جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

برای درک مشکلات معلولان یک روزتان را روی صندلی چرخدار بگذارنید!


برای درک مشکلات معلولان یک روزتان را روی صندلی چرخدار بگذارنید!

تا امروز با افراد زیادی که مثل بهنام سلیمانی دچار معلولیت جسمی-حرکتی بوده‌اند، گفت‌وگو کرده‌ام. شاید نکته‌ای که بیش از همه در صحبت‌های آنها به‌طور مشترک وجود دارد، گلایه …

تا امروز با افراد زیادی که مثل بهنام سلیمانی دچار معلولیت جسمی-حرکتی بوده‌اند، گفت‌وگو کرده‌ام. شاید نکته‌ای که بیش از همه در صحبت‌های آنها به‌طور مشترک وجود دارد، گلایه از نگاه ترحم‌آمیز مردم و توجه نداشتن مسوولان و دست‌اندرکاران به بهبود وضعیت معلولان بوده است...

بهنام هم با هر دوی این موضوعات روبرو بوده و هست ولی نکته جالب، نوع نگاه و زاویه دید او به این دو موضوع است که شاید جالب‌تر باشد آن را از زبان خود او بشنویم:

«هر انسان متکی به خود اگر احساس کند به او ترحم شده، گله‌مند می‌شود و طبیعی است که ما معلولان که یک عمر تلاش کرده‌ایم تا کارآمدی خود را اثبات کنیم، از این وضعیت بیش از دیگران می‌رنجیم ولی معتقدم در این موضوع به هیچ‌وجه نمی‌توان به نوع نگاه مردم خرده گرفت. حقیقت این است که آنها انسان‌هایی فوق‌العاده عاطفی و سنتی هستند و دوست دارند به همنوع خود محبت کنند. وقتی با این طرز فکر، فرد معلولی را می‌بینند، می‌خواهند به او محبت کنند و چون این محبت را از حد می‌گذرانند، به ترحم تبدیل می‌شود. زمانی می‌توان از این عمل ناراحت شد که هدف آن تحقیر باشد ولی مردم نمی‌خواهند کسی را تحقیر کنند. آنها از صمیم دل می‌خواهند ابراز محبت کنند، کمک کنند، دوستی کنند ولی چون راه درست آن را نمی‌دانند، به شکل ترحم بروز می‌کند.

عقیده‌ام این است که ما معلولان در این راه کم‌کاری کرده‌ایم و خودمان باعث شده‌ایم نگاه مردم به ما ترحم‌آمیز باشد و اگر راه درست دوستی و دوست‌داشتن را به آنها یاد بدهیم، شاید دیگر هیچ‌وقت کسی به اسم محبت، به ما ترحم نخواهد کرد.

شاید عده‌ای بگویند مسوولان باید در این زمینه فرهنگ‌سازی می‌کردند و کم‌کاری از طرف آنها بوده که مردم با شرایط معلولان در جامعه آشنا نیستند. من این نظر را هم چندان قبول ندارم. چون در این سال‌ها متوجه شده‌ام که خود مسوولان هم تصویر چندان درستی از معلول و معلولیت ندارند. نمی‌توان تصورکرد افرادی که در نهادهای ذی‌ربط پستی را قبول می‌کنند، حتما در همان حوزه آموزش دیده‌اند و بر تمام مشکلات مربوط به آن احاطه کامل دارند. ما در بسیاری موارد دیده‌ایم کسانی که در مورد معلولان تصمیم‌‌گیری می‌کنند، از شرایط و نیازهای ما اطلاعات درستی ندارند. وقتی می‌گوییم «مناسب‌سازی»، آنها با توجه به آنچه از پیش آموخته‌اند و با استفاده از استانداردهای از پیش تعیین‌شده اقدام‌هایی انجام می‌دهند که شاید برای ما فایده چندانی هم نداشته باشد.

تا به حال کدام مسوول چشمش را بسته و با عصای سفید در خیابان راه رفته؟ کدام مسوول روی صندلی چرخدار نشسته و از روی جدول کنار پیاده‌رو رد شده؟ کدام مسوول توانسته یک روز خود را جای معلول بگذارد؟ مسوولان مقصر نیستند، فقط از شرایط ما آگاهی ندارند چون تعامل دوطرفه‌ای که باید میان ما و آنها باشد، وجود ندارد و تا وقتی این تعامل به وجود نیامده، این ما هستیم که باید برای خود و نگاه مردم به خود کاری انجام دهیم وگرنه ساخت چند تیزر و تبلیغ برای از بین بردن این حس ترحم بزرگ کار چندانی انجام نمی‌دهد. ما حالا‌حالاها باید تلاش کنیم.»