«عالیجناب» این بار برای راست

روز یکشنبه هفته نامه یی به نام همت هسته های مقاومت تاکتیکی روی گیشه های روزنامه فروشی قرار گرفت که فردای همان روز به چاپ دوم رسید

روز یکشنبه هفته نامه یی به نام همت (هسته های مقاومت تاکتیکی) روی گیشه های روزنامه فروشی قرار گرفت که فردای همان روز به چاپ دوم رسید. این هفته نامه پیش از این بهمن ماه سال گذشته با تیتر احمدی نژادکشون توقیف شد و این بار با ادبیاتی به مراتب رادیکال تر، ویژه نامه یی علیه هاشمی رفسنجانی و راست سنتی منتشر کرده است. در این هفته نامه ۱۶ صفحه یی مقالاتی چاپ و موضع گیری های اشخاصی برگزیده شده است که همسو با این هدف قرار دارند و خیلی واضح و آشکار هاشمی رفسنجانی علت العلل حوادث بعد از انتخابات معرفی شده است ولی این تمام نقشی نیست که «همت» به هاشمی نسبت می دهد. هاشمی در مطلب «همه یاران هاشمی» نقطه یی است که در آن چهار جریان سیاسی به هم می رسند؛ «جریان راست، سرمایه داران، مدیران لیبرال و جناح چپ». و این طیف های ناهمگون به این دلیل در یار هاشمی بودن با هم مشترکند که هاشمی نه یک شخص که یک «استعاره» است؛ استعاره یی که از چند لایه معنایی تشکیل شده؛

۱) تبارسالاری، راست ها را به او نزدیک می کند.

۲) اشرافیت خانوادگی کام سرمایه داران را شیرین می کند.

۳) انحصارطلبی تکنوکراتیک صاحب منصبان و مدیران لیبرال را جذب می کند.

۴) ولایت گریزی مذهبی جناح چپ را به آغوش پدرخوانده بازمی گرداند.

نویسنده هفته نامه همت، حیات آینده انقلاب اسلامی را در گرو انحلال این نقطه پیوند می داند. این هفته نامه مهم است چراکه نماینده یک جریان سیاسی است. جریان سیاسی غالب و میدان دار و ترکتاز. جریان سیاسی که از هاشمی رفسنجانی تنفری تاریخی دارد و امروز همه وسایل و ابزارها را برای نمود این تنفر پیدا کرده است؛ تنفری که در این چند ماهه با عصبانیت هم همراه شده است، عصبانیت از اینکه چرا هاشمی به رغم این همه مخالفت از صحنه سیاسی کنار نمی رود و «تندترین مواضع» خود را زیر شدیدترین بمباران سیاسی- اجتماعی بی هیچ واهمه یی در سفر خود به مشهد عنوان می کند. این جملات عصبی کلید فهم نوشته های ۱۶ صفحه مجله همت است.

اینکه هاشمی جایگاه خود را در نظام حفظ کرده و امروز توانسته علاوه بر جایگاه خود در میان راست و داشتن دو پست کلیدی و مهم چهره خود را در میان منتقدان هم بازسازی کند. اینکه هاشمی امروز نقش تاریخی پیدا کرده و به قول خودش آن کسانی هم که زمانی او را عالیجناب سرخ پوش می دانستند مصلحت خود می بینند که از او دفاع کنند. احساسی نشدن هاشمی و عقلانیت سیاسی او رادیکال ترین طیف سیاسی راست در ایران را آنچنان عصبانی و برافروخته کرده است که امروز نه میرحسین که فقط هاشمی را دشمن اصلی خود می دانند. آنها در مطلبی با عنوان «بیایید با هم برای موسوی گریه کنیم» میرحسین را پیرمرد نحیفی می دانند که اصولگرایان سنتی در پی کسب مشروعیت و سوءاستفاده از او هستند.

این تمام حرف آنها درباره موسوی است. نوک پیکان این هفته نامه به سمت کسانی چون ناطق نوری، لاریجانی، قالیباف، روحانی ورضایی هم نشانه رفته است چراکه آنها «دست پرورده هاشمی رفسنجانی هستند و اشرافیت در گوشت و پوست شان درآمیخته است». عسگراولادی و تمام آن کسانی که حساب معترضین را از اغتشاشگران جدا می کنند هم در این هفته نامه «ساده لوحانی هستند که به خاطر سادگی امثال آنها» امیرالمومنین به حکمیت کشیده شد. در مطلب دیگری با تیتر «گشنه بورژوا و پروژه ناتمام بورژوازی» صراحتاً هاشمی رفسنجانی، مخالف ولایت فقیه معرفی شده که نه به دنبال حقوق بشر است نه آزادیخواه شده. پروژه تاریخی او فقط «حذف ولایت از سر راه سرمایه داری» است. نویسنده این مطلب که علاقه زیادی به استفاده از مفاهیم مارکسیستی دارد، در مقابل خرده بورژوا کلمه «گشنه بورژوا» را ابداع کرده است؛ انسان گرسنه و مستضعفی که به دلیل عدم خودآگاهی تاریخی سعادت خود را در دفاع از سرمایه داری می بیند. او ۹ میلیون از آرای موسوی را متعلق به این به اصطلاح طبقه می داند و چهار میلیون دیگر را کسانی که به دلیل «عملکرد بد و نابخردانه نیروی انتظامی در طول چهار سال گذشته تحت عنوان گشت ارشاد» از احمدی نژاد رویگردان شدند بی آنکه بدانند احمدی نژاد در این قضیه دخالتی ندارد.

این مواضع امروز بیش از هر زمان دیگری شایسته جدی گرفتن هستند چراکه زمانه، زمانه نویسندگان این مطلب است. نویسندگان گمنامی که نه راستند، نه چپ، نه از روحانیت دفاع می کنند، نه نیروی انقلابی بودن برایشان مهم است،با همان سنگی کروبی را می زنند که رجوی را و با همان چوبی هاشمی را می رانند که بنی صدر را. برای این افراد که خود را «هسته های مقاومت تاکتیکی» می نامند چه چیزی مهم است؛ نظام، رهبری، قدرت؟ این افراد از کدام لایه های قدرت بیرون آمده اند که به راحتی همه چیز را نفی می کنند و حتی اقشار کم درآمد را گشنه بورژوا می نامند. این مجله که صاحب امتیازش «بنیاد حفظ و بسط ارزش هاست» چه ارزش هایی را می خواهد حفظ کند، و کدام ارزش ها را می خواهد بسط بدهد؟ نسبت این بنیاد با چنین ارگانی، با نظامی که از منتهی الیه راست تا چپش باشگاه هاشمی است، چه می تواند باشد؟ اینها سوالاتی اساسی است که شاید تامل در آنها نیاز اساسی امروز ماست.

شماره پیشین این مجله که منجر به توقیف آن شد صفحه اول خود را به گونه یی طراحی کرده بود که تداعی کننده آگهی یک فیلم سینمایی باشد به صورتی که نام مثلاً این فیلم «احمدی نژادکشون» است. این نشریه با چاپ تصویر تمام قد از آیت الله هاشمی رفسنجانی،رئیس مجلس خبرگان رهبری را نویسنده، تهیه کننده و بازیگر نقش اول مرد این فیلم خیالی معرفی کرد. همچنین سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی و محمدباقر قالیباف به عنوان بازیگران نقش دوم و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، رئیس بازرسی دفتر مقام معظم رهبری، رئیس سازمان صدا و سیما و... به عنوان سایر عوامل این به اصطلاح فیلم معرفی شده اند. در توضیحات این مطلب که در صفحه های میانی آن چاپ شده است.

برای این فیلم سه پرده عنوان شده ،به طوری که پرده اول «گل یا پوچ خاتمی و میرحسین موسوی»، پرده دوم «حضور سردار محمدباقر قالیباف» و پرده سوم «هاشمی ۲۰۰۹» عنوان شده است. نویسنده این مطلب بر این عقیده بود که تمامی حرف و حدیث ها و گمانه زنی درباره کاندیداتوری احتمالی افراد نامدار صرفاً یک بازی برای جلب توجه رسانه ها و آمادگی احزاب است، تا آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان رقیب اصلی دکتر احمدی نژاد وارد عرصه انتخابات شده و تمامی افرادی که به عنوان رقیب احتمالی رئیس جمهور فعلی مطرح می شوند در مجموع به حمایت از هاشمی رفسنجانی در انتخابات آتی بپردازند. در مطلب دیگری از این هفته نامه سوابق و عملکرد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بررسی شده و آمده بود پست های مهم و کلیدی حکومتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دست اعضای این سازمان یا حامیان و هواداران آنها بوده است و با عوض شدن دولت های مختلف مناصب مهم در بین اعضای این سازمان دست به دست می چرخیده و تنها دولتی که فریب آنها را نخورده و آنها را به حاکمیت راه نداده، دولت نهم بوده است.

در شماره این هفته همت و در صفحه اول عکس یاران هاشمی چاپ شده است. صدر این نام ها که تصویرشان در صفحه اول این نشریه چاپ شده، آیت الله جوادی آملی امام جمعه قم است که چندی پیش از اقامه نماز جمعه استعفا داد. حجت الاسلام محمدی ری شهری نماینده ولی فقیه در امور حج به همراه آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی فرزند مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی مرجع تقلید شیعیان، آیت الله امینی امام جمعه موقت قم، آیت الله امامی کاشانی امام جمعه موقت تهران و آیت الله واعظ طبسی تولیت آستان مقدس امام رضا(ع) نیز از جمله یاران هاشمی یاد شده اند.

علاوه بر این سید حسن خمینی، علی شمخانی مشاور مقام معظم رهبری، به همراه ناطق نوری رئیس دفتر بازرسی دفتر رهبری، سید مهدی طباطبایی استاد اخلاق و نماینده مردم تهران در مجلس هفتم، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، علی لاریجانی رئیس مجلس، محمد رضا باهنر نایب رئیس مجلس، سید رضا اکرمی عضو جامعه روحانیت و نماینده مجلس هشتم، علی مطهری، مسیح مهاجری مدیرمسوول روزنامه جمهوری اسلامی و... از جمله چهره هایی هستند که در حلقه یاران رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده اند. در این شماره از برخی شخصیت ها و چهره های سیاسی نیز تمجید شده و مطالبی از آنها چاپ شده است. حجت الاسلام علیرضا پناهیان،

رحیم پور ازغدی، سید احمد خاتمی، سید احمد علم الهدی و منصور ارضی از جمله این شخصیت ها هستند. این هفته نامه همچنین عکس هایی از حاشیه راهپیمایی روز نهم دی ماه در تهران (عاشوراییان) و حوادث روز عاشورای تهران را در صفحات خود چاپ کرده است.

ثمینا رستگاری