پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مردی یخی
اسون گوران اریکسون متولد منطقه اسکاندیناوی است، اما احساسات و حواشی او با آن قالبی که از مردم این منطقه به خاطر داریم، کاملاً متفاوت است. او در دهه ششم زندگی خود آرزوهای بزرگی را جست و جو خواهد کرد؛ هرچند شاید آن خبرنگار که در لباس شیخ عرب دست او را رو کرد، مانع تحقیق آرزوهایش شود!
● تولد در برف و باران
اسون در روز ۵ فوریه ۱۹۴۸ متولد شد. در کشور سوئد حتی در ماه فوریه نیز برف و باران میبارد و اسون در یکی از روزهای برفی متولد شد. محل تولد وی، تروسبی بود. خانواده او دیوانه فوتبال بودند و به همین جهت در انتخاب نام پسر کوچکشان نیز قاعده فوتبالی را رعایت کردند. زوج خط حمله تیم محله آنها یعنی تروسبی از گوران و اسون تشکیل شده بود. به همین جهت نام مربی آینده تیم ملی انگلستان نیز اسون گوران گذاشته شد. اریکسون در دوران کودکی با اشتیاق وصفناپذیری به دنبال توپ میدوید. او به پشتبام خانهشان میرفت و برای آنکه جائی جهت توپزنی بیابد، برفها را با دستان خود پارو میکرد. این شوق و علاقه چندین سال بعد هنگام نوجوانی اسون تکرار شد. یعنی هنگامی که پارو کردن برف را اینبار با وسیله مخصوص بر عهده داشت. اولین تیم اریکسون تورسبی یونایتد تیم محبوب پدر و مادرش بود.
اریکسون در این تیم گلهای زیادی به ثمر رساند، اما استعدادش کمتر مورد توجه قرار میگرفت تا اینکه مجبور شد به تیم دگرفورس بپیوندد. دوران بازی در این تیم نیز کوتاه بود، زیرا به خاطر مصدومیت زانو مجبور شد برای همیشه فوتبال را کنار بگذارد. اریکسون مدت طولانی بیکار نماند. او در همان تیمی که دوران فوتبال خود را خاتمه داده بود، شروع دوبارهای را تجربه کرد. دگرفورس در دسته سوم لیگ سوئد حضور داشت، اما تحت نظر اریکسون مربی، ظرف ۳ سال از دسته سوم به لیگ برتر رسید. موفقیت وی همراه با دگرفورس باعث جلب توجه تیمهای بزرگ سوئد شد. در این راستا اریکسون در سال ۱۹۷۹ مربیگری باشگاه معروف گوتنبرگ را عهدهدار شد. در شرایطی که مردم از آینده طلائی تیم سخن میگفتند، اریکسون در همان سال اول، این آینده درخشان را برای هواداران تداعی کرد. تیم، موفق به فتح لیگ سوئد شد. در فصل ۱۹۸۲ اریکسون با تیمش به اوج رسید. گوتنبرگ طی یک فصل رؤیائی لیگ و جام حذفی سوئد را برد. علاوه بر این موضوع آنها به فینال جام یوفا نیز راه یافتند.
هامبورگ با آن نسل طلائی، شکستناپذیر به نظر میرسید، اما گوتنبرگ با ۴ گل آنها را به زانو درآورد. اریکسون برای یکی از معدود دفعات، باشگاهی از سوئد را به قله فوتبال باشگاهی رساند. جالب آنکه هامبورگ سال بعد لیگ قهرمانان را بالای سرد برد! اسون با گوتنبرگ به اوج موفقیت رسید و به همین گونه زمان حضور وی در باشگاه نیز به پایان رسیده بود. مقصد بعدی اریکسون تیم بنفیکای پرتغال بود. او از همان ابتدا نیز در این تیم منشأ اثرات مثبتی بود. بنفیکا طبق معمول آن سالها لیگ را بود، اما کار اصلی در جام یوفا رقم خورد. جائی که تیم او با شکار برخی از بزرگترین باشگاههای اروپا به فینال رسید. باخت در آن بازی از ارزشهای کار اسون کم نکرد. فصل بعد و یک قهرمانی دیگر برای بنفیکا آخرین شاهکار اریکسون بود؛ چرا که سال بعد دوباره بار سفر بست. وی یکراست به پایتخت ایتالیا رفت تا رهبری تیم یکراست به پایتخت ایتالیا رفت تا رهبری تیم اول شهر را بر عهده بگیرد. قرمز و زردها در آن زمان دوران افت خود را سپری میکردند. ستارهای چون جیانیتی پس از رقم زدن آخرین قهرمانی تیم در سال ۱۹۸۳ افت کرده بود. انتظار میرفت اریکسون به سرخوردگی رمیها پایان دهد؛ ولی یکی از معدود دوران تلخ مربیگری اسون در المپیک رم رقم میخورد. او در رم خوب کار نکرد، نه اینکه اصلاً موفق نشود؛ چه اینکه در سال ۱۹۸۶ جام حذفی ایتالیا را برای باشگاه به دست آورد. در روز خداحافظی با شهر رم، اسون در گفتوگوهای خصوصی از اشتیاقش برای بازگشت موفقیتآمیز به پایتخت ایتالیا گفته بود، اتفاقی که یک دهه بعد رنگ واقعیت گرفت، فیورتینا با تمام زیبائی های شهرش برای اریکسون به مانند جهنمی بود.
۲ فصل بدون جام به دوران کاری وی در این باشگاه خاتمه داد. اولین بازگشت اسون به یکی از تیمهای سابقش، پس از قبول مربیگری بنفیکا رخ داد. در سال ۱۹۸۹ بنفیکا بار دیگر لیگ پرتغال را برد. هواداران به شخصیت اریکسون علاقمند شده بودند، اما از وی درخشش در اروپا را خواستار بودند. بنفیکا در سال ۱۹۹۰ به امید درخشش در اروپا فصل را آغاز کرد. تیم سرخپوش لیسبون بدون هیچگونه مشکلی از مرحله گروهی بالا آمد. آنها در این مرحله به مصاف مارسی، تیم قدرتمند آن دوران فوتبال اروپا رفتند. بازی رفت با نتیجه ۲ بر یک به سود مارسی خاتمه یافت، اما تک گل زده شده در خانه حریف امید را در دل هواداران زنده کرد؛ با این حال در بازی برگشت تمام تدابیر اریکسون به بنبست خورده بود. ۳ تعویض او نتیجهای معکوس داشت، اما یک تقلب بزرگ تیم اریکسون را عاقبت به خیر کرد. مهاجم زیرک این تیم با دست، توپ را بر فراز دستان اولمودو دروازبان مارسی درون چهارچوب جای داد و کمک داور در هیاهوی هواداران فراموش کرد گل را خطا اعلام کند! به این ترتیب تیم اریکسون به فینال لیگ اروپا راه یافت؛ هرچند آنجا با تک گل ریکارد جام را به میلان واگذار کرد. درسال ۱۹۹۱ بار دیگر لیگ پرتغال فتح شد.
اریکسون به زخم بزرگ خود میاندیشید و در این راستا وقتی فرصتی برای بهبود دست داد، درنگ نکرد. بازگشت به ایتالیا و قبول مربیگری سامپدوریا میتوانست خاطرات تلخ دوران حضور در رم را از ذهن بزداید. سامپدوریا از شکست در یک فینال بزرگ اروپائی باز میگشت. آنها قهرمان اسکودتو بودند و در این شرایط اریکسون انتظارات بالائی داشت، سامپدوریا انباشتی از ستارگان بزرگ بود. افرادی چون لومباردو، گولیت، مانچینی، پالیوکا و ... عدهای از این افراد بودند. سامپا در سال ۱۹۹۴ فینال جام حذفی را با ۷ گل از آن خود کرد، اما داستان خوشایندی در انتظار نبود. اریکسون با سماجت در ایتالیا ماند تا با تیمی دیگر اسکودتو را تجربه کند. لاتزیو در سال ۱۹۹۷ با مبلغ گزافی اریکسون را جذب تیم خود کرد. حضور اسون در جمع آبیها، خالی از جنجال نبود. از یکسو رمیها به جهت خیانت، مربی سابقشان را مورد شماتت قرار داده بودند و از سوئی دیگر اسون به جهت آنکه قرارداد با باشگاه انگلیسی بلکبرن را در آخرین لحظات فسخ کرده بود، تحت پیگرد باشگاه انگلیسی و یوفا قرار گرفته بود. با پولهای کرانیوتی، رئیس وقت باشگاه لاتزیو، مرد سوئدی از خطر محرومیت در امان ماند. در سال ۱۹۹۸ اریکسون با لاتزیو، تیم (منتخب جهان) جام حذفی ایتالیا را برد. کاری که ۲ بار دیگر در ایتالیا انجام داده بود.
یک فصل بعد، موفقیتهای اروپائی از راه رسید. لاتزیو در آخرین دوره جام در جام اروپا؛ مایورکای، هکتور کوپر را مغلوب ساخت تا عملاً با فتح این ۲ جام نام اریکسون بهعنوان پرافتخارترین مربی تاریخ لاتزیو ثبت شود، با اینحال اسون به این موقعیتها قانع نبود. هواداران ستیزهجوی آبیها از اریسکون انتقاد میکردند، زیرا اعتقاد داشتند ضعف مربیگری وی باعث شده در آخرین هفتههای فصل ۱۹۹۹ قهرمانی سری A از دست برود. عکسالعمل اسون چه بود؟ او که تازه با رستورانهای مجلل ایتالیا و پیتزاهای خوشمزه آشپزهای این کشور آشنا شده بود، با خونسردی ۴ روز در هفته را با صرف غذاهای ایتالیائی سپری میکرد. او در تمام رستورانها یک جایگاه ویژه مخصوص بهخود داشت و عجیب نبود که در قبال عمل رسانهها کاملاً خونسرد باشد؛ چرا که حاشیههای رم برای وی جذابتر بود و دلمشغولهای بزرگتری نیز داشت! به هر حال تیم او در فصل ۲۰۰۰ تحتالشعاع درخشش یووه بود، اما در هفته آخر به شکلی دراماتیک سیاه و سفیدها را از صدر به زیر کشید و برای دومین بار قهرمانی سری A را بهدست آورد. تنها با گذشت چند ماه از آن ابراز تنفر هواداران، اسون به مرد محبوب المپیک رم تبدیل شد. چند کیلومتر آنطرفتر از آتلانتیک، تیمی به نام انگلستان در شب وداع با ویمبلی با یک گل مغلوب آلمان شد و در ادامه کوین کیگان مربی خود را از دست داد. او استعفا داد و از طرفی با وجود کمبود مربی بومی، اتحادیه فوتبال انگلستان تصمیم گرفت برای اولینبار از وجود یک مربی خارجی استفاده کند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا اسرائیل روز معلم رهبر انقلاب دولت معلمان مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی خلیج فارس مجلس دولت سیزدهم
تهران زلزله آتش سوزی معلم پلیس شهرداری تهران سیل قوه قضاییه فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو خودرو قیمت دلار دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران روز کارگر قیمت
فیلم سینمایی تلویزیون سریال سینما مسعود اسکویی سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی تئاتر فیلم
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه جنگ غزه حماس روسیه چین نوار غزه ترکیه عربستان یمن اوکراین
فوتبال استقلال پرسپولیس سپاهان تراکتور باشگاه استقلال لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ لیگ برتر لیگ برتر فوتبال ایران
هوش مصنوعی همراه اول اپل تلفن همراه اینستاگرام گوگل پهپاد تبلیغات وزیر ارتباطات ناسا
فشار خون کاهش وزن دیابت بیماری قلبی کبد چرب ویتامین قهوه