سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

امروز با حافظ ـ یکشنبه ۳۰ مهر ماه


امروز با حافظ ـ یکشنبه ۳۰ مهر ماه

گفتم ای سلطان خوبان، رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل، ره گم کند مسکین غریب
گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب
خفته بر سنجاب شاهی نازنینی …

گفتم ای سلطان خوبان، رحم کن بر این غریب

گفت در دنبال دل، ره گم کند مسکین غریب

گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار

خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب

خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم

گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین، غریب

ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشنا است

خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت

همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب

بس غریب افتاده است آن مور خط گِرد رخت

گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب

گفتم ای شام غریبان طرّه شبرنگ تو

در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب

گفت حافظ، آشنایان در مقام حیرتند

دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب