پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

خبرهای جامانده از سال ۲۰۰۸


خبرهای جامانده از سال ۲۰۰۸

سال ۲۰۰۸ میلادی سال اتفاقات بزرگ بود از انتخابات آمریکا گرفته تا بحران اقتصادی جهان و برگزاری بازی های المپیک پکن

سال ۲۰۰۸ میلادی سال اتفاقات بزرگ بود؛ از انتخابات آمریکا گرفته تا بحران اقتصادی جهان و برگزاری بازی‌های المپیک پکن. شاید همین اتفاقات بزرگ باعث تمرکز رسانه‌ها بر چند موضوع خاص و مغفول ماندن بقیه خبرها شده‌اند و شاید هم این مساله را بتوان جزئی جدایی‌ناپذیر از کار خبری قلمداد کرد.

حالا در پایان سال ۲۰۰۸ خواندن منتخبی از اخبار مهم و دیده نشده سال به انتخاب نشریات تایم و فارن‌پالسی لطف خودش را دارد.

۱) افزایش نفوذ روسیه در آفریقا

از نفوذ چین در آفریقا همه خبر داشتند اما از نفوذ روسیه در این قاره چندان خبری مخابره نشده است. واقعیت این است که روسیه در قراردادهای نفت و گاز در آفریقا نفوذ قابل‌توجهی اعمال کرده و می‌خواهد از این طریق در بازار جهانی انرژی برگ برنده را به دست بگیرد.

در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۹ میلادی، شرکت گازپروم روسیه قراردادی را با نیجریه به امضا رساند که بر اساس آن، روسیه در تولید برق به نیجریه کمک کرده و در مقابل، برای احداث خط لوله گاز از غرب آفریقا به اروپا اعمال نظر می‌کند. گازپروم در عین حال به همراه شرکت انی ایتالیا درصدد تامین هزینه پروژه احداث خط لوله گاز لیبی به اروپا است. این خط لوله از زیر دریای مدیترانه می‌گذرد و در مقابل اعمال نفوذ در احداث آن، روسیه می‌خواهد تمام صادرات گاز و بخشی از صادرات نفت لیبی را خودش بخرد. اگر چنین شود، روسیه در واقع کنترل کامل صادرات گاز به اتحادیه اروپا را در دست خواهد گرفت، زیرا از قبل هم توافقنامه‌هایی را با الجزایر، آنگولا، مصر و ساحل عاج به امضا رسانده است.

۲) گاف هسته‌ای پنتاگون

پنتاگون در سال ۲۰۰۶ میلادی مجموعه‌ای از تجهیزات هلیکوپتری را در اختیار تایوان گذاشته بود. از سوی دیگر، مدتی می‌شد که پنتاگون شش کلاهک هسته‌ای خود را گم کرده بود و نمی‌دانست چه بلایی بر سر آنها آمده است. در ماه مارس سال ۲۰۰۸ میلادی از تایوان به وزارت دفاع آمریکا خبر رسید که آن مجموعه تجهیزات هلیکوپتری شامل تجهیزات لازم برای شلیک کلاهک هسته‌ای هم می‌شده! اینگونه بود که معمای گم شدن کلاهک‌های آمریکا حل شد. البته مقامات پنتاگون سعی کردند مساله را توجیه کنند و بگویند که تایوان نمی‌توانسته از این تجهیزات هسته‌ای استفاده کند اما به هر حال انتقال آنها به تایوان -که چین شدیدا نسبت به آن حساس است- می‌توانست به نقطه بسیار خطرناکی در مناسبات آمریکا با چین تبدیل شود.

۳) تلفات مناقشه سریلانکا بیشتر از افغانستان بود

در ماه ژانویه سال ۲۰۰۸ میلادی دولت سریلانکا اعلام کرد از توافقنامه آتش‌بسی که با ببرهای تامیل به امضا رسانده بود خارج می‌شود و این زنگ خطری بود مبنی بر اینکه احتمال دارد سریلانکا بار دیگر گرفتار جنگ داخلی شود. این پیش‌بینی تا حدی درست از آب درآمد، به طوری که تلفات درگیری‌های سال ۲۰۰۸ در سریلانکا بیشتر از افغانستان بوده است. اما این خبر چندان در رسانه‌ها مطرح نشد زیرا دولت سریلانکا جلوی فعالیت خبرنگاران خارجی در مناطق جنگی را گرفته و گروه‌های امدادگر بین‌المللی هم نتوانسته‌اند در این راستا کار خاصی از پیش ببرند. بر اساس آمار نصفه‌نیمه موجود از سریلانکا، امسال ۳۰۰ هزار نفر از مردم این کشور بر اثر درگیری‌های داخلی آواره شده‌اند.

۴) دارفور جدید در سودان ‌

مناقشه دارفور و شرایط غیرانسانی که بر مردم این منطقه روا داشته شد به موقع در رسانه‌ها مورد توجه قرار نگرفت و حالا ظاهرا همین بلا دارد بر سر دارفور دوم می‌افتد. فاجعه انسانی جدید سودان در منطقه‌ای به نام نوبا در کردوفان در مرکز این کشور رخ داده است. در این منطقه، گروه‌های مختلفی از جمله نیروهای دولت مرکزی، نیروهای جنوب سودان و گروه‌های محلی در حال جذب نیرو و آموزش و تجهیز آنها بوده‌اند تا در انتخابات قریب‌الوقوع محلی در این کشور پیروز شوند. ظاهرا نوبا منطقه حساسی است، زیرا ۵۰ گروه بومی آفریقایی در آن ساکن هستند اما دولت سودان همواره سعی کرده که آنها را در حاشیه نگه دارد. این گروه‌ها در جریان جنگ داخلی سودان در دهه ۱۹۸۰ میلادی علیه دولت اسلحه به دست گرفتند و در سال ۲۰۰۵ نیز که توافقنامه صلح میان نیروهای شمال و جنوب سودان به امضا رسید، گروه‌های اهل نوبا حس کردند که دولت جنوب سودان برای دستیابی به منابع نفتی بیشتر، سر آنها کلاه گذاشته است. حالا دیگر کاسه صبر این گروه‌ها لبریز شده و آن طور که گروه بین‌المللی بحران نیز گزارش داده در مناقشات مختلفی که اخیرا در این منطقه درگرفته، صدها نفر جان خود را از دست داده‌اند. قرار است انتخاباتی در سال ۲۰۰۹ میلادی در سودان برگزار شود و حالا گروه‌های مختلف سودانی در تلاش هستند از هر راهی - حتی تهدید و ارعاب و پاکسازی قومی- برای پیروزی خود استفاده کنند. شمار نیروهای دولتی حاضر در منطقه نیز افزایش قابل‌توجهی داشته و خلاصه شرایط کاملا مشابه زمانی است که فاجعه دارفور رقم بخورد.

۵) شمار نیروهای آمریکایی در افغانستان از قبل افزایش یافته بود

ماجرا از زمانی شروع شد که استراتژی افزایش شمار نیروهای نظامی آمریکا در عراق به اجرا درآمد. پس از موفقیت نسبی این استراتژی و به دنبال برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، باراک اوباما رئیس‌جمهور منتخب این کشور اعلام کرد که ضمن کاهش و خروج نسبی نظامیان آمریکایی از عراق، بخشی از این نیروها به افغانستان انتقال خواهند یافت و درواقع استراتژی افزایش شمار نیروهای آمریکایی در افغانستان هم به اجرا درخواهد آمد. آنچه خیلی‌ها نمی‌دانند این است که اعزام این نیروها به افغانستان از مدتی پیش آغاز شده است. در شش ماهه اول سال ۲۰۰۸ میلادی دولت جورج بوش ۲۱ هزار نیروی جدید به افغانستان اعزام کرد و ظاهرا بخش اعظم این نظامیان را نیروی هوایی و دریایی آمریکا تشکیل می‌دهند. حتی آن دسته از کشورهای عضو ناتو که تمایلی به اعزام نیرو به افغانستان نداشتند هم وعده داده‌اند که نیروهایی به این کشور بفرستند. الگوی دیگری نیز که آمریکا پس از عراق می‌خواهد آن را در افغانستان به اجرا بگذارد به دست آوردن دل رهبران گروه‌ها و قبایل مختلف است. در عراق، این تلاش‌ها نتیجه داد و رهبران گروه‌های مختلف در کنار شبه‌نظامیان شورشی و ناسیونالیست قرار گرفتند و شرایطی فراهم شد تا مقابله با عوامل القاعده در عراق به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. تاکنون فرماندهان آمریکایی در افغانستان تلاش مشابهی در این زمینه صورت نداده بودند اما حامد کرزای رئیس‌جمهور افغانستان دقیقا سعی کرده از الگوی عراق در افغانستان نیز استفاده کند و سران قبایل مختلف افغان را در کابل گردهم آورد. او حتی نسبت به مذاکره با ملا عمر رهبر طالبان نیز علاقه نشان داده است. بنابراین اگر باراک اوباما در دوران ریاست‌جمهوری‌اش بخواهد از الگوی مذاکره با سران گروه‌ها و قبایل مختلف افغانستان استفاده کند، می‌تواند به سنگ‌بنایی که کرزای از پیش گذاشته، تکیه کند.

۶) کمک آمریکا به هند برای ساخت سپر دفاع موشکی

در سال ۲۰۰۹ میلادی بیشتر سروصداها از بابت سیستم دفاع موشکی آمریکا بر استقرار این سیستم در اروپای شرقی و اعتراض شدید روسیه به آن متمرکز بود. اما در فاصله‌ای دورتر، اتفاق جدیدی در این عرصه افتاد که توجه جهانی زیادی را به خود جلب نکرد. در اواخر ماه فوریه، رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا که به دهلی‌نو سفر کرده بود مذاکرات آمریکا و هند درخصوص استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در خاک هند را به نتیجه رساند. این خبر اهمیت زیادی دارد زیرا استقرار چنین سیستمی در شبه‌قاره، تبعات زیادی در مناسبات آینده آمریکا و چین و نیز ثبات منطقه به جا خواهد گذاشت. درست همان طور که استقرار رهگیرهای موشکی آمریکا در لهستان باعث بروز تنش میان کرملین و کاخ سفید شد، استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در هند نیز در دهه‌های آینده به تنش‌های زیادی منجر خواهد شد. برخی متحدان آمریکا در شرق -از جمله استرالیا- نیز ممکن است در چارچوب این برنامه شرایط سختی را برای چین و نفوذ فزاینده آن در منطقه به‌وجود آورند. از جمله عواقب دیگر استقرار این سیستم می‌توان به افزایش تنش میان هند و پاکستان اشاره کرد. ‌

۷) جنگ داخلی، میلیون‌ها کنگویی را آواره کرد

در اولین ماه از سال ۲۰۰۸ میلادی، توافقنامه آتش‌بسی میان شورشیان و دولت کنگو به امضا رسید اما هیچ دردی از دردهای این کشور را دوا نکرد. جنگ داخلی و درگیری‌ها در جمهوری دموکراتیک کنگو در سال ۲۰۰۸ میلادی افزایش عجیبی داشت و توافقنامه آتش‌بس هم نهایتا تا ماه آوریل بیشتر دوام نیاورد. در اواخر ماه اکتبر، حدود یک میلیون غیرنظامی مجبور به فرار از خانه و زندگی‌شان شدند و تقریبا یک‌چهارم از این افراد سر از اردوگاه‌های آوارگان درآوردند. در این اردوگاه‌ها هم اوضاع خوبی انتظار آوارگان را نمی‌کشید و حالا به جای خشونت، بیماری‌های مختلف زندگی آنها را تهدید می‌کند. تعداد قابل‌توجهی از آوارگان به وبا مبتلا شده‌اند و احتمال شیوع گسترده این بیماری نیز بالا است.

۸) چشم امید چاوز به دولت اوباما

هوگو چاوز رئیس‌جمهور ونزوئلا که از هیچ فرصتی برای فحش دادن به مواضع آمریکا چشم‌پوشی نمی‌کند ابراز امیدواری کرده که با روی کار آمدن دولت باراک اوباما در آمریکا، مناسبات واشنگتن و کاراکاس وارد مرحله جدیدی شود؛ معنی‌اش این است که گرفتاری‌های اوباما برای دیپلماسی احتمالی‌اش در قبال ونزوئلا بیشتر و سخت‌تر خواهد شد. چاوز قبلا بارها اعلام کرده بود ترجیح می‌دهد که آمریکایی‌ها به جهنم بروند.

۹) محاکمه یک شهروند آمریکایی به اتهام شکنجه غیرنظامیان در خارج از کشور

از سال ۱۹۹۴ میلادی به بعد، وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرده بود محاکمه شهروندانی که در خارج از این کشور عامل شکنجه بوده‌اند قانونی است. اما در سال‌های اخیر شرایطی پیش نیامده بود که این حکم به اجرا درآید؛ تا اینکه چارلز تیلور فرزند رئیس جمهور سابق لیبریا به این دام افتاد. محاکمه تیلور در سی ام ماه اکتبر در آمریکا انجام گرفت و این در حالی بود که پدر او نیز در دادگاه لاهه پرونده دارد و محاکمه‌اش در جریان است. چارلز تیلور در ماساچوست متولد شده و شهروندی آمریکا را دارد و به همین جهت جنایاتی که او در پوشش رئیس واحد ضدتروریسم لیبریا در فاصله سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ میلادی انجام داده اکنون در یک دادگاه آمریکایی تحت‌بررسی است. او در آن زمان به بهانه حفاظت جان مسوولان دولتی لیبریا، بسیاری از اعضای احزاب اپوزیسیون لیبریا و مخالفان دولت را تحت شکنجه قرار داد. محاکمه تیلور باعث شده که امیدها نسبت به محاکمه جنایتکارانی از شیلی، السالوادور، گواتمالا و هائیتی نیز در خاک آمریکا افزایش یابد.

۱۰) کمک به گرجستان صرف ساخت هتل شد

در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۹ میلادی آمریکا یک میلیارد دلار کمک مالی را در اختیار گرجستان گذاشت تا به اصطلاح صرف بازسازی ویرانی‌هایی شود که از مناقشه روسیه و گرجستان در ماه آگوست به جا مانده بود. برخی شهرهای گرجستان در این مناقشه آسیب دیده بودند و ۲۰ هزار نفر از ساکنان اوستیای جنوبی نیز آواره شده بودند و به همین جهت این پول می‌توانست صرف حل چنین مشکلاتی شود اما ۱۷۶ میلیون دلار از این کمک مالی نصیب صاحبان صنایع لوکس در تفلیس شد! در حال حاضر هم یک هتل پنج ستاره بسیار مجلل با همین پول در تفلیس مراحل ساخت را طی می‌کند.

فرزانه سالمی