سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
نگو نگو نمیام
انگار همین دیروز بود که نوزاد کوچولویتان را از بیمارستان به خانه آوردید. شاید به تصور شما او هنوز همان دختر یا پسرکوچولویی است که در یک سبد کوچک جای میگرفت و با خود حملش میکردید اما به خاطر بسپارید برخورد شما با بچه ۲ یا ۳ ساله باید بسیار متفاوت از رفتارتان با یک نوزاد باشد...
اگر با کودک نوپای (۱۸ ماهه تا ۳ ساله) خود مثل نوزاد رفتار کنید، او را که درصدد تجربه کردن دنیای اطرافش است دچار درماندگی میکنید. حتی بچههای کوچک هم باید قواعد، حد و حدود و خط قرمزهایی داشته باشند تا بتوانند طبق خواستههای منطقی شما رفتار کنند. البته این قوانین که از سوی شما و با مشورت همسرتان وضع میشود و به اطلاع کودک میرسد، بدون تردید باید با سن بچهها متناسب باشد. برای هر قاعدهای هم باید ثبات قدم داشته باشید تا لزوم اجرای آن محرز شود. اگر شما و همسرتان در مورد رفتارهای مناسب یا ناپسند فرزندتان، اختلاف نظر داشته باشید نمیتوانید هیچ قانونی را چه خوب و چه بد در خانه وضع کنید. به عنوان نمونه، اگر شما در خانوادهای بزرگ شدهاید که قوانین سختی بر آن حاکم بوده اما همسرتان در خانهای بینظم پرورش یافته که والدین از او خواسته و انتظاری نداشتهاند، باید تصمیم بگیرید هدف از روش تربیتی که برای بچهها دارید، چیست؟ شاید تا به حال این مسایل برایتان حائز اهمیت نبوده اما با تولد کودک و لزوم تربیت صحیح او، این موضوع اهمیت مییابد و حتی اگر با هم وحدت نظر ندارید باید وحدت رویه پیدا کنید تا در رفتار و گفتار یکسان به توافق برسید.
«داستان زندگی» این هفته میخواهد به این موضوع تاکید کند تا شما والدین جوان که تازه بچهدار شدهاید قبل از درمانده شدن از رفتارهای کودکتان و پیش از آنکه مشکلات رفتاری او منجر به شرمندهشدنتان در نزد دوستان و اقوام شود به برقراری روال معین در زندگی و تدوین برنامه مشخص بپردازید. کارشناسان ما در مورد رفتار شایعی که در بچهها دیده میشود راهنماییهایی برای والدین داشتند. رفتار ناپسندی که خانم کدخدایی به طور خلاصه به آن اشاره کردهاند؛ درخواست برای ماندن در خانه دیگران.
● شروع قصه
«بلافاصله پس از ازدواج، بچهدار شدم و هنوز اولین کودک را سروسامان نداده بودم که فرزند دومم هم به دنیا آمد. حالا یک پسر ۸ ماهه و یک دختر ۴ ساله دارم. بزرگترین مشکلی که با آن مواجهم، خودش را در میهمانی و جمعهای خانوادگی نشان میدهد و آن جنجالی است که دخترم به پا میکند و میگوید دلش نمیخواهد میهمانی را ترک کند و با ما به خانه بیاید. نگرانیام وقتی بیشتر میشود که میبینم پسرم هم از او تقلید میکند. متاسفانه دیگران وقتی اصرار او را میبینند از ما میخواهند اجازه دهیم کمی بیشتر بماند و بعد او را میرسانند یا گاهی شب در منزل مادر بزرگ، خاله، عمه و... میماند و این مساله نگرانم میکند. میترسم عادت کند و بعدها نتوانم جلویش را بگیرم. پسرکوچکم به تبع او یاد گرفته وسایل تزیینی را که متعلق به خودش نیست، بخواهد. به هر حال صاحبخانه هم رودربایستی میکند و آن را میدهد. همسرم میگوید بزرگتر میشوند، این اخلاقشان اصلاح میشود اما من موافق نیستم و میخواهم برای این مورد کاری انجام دهم...»
● نگاه اول
دکتر میترا حکیم شوشتری/ روانپزشک کودک و نوجوان/ عضو هیأت علمی دانشگاه
باید به قانونهای خودتان پایبند باشید
بهطور کلی توصیه ما این است که به بچهها اجازه ندهید بدون حضور شما خصوصا شبها خارج از خانه باشند. چون بچهها هنوز تا اواسط سن دبستان - حول و حوش ۱۰ سالگی - دقت کافی برای مراقبت از خود را ندارند و امکان دارد برخوردهایی که با آنها در محیط جدید میشود تاثیر جدی روی رفتارهایشان بگذارد و مانند قبل حرفشنوی لازم را نداشته باشند. به هر حال باید این نکته را در پس زمینه ذهنیتان داشته باشید که بسیاری از اتفاقات و آزار و اذیتهای جسمی و جنسی کودکان، توسط افرادی صورت میگیرد که خویشاوند او هستند یا برای کودک آشنا محسوب میشوند. بعضی از والدین گاهی به کودکانشان اجازه میدهند به مدت یک هفته در منزل اقوام و در کنار بچههای همسن و سال فامیل بمانند که این تصمیمها را توصیه نمیکنیم چون شما در مدت این هفته هیچ نوع نظارتی روی کودکتان ندارید و او هیچ برنامه تربیتی خاصی ندارد. این قضیه بهویژه برای کودکان زیر ۱۰ سال که برای شکلگیری رفتارهایشان نیازمند نظارت مستقیم شما هستند، حائز اهمیت است.
بچهها در این سن هنوز به این قدرت تشخیصی نرسیدهاند که نباید در محیط جدید دچار تغییر رفتار شوند و به همین دلیل تمام آنچه تحت عنوان قوانین تربیتی آموختهاند و در خانه لازمالاجرا بوده را تعطیل میپندارند.
در مورد تقاضای خاصی که بچهها دارند مانند برداشتن اشیا یا وسایلی که متعلق به آنها نیست، ذکر این نکته ضروری است که شما به عنوان والدین کودک باید قبل از رفتن به میهمانی یا هر محیط جدیدی با او صحبت کنید اما اینکه چه بگویید و چگونه با او حرف بزنید، خیلی اهمیت دارد.
به کودک بگویید قرار است به کجا بروید، در آنجا امکان ملاقات چه افرادی وجود دارد، مدت زمانی که در آنجا خواهید بود چقدر است و در نهایت چه انتظاراتی از او دارید.
هرچه بچههایتان کمسنتر باشند، لازم است این اطلاعات را به صورت جزییتر با آنها در میان بگذارید. حتی اگر او یک کودک نوپاست و مفهوم زمان را درک نمیکند، باید از کلماتی استفاده کرد که برایش قابلدرک باشد. «داریم میرویم خونه خاله اینا و تا شب، یعنی موقعی که شام بخوریم آنجا میمانیم. از تو انتظار دارم فقط چیزهایی را که با خودت میبری برگردانی.» باید انتظارات خود را به صورت مثبت مطرح کنید. گفتن چنین جملاتی غلط است: «انتظار ندارم اسباببازیها و وسایل دخترخالهات را برداری یا به وسایل خانه خاله اینا دست بزنی!»، «حق نداری مثل دفعه قبل به وسایل خانه آنها یا اسباببازیهای بچههایش دست بزنی!»
وقتی شما با او در مورد همه چیز حتی رفتارهایی که از او انتظار دارید به صورت مثبت صحبت کنید، زودتر به نتیجه خواهید رسید. اگر کودک شما عادت کرده به هر کجا میرود درخواست کند متعلقات دیگران را بردارد و آنها هم از روی تعارف آن درخواست را اجابت میکنند، باید با لحنی مهربان و قاطع به او بگویید: ببین عزیزم، امشب میخواهیم برای شام به منزل عموجان برویم. از تو انتظار دارم یکی از اسباببازیها یا کتابهایی که دوست داری با خودت بیاوری و همان را فقط همان را با خود برگردانی. اگر این قانون را اجرا کنی یک جایزه برایت دارم.»
در نظر گرفتن جایزه فوری بلافاصله بعد از اینکه از میهمانی خارج شدید، ایده خوبی است و میتوانید اثرات مثبت آن را ببینید. در کیفتان یک گلسر یا تل قشنگ، یک خوراکی جالب یا یک پازل دستی کوچک داشته باشید و به محض اینکه او برخلاف همیشه با خوبی و خوشی خداحافظی کرد و از میهمانی به همراه شما خارج شد آن جایزه را از کیفتان درآورید و از او تشکر کنید که قانون تعیین شده را رعایت کرده است.
برای بچههایی که همیشه موقع خداحافظی قشقرق به راه میاندازند و دلشان نمیخواهد محل میهمانی را ترک کنند یا آنقدر بدقلقی میکنند که صاحبخانه از شما تقاضا کند با درخواست او موافقت کنید نیز این راهکار جایزه فوری جواب میدهد. به شرط اینکه این قانون را از قبل به اطلاع کودک رسانده باشید. قبل از خروج از منزل به کودکتان بگویید: «انتظار دارم این قانون را رعایت کنی. با من و پدرت هر جایی که رفتیم با ما هم به خانه برمیگردی! حتی اگر خاله، دایی، مادربزرگ و... اصرار کنند که بمانی!» البته لازم است در مورد این قانون لازمالاجرا با آشنایان و بهخصوص افرادی از خانواده که بسیار با شما در ارتباط هستند مانند مادربزرگها یا خاله و عمهای که با بچه ارتباط بیشتری دارند، صحبت کنید و بگویید چه برنامهای دارید و چه قانونی تعیین کردهاید. با این اطلاعرسانی به فامیل صمیمیتان مانع از اما و اگرهای آنها میشوید. «بگذار دو ساعت بماند خودم آخر شب میآورمش!»، «اینجا خانه دایی است. عیبی ندارد. این وسایل را بردار دایی جان!» این اما و اگرها اغلب اوقات از قاطعیت و جدیت شما میکاهد و بچهها میفهمند که جای تخطی از قوانین تعیینشده وجود دارد.
حتی لازم است قوانین تنبیهی و جدی شما را نزدیکانتان بدانند. بهعنوان نمونه مادربزرگ یا خاله میداند اگر علی کوچولو موقع خداحافظی با گریه و زاری راضی شود همراه والدینش برود دفعه بعد که قرار باشد به منزل خاله برود او را نمیآورند. با این حال فراموش نکنید هر بار که راهی میهمانی میشوید لازم است به بچهها یادآوری کنید انتظاراتتان چیست و قوانین کدامند البته با جملات مثبت. مطمئن باشید اگر یک بار پسرکوچولوی شما تجربه کند، این قشقرقها چه عاقبتی خواهد داشت دیگر آن را تکرار نمیکند. «ما ظهر میخواهیم به خانه عمه جان برویم اما چون طبق قانون، تو به خاطر رفتار دفعه قبلت موقع خداحافظی از این میهمانی محروم هستی، تو را به خانه مادربزرگ میرسانیم.» یادتان باشد برای بچهای که دوست دارد به آن میهمانی بیاید و با همسالان خود خوش بگذراند این نیامدن بزرگترین تنبیه است حتی اگر منزل مادربزرگ یا خاله را خیلی دوست داشته باشد. او را با روی خوش به محل مورد نظر میرسانید و میگویید: «خداحافظ عزیزم، میهمانی خانه عمه جان تا بعدازظهر ساعت ۴ است و طبق قرار قبلی تو نمیتوانی بیایی. عصری به دنبالت میآییم و از جلسه بعد میتوانی با ما همراه شوی البته به شرط اجرای قوانین.»
بهخاطر رفتاری که با پسربچه یا دختربچه ۴، ۵ سالهتان میکنید دلگیر نشوید و احساس گناه نکنید. کافی است وقتی بعد از میهمانی به سراغش رفتید به او بگویید: «امیدوارم دفعه بعد تو با رفتار خوب و خوشحال از عمه جان و پسرعمهات خداحافظی بکنی تا بتوانیم همیشه تو را همراه خود ببریم. اینطوری هم از میهمانی عمه محروم نمیشوی و هم جایزه میگیری و به همه خوش میگذرد.»
در یک کلام میخواهم بگویم باید به قوانینی که میگذارید پایبند باشید. نکته مهم اینکه هرگز برای تنبیه یک محرومیت عاطفی را در نظر نگیرید. به عنوان نمونه گاهی تا یک هفته با بچه حرف نمیزنند یا به او لبخند نمیزنند. رفتار شما باید طوری باشد که او بفهمد محرومیت شما فقط برای همان دفعه است. توصیه دیگر اینکه به والدین توصیه میکنیم زمان میهمانی را کوتاهتر کنند. بسیاری از بچهها به خصوص اگر کمسن باشند در ساعات طولانی میهمانی بدقلق میشوند. نکته پیشگیرانه دیگر اینکه از خانه برای بچههایمان اسباببازی یا خوراکی خاصی ببریم. دقت کنید یک کودک ۸ ساله یک ساعت با اسباببازیهایش بازی میکند اما در ۳ و ۴ سالگی این کودک نیاز دارد در مدت یک ساعت چند اسباببازی متنوع را امتحان کند چون حوصلهاش سر میرود و باید تنوع زیادی را پیشروی او قرار داد تا از بدقلقشدناش کاست.
● نگاه دوم
دکتر محمدرضا خدایی/ روانپزشک، عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
مرغ همسایه برای بچهها همیشه غاز است
یکی از خصوصیات ذاتی بچهها این است که محیطهای جدید، هیجان و تنوع را دوست دارند. معمولا محیط خانه و وسایل آن برای بچهها، حالتی روتین، معمولی و روزمره دارد و بچهها برای فرار از این محیط ایستا، دوست دارند که محیطهای جدید مانند خانه مادربزرگ، خاله یا سایر اقوام و دوستان را از دید خودشان تجزیه و تحلیل کنند. برای بچهها، همیشه مرغ همسایه غاز است! یعنی هر چقدر هم که مادرشان در خانه به آنها رسیدگی کند یا برایشان غذاهای خوشمزه بپزد، باز هم غذای ساده همسایه یا مادربزرگ را ترجیح میدهند! این خصوصیت اخلاقی فرشتههای کوچک، به خاطر همان حس تنوعطلبی و هیجانطلبی آنها است. بیشتر وقتها، والدین از ما میپرسند که اشکالی ندارد اگر به فرزندم اجازه بدهم خانه مادربزرگ یا سایر اقوام بماند؟
یا اینکه چطور به کودکم یاد بدهم که وجه تمایزی بین خانه مادربزرگ و خانه همکار وجود دارد و او گاهی میتواند خانه مادربزرگش بماند اما خانه همکارم نه؟! در پاسخ به چنین والدینی باید بگویم که اگر بچه هر چند وقت یکبار دلش خواست که ساعات بیشتری را در خانه مادربزرگ، خاله یا عمویش به تنهایی بماند، اشکالی ندارد و نباید در اینباره زیاد سختگیری شود. اما اگر این علاقه به ماندن خانه این و آن در بچه شدید و تکرار شود، باید علت و راه حل رفع آن را پیدا کرد. دلیل اینکه بچهها دوست دارند گاهی خانه اقوام یا بیشتر مادربزرگ و پدربزرگشان بمانند، این است که معمولا مادربزرگها حامی و مدافع بچهها در برابر پدرومادرشان هستند و به خاطر بازنشسته بودن، میتوانند ساعتهای بیشتری را در کنار نوههایشان بگذرانند و آنها را از حمایت عاطفی بیشتری هم برخوردار کنند. بنابراین، علاقه به حمایتهای عاطفی بیشتر مادربزرگها و پدربزرگها است که بچهها را به سمت خانهها آنها میکشاند.
از طرف دیگر هم، بچه با اقوامی مانند خاله و عمو و... احساس راحتی و نزدیکی دارد و باز هم به خاطر محبت آنها جذب رفتن و ماندن در خانهشان میشود. با این تفاسیر، همانطور که گفته شد، والدین نباید نسبت به علاقه فرزندان خود برای ماندن پیش مادربزرگ یا اقوام نزدیک، خیلی خطکشوار و سرسختانه رفتار کنند و باید به آنها اجازه دهند که هرچند وقت یکبار، مطابق میلشان عمل کنند. اما این توصیه تنها در مورد اقوام نزدیک است و به هیچوجه توصیه نمیشود که شما فرزندتان را پیش همسایه یا دوست و همکار بگذارید. شما باید با آرامش و مهربانی، قبل از رفتن به میهمانیهای دوستانه، به فرزندتان بگویید که چون نمیدانید محیطخانه دوست یا همکارتان چگونه است پس نمیتوانید به او اجازه بدهید که شب را آنجا بماند. نکته یا بهتر بگویم، سوال بعدی این است که اگر علاقه فرزندمان نسبت به ماندن در خانه مادربزرگ یا سایر اقوام، بیش از اندازه بود، چه کار کنیم؟ پاسخ این سوال هم این است که ما باید هرچه سریعتر، علت این علاقه را پیدا کنیم و درصدد رفع آن بربیاییم. شاید بچه ما محیط خانه را دوست ندارد، شاید تحمل خانه و اعضای آن برایش رنجآور است و او در این خانه احساس افسردگی میکند که مدام دوست دارد در خانه دیگران بماند. ببینید! وقتی که فرزند ۴ تا ۵ ساله ما، مدام دوست دارد که بیرون از محیط خانه باشد، ما باید توجه بیشتری به رفتارهای بین فردی و رفتار خودمان با فرزند یا فرزندانمان داشته باشیم.
به عنوان نمونه وقتی که ما یک فرزند ۴ ساله و یک فرزند ۸ ماهه را در خانه داریم و فرزند ۴ سالهمان دوست دارد که مدام بیرون از محیط خانه باشد، شاید نمیتواند رفتار و محبت والدین خود را نسبت به فرزند کوچکتر تحمل کند. یکی از بزرگترین مشکلات این است که فکر میکنیم بچهها باید منطق و تجربه ما را داشته باشند و آنها روحیهای مانند ما دارند و فقط ابعاد بدنشان کمی کوچکتر است! در صورتی که اینطور نیست.
رفتار والدین با یکدیگر، با فرزند کوچکتر و با فرزند بزرگتر، میتواند تاثیر مستقیمی روی بچهها داشته باشد به صورتی که باعث گریز آنها از محیط خانه شود. یک بچه ۴ ساله ممکن است در ذهن خودش، از به بیعدالتیای که والدین در حق او روا میدارند و به فرزند کوچکتر اهمیت بیشتری میدهند، رنج ببرد. با این حساب، وقتی فرزند بزرگتر شما، مدام اصرار میکند که خانه این و آن بماند، میخواهد با زبان بیزبانی به شما بگوید که محیط خانه برایش امن نیست و او از این وضعیت خسته شده است. حتما الان میپرسید که پس چاره چیست؟ چاره این است که پدرومادرها در درجه اول، محیط خانه را برای فرزندشان امن و بدون استرس کنند و از بحث کردن جلوی بچهها بپرهیزند و جایگاه هر کس را هم تعریف کنند.
به عنوان نمونه به فرزند ۴ سالهشان بگویند که این بچه کوچکتر چندماهه، خواهر یا برادر کوچولوی او است و نمیتواند بدون حمایت او زندگی کند. بهتر است که والدین فرزندان بزرگتر را در کارهای غیرفیزیکی،درگیر کنند. به عنوان نمونه به آنها بگویند که فرزند کوچکتر، علاقه زیادی به او دارد و در نتیجه او میتواند بچه را بخنداند یا با او بازی کند و این طوری، هر ۲ تایشان ساعتهای شادی را در کنار همدیگر داشته باشند. یکی دیگر از راههای شاد و امن کردن محیط خانه برای کودک این است که والدین، تشویقهایی را متناسب با کاری که آنها انجام میدهند برایشان در نظر بگیرند و یک برچسب ستارهای یا حتی یک بازی فکری یا هیجانی برایشان بخرند. یکی از مهمترین و موثرترین راهحلهایی هم که برای اصرار نداشتن فرزندان به ماندن در خانه دیگران وجود دارد، رفتارآموزی به آنها با رفتار درست است. یعنی اینکه وقتی شما میخواهید از خانه مادربزرگ برگردید و فرزندتان اصرار به ماندن دارد، به او بگویید که عزیزم اگر تو به خانه نیایی، من و خواهر یا برادر کوچکت دلمان برایت تنگ میشود و غصه میخوریم! یا حتی مادربزرگ بگوید که شما همه با هم یک خانواده هستید و اگر میخواهید، میتوانید همه با هم آنجا بمانید. بنابراین، باید رفتار صحیح را با الگوهای عملی به بچهها آموخت و نه با نصیحت.
در مورد این نکته هم که ما چطور باید به فرزندمان بیاموزیم که مدام وسایل یا اسباببازی دیگران را نخواهد باید بگویم که تنها با صحبت کردن و مهربانی میتوان این نکات را به فرزندان آموخت. بهعنوان نمونه به فرزندمان بگوییم: «علیآقا یا زهرا خانم! تو فعلا این وسیله را نیاز نداری و جایی هم در اتاقت برای قرار دادن آن نداری، پس آن را برگردان تا من هم هر وقت که لازم بود، یکی بهتر از آن را برایت بخرم.» تنها نکتهای که باید در رفتار با بچهها رعایت کرد این است که با خشونت با آنها برخورد نکنیم تا نتیجه خوبی بهدست بیاوریم.
الهه رضائیان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا رافائل گروسی اصفهان نیچروان بارزانی محمد اسلامی رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم شورای نگهبان مجلس
هواشناسی تهران قتل شهرداری تهران حجاب دادگاه آموزش و پرورش وزارت بهداشت فضای مجازی شهرداری سلامت پلیس
مالیات خودرو قیمت طلا سایپا قیمت خودرو بازار خودرو قیمت دلار ایران خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان مسکن بورس
تلویزیون نمایشگاه کتاب سینما افعی تهران سریال موسیقی سینمای ایران دفاع مقدس تئاتر کتاب صدا و سیما نمایشگاه کتاب تهران
دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان فضا
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین حماس جنگ غزه روسیه رفح چین نوار غزه طوفان الاقصی اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس ذوب آهن لیگ برتر نساجی لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی رئال مادرید سپاهان جواد نکونام
هوش مصنوعی سامسونگ ناسا آیفون مایکروسافت اپل گوگل باتری اندروید ماهواره اینوتکس
بیماران خاص مواد غذایی ویتامین رژیم غذایی زیبایی بیمه کاهش وزن دندانپزشکی فشار خون