دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

نخل علی


نخل علی

کیسه ای سنگین علی بر دوش داشت
سینه ای پرجوش و لب، خاموش داشت
همچنان می رفت روزی سوی دشت
آشنای صالحی بر او گذشت
گفت با او: یا امیر المومنین
چیست این خم کرده پشتت تا زمین
دانه بود …

کیسه ای سنگین علی بر دوش داشت

سینه ای پرجوش و لب، خاموش داشت

همچنان می رفت روزی سوی دشت

آشنای صالحی بر او گذشت

گفت با او: یا امیر المومنین

چیست این خم کرده پشتت تا زمین

دانه بود اما علی فرمود: نخل

در حقیقت نزد او هم بود نخل

سائل از این گفته شد اندر شگفت

در شگفتی مانده، راه خود گرفت

بوالحسن آن دانه ها در خاک کشت

گشت آنجا تالی باغ بهشت

چون برآمد چندی از این ماجرا

نخل ها شد جمله آن دانه ها

نویسنده : استاد خسرو شهابی