از بهشت به شهر

گاهی دلم برای بهشت تنگ می شود
دلم برای آن باغ های بی مانند تنگ می شود
همبازی هایم،دلم برای فرشته ها هم تنگ می شود
گاهی دلم فقط برای خدا تنگ می شود
آن وقت دست هایم بی اختیار به سوی …

گاهی دلم برای بهشت تنگ می شود

دلم برای آن باغ های بی مانند تنگ می شود

همبازی هایم،دلم برای فرشته ها هم تنگ می شود

گاهی دلم فقط برای خدا تنگ می شود

آن وقت دست هایم بی اختیار به سوی آسمان بلند می شود

سرم را پایین می اندازم

و فقط شرح دل تنگی خود را برای خدا می گویم

شرح درد فراق از خدا ، بهشت ، فرشته ها را می گویم

می شنوم که می گوید:می شنوم و اجابت می کنم

گاهی که فکر می کنم می بینم

چقدر از راه خود دور شده ایم

بی خبر از این که

شاید این عمر های کوتا ه بی اعتبار

مجال بازگشت ندهند

کاش

خدا دست های ما را می گرفت

سوی خود می برد

و دوباره راهمان می داد

به لحظه های عاشقانه ی فرشته ها

نجمه پرنیان / جهرم