پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جغرافیای غنی و فقیر


جغرافیای غنی و فقیر

یافته های آماری تازه از کشورها و مناطق گوناگون نشان می دهد که بخش های ساحلی و نواحی مجاور آبراه های بزرگ درست همان گونه که آدام اسمیت پیش بینی کرده بود هم پرجمعیت تر و هم ثروتمندتر از مناطق محصور درون خشکی ها هستند از این گذشته آب و هوای یک منطقه نیز می تواند تاثیر قابل ملاحظه یی در پیشرفت اقتصادی آن جامعه یا منطقه داشته باشد

آب‌ و هوای‌ خاص‌ مناطق‌ حاره‌ و عدم‌ دسترسی‌ به‌ آب‌های‌ آزاد، شماری‌ از کشورها را در موقعیت‌ اقتصادی‌ بد و دشوار قرار داده‌ است‌. اما برخی‌ از برنامه‌های‌ کمک‌ اقتصادی‌ که‌ بتازگی‌ طراحی‌ شده‌اند، می‌توانند زمینه‌ را برای‌ دستیابی‌ به‌ رشد و رفاه‌ اقتصادی‌ مساعد کنند. آدام‌ اسمیت‌ اقتصاددان‌ مشهور اسکاتلندی‌ قرن‌ هجدهم‌ با تالیف‌ کتاب‌ پرآوازه‌ «ثروت‌ ملل‌» یکی‌ از مشهورترین‌ پاسخ‌ها را به‌ این‌ پرسش‌ اساسی‌ داد که‌ چرا برخی‌ از ملت‌ها در حد چشمگیری‌ ثروتمند هستند و در مقابل‌ ملت‌های‌ دیگر به‌ نحو تکان‌ دهنده‌یی‌ در فقر بسر می‌برند. باور آدام‌ اسمیت‌ آن‌ بود که‌ بهترین‌ راه‌ دستیابی‌ به‌ رفاه‌ اقتصادی‌ آن‌ است‌ که‌ دولت‌ها زمینه‌ را برای‌ فعالیت‌ کاملا آزاد بازار فراهم‌ سازند. این‌ دستورالعمل‌ اقتصادی‌ در قرن‌ بیستم‌ به‌ وسیله‌ شماری‌ از کارشناسان‌ سرشناس‌ اقتصادی‌ به‌ عنوان‌ آموزه‌یی‌ اساسی‌ به‌ دولت‌های‌ موافق‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌ در اروپا و امریکا و خاور دور پیشنهاد شد و به‌ مورد اجرا گذارده‌ شد. اما آدام‌ اسمیت‌ فرضیه‌ دومی‌ را نیز در کتاب‌ خود مطرح‌ ساخته‌ بود دایر بر اینکه‌ جغرافیای‌ طبیعی‌ یک‌ منطقه‌ می‌تواند بر موقعیت‌ آن‌ منطقه‌ تاثیر بگذارد. اعتقاد او این‌ بود که‌ اقتصاد مناطق‌ مجاور آبراه‌های‌ بزرگ‌ به‌ واسطه‌ دسترسی‌ آسان‌تر آنها به‌ دریا معمولا از اقتصاد مناطقی‌ که‌ در درون‌ خشکی‌ها محصور هستند بهتر است‌. هرچند نظریه‌ آدام‌ اسمیت‌ در مورد نقش‌ بازار مورد توجه‌ بسیاری‌ از اقتصاددانان‌ قرار گرفته‌، اما آموزه‌ دوم‌ او تا اندازه‌یی‌ زیاد مورد بی‌توجهی‌ واقع‌ شده‌ است‌.

فرض‌ ضمنی‌ بسیاری‌ از کارشناسان‌ اقتصاد در گذشته‌ این‌ بوده‌ که‌ شرایط‌ همه‌ مناطق‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ رفاه‌ اقتصادی‌ کم‌ و بیش‌ یکسان‌ است‌ و تفاوتی‌ که‌ در دراز مدت‌ پیش‌ می‌آید، ناشی‌ از تفاوت‌ در نهادهای‌ سیاسی‌ و قضایی‌ و اداری‌ این‌ مناطق‌ است‌. اما مطالعات‌ تازه‌یی‌ که‌ براساس‌ شواهد جدید به‌ انجام‌ رسیده‌ است‌، حاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ عوامل‌ جغرافیایی‌ نیز نقش‌ موثری‌ در شکل‌دادن‌ به‌ دستاوردهای‌ اقتصادی‌ و در نتیجه‌ توزیع‌ ثروت‌ در نقاط‌ گوناگون‌ جهان‌ دارد.

یافته‌های‌ آماری‌ تازه‌ از کشورها و مناطق‌ گوناگون‌ نشان‌ می‌دهد که‌ بخش‌های‌ ساحلی‌ و نواحی‌ مجاور آبراه‌های‌ بزرگ‌ درست‌ همان‌ گونه‌ که‌ آدام‌ اسمیت‌ پیش‌بینی‌ کرده‌ بود هم‌ پرجمعیت‌تر و هم‌ ثروتمندتر از مناطق‌ محصور درون‌ خشکی‌ها هستند. از این‌ گذشته‌ آب‌ و هوای‌ یک‌ منطقه‌ نیز می‌تواند تاثیر قابل‌ ملاحظه‌یی‌ در پیشرفت‌ اقتصادی‌ آن‌ جامعه‌ یا منطقه‌ داشته‌ باشد. ملت‌هایی‌ که‌ در مناطق‌ با آب‌ و هوای‌ حاد زندگی‌ می‌کنند بیش‌ از دیگر ملت‌ها در معرض‌ ابتلا به‌ امراض‌ عفونی‌ هستند و بازده‌ کشاورزی‌ آنان‌ پایین‌تر است‌.

همین‌ عوامل‌ بازدارنده‌ در مورد مناطق‌ صحرایی‌ و خشک‌ نیز به‌ چشم‌ می‌خورد. مردم‌ ساکن‌ مناطقی‌ که‌ نشان‌ از دوسو دارند یعنی‌ هم‌ در نواحی‌ با آب‌ و هوای‌ حاره‌ واقع‌اند و هم‌ دارای‌ زمین‌های‌ خشک‌ و لم‌یزرع‌ صحرایی‌ هستند، درزمره‌ فقیرترین‌ ساکنان‌ کره‌ ارض‌ به‌ شمار می‌آیند. نکته‌ حایز اهمیت‌ درباره‌ تازه‌ترین‌ تحقیقاتی‌ که‌ پیرامون‌ ارتباط‌ عوامل‌ جغرافیایی‌ با فقر و ثروت‌ ملل‌ به‌ انجام‌ رسیده‌ آن‌ است‌ که‌ در آنها به‌ مراتب‌ بیش‌ از آنچه‌ در گذشته‌ انجام‌ شده‌ تاثیر عواملی‌ نظیر موقعیت‌ جغرافیایی‌ یا سیاست‌های‌ اقتصادی‌ یا دیگر عوامل‌ تعیین‌ کننده‌ بازده‌ اقتصادی‌ به‌ صورت‌ کمی‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ و روش‌های‌ مربوط‌ به‌ مردم‌ نگاری‌ با نظریه‌های‌ اقتصاد کلان‌ ترکیب‌ شده‌ است‌. نتایج‌ حاصل‌ از این‌ تحقیقات‌ می‌تواند به‌ روش‌ سیاست‌هایی‌ که‌ دولت‌ها و نیز نهادهای‌ بین‌المللی‌ در تدوین‌ برنامه‌های‌ کمک‌های‌ اقتصادی‌ خویش‌ به‌ بخش‌های‌ فقیر در درون‌ کشورها در نظر می‌گیرند، تاثیرات‌ قابل‌ ملاحظه‌یی‌ داشته‌ باشد. یکی‌ از شاخص‌‌های‌ مناسب‌ برای‌ تعیین‌ میزان‌ رفاه‌ اقتصادی‌ هر منطقه‌ تولید ناخالص ملی‌ و عبارت‌ است‌ از کل‌ ارزش‌ تولیدات‌ اقتصادی‌ هر منطقه‌ یا هر کشور تقسیم‌ بر کل‌ آحاد جمعیتی‌ آن‌.

نگاهی‌ به‌ آمار رسمی‌ در خصوص‌ این‌ آمار در مورد کشورهای‌ گوناگون‌ جهان‌، شکاف‌ عظیمی‌ را میان‌ کشورهای‌ ثروتمند و کشورهای‌ فقیر آشکار می‌سازد. تولید ناخالص ملی‌ کشورهای‌ بزرگ‌ صنعتی‌ براساس‌ آمار سال‌ ۱۹۹۵ میلادی‌ بین‌ ۱۶ هزار دلار تا ۴۴ هزار دلار است‌، در حالی‌ که‌ این‌ آمار برای‌ کشورهای‌ فقیر به‌ ۴۶۴ دلار تا حداکثر ۱۹۹۹ بالغ‌ می‌شود. برای‌ کشوری‌ مانند ایران‌ که‌ در حد متوسط‌ قرار دارد، آمار تولید ناخالص ملی‌ بین‌ ۵ هزار تا ۹ هزار و ۹۹۹ دلار است‌.

نکته‌ دیگری‌ که‌ از بررسی‌ آمار مربوط‌ به‌ تولید ناخالص ملی‌ کشورها روشن‌ می‌شود، این‌ است‌ که‌ اکثر کشورهای‌ فقیر و کم‌ درآمد در مناطق‌ حاره‌ یعنی‌ مناطق‌ واقع‌ بین‌ مدارهای‌ راس‌السرطان‌ و مدار راس‌الجدی‌ قرار دارند. در مقابل‌ ثروتمندترین‌ کشورها در مدارهای‌ متوسط‌ واقعند.

با بهره‌گیری‌ از تقسیم‌ جغرافیایی‌ مناطق‌ گوناگون‌ بر حسب‌ آب‌ و هوا به‌ عوض‌ تقسیم‌ آنها بر اساس‌ مدارهای‌ جغرافیایی‌ می‌توان‌ به‌ تصویر دقیق‌تری‌ در خصوص‌ نحوه‌ توزیع‌ فقیر و غنی‌ در سطح‌ کره‌ زمین‌ دست‌ یافت‌. دو متخصا آلمانی‌ در تحقیقات‌ خود آب‌ و هوای‌ زمین‌ را به‌ پنج‌ ناحیه‌ گرمسیر، صحرایی‌، معتدل‌، کوهستانی‌ و قطبی‌ تقسیم‌ کرده‌اند. این‌ تقسیم‌بندی‌ بر مبنای‌ دما و میزان‌ رطوبت‌ این‌ مناطق‌ به‌ انجام‌ رسیده‌ است‌. در میان‌ ۲۸ ناحیه‌ اقتصادی‌ که‌ به‌ وسیله‌ بانک‌ جهانی‌ و بر مبنای‌ وجود حداقل‌ یک‌ میلیون‌ نفر جمعیت‌ تنظیم‌ شده‌ است‌، هنگ‌ کنگ‌، سنگاپور و بخشی‌ از تایوان‌ در مناطق‌ حاره‌ واقع‌ شده‌اند و نماینده‌ دو درصد از جمعیت‌ کشورهای‌ پردرآمد هستند. تقریبا همه‌ نواحی‌ واقع‌ در مناطق‌ با آب‌ و هوای‌ معتدل‌ دارای‌ اقتصادهایی‌ با درآمد بالا و زیاد نظیر امریکای‌ شمالی‌، ژاپن‌، اروپای‌ غربی‌ و کره‌ جنوبی‌ یا درآمد متوسط‌ نظیر اروپای‌ شرقی‌، روسیه‌ و چین‌ هستند. اقتصادهایی‌ با درآمد متوسط‌ در مناطق‌ موردنظر غالبا از مدل‌های‌ اقتصاد سوسیالیستی‌ بهره‌مند بوده‌اند.

در کشورهایی‌ که‌ در بخش‌های‌ مختلف‌ خود دارای‌ الگوهای‌ آب‌ و هوایی‌ متفاوت‌ هستند، نیز تفاوت‌های‌ مشهودی‌ میان‌ بخش‌های‌ گوناگون‌ از جنبه‌ درآمد اقتصادی‌ به‌ چشم‌ می‌خورد. به‌ عنوان‌ مثال‌ بخش‌ اعظم‌ کشور برزیل‌ در ناحیه‌ آب‌ و هوایی‌ حاره‌ واقع‌ است‌ اما ثروتمندترین‌ منطقه‌ اقتصادی‌ این‌ کشور در ناحیه‌یی‌ با آب‌ و هوای‌ معتدل‌ قرار دارد. نکته‌ دیگری‌ که‌ از آمارهای‌ موجود درباره‌ نحوه‌ عمل‌ اقتصادهای‌ کشورهای‌ جهان‌ روشن‌ می‌شود، آن‌ است‌ که‌ دسترسی‌ کشورها به‌ تجارت‌ از طریق‌ دریا نیز تاثیر فراوانی‌ به‌ روی‌ تولید ناخالص ملی‌ آنها دارد. کشورهایی‌ که‌ در درون‌ خشکی‌ها محاصره‌ شده‌اند، خواه‌ در امریکای‌ جنوبی‌، خواه‌ در آفریقا یا در آسیا به‌ مراتب‌ فقیرتر از همتاهای‌ خود هستند که‌ به‌ آبهای‌ آزاد دسترسی‌ دارند. تفاوت‌ میان‌ دسترسی‌ و عدم‌ دسترسی‌ به‌ دریا با توجه‌ به‌ چگالی‌ تولید ناخالص ملی‌ در هر کیلومتر مربع‌ به‌ مراتب‌ واضح‌تر می‌شود. آمار سال‌ ۱۹۹۴ میلادی‌ مناطق‌ گوناگون‌ روی‌ زمین‌ را با قوس‌های‌ ۵ درجه‌ معادل‌ ۱۰۰ کیلومتر مربع‌ از یکدیگر جدا می‌سازد.

داود نامی‌


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.