سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

استیم بوی


استیم بوی

داستان درباره سه نسل از یک خانواده انگلیسی است که درگیر اختراعی پیشرفته درباره بخار شده که فیلم آن را همانند نیروی اتمی قرن ۱۹ می پندارد

● خلاصه داستان:

«استیم بوی» داستانی علمی – تخیلی است که در دوره ویکتوریا اتفاق می افتد و توسط یکی از استادان انیمیشن ژاپنی کارگردانی شده است. داستان درباره سه نسل از یک خانواده انگلیسی است که درگیر اختراعی پیشرفته درباره بخار شده که فیلم آن را همانند نیروی اتمی قرن ۱۹ می پندارد. شاید اتفاق هایی که در فیلم می افتد، براساس واقعیت شکل گرفته باشند، اما آن ها در طوفان بازی های بد، که از اکشنی پُر سر و صدا، بی هدف و تکراری به وجود آمده است، از بین می رود.

فیلم در سال ۱۸۶۶ با مجموعه ای از آب های یک غار یخی آغاز می شود که خلوص فوق العاده آن برای آزمایش خانواده «استیم»، که درباره ذخیره نیرو توسط بخار تحت فشار است، لازم می باشد. «ری استیم» جوان (به صداپیشگی آنا پاکوئین) قهرمان پسر فیلم است که پدرش، «ادی» (آلفرد مولینا) و پدر بزرگش «لرد استیم» (پاتریک استیوارت) در پیشرفت این تکنولوژی سهم فراوانی دارند. روزی «ری» بسته ای توسط پُست از پدر بزرگش دریافت می کند، بسته توسط افراد بدجنس که لباس های سبک ویکتوریایی تیره رنگی پوشیده و ادعا می کند «من یک بدمن بدجنسم» تعقیب می شود.

بسته حاوی یک توپ بخار است که بخار را با فشاری فوق العاده بالا در خود ذخیره کرده است. توپ، که توسط «لوید» اختراع شده، یک منبع نیرو انقلابی یا یک وسیله کشنده که هر لحظه می تواند منفجر شود است. خودتان تصمیم بگیرید. «ری» سعی می کند با اختراع عجیبی که شبیه یک تک چرخه که در ماشین لباسشویی گیر کرده، فرار کند اما دستگیر شده و به ساختمان مرکزی «مؤسسه اوهارا» که می خواهد از این اختراع برای نیرو محرکه یک ماشین جنگی استفاده کند.

شاید حدس بزنید: نام دختر خانواده «اوهارا»، «اسکارلت» است. تاریخ اكران: ۱۸ مارس ۲۰۰۵ به صورت محدود استودیو: تریومف فیلمز (سونی) كارگردان: كاتسوهیرو اوتومو نویسنده فیلم‌نامه: كاتسوهیرو اوتومو صداپیشگان: آنا پاكویین، آلفرد مولینا، پاتریك استوارت ژانر: اكشن، ماجراجویانه، انیمیشن، درام، علمی- تخیلی «اوتومو» شیوه جدیدی را آزمود از زمانی كه «كاتسوهیرو اوتومو»‌، انتظارات مردم در مورد انایم‌ها را در بازار آمریكا با فیلم قابل توجه «آكیرا» تغییر داد، ۱۷ سال می‌گذرد.

دیگر لازم نیست یك مشت آدم خودشان را در كتابخانه یا اتاق نمایش فیلم حبس كنند تا كارتون‌های ژاپنی زبان را با كمك یك دفترچه راهنما كه به آن‌ها این ایده را می‌داد كه شخصیت‌ها چه می‌گویند، تماشا كنند؛ «آكیرا» موج نویی در نمایش انایم به وجود آورد. «آكیرا» با حضوری در حدود دو سال در صدر فیلم‌های ویدیویی پُرفروش آمریكا، اولین انیمیشن ژاپنی بود كه توجهی در خور كه به گفته برخی سال‌ها این ژانر از آن محروم بود را به دست آورد و منجر به باز شدن پای دیگر پروژه‌ها برای پخش سینمایی و یا ویدیویی در آمریكا گردید. در آن فیلم ما شاهد تولید در آینده بودیم که حکومت نظامی دیکتاتوری آن نمی توانست از عهده کنترل گروه های موتور سوار یاغی برآید.

برای تماشاگر آمریکایی که با انیمیشن های ملایم با حیوانات زیبا و داستان های پریان بزرگ شده بود، انیمیشن فیلم یک کار هنری، تصایور خیره کننده و صدا منحصر به فرد بود. فیلم دیگر «اتومو» (Roujinz) ۱۹۹۱، درباره ماشین کامپیوتری برای سالمندان بود که وظایفش، وسیله راه رفتن رخت خوا، تشخیص و درمان بیماری، ماساژ و سرگرمی بود؛ اما صاحبان مدل جدید دستگاه ۱۰۰-Z، متوجه می شدند که چه بخواهندو چه نخواهند نمی توانند آن را ترک کنند و در کل ایده فیلم درباره زندگی انسانی تحت سلطه ماشین ها بود. برخلاف دیگر كارگردان مشهور فیلم‌های انایم، هایائو میازاكی («شاهزاده مونونوكه»، «Nausicaan»)، انایم‌های «اتومو» بیشتر مورد توچه تماشاگر عام قرار می‌گیرد. «میازاكی» توجهات و تشویقات را به خاطر خط داستانی سنگین، مملو از كنایات و استفاده از اسطوره‌های ژاپنی كسب كرده است،‌ در حالی كه شیوه «اتومو»، داستان‌گویی صریح است كه وقتی با نقاشی‌های زیبا كه از مشخصه‌های كارهای وی است درمی‌آمیزد، باعث جلب تماشاگران فراوانی می‌شود. این ویژگی در آخرین فیلم سینمایی «اتومو»، «استیم بوی»، به خوبی مشهور است.

دیدگاه «اتومو»، انتخابی غیر دیزنی برای نوجوانانی كه با «Nickelodeon» و كارتون‌های یكشنبه صبح بزرگ شده‌اند – و بزرگ‌سالانی كه هیچ گاه «شاهزاده قو» را فیلم مناسبی برای تعطیلات آخر هفته نمی‌دانند، است. شیوه داستان‌گویی و كارگردانی وی انیمیشن سینمایی را وارد عصر جدیدی كرد، كه برای سال‌ها، هالیوود از درك آن عاجز بود و به تازگی به آن هنر دست یافته است. برخلاف بیشتر فیلم‌های انایم، از جلمه «آكیرا» ساخته اتومو، داستان «استیم‌بوی» در فضایی متفاوت از دیگر فیلم‌های انایم رخ می‌دهد.

به جای توكیو پیشرفته در آینده یا یك جمعیت ساكن در فضا یا یك امپراتوری تخیلی آسیایی، «اتومو» انگلستان اواخر دهه ۱۹ را با جزییات زیبا و حیرت‌انگیز بازسازی كرده و آنچنان صنعت پیشرفته‌ای به تكنولوژی عصر ویكتوریایی داده كه از فیلم می‌توان به عنوان نمونه‌ای از ژانر Steam Punk برای سال‌‌ها یاد كرد. فیلم در قلمرویی آغاز می‌شود كه روزی آلاسكا خواهد شد. پروفسور «لوید استیم»، به صداپیشگی ستاره سابق «پیشتازان فضا: نسل آینده»، «پاتریك استوارت»، در حال انجام دادن آزمایشی است كه رد آن یك كره برنجی اسرار‌آمیز به مجموعه‌ای از لوله‌ها و اتصالات، متصل شده باعث از بین رفتن ساختمانی در نزدكی محل آزمایش و كشته شدن تمامی افراد داخل آن و هم‌چنین پسر بزرگ پروفسور، پروفسور «ادوارد استیم» (به صداپیشگی «آلفرد مولینا»، «راك اوك اسپایدرمن۲») می‌باشد.

فلاش فوروارد به دهكده‌ای در انگلستان؛ خانواده «ادوارد استیم» در حال انجام دادن كارهای روتین روزانه خود هستند. «ری» (به صداپیشگی آنا پاكین)، سرگرم اختراع ماشین بخار دست‌ساز خود است تا این كه پست پادشاهی بسته‌ای عجیب حاوی همان دایره برنجی اول فیلم از طرف «لوید استیم» برایش می‌آورد.

این سرآغاز سكانس باورنكردنی از تعقیب و گریز می‌شود كه در آن وسیله نقلیه دست‌ساز «ری مایك تانك» كه با نیروی بخار كار می‌كند، یك قطار و یك وسیله نقیله كه تنها در رمان‌های «ژول ورن» می‌توانید پیداش كنید، شركت دارند. به زودی «ری» متوجه می‌شود كه در وسط نقشه‌ای بین دولت، یك شرت بین‌المللی و پدر بزرگش است و تنها هوش و ذكاوتش می‌تواند او را از بیشتر مخمصه‌ها نجات دهد.

اشکالی که از نظر زمانی در فیلم سوالی در فیلم پیش می آید: مؤسسه شیطان صفت «اوها» را می خواهد نمایشگاه «Great Exhibition» را خراب کند چون که پرنس «آلبرت»، «کریستال پالاس» را مکانی برای نمایش برتری انگلستان در انقلاب صنعتی کرده است. ولی Great Exhibition در ۱۸۵۱ برگزار شد در حالی که فیلم در ۱۸۶۶ اتفاق می افتد، پس تاریخ چه می شود؟ «استیم بوی» بهترین فیلم‌‌نامه‌ای كه تا حالا نوشته شده نیست و با اطمینان می‌توان گفت كه شخصیت‌هایش از عمق كافی برخوردار نیستند،‌ اما نیازی هم به آن‌ها ندارد.

داستان به شیوه‌ای پیش می‌رود، كه تماشاگر هیچگاه احساس نمی‌كند كه می‌تواند به قسمت‌هایی از فیلم نگاه نكند یا این كه از روی خستگی خمیازه بكشد یا دوشی بگیرد. تصاویر، به خصوص صحنه اوج فیلم كه در آن تانك‌ها و زره‌های دوره ویكتوریا در مقابل هم در جنگ بین پلیس لندن و نیروی دریایی سلطنتی، صف‌آرایی می‌كنند، بسیار حیرت‌آور است.

به جزییات توجه منحصر به فردی شده، هر شیر، اتصال لوله و لباس خود نمونه‌ای از یك كار هنری است اما توجه به جزییات باعث نشده كه فیلم فراموش شود. اكثر فیلم‌های انایم این تمایل را دارند كه به جلوه‌های بصری توجه فروانی كنند و فیلم‌نامه فراموش می‌گردد. خوشبختانه، «استیم بوی» این نقطه ضعف را ندارد و اگر قسمت‌های ضعیف فیلم‌نامه را كه تعدادش انگشت شمار است را كنار بگذاریم از فیلم‌نامه‌ای جامع و محكم برخوردار است.

نسخه‌ای كه در آمریكا و در دیگر كشورهای انگلیسی زبان پخش شده، ۱۰۶ دقیقه‌ای است در حالی كه نسخه پخش شده در ژاپن ۱۲۶ دقیقه، این مدت زمان كوتاه شدن ممكن است برخی از نقاط ضعیف در فیلم‌نامه را توجه كند كه مطمئناً آن نسخه را در DVD خواهیم دید، درست همان اتفاقی كه برای «آكیرا»ی اتومو افتاد.

تنها نقطه ضعف بزرگ فیلم، شیوه پخشی كه استودیو در نظر گرفته است. «استیم بوی» یكی از محدود انایم‌هایی است كه می‌تواند تماشاگران زیادی را در آمریكا به سینما بكشاند. به جای آن، فیلم به صورت محدود توسط كمپانی سونی پخش می‌گردد، بیشتر شهرها فراموش شده و در شهرهای پخش شده نیز، فیلم تنها در خانه‌های هنر به نمایش درمی‌آید.

این جای تأسف است چرا كه مخاطب عام از فیلم بسیار لذت می‌برد و كودكان و بچه‌های بزرگ‌تر می‌توانند والدینشان را به همراه خود به سینما بكشانند و والدین برخلاف «روبات‌ها» كه فیلمی مخصوص كودكان بود،‌ می‌توانند از تم بزرگ‌سال فیلم لذت فراوانی ببرند.

ترجمه: مهیار جعفرزاده



همچنین مشاهده کنید