دوشنبه, ۱۴ خرداد, ۱۴۰۳ / 3 June, 2024
مجله ویستا

مدیریت آموزشی در برزخ نگاه سیاسی به آموزش و پرورش


مدیریت آموزشی در برزخ نگاه سیاسی به آموزش و پرورش

از نظر علمی و تخصصی انتخاب مدیران آموزشی از بالاترین سطح یعنی وزیر آموزش و پرورش و معاونان وی تا جزئی ترین سطوح آن یعنی مدیران مدارس می بایست بر مبنای بهرمندی افراد از تخصص در اصول و مبانی علم مدیریت آموزشی باشد

مدیریت آموزشی یکی از علوم میان رشته ای در حوزه ی علوم تربیتی است که از مباحث رشته های علمی مدیریت دولتی، مدیریت منابع انسانی، اقتصاد و نیز فلسفه ی آموزش و پرورش جهت بسط بازوی تئوریک خود بهره می گیرد. وجهه ی دیگر مدیریت آموزشی یعنی جنبه ی عملیاتی آن را می بایست در ادارات و مدارس نظام آموزشی یافت؛ از این منظر مدیریت آموزشی به نظام مند ساختن فعالیت ها و وظایف مسئولین در حوزه ی آموزش و پرورش می پردازد. اگر تا چند دهه ی پیش انتخاب مدیران جزء و ارشد در نظام آموزشی صرفاً بر مبنای تجربه ی کار در محیط های فرهنگی و آموزشی صورت می گرفت قابل اغماض می نمود؛ چرا که نه متون علمی قابل توجهی در این زمینه موجود بود و نه مسائل مبتلا به نظام آموزشی در وسعتی بود که نیاز به تخصص در امور مدیریتی داشته باشد. با گذر سال ها رشته های تخصصی در این زمینه ایجاد شد و متون علمی مرتبط با مدیریت آموزشی گسترش یافت. اما متاسفانه به دلایلی که از عمده ترین آن ها می توان به نگاه ایدئولوژیک در انتصاب مدیران آموزشی اشاره کرد، نظام آموزشی همچنان از انتصاب مدیران متخصص شانه خالی می کند.

از نظر علمی و تخصصی انتخاب مدیران آموزشی از بالاترین سطح یعنی وزیر آموزش و پرورش و معاونان وی تا جزئی ترین سطوح آن یعنی مدیران مدارس می بایست بر مبنای بهرمندی افراد از تخصص در اصول و مبانی علم مدیریت آموزشی باشد. البته به دلیل تعدد پست های مدیریتی جزء در سطح مدارس در نظام آموزشی، طبیعی است که نمی توان تمامی مدیران را از میان متخصصان این حوزه برگزید؛ در این زمینه باید یادآور شد که صاحبنظران معتقدند تخصص و مهارت در زمینه ی مدیریت آموزشی را بعضاً می توان از طریق فعالیت و اشتغال بلند مدت در حوزه ی آموزش و پرورش اکتساب نمود. با این حال در صورت وجود متخصصان مدیریت آموزشی انتصاب آنان در پست های مدیریتی می بایست در اولویت قرار گیرد. همچنین در زمینه ی انتخاب مدیران در سطح مدارس می توان و می باید از نظرات معلمان به عنوان مجریان اصلی برنامه ها و دستورات بهره برد. این امر جدا از این که فضای کار را تلطیف نموده و جو مشارکت را جایگزین جو دستوری می نماید، می تواند بر ضمانت اجرایی تصمیمات مدیران مدارس نیز بیافزاید.

متاسفانه در سال های اخیر شاهد آن بودیم که انتصاب مدیران در سطوح جزء و میانی نظام آموزشی بی توجه به هر سه مولفه ی مذکور صورت گرفته است؛ یعنی این مدیران نه از روی تخصص، نه تجربیات مدیریتی و نه با مشارکت جمعی معلمان و جلب نظر آنان انتخاب می شدند. به نظر می رسد تنها موضوعی که در این عزل و نصب ها مدنظر قرار می گرفت لابی گری، روحیه ی انقیادی، وابستگی های سیاسی و حتی بعضاً روابط فامیلی بود. این قبیل اقدامات در طی این سال ها بر شکاف میان معلمان – مدیران دامن زده و رویگردانی نخبگان و شایستگان در امر مدیریت آموزشی را از نظام آموزشی باعث گردیده است.

با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، انتظار می رود چنانکه در سخنان رئیس جمهور محترم عنوان گردید، رویه های انتخاب مدیران در نظام آموزشی بهبود یابد؛ این مساله را البته می توان در انتخاب شایسته ی وزیر پیشنهادی ایشان برای نظام آموزشی مشاهده کرد که خود دلیل بر شناخت عمیق ریاست محترم جمهور از مشکلات و مسائل آموزش و پرورش بود. نجفی البته تحصیلات مرتبط با مدیریت آموزشی نداشته است؛ اما توان مدیریتی وی در حیطه ی اقتصاد و کسب تجارب ارزشمند در نظام آموزشی، باعث شده به خوبی با زوایای پنهان مشکلات نظام آموزشی آشنا شود. معرفی ایشان این امید را در میان بدنه ی فرهنگیان و نیز تشکل های مدنی و صنفی معلمان ایجاد کرد که نظام آموزش و پرورش کشور گام بلندی را در جهت حل معضلات و کاستی های موجود بر خواهد داشت. تحول در الگوی شایستگی مدیران سطوح مختلف نظام آموزشی و باز تعریف شقوق تصمیم سازی در این سیستم از مواردی بود که منتقدان و کارشناسان آموزش و پرورش به عنوان نقاط قوت برنامه های نجفی ذکر می کردند.

متاسفانه با اقدام ناباورانه ی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در کنار گذاشتن وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش از شدت این امید کاسته شد. شایان ذکر است که این اتفاق نسنجیده مهر تائیدی بر غلبه ی نگاه ایدئولوژیک به نظام آموزشی و مدیریت آن است. با این حال انتظار می رود در روزهای آتی شاهد معرفی مدیر متخصص و با تجربه ی دیگری برای وزارت آموزش و پرورش باشیم تا تدابیر عقلانی و امیدبخش در سراسر سیستم آموزشی تسری یافته و شایسته سالاری در این نظام نهادینه گردد؛ ساز و کارهای انتخاب و انتصاب مدیران در نظام آموزشی، چه روسای ادارات آموزش و پرورش مناطق و چه مدیران مدارس متحول گردد؛ در نهایت انتظار می رود با روی کار آمدن وزیری مدبر، متخصص و خلّاق در نظام آموزش و پرورش رویکرد ایدئولوژیک و سیاسی در مدیریت آموزشی جای خود را به رویکرد تحولی و تخصصی دهد. تحت این رویکرد مدیریت آموزشی جایگاه اصلی خود را در نظام آموزشی خواهد یافت و جوانب مستقل از ارزش در مدیریت آموزشی مورد توجه قرار خواهند گرفت.

سید منصور موسوی

کارشناس ارشد برنامه ریزی آموزشی