چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

۲۸ دسامبر ۲۰۰۵ ـ گزارش یک گشت ۴ ساعته در لس آنجلس


۲۸ دسامبر ۲۰۰۵ ـ گزارش یک گشت ۴ ساعته در لس آنجلس

این نگارنده در دسامبر ۲۰۰۵ یک سفر ۹ روزه به شهر لس آنجلس کالیفرنیا داشت. در آخرین روز (یکشنبه یازده دسامبر ۲۰۰۵) از دختر و پسرم خواستم که مرا از داخل شهر به فرودگاه برسانند که چهار …

این نگارنده در دسامبر ۲۰۰۵ یک سفر ۹ روزه به شهر لس آنجلس کالیفرنیا داشت. در آخرین روز (یکشنبه یازده دسامبر ۲۰۰۵) از دختر و پسرم خواستم که مرا از داخل شهر به فرودگاه برسانند که چهار ساعت طول کشید. ترافیک در لس آنجلس وحشت انگیز است و گاهی بدتر از تهران. در طول مسیر، هر اتومبیل بنز و «بی ام و ای» را که دیدیم، دخترم گفت که متعلق به یک ایرانی است و چون از سال ۱۹۷۸ (یک سال پیش از انقلاب) در این دیار زندگی می کند، با بعضی از این بنز سوار ها آشنا بود و با تکان دادن دست سلام داد. گفتم در این ترافیک بد و بنزین گران، چرا از چنین اتومبیلهایی که در آمریکا، کالای لوکس بشمار می رود استفاده می کنند که جواب داد: این منتالیته ایرانی است.

برای فرار از ترافیک بد، دخترم که رانندگی را بر عهده داشت تصمیم گرفت که از خیابانهای فرعی براند. روزهای یکشنبه، در آمریکا دلالهای معاملات مستغلات اصطلاحا «اپن هاوسOpen House» دارند، به این ترتیب که خانه مورد فروش را با ساین های متعدد در خیابان و درایو - ویDriveway (راه ورودی) و یارد Yard (حیاط) خانه قرار می دهند و خانه را برای بازدید عموم باز می گذارند و خودشان هم کنار در ورودی خانه روی صندلی می نشینند، بروشورها را توزیع می کنند و به پرسشها پاسخ می دهند. ضمن عبور از یک خیابان فرعی و در یک محله ظاهرا معمولی روی یکی از ساین ها (تابلو های اعلان فروش) بهای یک خانه یک میلیون و ۲۹۰ هزار دلار و عمر آن ۷۰ سال نوشته شده بود!. از دخترم خواستم که توقف کند تا ببینم به چه دلیل روی یک خانه چوبی که عمر چوبها هم پس از گذشت ۷۰ سال به پایان خود نزدیک شده است این مبلغ را گذاشته اند. دلال، یک ایرانی بود و گفت که «بازار» حرف آخر را می زند نه ارزش واقعی کالا. از خانه دیدن کردیم دارای چهار اطاق خواب بود و کل زمینش در سیستم متریک ۷۱۲ متر مربع. دلال ایرانی که تعجب مرا دید گفت یک آپارتمان سه اطاقه در یک کندو (مجتمع مسکونی) در دست فروش دارد که خود او ۲۳ سال پیش آن را به ۲۵ هزار دلار معامله کرده بود که ورثه خریدار می خواهند به ۸۱۰ هزار دلار بفروشند. وی اضافه کرد، ولی ... اگر یک زلزله شدید بیاید روز بعد این قیمت ها به یک سوم کاهش می یابد.

به حرکت خود به سوی فرودگاه ادامه دادیم که اینک در میان شهر واقع شده و ۳۱ سال پیش که برای اولین بار آن را دیدم خارج از شهر قرار داشت. در سر راه، به خیابان «وست وود» رسیدیم که دارای فروشگاهای متعدد ایرانی است. در سه فروشگاه، هجوم به خرید آلبوم تازه بانو «شکیلا» مرکب از هفت ترانه چشمگیر بود. پرسیدم که چرا؟، خریداران آلبوم متفق القول گفتند که او بانویی است خانه دار، مادر دو پسر، و متنفر از تجملات است و بانو «پروین» خواننده قدیمی تهران در ذهن آنان تداعی می کند که کارمند بانک بازرگانی هم بود و زندگی معمولی ساده ای داشت. شکیلا هم در مراسمی چون عروسی و جشن هایی از این قبیل شرکت نمی کند، برخی از آهنگها را خودش می سازد و اشعار حافظ و شعراء قدیم را که حاوی پند و اندرز هستند می خواند. او پس از آمدن به آمریکا به تمرین خوانندگی پرداخته و ترانه هایش سکسی و تحریک کننده نیست، بوی وطن می دهد و آرامش بخش است و ما به این دلایل و به خاطر شخصیت خودش نوار ها و «سی. دی» هایش را می خریم. در یکی از این سه فروشگاه، سی دی های ترانه های هایده (متوفی) را که عمدتا در طول زمان در سازمان رادیو دولتی ایران تهیه شده اند به ۱۹ دلار و ۹۹ سنت به معرض فروش قرار داده بودند. از خود پرسیدم که قضیه حق الامتیاز این ترانه ها چه می شود.

این روزها خرید حروف فارسی که روی کی بوردها چسبانده می شود، در آمریکا (و شاید هم کشورهای دیگر که ایرانیان در ۳۰ سال اخیر به آنجا مهاجرت کرده اند) خریدار فراوان دارد و خانواده ها آنها را، مخصوصا برای بچه هایشان می خرند تا از طریق تایپ کردن، نوشتن و خواندن مطالب فارسی (الفبای عربی) را یاد بگیرند. در این فروشگاهها دیدم که هر مجموعه حروف فارسی که شامل یک ورقه مقوایی به اندازه کف دست است و در تهران حدود چهارصد تومان است ۴دلار به فروش می رسد. پرسیدم که از کجا وارد می کنند، گفتند از تهران (زیرا ارزانتر تمام می شود). به ذهنم خطور کرد که لازم است مقامات دولتی مربوط به منظور ترویج فارسی نویسی، کار توزیع این حروف را به صورت رایگان و از طریق نمایندگی های خود (سفارتخانه ها) برعهده گیرند و خودآموز نوشتن فارسی برای بزرگسالان که زبان دیگری را می دانند تدوین کنند، همین کاری که روسیه برای فرزندان مهاجران روس کرده است و چین برای چینی تبارها. کتابهای فارسی «بابا نان داد و مامان آب داد» برای کودکان محلی خوب است نه یک دانشجوی ایرانی تبار دانشگاه در خارج از کشور که گفتن و شنیدن زبان مادری را می داند. در لس آنجلس با دیدن همکلاسی های ایرانی نوه ام که دانشجوی دانشگاه بودند متوجه شدم که شدیدا ناسیونالیست ایرانی هستند، بیش از پدر و مادرانشان - که اجازه نمی دهند کسی بگوید بالای چشم ایران، ابروست و علاقمند به زبان و تاریخ نیاکان.

در فروشگاههای ایرانی وست وود، کتاب فارسی از همه قسم به معرض فروش گذارده شده است و همچنین کتابهایی که به صورت «سی. دی.» درآمده اند. مجلات چاپ ایران هم در این فروشگاهها بفروش می رسد.

در فرودگاه لس آنجلس تعجب کردم، وقتی دیدم که در برخی از قسمت های این فرودگاه بزرگ، عملا انگلیسی زبان دوم است و کارکنان، نخست با زبان اسپانیایی مراجعان را راهنمایی می کنند!. مسافران از سختگیری بازرس ها خشمگین به نظر می رسیدند زیرا مجبور بودند که در صف های طولانی بایستند و بازرسی بدنی شوند، از کفش تا کمربند. به همین دلیل کسانی که دیرتر به فرودگاه بروند ممکن است پرواز خود را از دست بدهند. در هواپیماها، هرچند که پرواز داخلی طولانی باشد، جز در قسمت «فرست کلاس»، غذای کامل داده نمی شود و باید آن را سفارش داد و خرید. تنها نوشابه معمولی و تنقلات سرو می شود. از اضافه بار مسافر هم کرایه حمل گرفته می شود که قبلا در آمریکا سابقه نداشت و این دو عمل به خاطر صرفه جویی در هزینه شرکت های هوایی در پروازهای داخلی است.