دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

پیمان شکنی از نگاه قرآن


پیمان شکنی از نگاه قرآن

مهم ترین و حساس ترین تعهد, میثاق میان مردم و حاکمان است دولت و حکومت با مردم پیمان می بندد تا تعهدات خود را و قراری که با مردم گذاشته است به نحو احسن انجام دهد از نگاه ادیان, به ویژه اسلام و قرآن نقض عهد بزرگ ترین گناه شمرده می شود در اینجا بر آنم تا این مساله را از نگاه قرآن روشن کنم

زندگی اجتماعی آدمیان بر اساس تعهدات اجتماعی شکل می گیرد و هر چه این تعهدات اجتماعی پای برجاتر و میثاق میان مردم محکم تر باشد، اعتماد و تعاون که بنیان حیات انسان است، قوی تر خواهد بود و در صورتی که تعهدات اجتماعی نقض و پیمان ها شکسته شود سایر ارزش ها از جمله عدالت نیز از میان خواهد رفت.

مهم ترین و حساس ترین تعهد، میثاق میان مردم و حاکمان است. دولت و حکومت با مردم پیمان می بندد تا تعهدات خود را و قراری که با مردم گذاشته است به نحو احسن انجام دهد.از نگاه ادیان، به ویژه اسلام و قرآن نقض عهد بزرگ ترین گناه شمرده می شود. در اینجا بر آنم تا این مساله را از نگاه قرآن روشن کنم. با کمال تاسف در رسانه ها و ادبیات عمومی ما به این مساله کمتر پرداخته می شود و یا اصولاً توجهی به آن نمی شود. بزرگترین بیماری جامعه ما این است که به پاره یی از مسائل و مصائب که چندان اهمیت ندارد، نیک پرداخته می شود ولی به عظمت گناه نقض عهد حاکمان چندان اهمیتی داده نمی شود.

در سوره نسا و آیه هشت می خوانیم؛ ان الله یأمرکم ان تودوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل... خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش برگردانید و هنگامی که میان مردم داوری می کنید، به عدالت داوری کنید. برگرداندن امانت به صاحبانش تنها امانت مادی نیست، مهم ترین امانت، وکالت است که انسان به صاحبان قدرت می دهد تا آنان به عدالت به تعهدات خود عمل کنند. اول سوره مائده می خوانیم؛ یا ایها الذین امنوا اوفوا بالعقود، ای اهل ایمان به تعهدات خود عمل کنید و آن را انجام دهید. برخی این تعهد را فقط در باب معاملات برده و پیرامون آن بحث کرده اند. متاسفانه فقه شیعه آنگونه که در باب معاملات بحث های طولانی کرده و تالیفات زیادی داشته است، در باب سیاسات و وظایف حکومت ها سخن نگفته است و گناهی که خداوند بر نقض عهد و عدم انجام وعده های دولت ها قرار داده، کمتر در فقه ما مورد بحث قرار گرفته است. مشکل جامعه ما ضعف حجاب یا نحوه موی سر جوانان نیست شاید ریشه تمامی این نارسایی های اجتماعی، نقض عهدی است که در دایره سیاست صورت می گیرد.

تا آنجا که از برنامه های مذهبی صدا و سیما شنیدم مساله نقض عهد سیاسی اصلاً مورد توجه و تأمل نیست. این همه از قرائت قرآن و ثواب آن گفته می شود ولی از اصطلاح «اوفوا بالعقود» در عرصه های سیاسی سخن به میان نمی آید. لهذا آشکارا نقض عهد می شود و سخنی و فریادی از حلقومی برنمی آید. می دانیم که نقض عهد یک نوع دروغی است که گفته می شود و دروغ عامل عمده یی است که اعتماد اجتماعی را سلب می کند.

یک روز در جلسه یی از من سوال شد که مشکل ترین مساله دولت و ملت ایران چیست و چرا در این کشور قانون، اخلاق، دموکراسی و آزادی نهادینه نمی شود؟ در پاسخ گفتم به نظر من مشکل جامعه ما عدم اعتمادی است که میان مردم و حکومت وجود دارد و این سلب اعتماد ریشه در نقض عهد حاکمان دارد. به وعده هایی که در ایام انتخابات داده می شود عمل نمی شود. شعارهای ارزشمندی که از قبیل عدالت، آزادی، برابری و... داده می شود در اداره جامعه غیر از این است. اگر در مساله نقض عهد بازخواستی وجود داشت و بزرگی گناه دروغ و پیمان شکنی روشن بود، شاید به وعده های داده شده عمل می شد و هر کس آنچه را که از انجامش برنمی آمد با مردم نمی گفت.

جالب اینکه قرآن کریم رستگاری جامعه مومنان را در گرو انجام تعهدات می داند. در اول سوره مومنون می خوانیم؛ قد افلح المؤمنون... و الذینهم لاماناتهم و عهدهم راعون، مؤمنان رستگارند... همچنین آنان که امانات را به صاحبانش برمی گردانند و تعهدات خود را انجام می دهند و قول و قرار را رعایت می کنند. حضرت علی(ع) از شاخص های حکومت بنی امیه را نقض عهدی می دانست که از سوی حاکمان اموی انجام می شد. قرآن کریم انجام تعهدات را تا آن درجه اهمیت می دهد، که اگر با مشرکین پیمانی بسته شد باید به آن پیمان پایبند بود. در آیه سوم سوره مائده می خوانیم؛ الا الذین عاهدتم من المشرکین ثم لم ینقضوکم شیئاً و لم یطاهروا علیکم احداً فاتموا الیهم عهدهم الی مدتهم... مگرکسانی از مشرکان که با آنها عهد بستند و چیزی از آن را در حق شما فروگذار نکردند و احدی را بر ضد شما تقویت نکردند. پیمان آنها را تا پایان مدتشان محترم بدارید. پس از چند آیه خداوند می فرماید؛

و ان نکثوا اîیمانهم من بعد عهدهم و طعنوا فی دینکم فقاتلوا ائمه الکفر انهم لا ایمان لهم... و اگر پیمان های خود را پس از عهد شکستند و آیین شما را مورد طعن قرار دادند با پیشوایان کفر پیکار کنید زیرا آنها پیمانی ندارند.

در منابع دینی ما از قول امام صادق(ع) آمده است؛ اگر لشکری از مسلمانان گروهی از مشرکان را محاصره کند، سپس فردی از مشرکان بگوید؛ مرا امان دهید تا صاحبتان را ملاقات و با او گفت و گو کنم و پایین ترین فرد از لشکر مسلمانان او را امان دهد بر بالاترین فرد لشکر واجب است آن به آن امان پایبند باشد. این روایت دلالت بر این دارد اگر پیمانی از سوی یک انسان مشرک با بالاترین یا پایین ترین فرد بسته شد بر دولت اسلامی لازم است بر آن عهد پایبند باشد. در آیات زیادی از قرآن مجید خداوند از رابطه خود با انسان ها به عنوان عهد و پیمان یاد کرده است و انسان های گناهکار را با تعبیر «ینقضون عهدالله» یعنی پیمان شکنان یاد کرده است. ممکن است دو انسان عادی با هم پیمان ببندند بعداً آن را نقض کنند. این چندان آسیبی به جامعه نمی رساند هر چند خود گناه بزرگی است، ولی چیزی که بزرگترین آسیب را به جامعه وارد می کند، نقض عهدی است که میان دولت و مردم به وجود می آید. اشتباه ما این است که دولت دینی و ارزشی را دولتی می دانیم که به ظواهر شریعت پایبند باشد اما باید گفت بزرگ ترین شاخصه دولت ضد دینی آن است که به عهد میان خود و ملت پایبند نباشد. اگر بخواهیم جامعه خود را آسیب شناسی کنیم باید دید وعده هایی که از سوی دولتمردان به مردم داده شده است، تا چه میزان رعایت و تا چه میزان نقض شده است.

محمدتقی فاضل میبدی