چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
هفتاد و دو
به یك لیوان خالی همانقدر میشود خندید كه به یك خانه بیپنجره و یا یك گربه بدون دم، خندهها از سر دردند و یا از تاسف.
ولی به تلفنی كه هرگز زنگ نمیزند ویا در خانهای كه دیر به دیر باز میشود و پنجرههایی كه پشت دریهایش همیشه كشیدهاند و دیوارهایی كه اینجا و آنجا آجرهایش ریختهاند اصلا نمیتوان خندید، و به آدمی كه تكیه میزند به عصایش و بستههای كوچك دستش را میگذارد روی زمین تا كلید خانه را در آورد، هم نمیشود خندید.
حتی اگر در را كه باز كرد بلند بگوید من آمدم و لحظهای به پژواك صدایش توی گچبریهای سقف گوش كند در را هم كه بست دوباره فریاد بزند من آمدم و همه حرفهای آمدم را بكشد. شاخه گل را بگذارد توی گلدان، كیك كوچك مربایی را توی ظرف و بسته كادو پیچ شده كوچیك را كنارش، بعد از جیبش عدد هفت و دو را در آورد وسط كیك فرو كند هفتادودو را كه روشن كرد نگاه كند به سایه رقصان شعلهها روی دیوار، تكیه دهد به پشتی صندلی و تصمیم بگیرد تا شعلهها نمیرند چراغ را روشن نكند و همانطور خیره سایهها را نگاه كند و یكمرتبه انگار چیزی یادش بیاید قریاد بزند تولدت مبارك به هیچكدام از این اتفاقها هرگز نمیشود خندید.
نجمه مولوی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست