جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تفصیل واقعه تاریخی مباهله


تفصیل واقعه تاریخی مباهله

در ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران در تفسیر واژه نبتهل مفسرین متقدم گفته اند كه در معنای ابتهال دو قول است اول آن كه به معنای التعان است و دوم آن كه به معنای دعا كردن بر ضد شخص دروغگو و طلب هلاكت اوست كه این شبیه لعن است و روشن است كه این دو معنا بسیار نزدیك به هم هستند

بیست وچهارم ذیحجه سالروز حادثه مهم مباهله میان پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (پنج تن آل عبا) و مسیحیان نجران است. پس از اینکه مسیحیان نجران حق را نپذیرفتند، خداوند دستور داد که به آنها اعلام مباهله نماید یعنی همدیگر را نفرین کنند و لعنت خداوند بر هر کدام از طرفین وارد شد نشانه صدق دیگریست. مسیحیان نجران که به صداقت پیامبر اکرم (ص) علم داشتند، از پذیرش آن سرباز زدند.

این حادثه در آیه ۶۱ سوره آل عمران بیان شده است:"الحق من ربک فلا تکن من الممترین فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین"

حق از جانب پروردگار توست و نباید در آن تردیدی به خود راه دهی.

پس کسانی که درباره حق با تو به جدل پرداختند به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزاندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فرا بخوانیم و سپس لعنت خدا را بر دروغ‌گویان قرار دهیم.

● مباهله در عرف و لغت عرب

واژه مباهله مشتق از ماده "بهل" است. گفته می‏شود "بهله‏الله" یعنی "لعنه‏الله" و باهل القوم وتباهلوا وابتهلوا ای تلاعنوا و المباهلهٔ ان یجتمع القوم اذا اختلفوا فی شی‏ء فیقولوا لعنهٔالله علی الظالم منا ولی مباهله با ملاعنه این تفاوت را دارد كه "لعن" عبارت است از دعا به ضرر شخص كه از رحمت الهی دور باشد و "بهل" اجتهاد در لعن است و لذا كسی كه اصرار و التماس در دعا و نفرین داشته باشد "مبتهل" است.

در ذیل آیه ۶۱ سوره آل‏عمران در تفسیر واژه "نبتهل" مفسرین متقدم گفته‏اند كه در معنای ابتهال دو قول است اول آن كه به معنای التعان است و دوم آن كه به معنای دعا كردن بر ضد شخص دروغگو و طلب هلاكت اوست كه این شبیه لعن است و روشن است كه این دو معنا بسیار نزدیك به هم هستند.

برخی اساتید معاصر در توضیح این واژه آورده‏اند كه مباهله تضرع و ابتهال و لابه است . ابتهال گاه برای دفع بلا است و زمانی برای نزول بلا است. مثل این كه با نماز استسقاء نزول باران رحمت از خدای سبحان طلب می‏شود و یا با نماز، نیاز یا بلایی دفع می‏شود مثل ربنا اكشف عنا العذاب انا مؤمنون و گاهی هم دعا می‏شود تا عذابی بر شخص یا گروهی نازل شود مثل این كه نوح (علیه السلام) به خداوند عرض كرد "رب لا تذر علی الارض من الكافرین دیارا"

ولی در اینجا این نكته در توضیح معنای واژه مذكور باید مورد تأكید قرار گیرد كه مباهله همواره متضمن یك رابطه بین‏الاثنینی است. و ناله و زاری انسان به درگاه خداوند برای دفع بلایی از خودش یا نزول رحمتی مباهله خوانده نمی‏شود ولی ابتهال گفته می‏شود.

برخی در معنای لغوی مباهله صیغه و هیئت خاصی را معتبر دانسته‏اند ولی از كتب لغت و ادب بدست می‏آید كه واژه مباهله از این جهات مطلق است. نهایت آن كه ادعای پیدایش معنای اصطلاحی خاصی برای آن در میان مسلمانان شود كه منشأ آن سیره رسول‏خدا در واقعه مباهله و كیفیت عمل آن حضرت یا روایات صادر از ناحیه امامان شیعه در مورد نحوه اجرای مباهله است كه بدان اشاره خواهد شد.

اكنون كه معنای مباهله واضح شد باید گفت كه این معنا در عرف عرب و نزد پیروان ادیان آسمانی معنایی كاملا شناخته شده بود و دعوت پیامبر اسلام از مسیحیان به مباهله دعوت به كاری بدیع و فتح بابی جدید برای اثبات حق و ابطال باطل نبود. از این رو می‏بینیم كه مسیحیان نجران خیلی طبیعی با آن برخورد كردند و حتی وقتی پیامبر اسلام بر سر زانوان خود نشست و دست به دعا برداشت ابوحارثه اسقف بزرگ مسیحیان گفت" جثی والله كما جثی الانبیاء للمباهلهٔ یعنی او همانند انبیا برای مباهله نشسته است. از اینجا معلوم می‏شود كه مسیحیان توسل جستن به مباهله را از مختصات پیامبر اسلام به شمار نیاورده بودند و او را در این جهت دنباله‏روی انبیاء الهی می‏دانستند.

در روایات اهل بیت به مواردی برخورد می‏كنیم كه مباهله را به شكل خاصی به اصحاب و شیعیان خود تعلیم داده‏اند و توسل بدان را در برابر منكرین مسأله امامت و ولایت كه در بحث و مناظره به هیچ دلیل و برهانی حق را نمی‏پذیرند، به عنوان آخرین راه‏حل مطرح كرده‏اند. ابومسروق گوید به امام صادق عرض كردم من با مردم سخن می‏گویم و به آیه شریفه "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منكم" بر آنها احتجاج می‏كنم ولی آنها می‏گویند این آیه درباره امیران جنگها نازل شده است . پس به آیه شریفه "انما ولیكم‏الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاهٔ و یؤتون الزكوهٔ و هم راكعون" بر آنها احتجاج می‏كنم ولی می‏گویند این آیه درباره مؤمنین نازل شده است. آنگاه به آیه شریفه "قل لا أسألكم علیه اجرا الا المودهٔ فی القربی" بر آنان احتجاج می‏كنم ولی می‏گویند درباره خویشاوندان مسلمانان نازل شده است. پس از این قبیل ادله هر چه حاضر دارم فروگذار نمی‏كنم. آن حضرت به من فرمود: اگر این گونه می‏باشد پس آنان را به مباهله فراخوان. گفتم چگونه؟ فرمود سه روز نفس خویش را اصلاح كن و گمانم كه فرمود روزه بگیر و غسل كن. آنگاه تو و او به صحرا بروید و انگشتان دست راست خود را در انگشتان دست او داخل كن و از خود شروع كن و بگو " اللهم رب السماوات السبع و رب الارضین السبع عالم الغیب و الشهادهٔ الرحمن الرحیم ان كان ابومسروق جحد حقا و ادعی باطلا فانزل علیه حسبانا من السماء او عذابا الیما" سپس دعا را متوجه او كن و بگو "ان كان فلان جحد حقا و ادعی باطلا فانزل علیه حسبانا من السماء او عذابا الیما" پس چیزی نخواهد گذشت كه آنچه را در حق او درخواست كردی خواهی دید.

روشن است كه این روایت و روایاتی از این قبیل كه زمان خاص یا كیفیت خاصی را برای انجام مباهله بیان می‏كند، نظر به آداب و شرایط كمال عمل دارد و نیز با توجه به مفاد این حدیث معلوم می‏شود كه مباهله راهی فراروی هر انسان خداشناسی است كه در دین و مذهبش خود را صادق می‏شمارد و گرفتار دشمنی است كه حق را می‏شناسد ولی آن را انكار می‏كند و به تعبیر آیه ۱۴ سوره نمل "و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوا" همواره یك طرف مباهله فردی است كه یقین به حقانیت خود دارد و طرف دیگر كسی كه حقانیت او را می‏شناسد ولی به ستم و از سر برتری جویی آن را انكار می‏كند. و این حدیث نشان می‏دهد كه چگونه مسأله امامت اهل بیت بر گروهی معلوم ولی مورد انكار بوده و چگونه باید شیعیان در امر امامت و ولایت جازم و قاطع باشند. و جالب آن است كه امام صادق‏علیه السلام در پایان روایت مذكور می‏فرماید قسم به خدا من هیچ كس را نیافتم كه دعوت مرا برای این كار پاسخ دهد. در تاریخ اسلامی به مواردی برمی‏خوریم كه پیروان برخی مذاهب اسلامی مخالفین خود را به مباهله دعوت كرده‏اند ولی گویا دعوت آنها بیشتر جنبه نمایشی داشته و كمتر به مرحله عمل رسیده است.

● مقطع زمانی واقعه مباهله

آنچه مسلم است واقعه تاریخی مباهله رسول‏خدا با مسیحیان نجران بعد از نبرد تبوك بوده است. شیخ مفید آمدن هیئت نصاری به حضور رسول‏خدا را بعد از ماجرای فتح مكه و سرازیر شدن هیئت‏های مختلف طوائف و قبائل به سوی پیغمبر ذكر كرده است.

سیدبن طاووس ارسال نامه آن حضرت به مسیحیان نجران را بعد از ارسال نامه كسری و قیصر یعنی حدود سال نهم هجری و بعد از نزول آیه جزیه دانسته است و به طور طبیعی واقعهٔ مباهله فاصله زیادی از این تاریخ نداشته است. همو در تعیین روز مباهله بیست و یكم و بیست و چهارم و بیست و هفتم ماه ذی‏حجهٔ را نقل یاد كرده واصح آنها را بیست و چهارم ذی‏حجهٔ دانسته است و سپس همین روز را به عنوان روز خاتم بخشی امیرالمؤمنین و نزول آیه "انما ولیكم الله...."

ذكر و سخن شیخ طوسی در "المصباح المتهجد" را نیز به عنوان تأكید آورده است همچنان كه نزول سوره "هل اتی" در حق اهل البیت در روز بیست و پنج ذی‏حجهٔ دانسته است . هم ایشان در جای دیگر به نقل از عبدالمحمود نقاش در تفسیر شفاء الصدور نقل می‏كند كه واقعه غدیر در روز هیجدهم ذی‏حجه و مباهله در بیست و یكم و تزویج فاطمه به علی در بیست و پنجم ذی‏حجهٔ به وقوع پیوست.

پی نوشت ها:

الطریحی، شیخ فخرالدین، مجمع‏البحرین، ماده «بهل».

ابن‏منظور، لسان العرب، ماده «بهل».

جزائری، سید نورالدین و ابوهلال عسكری، معجم‏الفروق اللغویهٔ، ص .۴۶۶

الطوسی، محمدبن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، و الطبرسی، الفضل‏بن الحسن، مجمع‏البیان، و الفخر الرازی، التفسیر الكبیر در ذیل آیه مذكور.

جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج ۹، ص .۱۸۳

شیخ طبرسی، مجمع‏البیان، ذیل آیه مباهله

فخر رازی، التفسیر الكبیر، ج ۸، ص .۸۷

بحارالانوار، ج ۹۵، ص .۱۹۸

بحارالانوار، ج ۹۵، ص .۱۸۸

وسائل الشیعه، ج ۸، ص .۱۷۱

مسار الشیعه، ص .۴۱

رضا اسلامی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.