جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

زندگی و زمانه امام محمد غزالی


زندگی و زمانه امام محمد غزالی

بازخوانی تفکر اسلامی در قرون طلایی تمدن اسلامی

سده‌های چهارم و پنجم هجری قمری را می‌توان قرون طلایی تمدن اسلامی نامید که اندیشوران و متفکران بنامی را در درون خود پرورش داده است که از جمله آنها می‌توان به امام محمد غزالی اشاره کرد که در سده پنجم می‌زیست. در این نوشتار با زمانه و زندگی این متفکر بزرگ مسلمان آشنا می‌شویم که تأثیر شگرفی در تفکر اسلامی در آن دوره داشته است.

قرن پنجم هجری قمری که امام محمد غزالی در آن می‌زیست را می‌توان دوران تثبیت علمی و عملی تصوف اسلامی به شمار آورد. عوامل متعددی در ایجاد این ثبات، مؤثر بودند که از میان آنها ۲ عامل، نقش مهم‌تری را ایفا می‌کردند: یکی خانقاه‌ها و حلقه‌های مرادی و مریدی و دیگر، تألیفات عرفانی. گسترش خانقاه‌ها و افزایش تألیفات عرفانی بویژه در قرن پنجم، حدود تعالیم و آداب و رسوم هر یک از مشرب‌های عرفانی را به خوبی مشخص و با حفظ ارکان و اصول آنها این مشرب‌ها را به نسل بعد منتقل کرد.

احداث خانقاه در این سده، رسمی عام بود و خانقاه به مکانی اطلاق می‌شد که صوفیان با برنامه‌های مشخص و منظمی در آن گرد هم می‌آمدند و با رعایت آداب و رسوم به ذکر، تفکر و تعلّم می‌پرداختند. زاویه، دویره و رباط از دیگر نام‌هایی بود که به خانقاه اطلاق می‌شد.

در این قرن، آثار عرفانی نیز رونق بیشتری یافت و مؤلفان زیادی ظهور کردند و آثار متنوعی پدید آوردند. مهم‌ترین تحول در سیر تألیفات عرفانی در این زمان، کاربرد زبان فارسی در عرصه تالیف متون عرفانی بود. پیش از این روزگار، آثار عرفانی به زبان عربی نوشته می‌شد و منابع مهم و عمده عرفانی به زبان عربی بود؛ اما از این قرن به بعد، زبان فارسی نیز برای تألیف متون عرفانی به کار گرفته شد و آثار ارزشمندی پدید آمد که از جمله می‌توان به کشف المحجوب هجویری، آثار خواجه عبدالله انصاری و کیمیای سعادت محمد غزالی اشاره کرد که نقش عمده‌ای در گسترش تصوف بویژه در میان عامه مردم داشت.

در قرن پنجم، مجادلات مذهبی به اوج خود رسید و پیروان مذاهب مختلف فقهی و کلامی به جدال با دیگران پرداختند و برای ترویج اعتقاد خود از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و حتی علمی و فرهنگی سود بردند. بسیاری از مدارس و مراکز علمی این دوره، مانند نظامیه‌ها بر این اساس تأسیس شدند. نه تنها فرقه‌های سنی و شیعی با هم جدال و نزاع داشتند، بلکه مذاهب اهل تسنن نیز با خود رقابت می‌کردند و در پی افزایش پیروان خود بودند. عده زیادی از مشایخ عرفانی خواسته یا ناخواسته از این اختلافات تأثیر پذیرفتند و تمایلات و گرایش‌های خاص خود را بروز و ظهور می‌دادند. آنها علاوه بر آن که صوفی و عارف نامیده می‌شدند، هریک عالم به علوم دین نیز به شمار می‌آمدند و معمولا در فقه، حدیث، تفسیر و کلام تبحر داشتند. بررسی زندگی و آثار مشایخی مانند ابوالقاسم قشیری، خواجه عبدالله انصاری و محمد غزالی، برای نمونه می‌تواند ما را با شخصیت کلی بیشتر مشایخ عرفانی و سیمای تصوف اسلامی در این دوره آشنا کند.

امام‌محمد غزالی، متفکری بلند آوازه و عالمی بسیار برجسته است. وی سال ۴۵۰ ق در قریه طابران طوس به دنیا آمد و پس از ۵۵ سال عمر پرفراز و نشیب، در سال ۵۰۵ ق در همین شهر چشم از جهان فرو بست . زین‌الدین ابوحامد محمد بن‌محمد‌بن‌محمد‌بن‌احمد طوسی شافعی غزالی، مشهور به حجت‌الاسلام، در سال ۴۵۰ هجری قمری در طابران طوس خراسان دیده به جهان گشود. درباره این که غزالی منسوب به چیست و باید آن را با تشدید (غزّالی) خواند یا مخفف (غزالی) اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند چون پدرش، پشم ریس بود و در بازار پشم فروشان پشم می‌فروخت، او را غزّالی می‌گفتند و عده‌ای بر آن اند که غزالی، منسوب به غزاله است که نام محلّی است و این نسبت مکانی است.

قرون چهارم و پنجم قمری، ۲ قرنی است که نویسندگان و محققان، آنها را قرون طلایی تمدن اسلامی نامیده‌اند. پس از پایان نسبی فتوحات و گسترش مرزها، مناطق پهناوری از مناطق شمالی آفریقا و جنوب اروپا تا نواحی غربی هندوستان، صحنه فعالیت‌های فقهی، کلامی، فلسفی و هنری، البته منازعات سیاسی و خطرهای فرقهگرایی و همچنین آغاز تهدیدهای جنگ‌های صلیبی، دیگر شوون جوامع اسلامی را رقم می‌زد. در چنین احوالی، غزالی پا به عرصه حیات نهاد. وی بر اثر تعلیم و تربیت و اهتمامی که پدرش در امر تحصیل وی داشت و نیز مجاهدت‌های خود در بیشتر متون فقهی، کلامی و فلسفی عصر و همچنین تجارب رازورانه، دستی آزموده داشت و مدتی نیز سمت مدرسی نظامیه بغداد را که عالی‌ترین محل علمی ‌ فقهی زمانه بود، بر عهده گرفت.

اثر‌گذاری غزالی در تفکر اسلامی، جنبه‌های متعددی دارد. از این رو، از پایگاه و جایگاه تفکراتی و عملکردی وی، تفاسیر و برداشت‌های گوناگونی صورت گرفته است. برخی در غلو شان او معتقد بودند اگر قرار بود پیامبری دیگر مبعوث شود، غزالی چنین رسولی بود و عده‌ای از معاصران و پیشینیان، در نقطه مقابل این گروه، در ارادت و صداقت تجربی او شک و شبهه بسیار روا داشتند. ابن رشد، فیلسوف اندلسی و کسی که به مقابله با حملات غزالی به فلسفه برخاست، معتقد بود غزالی «با اشعری، اشعری است و با صوفی، صوفی است و با فلاسفه، فیلسوف است.»

پتروشفسکی روسی و سیدجواد طباطبایی، محقق ایرانی نیز از کسانی هستند که در زمان حاضر، اخلاق و رفتار غزالی را فاقد یکدستی و اصالت می‌دانند. یکی از دلایل اصلی این قضاوت‌های کاملا متعارض، بحران سیاسی اجتماعی عصر غزالی و افت و خیزهای سیاسی و دیگری تحولات روحی و خصلت ستیزه‌گری وی است. در زمان غزالی، بحران روابط میان نهاد سلطنت و خلافت، یکی از فرازهای حساس خود را طی می‌کرد و غزالی نیز مانند متفکران برجسته زمان خود نمی‌توانست بدون درگیری و جهت‌یابی بوده باشد. خصلت ستیزه‌گری و تحولات روحی وی نیز کار پژوهشگران را مشکل کرده است. او هنگام اقامت در بغداد، در دفاع از خلافت، یکی از مهم‌ترین ردّیه‌ها را بر باطنی‌گری و نماینده برجسته آن، اسماعیلیان نوشت و نام آن را فضائح الباطنیه یا المستظهری نهاد. نام دوم، برخاسته از نام خلیفه زمان، المستظهر بود. وی پس از ترک بغداد، بدون آن که دچار تمایلات باطنی‌گری، از گونه تشیع و اسماعیلی شود، از افراد نزدیک به رازوران شد و خود نیز متوسل به این گروه گردید. ستیزه‌گری و تحولات روحی غزالی در جنبه‌های عرفانی و معنویت و رازوری، خلاصه نمی‌شود. وی در دورانی از زندگی خود کتاب مقاصد الفلاسفه را نوشت که شرحی آموزشی درباره فلسفه مشاء، یعنی فلسفه ارسطو و افلاطون و پیروان مسلمان وی همچون ابن‌سینا بود و اندکی بعد کتاب تهافت الفلاسفه را در مذمت فیلسوفان و ذکر برخی از ادلّه کفر آنان به رشته تحریر در آورد. کتاب مذکور، حمله‌ای شدید به فلسفه بود که ابن رشد، بعدها با نگارش کتاب تهافت التهافت پاسخی به آن عرضه داشت.

غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه بیان می‌کند که اهل فلسفه با همه عقل و ذکاوتی که دارند منکر شرایع اند و ادیان و ملل را نمی‌پذیرند. او فلاسفه را متهم می‌کند که به یونانیان، تشبّه می‌کنند و تعبد به احکام عبادی را ترک می‌گویند و دین آبا و اجدادی خویش را نمی‌پذیرند. در حالی که غزالی در طرح این موضوعات به فارابی و ابن سینا نظر داشته، هیچ شاهدی درباره درستی این اتهامات در آثار آنها وجود ندارد. بررسی آرای غزالی نشان می‌دهد وی در نقد و بررسی دیدگاه‌های فلاسفه، جانب انصاف را رعایت نکرده است. او نه با استدلال، بلکه در مقام انکار در برابر فلاسفه ایستاده و موضع رد و مخالفت گرفته است. این مواضع تند و تعصب آلود غزالی تا حدی از تدریس در نظامیه بغداد ناشی می‌شود؛ زیرا خواجه نظام الملک برای تأسیس و بنای مدارس نظامیه۲ انگیزه کرد: یکی ترویج مذهب فقهی شافعی و دیگر، اشاعه و گسترش مذهب اشعری در اصول. مواضع انکار آمیز غزالی در برابر فلاسفه، تحت تأثیر رابطه ناسازگار اشاعره با اهل استدلال و تعقل قرار داشته است و این تا حد زیادی بر اعتبار علمی آرای او خدشه وارد می‌سازد. این که ابن رشد با تألیف کتاب تهافت التهافت، کمتر از یک قرن بعد از غزالی به دفاع از فلسفه و بررسی و نقد انتقادات ابوحامد بر فلاسفه پرداخت، از آن جهت است که دیدگاه‌های غزالی را مستدل و منصفانه نمی‌دانست.

غزالی همچون ارسطو، از دانشوران بلند آوازه‌ای است که علاوه بر نوشته‌های اصلی خودش، با گذشت زمان، کتاب‌های فراوان دیگری به وی نسبت داده‌اند؛ کتاب‌هایی که تعدادش، ۶ برابر رقمی است که خودش، دوسال پیش از مرگ در نامه‌ای که به سنجر نوشته یاد آور شده است. آمیختن همین آثار فراوان با کتاب‌های اصلی او، کار پژوهش را بر اهل تحقیق، چنان دشوار کرده که برای شناسایی درست از نادرست، پژوهشگران را به معیار دقیق یعنی ترتیب تاریخی آثار غزالی نیاز افتاده است، معیاری که می‌تواند تاریخ پیدایش هریک از آثار اصلی غزالی را روشن کند. شناخت دوران تکامل اندیشه این بزرگ استاد، تنها با وجود چنین معیاری امکان پذیر است و بدین وسیله، امکان دارد از چگونگی تحول بزرگی که در زندگی پرنشیب و فراز او رخ نموده آگاه شد.

با توجه به تعدد و زیادی آثار بر جای مانده از غزالی، می‌توان به برخی که دارای اهمیت بیشتر یا ابعاد و جنبه‌های سیاسی است، اشاره کرد. غزالی چند کتاب در ردّ باطنی گری به رشته تحریر در آورد که همان‌گونه که آمد ‌ المستظهری یا فضائح الباطنیه، مهم‌ترین آنهاست. او در خاطراتش به تعداد دیگری از رسالات مرتبط با این قضیه اشاره کرده است که در مجموع، ۵ کار را شامل می‌شود: کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد که در برگیرنده اصول اعتقادی ‌ سیاسی اهل سنت است و در آن در باب امام، مسأله ترتیب و افضلیت خلفا و نظایر این مطالب بحث کرده است؛ کتاب‌های مقاصد الفلاسفه و تهافت الفلاسفه که اولی، شرح فلسفه و مقاصد آن است و دومی، طعن و ردّ فلسفه. این دو کتاب به فارسی ترجمه شده است. کتاب نصیحه الملوک که کتابی جنجالی و بحث انگیز و از سیاسی ترین آثار اوست. کتاب عظیم غزالی که سر آمد آثار وی است، احیای علوم الدین که در ۴ ربع یا بخش بزرگ تنظیم شده و غزالی، خلاصه‌ای از آن را به فارسی به همراه تغییراتی با عنوان کیمیای سعادت به دست داده است که نزد فارسی زبانان، کتابی مشهور و پر استفاده است. غزالی در کتاب احیاء علوم الدین، در شمارش علوم و ارائه تقسیم بندی آنها، جایگاه سیاست را مشخص کرده است. سر انجام باید به ۲ کتاب دیگر غزالی هم اشاره کرد که یکی همان خاطرات یا اعترافات وی به نام المنقذ من الضلال است که در آن شرح سرگشتگی وی و همچنین چگونگی بررسی راه‌های معطوف به حقیقت بررسی شده و دیگری، مکاتیب فارسی وی که در آن برخی نامه‌های غزالی از جمله مکتوبات وی به امرا و بزرگان سیاسی آمده است.

بنابراین می‌توان این گونه نتیجه گیری کرد که آثار فارسی غزالی عبارتند از: کیمیای سعادت، نصیحه الملوک و نامه‌های وی که با عنوان فضائل الانام به چاپ رسیده است. آثار غزالی به زبان عربی متعدد و کثیر است که به این صورت است:

البسیط، الوسیط، الوجیز (در فقه)، مقاصد الفلاسفه ( در فلسفه)، تهافت الفلاسفه (در کلام)، محک النظر، میزان العمل (در منطق)، المستظهری، حجت‌الحق، الاقتصاد فی الاعتقاد، قواعد العقائد، الرساله القدسیه (در کلام)، احیای علوم‌الدین (در تصوف و اخلاق)، بدایه الهدایه، المقصد الاسنی، جواهر القرآن، کتاب الاربعین (در اخلاق)، الدرّه الفاخره، القسطاس المستقیم (در کلام)، ایهاالولد (در تصوف)، المنقذ من الضلال (شرح حال)، المستصفی من اصول الفقه (در فقه)، مشکاه الانوار، الجام العوام عن علم الکلام، معراج السالکین، منهاج العارفین، روضه الطالبین و عمده السالکین، رساله فی السلوک، مرشد السالکین و نزهه لسالکین (در تصوف)‌.

در خاتمه می‌توان این گونه نتیجه گیری کرد که زمانه غزالی، زمانه‌ای پر آشوب و فعال به لحاظ سیاسی بود. اختلافات داخلی میان سلاطین سلجوقی بویژه نزاع و اختلاف نهاد سلطنت با نهاد خلافت، یکی از این موارد است. در این اوضاع، غزالی بغداد را به قصد هجرت ۱۰ ساله ترک می‌کند، اما درگیری‌های وی در منازعات سیاسی سبب آن شد که برخی، این هجرت را پیش از آن که برایش عامل تجربی روحی قائل باشند به مسائل سیاسی نسبت دهند. از موارد مشکل در فهم غزالی، در اصالت یا منحول بودن بخشی از کتاب نصیحه‌الملوک ، نهفته که در آن گرایش‌های سیاست‌نامه‌نویسی بسیار است. فعالیت باطنیان در قالب اسماعیلیه ایران و اقدام به قتل برخی بزرگان از جمله خواجه نظام الملک در کنار خطر فاطمیان مصر، از دیگر مسائل مهم و حساس عصر غزالی بود و بر همه اینها باید آغاز فعالیت‌های صلیبیون در شامات را هم افزود.

سید جواد میرخلیلی