چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

اسلام و حقوق زن


اسلام و حقوق زن

اسلام دربارهٔ حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفهٔ خاصی دارد كه با آنچه در چهارده قرن پیش می گذشته است و با آنچه در جهان امروز می گذرد تفاوت دارد

اسلام‌ دربارهٔ‌ حقوق‌ خانوادگی‌ زن‌ و مرد فلسفهٔ‌ خاصی‌ دارد كه‌ با آنچه‌ در چهارده‌ قرن‌ پیش‌ می‌گذشته‌ است‌ و با آنچه‌ در جهان‌ امروز می‌گذرد تفاوت‌ دارد.

اسلام‌ در همه‌ جا برای‌ زن‌ و مرد حقوق‌ مشابهی‌ وضع‌ نكرده‌ است‌ ؛ چنانكه‌ در همه‌ موارد برای‌ آنها تكالیف‌ و مجازاتهای‌ مشابهی‌ نیز تعیین‌ نكرده‌ است‌، امّا در عین‌ حال‌، آن‌ دو را از لحاظ‌ حقوق‌ انسانی‌ مساوی‌ دانسته‌ است‌ ؛ یعنی‌ «تساوی‌» حقوقی‌ زن‌ و مرد را پذیرفته‌، امّا «تشابه‌» حقوقی‌ آن‌ دو را نفی‌ كرده‌ است‌.

برای‌ توضیح‌ مطلب‌ باید توجه‌ داشت‌ كه‌ «تساوی‌» حقوقی‌ لزوماً به‌ معنای‌ «تشابه‌» حقوقی‌ نیست‌ و تساوی‌ غیر از تشابه‌ است‌. تساوی‌ برابری‌ است‌ و تشابه‌ همسانی‌ ؛ برای‌ مثال‌، ممكن‌ است‌ پدری‌ ثروت‌ خود را به‌ طور مساوی‌ میان‌ فرزندان‌ خود تقسیم‌ كند، امّا به‌ طور متشابه‌ تقسیم‌ نكند ؛ مثلاً ممكن‌ است‌ او چند نوع‌ دارایی‌ داشته‌ باشد از قبیل‌ ملك‌ مزروعی‌، تجارتخانه‌ و مستغلاّ ت‌ اجاری‌ ؛ و چون‌ فرزندان‌ خود را از لحاظ‌ استعداد شناسایی‌ كرده‌ است‌ و در یكی‌ ذوق‌ كشاورزی‌، در دیگری‌ علاقه‌ به‌ تجارت‌ و در سوّمی‌ توانایی‌ برای‌ ادارهٔ‌ مستغلات‌ یافته‌ است‌ ؛ هنگام‌ تقسیم‌، سهم‌ هر یك‌ را به‌ نسبت‌ استعدادش‌ درنظر می‌گیرد امّا چنان‌ تقسیم‌ می‌كند كه‌ سهم‌ همهٔ‌ آنها از لحاظ‌ ارزش‌ مساوی‌ باشد و هیچگونه‌ تبعیض‌ و ترجیحی‌ دركار نباشد. دراین‌ صورت‌، او دارایی‌ خود را به‌ طور مساوی‌، امّا غیرمتشابه‌ تقسیم‌ كرده‌ است‌ ؛ بنابراین‌، كمیّت‌ غیر از كیفیّت‌ و برابری‌ غیر از همسانی‌ است‌. اسلام‌ اصل‌ مساوات‌ انسانها را دربارهٔ‌ زن‌ و مرد نیز رعایت‌ كرده‌ و هیچگونه‌ امتیاز و ترجیح‌ حقوقی‌ برای‌ مردان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ یا برعكس‌ قایل‌ نیست‌، امّا در عین‌ حال‌ تشابه‌ حقوقی‌ آن‌ دو را نمی‌پذیرد.

حال‌ این‌ سوال‌ مطرح‌ می‌شود كه‌ چرا اسلام‌ حقوق‌ زن‌ و مرد را در همهٔ‌ موارد مشابه‌ قرار نداده‌ است‌؟ آیا حقوق‌ زن‌ و مرد مساوی‌ و مشابه‌ باشد بهتر است‌ یا این‌ كه‌ فقط‌ مساوی‌ باشد و مشابه‌ نباشد؟

●برای‌ بررسی‌ این‌ مطلب‌ سه‌ موضوع‌ را باید به‌ اختصار بررسی‌ كنیم‌ :

الف - نظر اسلام‌ دربارهٔ‌ مقام‌ انسانی‌ زن‌ از لحاظ‌ خلقت‌ و آفرینش‌ ؛

ب - تفاوتهایی‌ كه‌ در خلقت‌ زن‌ و مرد وجود دارد، برای‌ چه‌ هدفهایی‌ است‌؟ آیا این‌ تفاوتها سبب‌ می‌شود كه‌ زن‌ و مرد از لحاظ‌ حقوق‌ در وضع‌ نامشابهی‌ قرار گیرند؟

پ - تفاوتهایی‌ كه‌ در پاره‌ ای‌ قوانین‌ و مقررات‌ اسلامی‌ میان‌ زن‌ و مرد وجود دارد براساس‌ چه‌ فلسفه‌ ای‌ است‌؟ آیا آن‌ فلسفه‌ ها هنوز هم‌ به‌ قوّت‌ خود باقی‌ است‌؟

۱ - زن‌ در جهان‌ بینی‌ اسلامی‌

به‌ طوری‌ كه‌ می‌دانیم‌ قرآن‌ كریم‌ با تفسیر خلقت‌، به‌ پیروان‌ خود طرز تفكر و جهان‌ بینی‌ می‌دهد و همین‌ جهان‌ بینی‌ را زیربنای‌ كلیهٔ‌ مقررات‌ و قوانین‌ خود قرار می‌دهد. ازجمله‌ مسائلی‌ كه‌ در قرآن‌ كریم‌ تفسیر شده‌ و دربارهٔ‌ آن‌ سكوت‌ نشده‌ است‌ موضوع‌ خلقت‌ زن‌ و مرد است‌ .

الف‌ ـ قرآن‌ كریم‌ برخلاف‌ برخی‌ نظریه‌ ها، زن‌ و مرد را دارای‌ یك‌ سرشت‌ می‌داند. قرآن‌ با صراحت‌ كامل‌ در آیات‌ متعددی‌ می‌فرماید كه‌ زنان‌ را از جنس‌ مردان‌ و از سرشتی‌ نظیر سرشت‌ مردان‌ آفریدیم‌.

در قرآن‌ از آنچه‌ در بعضی‌ از مذاهب‌ دربارهٔ‌ زن‌ وجود دارد و آفرینش‌ او را از مایه‌ ای‌ پست‌تر از مرد معرفی‌ می‌كند، خبری‌ نیست‌.

ب‌ ـ بر طبق‌ برخی‌ نظریه‌ ها، زن‌ عنصر گناه‌ و سرچشمهٔ‌ شرّ و وسوسه‌ معرّفی‌ شده‌ است‌. گفته‌ اند شیطان‌ از طریق‌ زن‌ مرد را می‌فریبد، یعنی‌ به‌ طور مستقیم‌ در وجود مرد راه‌ پیدا نمی‌كند. شیطان‌ اوّل‌ حوّا را فریفت‌ و حوّا آدم‌ را.

قرآن‌ داستان‌ آدم‌ را مطرح‌ كرده‌، امّا هرگز نگفته‌ است‌ كه‌ شیطان‌ حوّا را فریفت‌ و حوّا آدم‌ را ؛ قرآن‌ نه‌ حوّا را مسئول‌ اصلی‌ معرفی‌ می‌كند و نه‌ او را از حساب‌ خارج‌ می‌كند. قرآن‌ آنجا كه‌ پای‌ وسوسهٔ‌ شیطانی‌ را به‌ میان‌ می‌كشد، ضمیرها را به‌ شكل‌ «تثنیه‌» می‌آورد و می‌فرماید: «شیطان‌ آن‌ دو را وسوسه‌ كرد» و «شیطان‌ آن‌ دور را به‌ فریب‌ راهنمایی‌ كرد» و «شیطان‌ دربرابر هر دو سوگند یاد كرد كه‌ جز خیر آنها رانمی‌خواهد».

به‌ این‌ ترتیب‌، قرآن‌ با یك‌ نظریهٔ‌ رایج‌ آن‌ عصر كه‌ هنوز هم‌ در عصر ما بقایایی‌ دارد، سخت‌ به‌ مبارزه‌ پرداخت‌ و زن‌ را از این‌ اتّهام‌ كه‌ عامل‌ وسوسه‌ و گناه‌ است‌، مبرّا ساخت‌.

ج‌ ـ یكی‌ دیگر از نظریه‌ های‌ تحقیرآمیزی‌ كه‌ نسبت‌ به‌ زن‌ وجود داشته‌ است‌ مربوط‌ به‌ استعدادهای‌ معنوی‌ زن‌ است‌. برخی‌ معتقد بودند كه‌ زن‌ نمی‌تواند به‌ مقامهای‌ معنوی‌ برسد یا نمی‌تواند به‌ مقام‌ قرب‌ الهی‌، آن‌ طور كه‌ مردان‌ می‌رسند، برسد. قرآن‌ در موارد متعدّد تصریح‌ كرده‌ است‌ كه‌ پاداش‌ اخروی‌ و قرب‌ الهی‌ مربوط‌ به‌ جنسیّت‌ نیست‌ و به‌ ایمان‌ و عمل‌ مربوط‌ است‌. قرآن‌ دركنار هر مرد بزرگ‌ و قِدّیس‌ از یك‌ زن‌ بزرگ‌ و قِدّیسه‌ یاد می‌كند. از همسران‌ آدم‌ و ابراهیم‌، و از مادران‌ موسی‌ و عیسی‌(ع‌) تجلیل‌ شایانی‌ كرده‌ است‌. اگر همسران‌ نوح‌ و لوط‌ را زنانی‌ ناشایسته‌ برای‌ همسرانشان‌ ذكر می‌كند، از زن‌ فرعون‌ نیز به‌ عنوان‌ زنی‌ بزرگ‌ یاد می‌كند. گویی‌ قرآن‌ خواسته‌ است‌ در داستانهای‌ خود توازن‌ را حفظ‌ كند و قهرمانان‌ داستانها را به‌ مردان‌ منحصر نكند. قرآن‌ دربارهٔ‌ مریم‌ می‌گوید: او به‌ چنان‌ مرتبه‌ ای‌ رسیده‌ بود كه‌ در محراب‌ عبادت‌، فرشتگان‌ همواره‌ با او سخن‌ می‌گفتند و از غیب‌ برای‌ او روزی‌ می‌رسید. از لحاظ‌ معنوی‌ چنان‌ اوج‌ گرفته‌ بود كه‌ پیغمبر زمانش‌، زكریّا(ع‌) را در حیرت‌ فرو برده‌ او را پشت‌ سرگذاشته‌ بود. در تاریخ‌ اسلام‌ زنان‌ قِدّیسه‌ و عالی‌ مقام‌ فراوانند. كمتر مردی‌ است‌ كه‌ به‌ پایهٔ‌ خدیجه‌ برسد و هیچ‌ مردی‌، جز پیامبر(ص‌) و علی‌(ع‌)، به‌ پایهٔ‌ حضرت‌ زهرا(س‌) نمی‌رسد. او بر فرزندان‌ خود كه‌ امامند و نیز بر پیامبران‌، غیر از پیامبر اكرم‌(ص‌)، برتری‌ دارد.

د ـ یكی‌ دیگر از نظریه‌ های‌ تحقیرآمیز نسبت‌ به‌ زن‌ این‌ است‌ كه‌ می‌گویند زن‌ مقدمهٔ‌ وجود مرد است‌ و برای‌ مرد آفریده‌ شده‌ است‌ و به‌ اصطلاح‌ طفیلی‌ وجود مرد است‌.

قرآن‌ كریم‌ هرگز نمی‌گوید زن‌ برای‌ مرد آفریده‌ شده‌ است‌ ؛ می‌گوید هر یك‌ از زن‌ و مرد برای‌ یكدیگر آفریده‌ شده‌ اند:

هُنَّ لِباسُ لَكُمْ زنان‌ زینت‌ و پوشش‌ شما هستند.

وَ اَنْتُمْ لِباسُ لَهُنَّ و شما زینت‌ و پوشش‌ آنها.

ه ـ از دیگر نظریه‌ های‌ تحقیرآمیز نسبت‌ به‌ زن‌ این‌ بوده‌ است‌ كه‌ زن‌ یك‌ شرّ نسبت‌ به‌ مرد است‌ و او را مایهٔ‌ بدبختی‌ و گرفتاری‌ مرد می‌دانسته‌ اند. قرآن‌ در بیانات‌ خود، زن‌ را مایهٔ‌ تسكین‌ و آرامش‌ دل‌ مرد معرّفی‌ كرده‌ و تذكر می‌دهد كه‌ زن‌ برای‌ مرد خیر است‌.

به‌ این‌ ترتیب‌، دیده‌ می‌شود كه‌ اسلام‌ با همهٔ‌ نظریه‌ های‌ تحقیرآمیز و خرافه‌ هایی‌ كه‌ دربارهٔ‌ زن‌ وجود داشته‌ است‌، سخت‌ نبرد كرد و مقام‌ انسانی‌ زن‌ را از همهٔ‌ این‌ كوته‌ فكریها و جهالتها مبرّا ساخت‌.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.