جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

جریان شناسی حوادث کربلا


جریان شناسی حوادث کربلا

در جریان شناسی حادثه عاشورا با ملاک و معیاری غیرمنطبق با رویه و مدل مصطلح دموکراسی در قالب اکثریت و اقلیت مواجه هستیم که حسب این مدل اکثریت دارای حق و مشروعیت و مقبولیت و حاکمیت می باشند

در جریان شناسی حادثه عاشورا با ملاک و معیاری غیرمنطبق با رویه و مدل مصطلح دموکراسی در قالب اکثریت و اقلیت مواجه هستیم که حسب این مدل اکثریت دارای حق و مشروعیت و مقبولیت و حاکمیت می باشند.

براین اساس در جریان شناسی حادثه عاشورا اقلیت و اکثریت قابل طرح نیست چرا که با رویکرد ایدئولوژیک، این جریان شناسی حسب دسته بندی حق و باطل، مطرح و ترسیم شدنی است. از زاویه جهان بینی دینی نیز دو جهان بینی اسلام ناب و اسلام اموی رو در روی هم صف آرایی کرده اند و این دو دسته نماد و تمام آرایش سیاسی عاشورا محسوب می شود که دارای ویژگی های متمایز و متضاد در عرصه تفکر عملی و سیاسی است که بدان اشاره می شود.

الف) ویژگی های تفکر اسلام اموی

۱) عقل گرایی مادی که مبتنی بر اصالت و عقل گرایی مادی محض بود؛ بطوری که میزان را تنها عقل خود قرار داده آن هم عقلی که با اطاعت ناب از خداوند و رسول خدا آراسته نگردیده و آلوده به منافع مادی و نفع شخصی می باشد.

به عنوان مثال شخص سعدبن ابی وقاص تقریبا در همه جنگ ها در کنار پیامبر(ص) بود. او فاتح ایران بود و یک امپراطوری بزرگ را شکست داد، اما در عصر حضرت علی(ع) سکوت اختیار کرد! و درسال ۵۵ هجری فوت نمود. پسرش عمربن سعد پنج سال بعد فرماندهی سپاه اموی در واقعه کربلا را برعهده داشت و برای حضور در عاشورا و مقابله با امام حسین(ع) یک شب فرصت فکر کردن خواست اما عقل آلوده و غیرمنزه او، رأی به حمایت از یزید داد. و یا عبدالله بن عمر از شخصیت های تاریخ صدراسلام است که از بیعت با حضرت علی(ع) سرباز زد و برای بیعت با عبدالملک شبانه به سوی حجاج بن یوسف رفت تا حتی یک روز هم بی بیعت نباشد و با حجاج ابن یوسف درحالی بیعت کرد که حجاج به جای دست، پایش را آن هم از زیر رختخواب بیرون آورد. او شبانه دست بر پای حجاج نهاد و با او بیعت کرد که نتیجه عقل گرایی محض بود.

۲) سکولاریسم

یعنی اعتقاد به جدایی دین از سیاست؛ بطوری که صاحبان چنین بینشی دارای رفتارهای غیرخدایی و غیرولایی می باشند. یزیدیان حاضر بودند که حسین و یارانش آنان را خلیفه بلاد اسلامی بشناسند و در خانه ها و مساجد به ذکر و نماز مشغول باشند و کاری به قدرت و حاکمیت نداشته باشند.

۳) دنیاگرایی

دنیاطلبی و دین به دنیا باختگی از ویژگی های برجسته آنهاست به طوری که سران این تفکر به جمع مال و افزودن کیسه های زر و شتران پرداختند و طوری شد که شمش های طلای آنان را با تبر می شکستند تا بین ورثه شان تقسیم کنند.

۴) تساهل و تسامح

تفکری که دارای رویکرد تسامح و تساهل نسبت به دین بوده و معتقد است عمل به خلاصه ای از نماز، روزه، حج و ثواب اخروی، کافی است! تفکری که سردمدارانش همانند شریح قاضی به فتوای قتل حسین(ع) فرمان می دهد یا ابوموسی اشعری در مقام حکمیت به عزل حضرت علی(ع) حکم می کند.

۵) اهل نفاق

کسانی مانند ابوسفیان و امویانی چون مروان و ولید، تبعیدیان مادام العمر توسط پیامبر، درصف شریعت خواهان و حاکمان دینی ظاهر می شوند و اجتهاد می کنند!

۶) فسق گرایی

آنان اهل فسق و فجور بودند: بطوری که در چهره خلیفه رسول الله در دارالخلافه، مجالسی آراسته و وبا شراب و خنیاگران و رقاصان به پایکوبی می پرداختند.

۷) بیگانه گرایی

در کاخ معاویه و یزید، مشاوران غیرمسلمان، تدبیر سیاست و حکومت به امیرمومنان می آموزند! و مرز بین خودی و غیرخودی مخدوش گردیده و یهودیان و نصاری در کسوت مشاوران و کارسازان دولت خلیفه قرار می گیرند.

۸) دمکراسی گرایی

در این تفکر سیاسی، رهبری یک رویکرد مردمی تلقی شده و بیعت مردم را علت رهبری می دانند از این رو، رویکرد و بیعت مردم در سقیفه بنی ساعده را ملاک مشروعیت خود می دانند، اما در عمل معتقد و عامل به فرایند دمکراتیک نبودند! چنانکه در ادامه توجیه اساس تعلق رهبری به افراد، وصیت خلیفه اول را مشاهده می کنیم که انتخاب مردم را نقض می نماید که بعدها در قالب شورا نمود می یابد و در نهایت یزید وارث عنوان خلیفه مسلمین از پدرش معاویه می شود و نظام خلافت سلطنتی وراثتی شکل می گیرد.

۹) عوام فریبی و تهمت زنی

در این تفکر، کسی بر جامعه مسلط می شود که ولی امر خوانده می شود اگر چه یزید باشد! اما امام حسین(ع) سرور جوانان اهل بهشت، خارجی معرفی شده و خونش مباح می گردد! در کشتن حسین(ع) از هم سبقت می گیرند! و در کربلا به فرزندان رسول الله به عنوان مخالفان امیرالمومنین یزید، حمله می کنند! بدین علت که سران این تفکر، پیروان دیروز رسول خدا بودند که پس از رحلت آن حضرت، نقل معارف او را ممنوع کردند! تا حق روشن نشود. که منجر شد ناحق را حق و حق را ناحق جلوه دهند و بدین منظور نیز استدلالها می کردند و در افکار عمومی منتشر می ساختند.

ب) ویژگی های تفکر اسلام ناب

۱) ولایی بودن

تفکری که اندیشه و عمل خود را در زلال کوثر ولایت، از هر بیگانه ای پاس داشته بودند.

۲) معصوم گرایی و اصلح گرایی

امام حسین(ع) به عنوان امام معصوم میزان صحت و سقم اندیشه و عمل این تفکر قرار داده شده است.

۳) شهادت گرایی

تفکری که معتقد به جهاد اکبر و جهاد مستمر با نفس است و در صف امام حسین(ع) به استقبال شهادت ایستاده است.

۴) آخرت گرایی

در این رویکرد، طرفداران و یاران، تسلیم وسوسه دنیا نگردیده و همانند ابوذر به ربذه تبعید شده و شهادت جانکاه را می پذیرند اما ننگ پذیرش دنیا و تائید اسلام اموی را نمی پذیرد.

۵) نصب گرایی الهی رهبری

این تفکر سیاسی، رهبری را یک منصب الهی در غدیر خم می داند که مایه کمال دین و یأس دشمنان از اسلام گردیده بود و بیعت مردم با انتخاب خداوند تبارک و تعالی را امکان اجرای ولایت می داند. در این جهان بینی، ولی امر مسلمین، کسی است که پا جای پای پیامبر می گذارد و اطاعت مطلق از خدای بزرگ می نماید.

۶) وفامنشی و وفاداری

در این تفکر مسلم بن عقیل شهادت را به تنهایی می پذیرد که اولین شهید راه دفاع از ولایت و وفاداری است و عباس بن علی امان نامه دشمن را رد می کند. در این تفکر، حربن یزید با رها کردن فرماندهی لشکر یزید با شرمساری درخواست عفو از امام حسین(ع) می کند و راه شهادت را برمی گزیند.

۷) اصولگرایی

پایبندی به سنت نبوی و احکام اصیل اسلام، مسیر فراروی این تفکر بوده و هیچ تسامح و تساهلی در آن پذیرفته نیست. بطوریکه در عصر حضرت علی(ع) در برابر زیاده خواهی های طلحه و زبیر، آن حضرت ایستادگی کرد و در نتیجه جنگ جمل بر آن حضرت تحمیل شد.

بیژن ذبیحی