جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جهاد در اسلام , دفاع یا تهاجم


جهاد در اسلام , دفاع یا تهاجم

در فرهنگ مسلمین جهاد, گاه این روش سخت افزارانه را معنا كرده است و صرف نظر از نیات حكومت ها , دل و دین پیروان مخلص را به دنبال خود كشیده

وقتی كسی باور و اعتقادی را با دل و جان می پذیرد، طبیعی است كه بخواهد به ترویج ایده هایی بپردازد كه محیط پیرامونی او را هر چه بیشتر بر آنچه كه او بهترین می داند، منطبق كند. در میان اعتقادات، دین دلنشین ترین اعتقاد بوده است كه بیشترین انگیزه را برای ترویج و بسط باورها به معتقد بخشیده است.

احیای واژه جنگ های صلیبی در مواضع رئیس جمهور مدرن ترین كشور دنیا و زمینه سازی برای تجاوز به منطقه استراتژیك خاورمیانه و انباشته شدن سهم قابل توجهی از آرای مردم آمریكا به نفع جورج بوش در دور دوم ریاست جمهوری وی و حمل «دموكراسی» بر نوك سر نیزه و سلاح های مرگبار، گواهی بر ادامه تبشیر تاریخی خونین در آغاز هزاره سوم میلادی است.

گرچه اعتقاد به دین همانند اعتقاد به هر مرام و مسلك دیگر در ابتدای كار باید با تمیز عقل صورت گیرد تا در مرحله بعد به ایمان و یقین بدل شود، اما این واقعیت قابل چشم پوشی نیست كه عرصه نشوونمای دین بسیار بیشتر از مرام های غیردینی، عرصه دل و جان و عشق و به تعبیر امروز عرصه نرم افزاری است و شگفتا كه چگونه می توان مسیر ترویج باورهایی كه رشته های محكم عقل را در معادله خود به تارهای لطیف عشق بدل می كند، با سخت افزارانه ترین ابزار گشود.

در فرهنگ مسلمین جهاد، گاه این روش سخت افزارانه را معنا كرده است و صرف نظر از نیات حكومت ها ، دل و دین پیروان مخلص را به دنبال خود كشیده.اكنون در دورانی كه اسلام به عنوان یك دین جهانی، مهمترین و تاثیرگذارترین محور در تعیین چشم انداز فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دنیا در میانه مناقشات و چالش های بین المللی است و به خصوص در سالی كه در كشور ما به نام پیامبر اعظم نامیده شده است، شایسته است توجهات بر تعریف و تبیین مفاهیم اسلامی به خصوص مفهوم چالش برانگیزی چون «جهاد» معطوف شود. از این رو در بزرگداشت بعثت پیامبر گرامی اسلام تاباندن پرتوی از نظرات و آرای فقیه و عالم نواندیش حضرت آیت الله نعمت الله صالحی نجف آبادی كه در سال جاری به سوگ او نشسته ایم از كتاب ایشان تحت عنوان «جهاد در اسلام» در نظر بایسته آمد.

۱ پذیرش دین یا اختیارات یا اجبار و در صورتی كه مومنین در جامعه ای به قدرت برسند آیا می توانند كسانی را در آن جامعه یا سرزمین های دیگر به زور قدرت و ستیزه به كیش خود درآورند

۲ جهاد در اسلام چه مفهومی دارد و آیا اجبار افراد به گرویدن به دین در چارچوب معنایی جهاد می گنجد

دو پرسش فوق اساس بحث اجتهادی استاد است كه طی آن ایشان موضوع جهاد در قرآن و سیره پیامبرص را از دیدگاه خود تبیین می كند و ضمن بازگویی نظریات متفاوت فقهای صاحب نام به احتجاج با آنان می پردازد.

● دین باوری و اجبار

به نظر استاد جنگ برای تحمیل عقیده در اسلام مجاز نیست. «لااكراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» بقره، ۲۵۶ «هیچ اجباری در دین نیست. حق از باطل جدا و متمایز است.» به گفته ایشان «این جمله خبری، معنای انشایی می دهد و این كه می گوید هیچ اجباری در دین نیست به معنای این است كه نباید هیچ اجبار و تحمیلی در دعوت به دین به كار رود. حق و باطل به حكم وجدان و فطرت انسان مشخص است و نیازی به اجبار نیست... به بیان دیگر اساسا عقیده یك امر قلبی است كه با زور به وجود نمی آید زیرا انسان هر چه را فطرتش بدان حكم می كند می پذیرد و زور و تحمیل نه عقیده فردی را تغییر می دهد و نه عقیده جدیدی در او به وجود می آورد.» جهاد در اسلام، ص ۱۶

● جهاد در قرآن

جهاد در لغت و در عرف قرآن گسترده تر از قتال است و به معنای مطلق كوشش در هر راهی و به هر منظوری است و با قرینه معلوم می شود كه این كوشش در راه خیر است یا شر. در آیه «جاهدو فی الله حق جهاده» حج، ۷۸ كلمه فی الله قرینه است و مقصود از آن كوشش در راه خیر و در آیه «وان جاهداك علی ان تشرك بی مالیس لك به علم» لقمان، ۱۵ عبارت «ان تشرك» قرینه است و مقصود از آن كوشش در راه شر است. بنابراین جنگ در راه خدا مصداقی از جهاد به معنای لغوی است و در واقع جهاد به معنای اخص است.

جناب صالحی آیات قرآن مربوط به جهاد را به دو گروه تقسیم می كند: ۱ آیات مقیده، ۲ آیات مطلقه. آیات مقیده آیاتی هستند كه در آنها قید و شرطی كه مسلمانان دعوت به جنگ با كفار و دشمنان می شوند، بیان شده و آیات مطلقه آیاتی هستند كه جنگ با دشمنان و كفار بدون ذكر قید و شرطی امر شده است. استاد بنابر یك قانون عمومی كه عرف ها و همه زبان ها به آن عمل می شود، معتقد است آیات مطلقه حمل بر آیات مقیده می شوند در همه بدین معنا كه آیات دارای قید و شرط، آیات بی قید و شرط را تفسیر می كنند.

اكنون به بررسی آیات مقیده و نمونه هایی از آیه های مطلقه درباره جهاد از دیدگاه استاد می پردازیم:

● آیات مقیده

۱ «وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونكم ولاتعتدوا ان الله لایحب المعتدین» بقره، ۱۹۰

«در راه خدا با كسانی بجنگید كه به شما حمله نظامی می كنند و تجاوز نكنید زیرا خدا تجاوزكاران را دوست ندارد.»

در این آیه خداوند جنگ و قتال را با كسانی واجب می شمرد كه قتال با مسلمین را آغاز كرده اند و بر پرهیز مسلمانان از تعدی كه عرفا اعمالی همچون كشتار غیرنظامیان، تخریب مزارع و آبادی ها و... است، تاكید می فرماید. علاوه بر آن «مجمع البیان» در تفسیر واژه تعدی در این آیه می گوید: منظور این است كه مسلمین نباید آغازكننده جنگ و تجاوز باشند.

۲ «واقتلوهم حیث ثقفتموهم واخرجوهم من حیث اخرجوكم والفتنه اشد من القتل ولاتقاتلوهم عندالمسجدالحرام حتی یقاتلوكم فاقتلوهم كذلك جزاء الكافرین» بقره، ۱۹۱

«هر جا كه آنان را بیابید بكشید و از همان جا كه شما را بیرون كردند بیرون شان كنید كه فتنه از كشتن بدتر است و در نزد مسجد الحرام با آنان نجنگید مگر اینكه آنان در آنجا با شما بجنگند پس اگر به شما حمله نظامی كردند آنان را بكشید كه سزای این كافران این گونه است.»

آیه فوق به كفار ستیزه جویی اشاره می كند كه به دنبال اخراج مسلمانان از سرزمین خود هستند از مكه و فتنه گری و بحران سازی می كنند و خداوند در این آیه فتنه گری و بحران سازی را از قتل و كشتار خطرناك تر اعلام می كند. با آنكه رعایت حرمت مسجدالحرام در خودداری از جنگ در آنجا به مسلمین در این آیه سفارش می شود، اما اهمیت جنگ دفاعی در برابر تجاوز دشمن به حدی است كه پروردگار بدان امر می كند هر جا كه باشد حتی در مسجدالحرام ولی شرط آن تجاوز و بحران سازی ابتدایی دشمن است.

نكته قابل تامل این است كه بلافاصله خداوند در آیه بعدی می فرماید:

«فان انتهوا فان الله غفورالرحیم» بقره، ۱۹۲

«پس اگر متجاوزین از كار خود دست برداشتند، خداوند آمرزنده مهربان است.»

۳ «وقاتلوهم حتی لاتكون فتنه و یكون الدین فان انتهو فلاعدوان الا علی الظالمین» بقره ۱۹۳ «با آنها بجنگید تا دیگر فتنه ای نباشد و دین تنها دین خدا شود. پس اگر از تجاوز دست برداشتند، دشمنی جز با ستمكاران روا نیست.»

همان طور كه توجه دارید در این آیات متوالی از سوره بقره موضوع جنگ بیان شده كه آیه ۱۹۰ مبدٲ آن و آیه ۱۹۳ غایت و پایان آن است. «قاتلوا» در آیه ۱۹۳ عطف است بر «قاتلوا» در آیه ۱۹۰ و ضمیر «هم» نیز به «الذین یقاتلونكم» در آیه ۱۹۰ برمی گردد. بنابراین آنچه از فتنه برداشت می شود، تجاوز و تعدی دشمن است و در این آیه خداوند مقاتله را برای دفع فتنه و بحران سازی كفار امر فرموده است اگرچه در پایان همین آیه دوباره همچون آیه قبل به مسلمین یادآوری می شود كه اگر متجاوزان از تعدی دست برداشتند، شما نیز از خصومت دست بكشید.

بعضی از مفسران در تفسیر كلمه «فتنه» در آیات ۱۹۱ و ۱۹۳ بقره گفته اند: «فتنه به معنای شرك است. ولی شیخ محمدعبده گفته است كه این برخلاف سیاق آیات است كه فتنه به معنای شرك باشد. «گفته عبده صحیح به نظر می رسد زیرا آیه ۱۹۰ بقره می گوید: با آنان كه جنگ را بر شما تحمیل می كنند، بجنگید. فضای این آیه و آیات بعد فضایی است كه كفار به مسلمانان فشار می آوردند و آنان را كه در مكه بودند شكنجه می دادند و گاهی می كشتند و بر آنان كه در مدینه بودند جنگ را تحمیل می كردند و این فتنه و بلایی بود كه آنان بر سر مسلمانان ریخته بودند و آیه ۱۹۳ بقره می گوید: با این كفار متجاوز بجنگید تا فتنه ازمیان برود. یعنی كفار كه مغلوب شدند دیگر نمی توانند فتنه و بلا و جنگ را بر مسلمانان تحمیل كنند. از عبدالله بن عمر نقل كرده اند كه درباره فتنه در آیه «وقاتلوهم حتی لاتكون فتنه» گفت: ما در زمان رسول خداص كه كفار مسلمانان را به خاطر دینشان شكنجه می دادند، زندان می كردند و می كشتند، با آنان جنگیدیم تا اسلام قوت گرفت و فتنه از میان رفت. این نقل هم تائید می كند كه مقصود از فتنه در آیه مزبور بلا و عذابی است كه از سوی كفار بر مسلمانان وارد می شد.

علاوه بر این اساسا جنگ با مشركان، شرك را كه یك عقیده قلبی است از میان نمی برد زیرا مشرك به فرض اینكه در جنگ مغلوب هم بشود عقیده اش تغییر نمی كند زیرا تغییر عقیده نیاز به بحث و استدلال و قانع كردن طرف بحث دارد و بنابراین مشرك تا قانع نشود، عقیده قلبی او باقی است. جهاد در اسلام، صص ۲۳ و ۲۴.

لغت فتنه از ماده فتن «به معنای گذاشتن طلا در آتش است تا خالصی و ناخالصی آن معلوم شود.»

در قرآن فتنه به معنای در آتش افكندن آیه ۱۰ سوره بروج و آیه ۱۳ سوره ذاریات و به معنای عذاب آیه ۱۴ سوره ذاریات و آیه ۲۵ سوره انفال و نیز به معنای امتحان آیه ۲۰ سوره فرقان و آیه ۱۵ سوره تغابن به كار رفته است.

آیت الله صالحی اعتقاد دارد: «به ظن قوی تفسیر فتنه به شرك از طرف كسانی مطرح شده است كه معتقد بوده اند جهاد در اسلام به معنای تحمیل عقیده با قدرت اسلحه است... از این رو گفته اند: «و قاتلوهم حتی لاتكون فتنه» یعنی با مشركان به طور ابتدایی بجنگید تا شرك از میان برود و این به معنای این است كه تا شرك وجود دارد جنگ با مشركان به طور ابتدایی واجب است، بنابراین آنان در لغت اجتهاد كرده اند آن هم بر مبنای اجتهادی كه در معنای جهاد داشته اند، در جایی كه معنای لغت را باید از اهل لغت پرسید و نمی توان در آن اجتهاد كرد، بنابراین فتنه را نباید به معنای شرك تفسیر كرد.» جهاد در اسلام صص ۲۴ و ۲۵.

شاید وجود این بخش «یكون الدین لله» در آیه ۱۹۳ بعد از دستور مقاتله برای دفع فتنه یعنی «با آنها بجنگید تا دیگر فتنه ای نباشد و دین از آن خدا شود» موجب شود تا بعضی كلمه فتنه را به شرك تعبیر كنند. استاد در این باره می فرماید:

«یكی از معانی «دین» استیلا و سلطه است و در اینجا به قرینه مقام، مراد همین معنی است چون در شرایطی كه كفار قدرت تهاجم دارند، استیلا و سلطه آنان حاكم است و هنگامی كه با نیروهای دفاعی مسلمانان سركوب شوند و كاملا شكست بخورند حاكمیت و سلطه آنان محو شده و به جای آن حاكمیت خدا و دین خدا برقرار می شود.» ص ۲۵.

مرضیه آذرافزا


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.