جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

همه جوره از کتاب غافل هستیم


همه جوره از کتاب غافل هستیم

این روزها حتی کتاب خوان های واقعی که به مطالعه معتادند نرخ مطالعاتشان به شدت کاهش یافته است

این روزها حتی کتاب خوان های واقعی که به مطالعه معتادند نرخ مطالعاتشان به شدت کاهش یافته است. شواهد و قرائن موجود در سال های اخیر مبین این مساله است که در مقایسه با بازارهای جهانی کتاب، مقوله نشر، توزیع، فروش و مطالعه کتاب در ایران به طرز مایوس کننده ای در مضیقه است.

شاید بارزترین دلیل موجود بر این امر تیراژ ناچیز کتاب هایی است که در سال های اخیر منتشر شده و به بازار کتاب راه یافته اند. آمار نشان می دهد که متوسط شمارگان کتاب ها در کشورمان حدود هزار نسخه است که رقم بسیار پائینی است. به عنوان مثال در کشوری مانند هلند که ۱۴ میلیون جمعیت دارد و زبان رایج در این کشور نیز، یک زبان محدود و بومی در بین مردم هلند است، در سال ۲۰۰۸، ۲۶ هزار عنوان کتاب منتشر شده و متوسط شمارگان کتاب پنج هزار نسخه بوده است. این آمار در مقایسه با کشور ایران که حدود ۷۰ میلیون جمعیت دارد، یک پنجم هلند است و نشان می دهد که علاوه بر وجود مشکلات عدیده در روند نشر و توزیع کتاب، نرخ مطالعه کتاب نیز بسیار پائین است.

بیشترین تیراژ کتاب "نگاه شکسته" به گفته داریوش شایگان، مولف این اثر، در ایران تنها دو هزار و پانصد نسخه بوده اما نکته جالب این است که ترجمه این کتاب به زبان ترکی طی پنج سال اخیر پنج بار زیر چاپ رفته که حداقل شمارگان هر نوبت پنج هزار نسخه بوده است. باتوجه به اینکه بیش از ۸۰ درصد از مردم ایران تحصیلکرده و باسواد هستند، کتاب خوان های بالقوه فراوانند اما تا به امروز اکثریت غالب، به فعلیت در امر کتاب خوانی نرسیده اند.

شاید عرصه کتاب و کتابخوانی در کشور نیازمند تبلیغات گسترده است.برای اطلاع رسانی و تبلیغ کتاب که نهایتا می تواند منجر به ترغیب مردم به کتابخوانی بشود، رسانه های عمومی ازجمله مطبوعات و رادیو، تلویزیون نخستین جایگاه را دارند. اما متاسفانه این رسانه ها طی دهه های اخیر هرگز عملکرد مطلوبی در راستای تبلیغ و ترویج فرهنگ کتاب خوانی نداشته اند و اگر هم برنامه ای در این زمینه وجود داشته; منحصر به آثاری معدود آن هم مدت ها بعداز انتشار کتاب بوده است.

دیگر عاملی که عدم بکارگیری صحیح آن در کشور در ضعف و افول خواندن کتاب نقش بسزایی داشته، ویترین های فروش کتاب هستند. باید بگویم نحوه صحیح ویترین کردن کتاب ها در اغلب کتاب فروشی ها غلط است که البته باید کمبود فضای ویترین کتاب را به عنوان دلایل وقوع چینش های غلط کتاب پذیرفت. در کتاب فروشی های موجود، به دلیل کمبود فضا و امکانات، کتاب فروش ناچار است به سرعت کتاب های خود را با کتاب های جدید جایگزین کند و به همین علت کتاب ها فرصت دیده شدن را ازدست می دهند.

در پخش کتاب هم با مشکلات زیادی رو به رو هستیم.. عدم انجام کتاب سنجی ازسوی ناشران باعث شده پخش کتاب به شهرهای بزرگی چون تهران محدود شود و شهرستان های کوچک از امکان استفاده از کتاب های جدید بی بهره بمانند. این درحالی است که پیشرفت های صورت گرفته در دنیای فناوری و تبادل الکترونیک اطلاعات، این مسئله را بسیار سهولت بخشیده ولی متاسفانه مقوله پخش کتاب در ایران همچنان براساس شیوه های بازاریابی سنتی انجام می شود و اغلب ناشران از فناوری های موجود بی بهره هستند. اتحادیه ها و صنوف مرتبط با کتاب باید طی یک طرح گسترده از تولیدکنندگان و فروشندگان کتاب دعوت کنند تا آموزش های لازم و نوین را در حوزه کتاب فراگیرند و به کار برند. البته در این میان نباید مساله و نقش کتابخانه های عمومی را فراموش کرد. در سراسر جهان کتابخانه ها به عنوان پایگاه های اصلی ترویج مطالعه مطرح هستند اما کتابخانه های موجود در ایران به علت قلت کمبود فضا، فقر کتاب و عده بهره وری از سیستم کتابداری صحیح، وضعیت نابسامانی دارند.

البته راهکارهایی که در حال حاضر اجرا می شود مانند تزریق مسکن بر بیماری است که درد شدیدی دارد. هرچند مسائلی که به آن اشاره کردم; باید اصلاح شوند اما واقعیت این است عامل اصلی بروز پدیده کم خوانی در ایران به ضعف مراکز آموزشی برمی گردد. اگر پائین بودن نرخ مطالعه را ریشه یابی کنیم، درمی یابیم که کتابخوانی درمیان مردم کشور ما به یک عادت تبدیل نشده و از آنجاکه ایجاد عادت کتابخوانی در انسان تنها در سنین کودکی و نوجوانی مقدور است، پیکان بزرگ تقصیرات متوجه آموزش و پرورش است. معلمان در مدارس به غیر از کتب درسی، به کتب دیگر توجهی ندارند و اینکه دانش آموز علاوه بر مطالعه دروس خود به خواندن کتاب های دیگر نیز بپردازد برای آنان هیچ اهمیتی ندارد. کودکان به اقتضای سن شان همواره درگیر سوالات بزرگ و مهم هستند. کتب درسی نمی تواند پاسخگوی تمام سوالات آنان باشد. در چنین شرایطی کودکان باید به خواندن کتاب های غیردرسی و جستجوی پاسخ های خود ترغیب شوند.

امروزه در کشورهای اروپایی ملاک های دیگری غیراز امتحان دادن دروس مربوطه و کسب نمره وجود دارد که بخش عمده ای از این ملاک ها مختص انجام تحقیق و مطالعه کتاب های غیردرسی است. آنها به کودکان خود می آموزند که هیچ سوالی را بی پاسخ نگذارند و برای رسیدن به پاسخ تلاش کنند. تنها در سایه چنین تلاش ها و کنکاش ها است که کودکان به مطالعه گرایش پیدا کرده و عادت می کنند. قطعا اگر چنین اتفاقی برای یک کودک بیفتد مطالعه در سنین جوانی و حتی پیری برایش حکم یک پروسه ناگزیر خواهد داشت. متاسفانه عادت به کتاب نخواندن در سنین کودکی باعث شده است که حتی افراد به سن جوانی رسیده و به دانشگاه ها پا گذاشته، باز هم از خواندن و مطالعه فاصله بگیرند و تنها به خواندن کتب و جزوات درسی و کسب نمره قبولی اکتفا کنند.

نویسنده : کامران فانی