چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

«وال استریت» هشتاد سال روی جلد «تایم»


«وال استریت» هشتاد سال روی جلد «تایم»

۸۵ سال از انتشار هفته نامه «تایم» می گذرد و در تمام این سال ها «تایم» یکی از جذاب ترین و بحث برانگیزترین صفحات اول مجلات را به خود اختصاص داده است

۸۵ سال از انتشار هفته‌نامه «تایم» می‌گذرد و در تمام این سال‌ها «تایم» یکی از جذاب‌ترین و بحث‌برانگیزترین صفحات اول مجلات را به خود اختصاص داده است. این هفته‌نامه معتبر هر هفته جلد صفحه اول خود را به شخصیت و یا واقعه‌ای مهم و تاثیرگذار اختصاص می‌دهد. در پی بحران اقتصادی اخیر هم «تایم» در دو شماره این بحران را به‌عنوان تصویر صفحه اول و تیتر اصل برگزیده و در پرونده اصلی خود هم این بحران را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. این هفته‌نامه در سایت اینترنتی خود هم صفحات اول ۱۰ شماره خود که در این ۸۵ سال به نوعی به وال‌استریت و اقتصاد مربوط بود را هم از آرشیو بیرون کشیده و نگاهی کوتاه به آن روزها انداخته است.

● ۱۹۵۴: بازار وحشی

«در سال اقتصادی ۱۹۵۴ دنیا علائم و نشانه‌های قابل درکی داشت مبنی بر اینکه اقتصاد آمریکا روز به روز در حال قدرتمند‌تر شدن است. (این قدرت روزافزون مدیون گاو وحشی بازار سهام است در مقابل بورس نیویورک مجله گاو وحشی قرار دارد که به‌نوعی نماد بازار سهام و سرمایه‌داری به شمار می‌آید) واقعیت این است که گاو وحشی ۱۹۵۴ قابل مقایسه با هیچ نمونه مشابه نیست و انگار کاملا متفاوت تربیت شده و رشد یافته است. از هر سو که ببینی پر از عضله و ماهیچه است و ظاهرا هیچ نقطه ضعفی در آن نمی‌توان دید این موجود تمام پیش‌بینی‌ها و ذهنیات اقتصادهای امروز را بر هم زده و با توجه به سه برابر شدن تولید ناخالص ملی قدرتش هم افزایش یافته است.»

● ۱۹۵۸: گاو وحشی وال‌استریت

در سال ۱۹۵۸ اقتصاد آمریکا آن شکوفایی و سرحالی سال‌های گذشته را نداشت. اما گاو وحشی وال‌استریت در وضعیتی کاملا متفاوت به سر می‌برد و بهترین دوران خود را سپری می‌کرد. از ابتدای ماه ژانویه فروش بازار سهام رشد کرد و در ماه دسامبر ارزش سهام ۳۷درصد نسبت به ابتدای سال بیشتر شده بود. این شکوفایی در حالی پدید آمد که اقتصاد دوران تورم را تجربه می‌کرد و این نکته، شگفتی کارشناسان را برانگیخته بود اما برای سرمایه‌گذاران اصلا عجیب نبود که چگونه در چنین شرایطی وال‌استریت روزهای خوشی را سپری می‌کند. در سال ۱۹۵۸ آنها با وضوح شاهد آن بودند که اقتصاد آمریکا برای اولین‌بار با مدل و چهره اقتصادی جدیدی رونق می‌گیرد؛ مدلی که تاکنون در هیچ جای جهان مشاهده نشده بود.

● ۱۹۲۹: سقوط بازار سهام

«ساعت ۱۰ صبح پنج‌شنبه ۲۴ اکتبر زنگ آغاز کار روزانه بازار سهام نیویورک به صدا در آمد و شش هزار سهم مونتگومری میان ۸۳ نفر رد و بدل شد. بالاترین رکورد در سال ۱۹۲۹، یکصد و پنجاه و شش نفر بود. ماه‌های متمادی بود که بسیاری از مردم پول پس‌انداز می‌کردند، قرض می‌گرفتند و دوباره روی پول قرض شده هم قرض می‌کردند تا مالکیت کاغذهایی را در اختیار داشته باشند که به سبب آنها در صنایع آمریکا شریک بودند. حال مردم می‌خواهند از شر این کاغذها خلاص شوند و دیوانه‌وارتر و سراسیمه‌تر از زمانی که تلاش می‌کردند کاغذها را به‌دست ‌آورند به دنبال خلاص شدن از آنها هستند. سهامی که بدون اشاره‌ای به درآمد و سود آنها خریداری شده بود همان‌طور بدون توجه به سود سهام به فروش می‌رفت. این روزها دیگر داشتن سهام سرمایه دردسر به شمار می‌رود.»

● ۱۹۶۲: نبرد در وال‌استریت

البته که الان دیگر سال ۱۹۲۹ نیست. این بار تدابیر حفاظتی بسیار زیادی اندیشیده شده است اما به هر حال خبرهای خوشی از وال‌استریت به گوش نمی‌رسد. وال‌استریت این روزها شبیه سازمانی ملی و دولتی شده که کودکی هشت ساله بخشی از پولش را در آنجا پس‌انداز می‌کند. تاکنون سرمایه‌گذاری زیادی از طریق وام‌دهندگان بخش خصوصی (۱۷ میلیارد دلار تنها در بورس نیویورک) و موسسات بیمه (۱۲ میلیارد) صورت گرفته و تاثیر منفی این سرمایه‌گذاری‌ها بر کیف پول تمام مردم این سرزمین کاملا مشخص است.

● ۱۹۶۹: میلتون فریدمن، اقتصاددان

میلتون فریدمن سیاست‌های مالی نامشخص را بزرگ‌ترین عامل و گستردگی و همه‌گیری رکود دهه ۳۰ می‌داند. در آن زمان بسیاری از بانک‌ها در میان سال‌های ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳ ورشکست شدند و این باعث شد میزان پول موجود در بازار ۳۳ درصد کاهش یابد و در نتیجه سقوط اقتصادهای قدرتمند جهان پدید آمد. فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) در مورد اشتباهات و مسوولیت‌های خود چندان شجاعانه واکنش نشان نداد و به‌گونه‌ای رفتار کرد که انگار مسوولیتی در قبال مشکلات و بحران‌های ایجاد شده ندارد. آنها واقعا نمی‌دانستند چه کاری باید انجام دهند و عملا هیچ اقدامی برای تعدیل رکود مالی صورت نگرفت.

● ۱۹۷۲: آمریکا ورشکسته می‌شود

«ملت آمریکا این روزها چندان پولی ندارند. دلیل آن هم مدیریت نادرست و بدون پشتوانه اقتصادی است که منابع اقتصادی و مالی را بسیار بد تعیین کرده و در نتیجه خدمات عمومی با هزینه بالا ارائه می‌شود. مالیات و اصلاحات دولتی می‌تواند و باید این صورت هزینه‌ها را عادلانه‌تر تقسیم کند. اعتراض مالیات‌دهندگان در واکنش به بی‌عدالتی صورت می‌گیرد و این واکنش آنها کاملا عادلانه است.»

● ۱۹۸۲: بازار وحشی

برای دلال‌های بازار بورس دو هفته منتهی به ششم سپتامبر روزهایی بود که تاکنون تجربه نکرده بودند. آنها تاکنون اینقدر فاصله تابلوهای الکترونیکی بازار بورس تا دستگاه‌های تلفن را در رفت و آمد نبودند. شاخص‌های بازار که همه سبز رنگ بودند با سرعتی حیرت‌انگیز به یک باره اوج می‌گرفتند، سقوط می‌کردند و دوباره اوج می‌گرفتند.

● ۱۹۹۴: تجارب پرخطر در وال‌استریت

«محصولات و قوانین جدید وال‌استریت آنقدر پیچیده و وابسته به هم است که تنها بورس‌بازان حرفه‌ای و افرادی که تکنولوژی‌های روز دنیا را با نیازهای بازار ادغام کرده‌اند می‌توانند از اسرار آن سر در آورند و ریسک‌پذیری هر کدام از سهام را تخمین بزنند. اگر جزء یکی از این دو دسته نباشید بازار شما را از پا در می‌آورد. به همین دلیل بسیاری از دانشجویان و اساتید دانشکده‌های صنعتی و بازرگانی و همچنین مهندسان بیکار به وال‌استریت هجوم آورده‌اند. وال‌استریت دنیای واقعی چیزهایی است که در کتاب‌های دانشکده می‌خوانند. البته در بسیاری از موارد هم دنیا و قوانین حاکم بر وال‌استریت هیچ شباهتی با کتاب‌های دانشگاهی ندارد.»

● ۱۹۹۹: رابین، گرینسپن و سامرز

«با اینکه اقتصاد آمریکا این روزها مثل خورشید می‌درخشد اما بازارهای جهانی، سالی هراس‌انگیز و نگران‌کننده را پشت سر می‌گذرانند. جورج سوروس سرمایه‌دار مشهور تابستان گذشته دو میلیارد دلار در روسیه از دست داد. یک وام احتیاطی که دو برنده جایزه نوبل بانی آن بودند نزدیک بود وال‌استریت را به قهقرا بکشاند، پول واحد برزیل اخیرا نوسانات شدیدی داشته است. طی ۱۸ ماه گذشته ۴۰ درصد اقتصادهای جهان از وضعیت رشد و شکوفایی به تورم و رکود سقوط کرده‌اند».

● ۲۰۰۱:ثروت بر باد رفته

«میزان ثروت بر باد رفته طی یک سال گذشته آنقدر زیاد بوده که باعث نگرانی و ترس می‌شود. نیمی از سهام خانه‌دارها چهار درصد اوایل دهه پنجاه را شامل می‌شود. ارزش سهام امروزه ۲۰ درصد دارایی خانه‌داران را تشکیل می‌دهد و به‌دلیل سقوط ارزش سهام در سال گذشته ارزش خالص سهام برای اولین بار از سال ۱۹۴۵ تاکنون کاهش یافته است. در شش ماه گذشته ارزش بازار سهام خانه‌داران بیش از دو تریلیون دلار کاهش یافته است که این میزان تقریبا برابر پولی است که خانه‌داران به‌عنوان درآمد دریافت می‌کنند.»

● سپتامبر ۲۰۰۸: خیانت وال‌استریت

وحشتناک. این بهترین توصیفی است که می‌توان در مورد وضعیت امروز بازارهای مالی به کار برد. حتی اگر دهه‌ها به مطالعه و تحقیق و تفسیر بازارهای اقتصادی و مالی جهان پرداخته باشید باز هم اتفاقات این روزها برایتان عجیب و البته دردناک است. موسسات بیمه و مالی فراوانی طی این روزها دست نیاز به سوی دورت دراز کرده‌اند تا آنها را از ورشکستگی برهانند. چرا این اتفاق افتاد؟ طی ۱۴ ماه گذشته بارها نشانه‌هایی بروز می‌کرد که اگر وال‌استریتی‌ها و یا مدیران بانک مرکزی واکنش درست و بجا به آن نشان می‌دادند حداقل تا این حد متضرر نمی‌شدیم. همه چیز یادآور بحران بزرگ اواخر دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰ است. در ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹ سهام داوجونز به‌طور متوسط دو درصد سقوط کرد و طی سه سال بعد این سهام در مجموع ۸۹ درصد سقوط داشت. امسال هم در اولین روز کاری پس از رد اولیه لایحه کمک ۷۰۰ میلیارد دلاری سهام داوجونز ۷ درصد سقوط کرد و در روزهای بعد حتی به ۲۵ درصد هم رسید.

● اکتبر ۲۰۰۸: باز هم روزگاری سخت

با اینکه تجربه اواخر دهه ۲۰ و اوایل دهه ۳۰ را داریم اما دوباره قانونگذاران ما اشتباهات سیاستمداران و اقتصاددانان آن دوران را تکرار می‌کنند. بحران اقتصادی که امروز آمریکا را فراگرفته مدل قرن بیست و یکمی بحران اقتصادی ۸۰ سال پیش است. بعید است که کمک ۷۰۰ میلیارد دلاری دولت هم که قرار است طی چند مرحله تزریق شود چندان تاثیرگذار باشد. در این بحران اگر بخواهیم فقط بدهی افراد خانه‌دار را به حساب بیاوریم به آماری نگران‌کننده می‌رسیم. بدهی آنها در سال ۱۹۸۰، ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌داد که در سال ۲۰۰۶، ۱۰۰ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یافته است. به عبارت دیگر خانه‌دارها امروز به اندازه تولید یک سال اقتصاد آمریکا بدهی دارند. بسیاری از این افزایش بدهی‌ها باید در املاک سرمایه‌گذاری می‌شد و در نتیجه یک حباب بزرگ پدید آمد و قیمت خانه طی یک سال به‌طور متوسط بیست درصد افزایش یافت.

آرش فرحزاد