پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پا به پای عشق


پا به پای عشق

محرم و صفر را به دهه‌هایش خوب می‌شناسیم...
دهه اول؛ که شاید برای ما داغ‌ترین و پرشورترین ۱۰ روز خاطره‌انگیز کتاب زندگی‌مان - بویژه در کودکی و نوجوانی و... جوانی - باشد. تاسوعا و عاشورایش …

محرم و صفر را به دهه‌هایش خوب می‌شناسیم...

دهه اول؛ که شاید برای ما داغ‌ترین و پرشورترین ۱۰ روز خاطره‌انگیز کتاب زندگی‌مان - بویژه در کودکی و نوجوانی و... جوانی - باشد. تاسوعا و عاشورایش که معیار بندگی و اطاعت است... شام غریبانش که نقطه تلاقی صبر و عشق است... روزهای میانی‌اش مثل روز هفتم که روز عطش است و به تقویم تاریخ، روز بسته شدن آب بر امام حسین‌(ع) و اصحاب، که دقیقاً عطش به نام و یاد و عشق حسین‌(ع) از همان روز و شب، دوصد چندان می‌شود... یا تک‌تک شب‌هایش که ویژه یکی از آسمانی‌های عاشورا نامگذاری شده است، مثل شب ششم: حضرت قاسم‌(ع)، شب هفتم: حضرت علی‌اصغر(ع)، شب هشتم: حضرت علی‌اکبر‌(ع) و تا آخر...

بگذریم، چون گذشت... دهه دوم و سوم ماه محرم هم به دفن شهدای کربلا و اسارت و خطبه‌های زینب کبری در کوفه و... ما را میهمان ندبه‌های خود می‌کند.

دهه اول ماه صفر که هم یادآور اسارت خانواده عصمت به شهر شام و هم شهادت حضرت رقیه بنت‌الحسین‌(ع) است... یا دهه دوم ماه صفر که این دهه، به اربعین آقا امام حسین‌(ع) ختم می‌شود و خلاصه، عاشقی‌ها دوباره جلایی دیگر می‌گیرد؛ شاید به رنگ همان دهه اول محرم... یا دهه سوم ماه صفر که روزهای سخت وداع رسول خدا‌(ص)، امام حسن مجتبی‌‌(ع) و امام مهربان رضا‌(ع) با امت داغدار در مصیبت حسین‌(ع) است.

اصلاً این ماه - محرم - و بهتر بگویم این دو ماه، با همه ماه‌ها فرق دارد...

انگار دل‌ها به هم نزدیکترند... احساس‌ها فوران می‌کنند و دل‌ها به دنبال بهانه عاشقی‌اند. اصلاً با بعضی اسم‌ها در این ماه می‌شود پرواز کرد؛ تا اوج غرور و عزت... و به این ماه ویژه خدا افتخار کرد... می‌گویی نه! - که صد‌البته نمی‌گویی - مروری می‌کنیم بر عناوین و سرفصل‌های آن... اصلاً می‌خواهید فقط نام مؤلفین سرفصل‌ها را ببریم تا ببینیم چه می‌شود؟!!

تو فقط بگو: «یا اباالفضل»؛ آن‌وقت با همین نام که صاحبش حتی دست هم ندارد، انگار خدا دو بال فرشتگی به انضمام قوت و قدرتی از جنس عشق می‌دهد که تا مرز پهلوانی بروی و فقط دم از معرفت و مردانگی بزنی...

یا بگو: «یا زینب»؛ آن‌وقت، تمام بزرگی، خودش سراغت می‌آید... آنقدر سراغت می‌آید که همه چیز را - که از او می‌رسد - زیبا می‌بینی...

یا بگو: «یا علی اکبر»؛ دیگر فقط در دلت خدا جای دارد و هیچ... دیگر مهر فرزندی و پدری - با وجود امر خدا - هیچ‌کاره می‌شود؛ فقط می‌شوی «خدایی»، تا آنجا که بدون هیچ درنگی می‌گویی: برای خدا، لحظه‌ای مکث نکن!

یا بگو: «یا قاسم ابن الحسن»؛ آن‌وقت، حتی سنگی که از سمت دوست به سمتت پرتاب شود و تیغی که به جانت نشیند، دقیقاً حکم همان شیرینی و نقل بزم دامادی را دارد...

یا بگو «یا علی اصغر»؛ اینجا دیگر مست می‌شوی... مست تا آخر ایستادن و از خدا دل بردن... دیگر فرقی نمی‌کند که پیری سالخورده باشی یا طفل شیرخواره... کوچک یا بزرگش، تو را مستقیم به عرش می‌برد... وقتی خدایی شدی، هیچ چیز و هیچ‌کس، مسیر راهت را سد نتواند کرد... باور کن!

و... وقتی همه اینها را گفتی و به رضایش، رضا شدی، حالا بگو «یا حسین» تا هیچ‌وقت، غیر خدا سراغت نیاید...

بگو «یا حسین» تا خدا، خیلی دوستت داشته باشد...

بگو «یا حسین» که زمین و زمان بگویند: جانم...

عزاداری‌هایتان مقبول حق و رضای حضرت زهرا‌(س) را به همراه داشته باشد؛ آمین.