یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

بی سوادی


بی سوادی

از حضرت محمد ص نقل شده که فرموده اند در طلب علم باشید ولو که در چین باشد یعنی در اولین تحلیل میتوان درک کرد که مراد ایشان کسب علم در تمام سطوح و اندازه های آن برای مسلمین بوده است

از حضرت محمد (ص) نقل شده که فرموده اند در طلب علم باشید ولو که در چین باشد. یعنی در اولین تحلیل میتوان درک کرد که مراد ایشان کسب علم در تمام سطوح و اندازه های آن برای مسلمین بوده است .

اما در قانون کشور ما و در قرن بیستم و یکم سواد دار به کسی میگویند که فقط خواندن و نوشتن بداند . قناعت به همین مقدار حداقلی در شرایطی که دنیا به سوی تعمیق علم و گسترش تخصص میرود جای تامل و تعمق دارد .

پس از انقلاب به موازات وزارت آموزش و پرورش نهادی به نام نهضت سواد آموزی شکل گرفت تا سعی بر ریشه کنی بیسوادی نماید . اما چون نگاه قانون یک نگاه حداقلی بود این نهاد موازی و مکمل که از قدرت ترغیب دینی هم برخوردار بود ، بجای عملکرد ریشه ای و گسترش امکانات دسترسی نونهالان کشور به تحصیل ، قدم به جذب مردان و زنانی گذاشت که :

اولا - نقشی در اعتلای اقتصاد و فرهنگ جامعه نداشتند.

ثانیا - خواندن و نوشتن حداقلی آنان دردی از دردهای جامعه را درمان نمیکرد ، در حالی که همه ساله بودجه بسیار بالائی را صرف پیکر اداری و فعالیت های این نهاد گردیده است.

در دیگر کشورهای جهان شاهد بودیم و هستیم که هیچگاه سعی در آموزش مردان و زنانی که زندگی انان شکل گرفته و زمان برای تاثیر گزاری مستقیم آنان بر حرکت پوینده جامعه وجود ندارد ، نشده است. هرچند که مسیر برای آنان نیز مهیاست و مانعی در راه رشد آنان وجود ندارد . ولی همت اصلی و تلاش و سرمایه گزاری برای دسترسی کودکان و جوانان است که آینده رشد و توسعه پایدار کشور به رشد تحصیلی آنان پیوند خورده است . همانگونه که دیدیم یکی از کشورهای اسکاندیناوی با مردن آخرین پیر زن بیسواد اعلام نمود که بیسوادی در آن کشور از بین رفت .

امروز جامعه میرود که تولد دهه چهارم انقلاب خود را بر پا دارد ، ولی در اخبار میشنویم که ۱۰ میلیون بیسواد و ۱۰ میلیون کم سواد در جامعه حضور دارند که طبق آمار موسسه آموزش از راه دور ۳ میلیون بازمانده از تحصیل در سنین مختلف جذب این موسسه گردیده است و اگر گزارش سازمان بازرسی کل کشور را در نظر بگیریم برای ریشه کنی بیسوادی بر روال موجود به ۵۵ سال دیگر نیاز داریم که مردم ایران حداقل توان خواندن و نوشتن (( بابا نان داد )) را داشته باشند.

اگر در دولتهای اول انقلاب برخی از وزیران دیپلم نداشتند ولی خوشبختانه دولت مردان امروز ما همگی دارای مدرک دکتری هستند و اگر وضع به همین منوال پیش رود چندی دیگر تمام مدیران و بدنه دولت و مجلس و قوه قضائیه از افراد دارای مدرک دکتری تشگیل خواهد گردید ، اما در مقابل جامعه ای خواهیم داشت که اکثریت آنها در حد نهضت سواد آموزی و خواندن و نوشتن سواد خواهند داشت. حال در این شرایط :

- شکاف فاصله درک و تحلیل مدیران کشور ، با توده مردمی که فصل مشترک فکری و تحلیلی همسنگ و متوازنی با مدیران خود ندارند چگونه باید جبران گردد ؟

- از سوی دیگر ، آیا فکری برای جبران شکاف جامعه ای که سواد دار آن فقط خواندن و نوشتن میداند در مقایسه با جهانی که سواد دار آن از مرز تحصیلات متوسطه عبور کرده و باید حد اقل یک زبان خارجی و استفاده از کامپیوتر و اینترنت را بداند بر داشته ایم ؟

عباس وطن پرور

دبیر کمیته راهبری بخش خصوصی و آرمانهای توسعه هزاره سازمان ملل متحد