برای نیک فرجامی مهمانی عفت خانم و نمایش تلاش همدلانه این طبقه در هنگام گرفتاری و میل به کمک توانست تا متفاوت ترین تصویر سینمایی از این طبقه را با زبان کمدی به مخاطب عرضه کند.

نویسنده : فائزه آقا بابایی