جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

وضعیت تأسف بار اقلیت های دینی و قومی در خاورمیانه


وضعیت تأسف بار اقلیت های دینی و قومی در خاورمیانه

درگیری های اخیر در یمن و عربستان، بار دیگر به ما هشدار داد که وضعیت اقلیت های دینی و قومی در اکثر کشورهای خاورمیانه مطلوب که نیست هیچ، حتی بسیار وخیم و نگران کننده است. این مسئله …

درگیری های اخیر در یمن و عربستان، بار دیگر به ما هشدار داد که وضعیت اقلیت های دینی و قومی در اکثر کشورهای خاورمیانه مطلوب که نیست هیچ، حتی بسیار وخیم و نگران کننده است. این مسئله تنها به تنوع اقوام و ادیان و تاریخ گذشته و دوران استعمار بر نمی گردد، بلکه به سبب عدم آگاهی حکومت ها و دولت های این جوامع از جایگاه و مسئولیت های شان است. این حکومت ها و دولت ها به جای این که در اختلافات نقشی بی طرفانه، میانجی گرایانه و مدبرانه در پیش گیرند، خود را یک طرف دعوا می بینند و عملاً به نفع یک سوی درگیری می ایستند. این امر نه تنها در قرون بیستم و بیست و یکم شرم آور است، بلکه در جوامع سنتی و حتی قبیله ای گذشته های دور نیز روسای باتجربه قبایل و طوایف و حتی خانواده های گسترده می دانستند که در هنگام بروز اختلافات باید نقشی بی طرفانه و بی غرضانه برای حل اختلافات در پیش گیرند و گرنه اوضاع بدتر که می شود، هیچ حتی می تواند به جنگ های خونین بی حاصل و بی پایان کشیده شود. اما امروز انگار کمتر کسی است که به خصوص در کشورهای اسلامی خاورمیانه قرار است از تاریخ اسلام و کتاب و سنت درس بگیرد و آنانی که محافظه کارند ترجیح می دهند تنها سفارشات دینی شان را در مراسمی خاص با صوتی زیبا (و ترجیحاً عربی) برای هم بخوانند! و وای به حال آنانی که تندرو و متعصب اند، و برق شمشیر دوران جاهلیت (پیش از اسلام) را با روشنگری قلب ها از طریق اسلام عوضی گرفته اند و به نام دین جنایت پشت جنایت می کنند!!

بخش بزرگی از این تصمیمات از جهان بینی ای غلط برای حل مسائل اجتماعی و فرهنگی ناشی می شود. آنان بر این تصور غلط کهنه اند که اقوام و قبایل و ادیان و مذاهب و فرقه های مختلف برای این که به سوی جریان های تجزیه طلبانه و استقلال خواهانه پیش نروند باید از طریق اختلاف و درگیری با یکدیگر کنترل شوند. اتفاقاً این همان شرایطی بود که در عربستان پیش از بعثت پیامبر اسلام حاکم بود و پیامبر با توحید و اسلام، این اختلافات را به کناری گذارد و عامل وحدت شان برای تعالی معنوی و حتی دنیوی قبایل و جوامع آن دوران شد. با این همه بسیاری در جهان اسلام تصمیم گرفته اند، برای آن که همواره از دیگران پیش باشند، ابتکارات تهاجمی جدیدی (!) نیز خلق کنند و آن این که توصیه ها و سفارشات دینی شان را بار دشمنان شان کنند (انگار که اسلام اصلاً برای ناباوران آمده و باورمندان را آزاد گذاشته که هر کاری دلشان می خواهند بکنند و خیالشان نیز راحت باشد که بهشتی اند!) و خود را از بار مسئولیت های دینی رها سازند و برای به اصطلاح حفظ امنیت و بقاء نظام، همان روش های حکام ظالم بنی امیه، دیکتاتورها و ماکیاول را در پیش بگیرند که از ضمانت بیشتری برخوردار است و عملاً نتیجه بخش تر است!

جهان بینی انسانی و نمونه ای از نوع اسلامی (وحدت با توحید و اسلام) را که در سطور بالا بدان اشاره کردم، نگرش صحیح برای حل اختلافات قومی، قبیله ای، طبقاتی، دینی، مذهبی و فرقه ای است. یعنی باید به تنوعات قومی و دینی نه تنها به چشم تهدید نگاه نکرد، بلکه آن را فرصتی باارزش شمرد تا تمامی ظرفیت های بالقوه جامعه از طریق همین تنوعات و گوناگونی ها و حتی تفاوت ها بالفعل شوند که البته کار آسانی نیست و برنامه ریزی های حساب شده و بلندمدت لازم دارد، اما نتایج آن پرثمر خواهد بود و مهمتر آن که راه انسانی و اسلامی همین است. حکومت و دولت ها باید همچون والدینی رئوف به همه اقوام و ادیان چه اکثریت و چه اقلیت به چشم فرزندانی یکسان با حقوقی برابر و فرصت هایی عادلانه بنگرند، همان گونه که هیچ یک از فرزندان خانواده عیناً هم نیستند، اقوام و ادیان جوامع نیز چنین اند. این راهی است که تاریخ تکامل معنوی بشر در حال حاضر در حال طی کردن آن است و کشورها، جوامع و تمدن هایی که آن را برگزینند به پیشرفت و تکامل دنیوی و معنوی می رسند و اگر از آن غافل بمانند، عقب مانده می مانند و اگر بر اشتباهات ذکر شده پافشاری ورزند، حتی عقب افتاده تر از گذشته خواهند شد؛ انتخاب با آن هاست.

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

دکترای فلسفه و ادیان از آمریکا