جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به مبارزات آیت الله لواسانی, هم حجره ای سالهای طلبگی حضرت امام ره


نگاهی به مبارزات آیت الله لواسانی, هم حجره ای سالهای طلبگی حضرت امام ره

آیت الله سید محمدصادق لواسانی در سال ۱۲۸۵ شمسی در نجف اشرف در خانواده ای اهل علم به دنیا آمد تحصیلات خود را طبق رسم زمان آغاز كرد پس از طی مقدمات برای ادامه ی تحصیل به ایران عزیمت كرد و در شهر اراك زیر نظر آیت الله شیخ عبدالكریم حائری یزدی به تحصیل علوم دینی مشغول شد

مرحوم حاج احمد آقا در تكمیل مطالب نامه‌ی امام نوشته‌اند:

حضرت آیت‌الله لواسانی را ساواك تحمل نكرد؛ بالاخره او را دستگیر و پس از حبس به شهر هشتپر (در شمال) تبعید كرد. امام دستور دادند كسی به دیدار ایشان برود. من رفتم؛ ساواك مرا تعقیب كرد. بعد از تبعید حضرت آیت‌الله لواسانی برای وجوهات تهران باید شخصی عهده‌دار این كار می‌شد. امام هشدار داده بودند كه من هیچ كاری نكنم زیرا ممكن است نپخته باشد و من هم طبق دستور ایشان كاری نكردم امام از شدت علاقه به حضرت آیت‌الله لواسانی تا آخر هم كسی را به جای ایشان انتخاب نكردند.»

امام خمینی و آیت الله سید محمد صادق لواسانی در دوران جوانی

●ولادت و تحصیلات

آیت‌الله سید محمدصادق لواسانی در سال ۱۲۸۵ شمسی در نجف اشرف در خانواده‌ای اهل علم به دنیا آمد. تحصیلات خود را طبق رسم زمان آغاز كرد. پس از طی مقدمات برای ادامه‌ی تحصیل به ایران عزیمت كرد و در شهر اراك زیر نظر آیت‌الله شیخ عبدالكریم حائری یزدی به تحصیل علوم دینی مشغول شد. پس از مدتی، هنگامی كه آیت‌الله حائری برای تأسیس حوزه‌ی علمیه‌از اراك عازم قم می‌شد همراه وی به این شهر آمد. در مدرسه‌ی دارالشفاء با سید روح‌الله موسوی خمینی هم حجره شد.۱ این دوستی تا پایان عمرشان یعنی حدود هفتاد سال ادامه یافت.

مدت اقامت آیت‌الله لواسانی در حوزه‌ی علمیه‌ی قم بیست و پنج سال ادامه یافت. علاوه بر تحصیل و تدریس بخشی از وقت خود را به اداره‌ی امور مدارس حوزه‌ی علمیه‌ی قم از جمله «مدرسه‌ی فیضیه» و «دارالشفاء» اختصاص داد.۲ هنگام تدریس اخلاق و فلسفه‌ی حضرت امام در مدرسه‌ی دارالشفاء آقای سید محمّد صادق لواسانی متصدی امور حُجرات این مدرسه بود.۳ دوستی صمیمانه با امام پس از عزیمت وی به تهران همچنان ادامه یافت.

آیت‌الله لواسانی در نهضت امام خمینی

مخالفت با تصویب لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ سرآغاز نهضت عمومی علما و مراجع برای مقابله با اقدامات ضد اسلامی حكومت شد. در این مبارزات كه پس از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی بروز كرد شخصیت ممتاز حاج آقا روح‌الله دوست صمیمی آقای لواسانی بیشتر آشكار شد. آیت‌الله لواسانی با امضای اعلامیه‌هایی در كنار سایر روحانیون تهران مخالفت خود را با این لایحه ابراز كرد.۴ با تحریم عید نوروز سال ۱۳۴۲ از سوی امام و مراجع دیگر تقلید وی به همراه علمای تهران اعلام عزا نمود. اعلامیه‌ی صادره از سوی آنها تحت عنوان «روحانیون امسال عزادارند» در تاریخ ۲۸ اسفند سال ۱۳۴۱منتشر شد.۵ روز دوم فروردین سال ۱۳۴۲ مصادف با سالروز شهادت امام صادق علیه‌السلام كه مدرسه‌ی فضیه‌ی قم مورد هجوم كماندوها و نیروهای انتظامی قرار گرفت وی در منزل امام حضور داشت۶ و خبر این حادثه را به اطلاع ایشان رساند.۷ شهید حاج مهدی عراقی از این روز در خاطرات خود چنین یاد كرده است:

«در همین گیرودار داد زدند كه برویم منزل خمینی. ما كه جلوی آن حجره كه گلپایگانی و انصاری بودند، ایستاده بودیم با یكی دو تا از رفقای دیگر ول كردیم آمدیم طرف منزل آقا... سرهنگ مولوی هم با لباس شخصی (خود) دم در ایستاده بود، یك چوب بلند هم دستش بود، هر كی می‌آمد می‌زد توی سرش می‌گفت: بگو جاوید شاه. توی خیابان هم از این چوب به دست‌ها و چماق به دست‌ها ایستاده بودند و جاوید شاه، جاوید شاه می‌گفتند. ما از زیر دست سرهنگ مولوی رد شدیم، آمدیم تو صحن، از آن در صحن آمدیم بیرون كوچه منزل آقا را گرفتیم، آمدیم منزل آقا. وقتی رسیدیم دیدیم یك ده پانزده نفری دور آقا نشسته‌اند و یكی از بچه‌ها هم دارد ذكر مصیبت می‌گوید. آقا قیافه‌ی ما را دید یك مقدار برافروخته هستیم، سرش را تكان داد و گفت چیه؟ من رفتم جلو، گفتم آقا جریان این جوری است. این كارها را كردند تو مدرسه‌ی فیضیه، الآن هم گفتند بیایند اینجا پشت سر من آسید محمدصادق لواسانی رسید، آن هم شروع كرد این حرف‌ها را زدن و یكی از آقایان كه آنجا بود به نام حاج عباس نوشاد زد تو سرش یك الله، خدا كریم كشید و گریه را ول كرد و آقا گفتش كه ساكت باشید! ساكت باشید! شلوغ نكنید! حاج محمدصادق گفت: در را ببندید. تا گفت در را ببندید، آقا هم عصبانی شد از جا بلند شد گفتش كه الآن می‌روم حرم، حرف‌هایی كه نزدم می‌گویم. اینها با من كار دارند نه با دیگری. خلاصه، جمعیت كه آنجا بود منقلب شد و یك سری گریه و یك سری داد، یك سری این در، چون اوّل مغرب بود، من گفتم حاج آقا پس شما الآن موقع نمازه، نمازتان را بخوانید و بعد هرجا كه خواستید تشریف ببرید. این است كه ما ایستادیم سر اذان...»۸

صبح روز ۱۵ خرداد/ ۱۳ محرم جمعی از علمای تهران در منزل آیت الله لواسانی اجتماع كردند تا راجع به دستگیری حجت‌الاسلام فلسفی و سایر وعاظ و چگونگی آزادی آنها بحث و گفتگو كنند در همین زمان خبر دستگیری امام خمینی به تهران رسید كه بلافاصله آیت‌الله لواسانی برای اطلاع از كم و كیف قضیه عازم قم شد.۹ امام خمینی پس از دستگیری به تهران منتقل و زندانی شد. در نتیجه تلاش‌های صورت گرفته علما و مراجع تقلید از جمله مهاجرت دسته‌جمعی به شهر ری حكومت ناچار از انتقال ایشان به منزلی در قیطریه شد. وی از جمله افراد معدودی بود كه اجازه‌ی ملاقات با امام را در قیطریه داشت و مسائل بیرون را به اطلاع ایشان می‌رساند و دستورات معظم‌له را ابلاغ می‌كرد. یكی از مریدان امام در این مورد می‌گوید: «ما اگر می‌خواستیم مطلبی را خدمت امام بگوییم و یا سؤالی بپرسیم، آقای لواسانی را واسطه قرار می‌دادیم. تا اینكه امام از قیطریه آزاد شد تا به فیضیه برود.»۱۰

در همین رابطه بایستی به اخذ فتوای امام خمینی در مورد صرف وجوهات شرعیه در كمك به محرومان تبریز در زمستان سال ۱۳۴۲ اشاره كرد كه توسط وی انجام شد. این اقدام به ابتکار حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی صورت گرفت و در نتیجه این صدور این فتوا، جان بسیاری از مستمندان تبریز كه بر اثر سرمای شدید زمستان آن سال در معرض خطر جدی قرار گرفته بود نجات یافت.۱۱ در مدتی كه امام در منزل آقای روغنی در قیطریه به سر می‌برد آنچه امام را رنج می‌داد:

«احساسات مردمی بود. مردم می‌آمدند و در خیابان‌ها و كوچه‌های اطراف سر و صدا و شعار و صلواتشان بلند بود، ولی مأموران نمی‌گذاشتند مردم با امام ملاقات كنند. یك روز یادم است كه عصر بود، ایشان در بالكن نشسته بود. وقتی ایشان می‌ایستادند، پانصد متر آن طرف‌تر در كوچه‌ها مردم پیدا بودند. آقای لواسانی و مرحوم حاج آقا مصطفی با من [فضل‌الله محلاتی] سه نفری كنار امام نشسته بودیم، امام خیلی ناراحت بودند. مردم مرتب صلوات ختم می‌كردند. به امام عرض كردم كه شما بایستید تا این مردم لااقل چهره‌ی شما را ببینند. امام بلند شد و ایستاد. مردم امام را که دیدند با شعارهایشان غوغا كردند. ناگهان امام نشستند و شروع كردند به شدت گریه كردن، آقای لواسانی گفتند: چرا گریه می‌كنید؟ چرا این‌قدر ناراحتید؟ باید تحمل كنید. امام فرمود: من ناراحتم كه بچه‌های من سالمند، خود من هم سالم هستم ولی جوان‌های مردم، شهید شدند، این برای من تحملش خیلی مشكل است.»۱۲

پس از مدتی رژیم ناچار شد امام خمینی را در فروردین سال ۱۳۴۳ به قم منتقل و آزاد نماید. تصویب كاپیتولاسیون و مصونیت قضایی برای مستشاران آمریكایی سخنرانی شدیدالحن امام را در چهارم آبان در همان سال را سبب شد. عكس‌العمل رژیم دستگیری و تبعید وی از ایران به تركیه در سیزدهم آبان بود. پس از تبعید امام خمینی بر نقش و اهمیت آیت‌الله لواسانی افزوده شد. در دوازدهم دی ماه ۱۳۴۳ امام از تركیه طی نامه‌ای به مرحوم حجت‌الاسلام نصرالله خلخالی۶۱۴۸۲; در نجف در مورد آقای لواسانی نوشت: «... خدمت حضرت حجت‌الاسلام آقای لواسانی اگر تا رسیدن مكتوب، عتبات هستند سلام می‌رسانم...»۱۳ آقای لواسانی در خرداد ماه سال بعد- ۱۳۴۴- تعدادی كتاب مورد نیاز امام را به تركیه ارسال داشت. امام در جواب نامه و كتاب‌های ارسالی وی نوشت:

«... خدمت ذی شرافت جناب مستطاب سید اعلام حجت‌الاسلام سید محمدصادق لواسانی به عرض می‌رساند مرقومه‌ی شریف و كتاب‌های ارسالی واصل گردید و موجب تشكر گردید... سلامت و سعادت جنابعالی را از خداوند تعالی خواستارم. حالت اینجانب بحمدالله تعالی خوب است از خداوند تعالی توفیق، اخلاص و خدمت خواهانم...»۱۴

در سال ۱۳۴۴ آیت‌الله سید مصطفی خمینی در موسم حج به مكه رفت و قرار بود كه با آیت‌الله لواسانی در آنجا ملاقات كند. مأمور ویژه‌ی ساواك از همین قرار گزارش زیر را تهیه كرد:

«... مصطفی خمینی، ضمن صحبت اظهار داشته كه منتظر شخصی به نام سید محمدصادق لواسانی است كه در تهران با پرواز ۱۴۵ به جده خواهد رفت از اینكه دولت شاهنشاهی ایران به او ویزای خروج داده است اظهار تعجب كرده است. خواهشمند است دستور فرمایید كه در مورد سوابق آقای سید محمدصادق لواسانی و اینكه آیا به این شخص اجازه‌ی خروج داشته است یا خیر، این اداره‌ی كل را مطلع گرداند.

مدیر كل اداره‌ی دوم نگهبانی»۱۵

اداره‌ی كل سوم به اداره‌ی كل دوم جواب داد:

«... خواهشمند است دستور فرمایید مشخصات شخص منظور را كه از نامبرده‌ی بالا در جده استقبال به عمل آورده اعلام نمایند. ضمناً از خروج سید محمدصادق لواسانی جلوگیری به عمل آمده است.»۱۶

در سال ۱۳۴۶ هم كه وی موفق گشت به سفر حج برود ساواك دستور مراقبت شدید از وی را به مأموران خود داده بود.۱۷ از جمله مأموریت‌های آیت‌الله لواسانی در دوره‌ی تبعید حضرت امام فراهم آوردن مقدمات سفر همسر امام به عراق بود. آیت‌الله مرتضی پسندیده می‌گوید: «مقدم- رئیس ساواك- به آقای توكلی تلفن كرده بود كه آقای خمینی به خانمش اجازه‌ی مسافرت به نجف را داده‌اند و مأموریت آماده ساختن مقدمات سفر را به آقای لواسانی محول كرده‌اند.»۱۸

وی ضمن انجام كلیه‌ی امور مربوط به وكالت‌نامه در امور شرعیه از سوی امام در تهران در مسائل سیاسی و اجتماعی هم در كنار علمای مبارز به موضع‌گیری‌ها می‌پرداخت. از آن جمله محكوم كردن حمله‌ی اسرائیل به سرزمین فلسطین در خرداد سال ۱۳۴۶ می‌باشد. در اعلامیه‌ای كه از سوی تعدادی از علمای ایران در همین مورد منتشر شد نام وی هم جزء امضاكنندگان آن به چشم می‌خورد.۱۹ در چهاردهم شهریور سال بعد مراسم یادبود قربانیان زلزله‌ی خراسان در مسجد ارگ تهران از طرف علمای اعلام و جامعه‌ی روحانیت تهران برگزار شد آگهی این مجلس به امضای او نیز رسیده بود.۲۰

پژوهشگر: رحیم نیكبخت

پانوشت‌ها

۱. سیدهادی خسروشاهی، «یادواره‌ی آیت‌الله سید محمدصادق لواسانی»، مجله‌ی تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره‌ی ۱، مهر ۱۳۷۰، ص ۲۶۷

۲. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواك، ج ۳، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۷، ص ۲۰۸

۳. خاطرات ۱۵ خرداد، دفتر ۶، به كوشش علی باقری، (خاطرات آیت‌الله حسین بدلا)، تهران، حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶، ص ۸۱

۴. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴، صص ۵۴ و ۲۲

۵. علی دوانی نهضت روحانیون ایران، ج ۳ و ۴، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص ۲۲۶

۶. مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، كوثر (مجموعه‌ی سخنرانی‌های امام خمینی)، ج ۱، تهران، نشر عروج، چاپ چهارم، ۱۳۷۷، ص ۵۶

۷. خاطرات علی‌اكبر محتشمی، تهران، حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶، ص ۲۵۳

۸. ناگفته‌ها، خاطرات شهید حاج مهدی عراقی، به كوشش محمود مقدسی و دیگران، تهران، مؤسسه‌ی خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۰، صص ۱۶- ۱۵۹

۹. دوانی، پیشین، صص ۳۸۷- ۳۸۶

۱۰. خاطرات ۱۵ خرداد، بازار، دفتر سوم، به كوشش علی باقری، (خاطرات محسن لبافی)، تهران، حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵، ص ۱۹۰

۱۱.خاطرات ۱۵ خرداد (تبریز)، قسمت دوم، به كوشش علی باقری (خاطرات حجت‌الاسلام سید هادی خسروشاهی)، تهران، حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴، ص ۴۹

۱۲.خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶، صص ۵۷- ۵۶

۱۳.صحیفه‌ی امام، ج ۱، تهران، مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ۱۳۷۸، ص ۴۳۴

۱۴. همان، ص ۴۴۲

۱۵. آرشیو مركز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده‌ی آیت‌الله مصطفی خمینی، ش‌ب ۳۹۱، ش‌س ۱۳۹

۱۶. همان پرونده، س‌ش ۱۴۰

۱۷. همان پرونده، ش‌ب ۳۹۲، س‌ش ۱۰- ۹

۱۸. خاطرات آیت‌الله پسندیده، به كوشش محمدجواد مرادی‌نیا، تهران، نشر حدیث، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ص ۱۲۴

۱۹. اسناد انقلاب اسلامی، پیشین، صص۲۰۸ و ۲۱۰

۲۰. همان، ص ۲۲۱

۲۱. صحیفه‌ی امام، ج ۲، پیشین، ص ۱۳۸

۲۲.حمید روحانی، نهضت امام خمینی، ج ۲، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ص ۳۹۲

۲۳. صحیفه‌ی امام، پیشین، ص ۱۶۲

۲۴. یاران امام به روایت اسناد ساواك، آیت‌الله عبدالرحیم ربانی شیرازی (روایت پایداری)، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۹، ص ۲۲۹

۲۵. صحیفه‌ی امام، پیشین، ص ۲۹۱

۲۶. هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ج ۲، زیر نظر محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معاف انقلاب، ۱۳۷۶، ص ۱۰۰۴

۲۷. همان، صص ۱۱۰۹- ۱۱۰۸

۲۸. یاران امام به روایت اسناد ساواك، حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی (زبان گویای اسلام)، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۸، ص ۴۸۱

۲۹. همان، ص ۵۲۸

۳۰. خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، پیشین، ص ۸۳

۳۱. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواك، پیشین، ص ۲۰۸

۳۲. علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج ۶ و ۵، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص ۴۱۳. به نقل از نوشته‌ی خود آیت‌الله لواسانی كه تلفنی برای آقای دوانی بازگو كرده است.

۳۳. صحیفه‌ی امام، ج ۳، پیشین، ص ۴۰

۳۴. همان

۳۵. دوانی، پیشین

۳۶. یاران امام به روایت اسناد ساواك، آیت‌الله عبدالرحیم ربانی شیرازی، پیشین، ص ۳۴۵

۳۷. حماسه‌ی ۱۹ دی قم ۱۳۵۶، به كوشش علی شیرخانی (خاطرات حجت‌الاسلام سید حسین موسوی تبریزی)، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص ۱۶۸

۳۸. خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۶، ص ۳۵۱

۳۹. یاران امام به روایت اسناد ساواك، حجت‌الاسلام فلسفی، پیشین، ص ۶۶۱

۴۰. مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، كوثر (مجموعه‌ی سخنرانی‌های امام خمینی)، ج ۳، تهران، نشر عروج، چاپ چهارم، ۱۳۷۷، ص ۱۴

۴۱. ـــــــــــــــ ، محضر نور (فهرست دیدارهای امام خمینی)، ج ۱ و ۲، تهران، نشر عروج، چاپ دوم، دیدارهای شماره‌ی ۲۳۰۷ و ۱۷۰۹

۴۲. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواك، پیشین، ص ۲۰۸

*. مدیر بخش تدوین معاونت پژوهشی و پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.