پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
نگرانی برای چه خوشحالی کنید
از ابتدای سالجاری، تلاشهای انتخاباتی اصولگرایان وارد فاز جدیدی شد و به جرات میتوان گفت فعالیت زودهنگام انتخاباتی توسط این جناح کلید زده شد. در میان اصولگرایان، تحرکات فراکسیون »فقط احمدینژاد« هم شفافتر بود و هم زودتر از دیگران آغاز شد. آنها که بنابر محاسبات نه چندان دقیق، هرگونه »رقابت درون جناحی« با احمدینژاد را منتفی میدانستند تمام همت خود را مصروف انصراف خاتمی کردند که البته این تلاش هم نشانه غفلت از ظرفیتهای متعدد اصلاحطلبان برای بازگشت به قدرت بود. اما از آنجا که رای گسترده خاتمی در دو دوره از انتخابات، هنوز »اغما« و »نگرانی« را از بعضی افراد سلب نکرده است آنها بیش از سایر کاندیداهای احتمالی اصلاح طلبان، به سراغ خاتمی رفتند تا اگر توانستند با تهدید ردصلاحیت، او را منصرف کنند. با گذشت زمان و مشخص شدن این موضوع که ردصلاحیتخاتمی، کار آسانی نیست و نیز آشکار شدن نشانههایی از جدی بودن رقابت درون جناحی اصولگرایان، این گروه از حامیان ویژه احمدینژاد روش خویش را تغییر دادند. آنها در گفتهها و نوشتههای خود این »پالس« را برای گروهی از »حامیان تغییر« فرستادند که »اگر خاتمی بیاید، همه اصولگرایان با رضایت قلبی و یا از سرناچاری پشت سر احمدینژاد قرار خواهند گرفت.
پس اگر به دنبال تغییر هستید خاتمی را منصرف کنید.« البته این دستپاچگی نیز ناشی از سه اشتباه بود. دست کم گرفتن اختلافنظرهای عمیق در میان اصولگرایان و ساده پنداشتن کنارهگیری همه کاندیداهای این جناح به نفع احمدینژاد، نخستین اشتباه این گروه بود. توهّمخالی بودن دست اصلاحطلبان و کنارهگیری همه آنها از انتخابات در صورت کنارهگیری یا کنار گذاشتن خاتمی، دومین اشتباهی بود که این گروه مرتکب شد و سومین خطای استراتژیک آنها، بیدقتی در ارزیابی از مجموعه آرای اصلاح طلبان و اصولگرایان بود. در حالی که تقریبا به جرات میتوان گفت در صورت حضور قابل قبول مردم در انتخابات دهم ریاستجمهوری، خوشبینانهترین فرض برای اصولگرایان، راهیابی یکی از کاندیداهای آنها به مرحله دوم و حذف او در این مرحله در رقابت با کاندیدای اصلاح طلبان خواهد بود. اما به هر حال با گذشت زمان، نه تنها دستپاچگی »فراکسیون فقط احمدینژاد« برای انصراف سایر کاندیداهای اصولگرایان و مرعوب ساختن اصلاحطلبان، نتیجهای به دنبال نداشت بلکه تحرکات جدیدی را در میان اصلاح طلبان و اغلب فراکسیونهای جناح اصولگرا ایجاد نمود.
اصلاح طلبان، دستپاچگی و نگرانی حامیان ویژه احمدینژاد را نشانهای دقیق از محبوبیت خود در میان مردم دانستند و سایر فراکسیونهای اصولگرایان هم تلاش کردند روش فراکسیون دولتی را به خودشان بازگردانند. آنها با طرح دولت وحدت ملی یا دولت ائتلافی، این پیام را به رسانهها و کسانی که هیچکس جز احمدینژاد را قبول ندارند ارسال کردند که »شرایط فعلی حتما باید تغییر کند.« اصلاحطلبان هم نشان دادند که نه از تهدیدها واهمه دارند ونه رجزخوانیهای مخالفان، آنها را نسبت به پایگاه اجتماعی رقیب دچار توهّم میکند. شرایط جدید، اعضای فراکسیون دولتی اصولگرایان را به این نتیجه رساند که آنچه در توان دارند برای رفع خطر رقبای درونجناحی به کار گیرند. بر همین اساس، ابتدا »طراحان دولت وحدت ملی« را به بازی در زمین رقیب متهم کردند. پس از آن نیز هر نوع عبارت طعنا~میز را برای منصرف ساختن پیشنهاددهندگان این ایده به کار گرفتند و نهایتا در لفافه به آنها هشدار دادند که »در هر صورت موفق نخواهید شد، پس لطفا برای خودتان هزینه درست نکنید!«
برای نگارنده مشخص نیست اگر حامیان احمدینژاد در همان حدی که ادعا میکنند به رای بالای او اعتماد دارند، از چه نگران هستند؟ آنها که قبلا تکلیف خود را با اصلاحطلبان مشخص کردهاند و شکست خاتمی یا هر کاندیدای دیگر اصلاحطلبان را قطعی دانستهاند. رقبا و منتقدان درون جناحی را نیز فریب خورده یا ناآگاه می پندارند و عدهای دیگر را نیز »سهم خواه« نامیدهاند. تعداد دیگری از طرفداران افراطی احمدینژاد هم، منتقدان و مخالفان او را دارای انحرافات سیاسی و مالی میدانند ودر خوشبینانهترین فرض، آنها را در میان کسانی طبقهبندی میکنند که نتوانستهاند با دولت آرمانخواه احمدینژاد همراهی کنند و در نتیجه، در حال جاده صافکنی برای بازگشت اصلاح طلبان هستند. اگر اینگونه است دلسوزی برای آنها چه ضرورتی دارد؟
حقیقت آن است که ابراز نگرانیهای روزافزون از فعالیت کاندیداهای اصلاح طلب و اظهار دغدغه نسبت به پیشنهادهایی همچون طرح دولت وحدت ملی یا دولت ائتلافی، نشان میدهد که فراکسیون دولتی اصولگرایان، نتایج حاصل از انتخابات مجلس هشتم، دوره سوم شوراها و دوره چهارم مجلس خبرگان و میزان آرای کاندیداهای اختصاصی خود را ارزیابی کردهاند و اکنون نیز مطمئن هستند برخی مشکلات اقتصادی و سیاسی، پایگاه اجتماعی کاندیدای آنها را در شرایطی به مراتب ضعیفتر از وضعیتی قرار داده است که نشانههایی از آن در سه انتخابات اخیر آشکار شد. پس تنها راه را در آن دیدهاند که برحجم هشدارها و حملات خود به مخالفان ایده »فقط احمدینژاد« بیفزایند؛ شاید کنارهگیری کاندیداهای اصلی دو جناح، آنها را به ایده خود برساند.
اگر غیر از این است کسانی که تظاهر به »اعتماد به نفس« میکنند بهتر است از وضعیت فعلی ابراز خوشحالی نمایند و اجازه دهند همزمان با حذف اصلاحطلبان از طریق صندوقهای رای، عناصر سست اراده و فریب خورده اصولگرا نیز پاسخ عدم هوشمندی و بازی در زمین رقیب را از مردم دریافت کنند. اگر اینگونه شود -که نخواهد شد- تنها اصولگرایانی در قدرت باقی خواهند ماند که از هوشمندی کافی برای درک اقدامات بی نظیر دولت نهم و نقش آن در حفظ جایگاه اصولگرایان برخوردار هستند. آیا به وجود آمدن چنین شرایطی باید عامل خوشحالی باشد یا موجب نگرانی!؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست